خبرگزاری "اسپوتنيك" به سلسله برنامه هاى خود پيرامون روابط تاريخى ايران و روسيه، و رويدادهاى بحث برانگيز آن ادامه مى دهد. امروز در قسمت هشتم این برنامه، به اوضاع روابط ایران و شوروی پس از پایان جنگ جهانی دوم، سال های 50 تا 70 میلادی قرن بیستم، می پردازیم. ولادیمیر ساژین، خاورشناس و کارشناس امور سیاسی می گوید:
"برای مثال، در دوره نخست وزیری سپهبد رزم آرا، در سال 1950 در تهران، پیمان تجاری ایران و اتحاد جماهیر شوروی، به امضا رسید. هم زمان، اختلافات مرزی و تعداد دیگری از مسائل پیچیده بین دو کشور، مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. در زمان نخست وزیری محمد مصدق، روابط ایران و شوروی همچنان رو به توسعه بود. اما در سال 1953، پس از وقوع کودتا در ایران، و سرنگونی و دستگیری مصدق، حرکت رو به جلوی روابط مسکو و تهران با کُندی مواجه شد."
ساژین در ادامه می افزاید، با وجود مشکلات سیاسی بین شوروی و ایران، اما مقتضیات زمان، طرفین را مجبور به سازش کرد. در سال 1954 در تهران، توافق نامه ای بین ایران و شوروی در خصوص مسائل مالی و مرزی به امضا رسید. این امر باعث پایان یافتن اختلافات 100 ساله دو کشور همسایه گردید.
در هنگام بازید محمدرضا پهلوی از اتحاد جماهیری شوروی در سال 1956، شاه ایران اطمینان داد که سِنتو یک پیمان دفاعی است و دولت ایران هرگز در هیچ گروه و ائتلافی که ماهیت تهاجمی علیه شوروی را داشته باشد، شرکت نمی کند و نخواهد کرد. اما بزودی مشخص گردید که اینطور هم نیست.
با ابتکار ایران، در دسامبر 1958 تا فوریه 1959، مذاکراتی در خصوص معاهده دوستی و عدم تجاوز به مدت 20 سال بین دو کشور، انجام گرفت. در این مذاکرات ایران خواستار اصلاحیه در متن معاهده ایران و شوروی، جایی که در صورت مشارکت ایران در پیمان بغداد، با تحریم هایی مواجه خواهد شد، گردید، که اتحاد جماهیر شوروی از امضای این معاهده امتناع کرد.
مذاکرات متوقف گردید و ایران "دکترین آیزنهاور" را به مرحله اجرا درآورد. آیزنهاور، رئیس جمهور آمریکا با اشاره به تهدید شوروی در دکترین خود، اعلام داشت که نیروهای مسلح آمریکا برای "تامین و حفاظت از تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشورهای نیازمند به کمک در مقابل تجاوز نظامی کشورهای تحت کنترل کمونیسم بین الملل"، آمادگی کامل دارد.
در این راستا، ایران و ایالات متحده در 5 مارس 1959، توافقنامه دوجانبه نظامی خود را به امضا رساندند. در این توافقنامه، نیروهای مسلح آمریکا این امکان را داشتند تا از خاک ایران استفاده کند. این واقعه تبدیل به یکی از بزرگترین دوران تشدید روابط ایران و شوروی گردید که تا قطع رابطه کامل، به یک تار مو بند بود. تنها مشاورین شاه با بیان اینکه "با دشمن باید نزدیکی کرد"، از قطع رابطه دیپلماتیک ایران و شوروی جلوگیری شد.
در 15 سپتامبر 1962، یادداشت هایی بین ایران و شوروی مبادله شد. ایران به دولت شوروی اطمینان داد که "به هیچ کشور خارجی امکان ایجاد و استقرار هیچ نوع پایگاه موشکی در خاک خود را نمی دهد". دولت شوروی از یادداشت ایران استقبال کرد. در مبادله یادداشت ها، طرف ایرانی با بیان شفاهی، رسما اعلام کرد که دولت ایران "هرگز اجازه نخواهد داد که کشورش تبدیل به ابزاری جهت تجاوز به اتحاد جماهیر شوروی شود." از طرف شوروی اعلام شد که دولت این کشور به اظهارات دولت ایران و ماهیت یادداشت های مبادله شده اطمینان دارد و اینها می توانند "در خدمت به تقویت حسن همجواری بین اتحاد جماهیر شوروی و ایران، و همچنین منافع صلح و امنیت در خاورمیانه، مفید باشند".
این تبادلات، آغازگر بهبودی روابط ایران و شوروی شدند. در سال های 1963 تا 1977، بین اتحاد جماهیر شوروی و ایران یک سری توافقات اقتصادی، فناوری، نظامی- فنی، علمی، همکاری های فرهنگی، همکاری در زمینه آموزش های صنعتی- فنی، و غیره به امضا رسید.
در طی این مدت، با حضور و مشارکت شوروی در ایران بیش از 150 پروژه از جمله 60 کارخانه و مجموعه بزرگ ساخته شدند. در میان آنها می توان به مجتمع فولاد اصفهان، کارخانه ماشین سازی اراک، نیروگاه های حرارتی "رامین" و "شهید منتظری"، نیروگاه آبی ارس، احداث خط لوله سراسری گچساران- آستارا و غیره اشاره کرد. همکاری های نظامی نیز رونق گرفتند. صدها کارشناس نظامی شوروی در ایران، تا 15 سال قبل از وقوع انقلاب اسلامی، مشغول به فعالیت بودند، و بیش از 500 افسر ایرانی در اتحاد جماهیر شوروی تحصیل کرده بودند.
در اصفهان و شیراز، با مشارکت شوروی مجموعه هایی برای تعمیر و نگهداری تسلیحات و تجهیزات نظامی ساخت شوروی راه اندازی شده بود که در آن متخصصان شوروی فعالیت می کردند. برای تعمیرات اساسی تسلیحات توپخانه ای، تجهیزات زرهی و خوردویی، در اطراف تهران و با همکاری شوروی، مجتمع عظیم کارخانجات "بابک" ساخته شد. در آنجا آزمایشگاه و کارگاه های امروزی، مراکز تست خوروهای شنی دار و چرخ دار و همچنین میدان تیر توپخانه، احداث گردید.
در سال های 60 و70 قرن بیستم میلادی، ایران بزرگ ترین شریک تجاری و اقتصادیِ اتحاد جماهیر شوروی در خاورمیانه شد. شوروی جایگاه نخست را در صادرات غیر نفتی ایران به خود اختصاص داد.
با این حال شاه عضویت خود را در پیمان سِنتو حفظ کرده و به عنوان متحد آمریکا، به تعهدات خود در چارچوب توافقنامه نظامی سال 1959 ایران و آمریکا، ادامه می داد.
ساژین در خاتمه می گوید که تجربه غنی روابط ایران و شوروی پس از جنگ جهانی دوم، به خصوص در سال های 1950 تا 1970، با وجود تمام فراز و نشیب ها، و اختلافات سیاسی و عقیدتی، نیاز به مطالعه و بررسی دارد تا فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران، به عنوان وارثان اتحاد جماهیر شوروی و ایران شاهنشاهی، در بست و توسعه روابط دو کشور، مورد استفاده قرار دهند.