گزارش و تحلیل

سناریوی پاسخ ایران به اسرائیل چگونه خواهد بود؟

از 7 اکتبر تا به حال ایران سیاست صبر استراتژیک را پیشه خود کرده وتلاش داشته که وارد جنگی نا خواسته نشود.
Sputnik
البته واقعیت این است که ایران از سال 2016، زمان ترور شهید حمدانی توسط اسرائیل، این سیاست را پیشه خود کرد و به قول برخی سیاست قورباغه پزان را در مقابل اسرائیل پیش گرفت.
هر چه قدر اسرائیل وایالات متحده تلاش کردند تا ایران را از مسیر خود یعنی نابودی اسرائیل و وادار کردن آمریکایی ها به خروج از منطقه منحرف کنند، اما ایران بر سیاست خود یعنی ادامه روند پختن آن قورباغه (اسرائیل و آمریکا) پایبند ماند و می بینیم که امروزه شرایطی برای اسرائیل ایجاد شده که از هر طرف که نگاه می کند در حال ضربه خوردن است.
گو اینکه شاید به نظر برخی این ضربه ها ضعیف باشند اما آنهایی که بازی های رزمی بلد هستند به خوبی می دانند این روش که رهبری نام آن را زمانی نرمش قهرمانانه گذاشته بود می تواند در نهایت یک بازیگر بسیار قدر را زمین بزند.
در این نوع مبارزه حمله کننده هم مجبور است ضرباتی را متحمل شود و در واقع در نهایت آن مبارز پیروز است که توان تحمل ضربات بیشتری را دارد.
به قول معروف جوجه ها را آخر پاییز می شمرند و در این نوع مبارزه نتیجه در راند آخر معلوم می شود.
شاید اگر همین یک سال پیش می گفتیم ممکن است روزی پیش آید اسرائیل در جهان به شدت منزوی شود هیچ کس باور نمی کرد و حتی حرف ما را به سخریه می گرفتند.
آمریکا تبادل پیام با ایران را تائید کرد
درباره ایالات متحده که اصلا می گفتند احتمالا قرصی خورده یا چیزی زده که چنین حرفی را می زند.
اما امروزه همه کارشناسان بین المللی متفق القول هستند هم ایالات متحده و هم اسرائیل در انزوای بین المللی شدید قرار گرفته اند وفشارهای بین المللی بر علیه اسرائیل و انتقاد های بین المللی از ایالات متحده به دلیل حمایت از اسرائیل به اوج خود رسیده.
در طول تاریخ کوتاه ایالات متحده و تاریخ کوتاه تر اسرائیل چنین چیزی بی سابقه است.
دلیل اش چیست؟
همان عملیات 7 اکتبر و واکنش نابخردمندانه دولت اسرائیل به آن.
گو اینکه فلسطینی ها متحمل خسارت های بسیار سنگین چه از نظر انسانی چه از نظر مالی شده اند اما اگر به ماجرا با دقت نگاه کنید می بینید فلسطینی ها موفق شدند کاری کنند امروزه کل جامعه جهانی یکدست به اسرائیل فشار آورد که باید مشکل فلسطینی ها حل شود و باید فلسطینی ها مانند دیگر مردمان جهان حق زندگی داشته باشند و کشوری برای خود داشته باشند.
به اینترنت مراجعه کنید و شرایط فلسطینی ها قبل از 7 اکتبر را ببینید.
حدود 12 سال بود که در غزه در محاصره بودند واسرائیل در حال کاهش جیره غذایی آنها به بهانه های مختلف بود تا آنها را آرام آرام نابود کند.
در کرانه باختری هم دولت تندرو اسرائیل با همکاری پشتیبانی شهرک نشینان هر روز به فلسطینی ها حمله می کردند زمین ها و خانه های آنها را تصرف می کردند، باغ هایشان را آتش می زدند به اعتقادات آنها توهین می کردند، در خیابان ها در روز روشن فلسطینی ها را می کشتند به آنها تعدی و تجاوز می کردند بچه ده دوازده ساله را برای دوره ای بی پایان به زندان می انداختند ودولت خودمختار هیچ واکنشی به این کارها نشان نمی داد که هیچ حتی با اسرائیلی ها همکاری می کردند تا به فلسطینی ها تجاوز های بیشتری کنند، جامعه جهانی هم فقط نظاره گر بود و بس.
وزیر دفاع ایران: اسرائیل سیلی محکمی خواهد خورد
البته چه نظاره گری، نظاره گری که چشم هایش را بسته و گوشهایش کر شده و زبانش هم گره خورده.
عرب ها هم که در حال سازش با اسرائیل و قربانی کردن فلسطینی ها برای سازش با اسرائیل بودند.
بله، هزینه برای فلسطینی ها سنگین بود اما آنها مجبور بودند، راه دیگری نداشتند تا میز را برگردانند.
در واقع اینجا فلسطینی ها مجبور بودند با خون به دنبال حقشان بروند.
دلیل اینکه ایران سیاست صبر استراتژیک را پیش گرفت هم همین بود.
همه این دست آوردهای فلسطینی ها به این دلیل بود که فضای رسانه ای بین المللی در حال پوشش جنایت های اسرائیلی ها بر علیه آنها بود و ماشین پروپاگاندای حامی اسرائیل در جنگ رسانه ای شکست خورد.
ایران و متحدان ایران به خوبی می دانند که اگر جنگی فراگیر در منطقه راه بیافتد توجه فضای رسانه ای به این سمت خواهد رفت و همه دست آوردهای فلسطینی ها، که تکرار می کنم با خون به دست آمده، از بین می رود.
ایران و جبهه مقاومت حاضر شدند همه نوع ضربه ها را متحمل شوند، فقط حزب الله لبنان حدود 300 شهید از نخبگان خود را تقدیم کرده، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم ده ها شهید از بهترین نخبگان خود را نیز تقدیم کرده تا در نهایت فلسطینی ها موفق شوند عملیات 7 اکتبر خود را به سر انجام برسانند.
پیام رهبر ایران خطاب به اسرائیل به زبان عبری
اسرائیل هم به خوبی از این ماجرا آگاه است و امروزه می بیند که تنها راه نجات اش از این شرایط این است که یک جنگ فراگیر در منطقه راه بیافتد که همه شرایط را تغییر دهد و فضای بین المللی دوباره به حمایت از اسرائیل بپردازد.
تنها راه هم این است که پای ایران وحزب الله را به جنگ باز کند.
در این ماجرا هم کلیدی ترین مساله این است که چه طرفی شروع کننده باشد.
مثلا اگر حزب الله لبنان بخواهد جنگ را شروع کند قطعا مورد انتقاد داخلی قرار می گیرد که چرا در این شرایط وارد جنگ شده اید اما اگر اسرائیل جنگ را شروع کند و حزب الله در شرایط دفاع در مقابل اسرائیل قرار گیرد فضای داخلی لبنان، علیرغم همه مشکلاتی که مردم لبنان امروزه دارند، در کنار حزب الله به عنوان مدافع از خاک و مرز و بوم کشور خواهد ایستاد.
البته بسیاری باور دارند که اسرائیل تصمیم دارد بعد از اینکه کار غزه را تمام کرد سراغ لبنان برود و به حزب الله حمله کند و حجم بالای تسلیحاتی که اخیرا ایالات متحده برای اسرائیل ارسال کرده و در حال ارسال آن می باشد برای حمله به رفح نیست وپروژه بسیار بزرگتر مد نظر آمریکا و اسرائیل می باشد.
عملا حتی به همین دلیل هم که شده بسیاری باور دارند بهتر است قبل از اینکه اسرائیل زمان را تعیین کند جبهه مقاومت زمان مواجهه را تعیین کند.
در سال 2006 آنها جنگی را بر علیه حزب الله راه انداختند که در پایان 33 روز فهمیدند امکان پیروزی ندارند، دلیل اش هم این بود که حزب الله لبنان از حمایت مردمی بسیار بالایی برخوردار بود.
از آن زمان اینها نقشه نابودی سوریه که حلقه اصلی پشتیبانی لبنان را تشکیل میدهد ریختند و حالا تصور می کنند تلاشهایشان برای تخریب فضای اجتماعی بر علیه حزب الله و جبهه مقاومت و ایران به نتیجه رسیده و اگر حالا حمله کنند آن پشتیبانی سابق وجود نخواهد داشت.
به هر حال پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق بحث در باره ادامه سیاست صبر استراتژیک و یا تغییر آن در ایران بسیار جدی شده.
ایران امکانات بسیار بالایی برای واکنش نشان دادن در اختیار دارد که تا به حال از کوچکترین آنها استفاده نکرده.
در جنگ اوکراین بخش اعظم انبارهای تسلیحات متعارف روسیه و ناتو مصرف شده و امروزه بسیاری باور دارند که بزرگترین زرادخانه تسلیحات متعارف از لحاظ خمپاره های سنگین، موشک و پهباد و... در اختیار ایران قرار دارد.
در واقع به همین دلیل هم می باشد که هر از گاهی غربی ها بحث کمک های موشکی و پهبادی ایران به روسیه را مطرح می کنند چون دلواپس هستند ایران زرادخانه های خود را برای روسیه باز کند و موازنه ای که در جبهه های جنگ اوکراین وجود دارد به هم بخورد، هرچه قدر سریع کار می کنند باز هم نمی توانند نیازهای آن جبهه را تامین کنند.
اسرائیل هم در جنگ خود بر علیه غزه بخش بزرگی از تسلیحات متعارف آمریکا را مصرف کرد و حتی انبارهای تسلیحات استراتژیک آمریکا که برای وقت مبادا در اسرائیل قرار داشت را باز کردند و آنها را نیز مصرف کردند.
اینجا در باره صد یا هزار یا ده هزار و یا حتی صد هزار موشک یا ... صحبت نمی کنیم.
بحث چند ملیون موشک و پهباد و... است.
طبق بر آوردها حزب الله لبنان بیش از 250 هزار موشک نقطه زن در اختیار دارد که نهایتا چند تای آنها را به صورت آزمایشی استفاده کرده.
انصار الله یمن، الحشد الشعبی عراق و مقاومت سوریه و... هم به همین نسبت همه چند صد هزار موشک و پهباد و... در اختیار دارند.
حالا تصور کنید ایران چه تعداد در اختیار دارد که همپیمانانش این تعداد را دارند؟
عملا اگر ایران تصمیم بگیرد به یکباره همه این موشک ها را پرتاب کند هیچ سامانه دفاعی ای نه در اسرائیل و نه در جهان وجود دارد تا بتواند با این تعداد موشک مقابله کند و عملا می توان گفت ظرف کمتر از نیم ساعت کل فضای اسرائیل برای ایران و متحدان ایران باز می شود، چون اسرائیل مجبور می باشد همه موشک های پدافندی و دفاعی خود را مصرف کند و دیگر چیزی برای دفاع باقی نمی ماند.
سید حسن نصرالله: واکنش ایران به تجاوز اسرائیل در دمشق "قطعی" است
در چنین شرایطی قطعا اهدافی مانند فرودگاه های نظامی و انبارهای تسلیحاتی و پایگاه های نظامی و بنادر و... اولین اهدافی خواهد بود که پس از باز شدن فضای اسرائیل نابود خواهند شد و تصور اینکه اسرائیل پس از آن نیروی هوایی ای داشته باشد که بتواند هواپیماهای خود را به پرواز در بیاورد و واکنش نشان دهد بسیار بعید به نظر می آید.
بدون پشتیبانی هوایی هم میتوان گفت نیروهای زمینی اسرائیل حتی در مقابل حماس ناتوان می باشند چه رسد گروه های جبهه مقاومت.
اینجا تنها امید اسرائیل بر آن می باشد که در چنین شرایطی آمریکایی ها بخواهند دفاع هوایی آنها را از پایگاه های آمریکا در منطقه پوشش دهند و یا اینکه اسرائیلی ها جنگنده های خود را به این پایگاه ها انتقال دهند، که آمریکایی ها هم به خوبی می دانند در صورتی که هر کدام از پایگاه های آنها برای این امر استفاده شود قطعا ایران و متحدان ایران به آن حمله خواهند کرد.
در واقع به همین دلیل هم می باشد که ایرانی ها در نامه خود، که آقای جمشیدی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهوری در باره اش صحبت کرده، به صراحت به آمریکایی ها گفته اند "خودتان را بکشید کنار تا نیروهایتان آسیب نبینند".
آمریکایی ها هم به خوبی می دانند که نیروهایشان در منطقه آسیب پذیر می باشند و ایران سالها کار نکرده و ملیون ها موشک و پهباد تولید نکرده که بنشیند آنها را انبار کند و تماشا کند.
هم اسرائیلی ها و هم آمریکایی ها به خوبی می دانند که هدف قرار دادن اهداف آمریکایی و اسرائیلی در منطقه به دلیل شرایط جغرافیایی برای ایران بسیار راحت خواهد بود اما واکنش نشان دادن آنها به عملیات ایران، آن هم به دلیل شرایط جغرافیایی ایران بسیار سخت خواهد بود.
پس عملا می توان گفت که در این جریان جغرافیا به شدت به نفع ایران کار می کند.
ولی خوب همانگونه که قبل تر هم گفتیم ایران نمی خواهد دست آوردهای فلسطینی ها که با خون به دست آمده از بین برود و به همین دلیل بعید به نظر می آید ایران بخواهد یک عملیات شمولی وسیع انجام دهد.
ولی خوب برای متوقف کردن اسرائیل هم ایران مجبور است که کاری کند بسیار سنگین تا اسرائیل متوجه شود دیگر سیاست صبر استراتژیک در کار نیست.
آمریکا به شدت نگران خطر وقوع یک جنگ تمام عیار بین اسرائیل و ایران است
حتی طبق برخی گفته ها آمریکایی ها به ایران پیشنهاد داده اند که یک یا چند سفارت اسرائیل در کشورهای منطقه را هدف قرار دهند و اسرائیلی ها 28 سفارت خود را تخلیه کرده اند تا ایرانی ها هر کدام و یا حتی همه آنها را هدف قرار دهند.
ولی خوب عملا چنین کاری روی روابط ایران با کشورهایی که میزبان این سفارت ها هستند تاثیر خواهد گذاشت، مثلا اگر ایران به سفارت اسرائیل در امارات یا آذربایجان یا ترکیه یا ... حمله کند قطعا امارات یا آذربایجان و یا ترکیه یا ... بسیار شاکی می شوند وروابط ایران با آنها تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
مگر اینکه مثلا ایران به سفارت اسرائیل در کشوری که هیچ رابطه ای با ایران ندارد مثل بحرین حمله کند، که آن هم تلاش ها برای حل و فصل اختلافات فیما بین دو کشور راتحت تاثیر قرار خواهد داد.
حتی برخی کارشناسان مدعی می باشند که آمریکایی ها به برخی کشورهای منطقه گفته اند که خودشان به ایران پیشنهاد دهند که سفارت اسرائیل در کشورشان را هدف قرار دهند.
تخلیه و تعطیلی حداقل ۲۸ سفارتخانه و کنسولگری اسراییل از ترس ایران
عملا در صورتی که چنین چیزی صحت داشته باشد یعنی استیصال و عجز آمریکایی ها و اسرائیلی ها و ترس و رعب و وحشتی که از بابت واکنش ایران دارند به جایی رسیده که به دست و پای ایران افتاده اند، یا به قول معروف به غلط کردن افتاده اند.
گو اینکه آمریکایی ها هیچ وقت محتوای دقیق صحبت های اخیر بایدن و نتانیاهو را منتشر نخواهند کرد اما حتی بسیاری از محافل دیپلماتیک وکارشناسان آمریکایی مدعی می باشند که بایدن علاوه بر اینکه نتانیاهو را بابت حمله به کاروان کمک رسانان مورد انتقاد قرار داده، در باره حمله اسرائیل به کنسولگری ایران به شدت با نتانیاهو تند صحبت کرده و به او گوشزد کرده که وی حاضر نیست جان سربازان آمریکایی را قربانی منافع شخصی نتانیاهو کند و تاوان این کار را باید خودش بدهد.
به هر حال تماس هایی که آمریکایی ها طی چند روز اخیر از طریق واسطه ها با ایرانی ها داشته اند هم نشان می دهد که حتی آمریکایی ها بسیار از عملکرد اسرائیل خشمگین می باشند و نمی خواهند درچاهی که نتانیاهو کنده بیافتند.
در چنین شرایطی می توان تصور کرد احتمالا ایران نقشه خواهد کشید که واکنشی در خور حمله به کنسولگری ایران انجام دهد ولی به گونه ای نباشد که اهداف نتانیاهو محقق شود.
بسیاری باور دارند که مسئولین ایران حتی تصمیم برای حمله را هم گرفته اند اما منتظر هستند تا فشار روحی روانی بر اسرائیل شدت پیدا کند و با اعصاب نتانیاهو و دولت تندروی وی حسابی بازی کنند و بعد حمله را انجام دهند، حمله مرحله آخر بعد از جنگ روانی خواهد بود.
نكته آخر هم اينكه تقریبا همه کارشناسان متفق القول هستند ايران خودش پاسخ خواهد داد و یا در نهایت پاسخ ترکیبی خواهد بود، یعنی به یکباره ازهمه طرف به اسرائیل و یا منافع اسرائیل حمله خواهد شد.
بحث و گفتگو