اوضاع نابسامان اوکراین
© iStock.com / Iulianna Est
اشتراک
اخیرا برخی رسانه های آمریکایی اعلام کردند که دولت بایدن آمادگی دارد قانون کمک های مالی که اخیرا کنگره مصوب کرده بود و اوکراین را در آن در نظر نگرفته بود را امضا کند.
با توجه به روابط بسیار صمیمی خانواده بایدن ومخصوصا پسر او با مافیاهای حاکم بر اوکراین آقای بایدن امیدوار بود چند ده میلیارد دلار بودجه بدون صاحب را بتواند به نام اوکراین دریافت کند و بی حساب کتاب خرج کند اما با مخالفت شدید نمایندگان کنگره از هر دو حزب مواجه شد و این بودجه به بنا بود برای اسرائیل و اوکراین باشد بدون در نظر گرفتن بودجه مورد تقاضای بایدن برای اوکراین مصوب شد.
این مساله نشان می دهد که انزجار داخلی در آمریکا از ریخت و پاش بی حساب کتاب بایدن برای اوکراین به حدی رسیده که دیگر نمی توان آن را جمع و جور کرد و صدای مردم آمریکا به حدی در این باره در آمده که دیگر نمایندگان کنگره از تصویب بودجه بی حساب کتاب بار اوکراین پرهیز می کنند.
به هر حال امروزه مالیات دهندگان آمریکایی سوال می کنند که چرا باید میلیاردها دلار از پول زحمت آنها به جای اینکه برای ارتقای رفاه داخلی کشور و رفاه آنها هزینه شود به اوکراین می رود و معلوم می شود که در آنجا توسط باندهای مافیایی به سرقت می رود یا اینکه به جیب مافیاهای سلاح می رود.
البته روند اتفاقات در آمریکا نشان می دهد که بر عکس تصور اعضای کنگره امروزه مردم آمریکا حتی در باره کمک های مالی و تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل هم مطالبه گر شده اند و سوال می کنند که چرا باید پولهای آنها خرج کشتار مردم بی گناه فلسطین شود.
اینجا است که میتوان گفت اگر رسانه های اجتماعی راه اندازی نشده بودند چنین اتفاقاتی رخ نمی داد.
آمریکایی ها روی رسانه های اجتماعی برای تاثیر گذاری بر کشورهای دیگر و ایجاد اغتشاشات در آن کشورها بهره بردند اما این ماجرا امروزه به خود آنها برگشته.
قبل تر مردم تحت تاثیر القاءات رسانه های صوتی وتصویری که آنها نیز تحت کنترل لابی های قدرت بودند، قرار داشتند و افکار مردم بازیچه اینها قرار می گرفت.
حالا ظاهرا ورق برگشته و علیرغم تلاش های رسانه های وابسته به لابی های قدرت برای تاثیر گذاری بر فضای عمومی ولی بسیاری افراد فعال در رسانه های اجتماعی موفق شده اند تا تلاش های رسانه های صوتی وتصویری سنتی را خنثی کنند.
امروزه در حالی که این رسانه ها تلاش می کنند چند هزار مخاطب جذب کنند می بینیم که افرادی در رسانه های اجتماعی حضور دارند که چند صد هزار و یا چند ملیون مخاطب و طرفدار دارند وکافی است پیغام کوچکی در این رسانه ها قرار دهند تا همه تلاش های رسانه های وابسته به لابی های قدرت خنثی شود.
البته دولتها و لابی های قدرت هم کنار ننشسته اند و تلاش دارند با ایجاد ارتش های سایبری فضای رسانه های اجتماعی را دست بگیرند اما نکته قابل تامل در این است که دیگر شرایط تزریقی اخبار از بین رفته و عموم مردم امروزه هوشمند شده اند و خودشان تجزیه تحلیل می کنند و گروه هایی را دنبال می کنند که باور دارند مطالب و اخبار قابل قبول آنها را منتشر می کنند.
همین چند هفته اخیر را مشاهده کنید چگونه فعالین رسانه ای طرفدار فلسطینی ها موفق شدند که فضای جهانی را بر علیه اسرائیل بسیج کنند، امری که تن و بدن همه سیاستمداران حامی اسرائیل در این کشورها را به لرزه در آورده.
گو اینکه این جنبش آنها عموما خودسر و بدون برنامه ریزی قبلی بوده اما به حال نشان داد که قدرت در فضای رسانه های اجتماعی، حد اقل در باره مساله فلسطین از دست لابی های قدرت خارج است.
همین مساله را می توان نسبت به جریان اوکراین نیز تعمیم داد.
گو اینکه آمریکایی ها و متحدین شان طی دو سال اخیر نفرت پراکنی بسیار شدیدی را بر علیه روسیه راه انداختند و فضای رسانه های گروهی و اجتماعی و... را بر علیه روسیه کردند و تلاش کردند صدای طرفداران روسیه و حتی آنهایی که در صدد انتشار واقعیت ها بودند را خفه کنند اما در نهایت مردم به سمت دسترسی به واقعیت ها رفتند و امروزه مردم آمریکا و اروپا همه سوال می کنند که چرا آمریکا به این شکل از اوکراین حمایت می کند و سیاستمداران کشورهای اروپایی به خلاف منافع ملی کشورهایشان و فقط به تبعیت از لابی های قدرت در غرب این کشورها را درگیر جنگ و بحرانی کرده اند که به نفع آنها نیست؟
با توجه به این شرایط می توان تصور کرد که ماجرای مخالفت نمایندگان کنگره آمریکا با تقاضای دولت این کشور برای هزینه کرد بی حساب کتاب در اوکراین در کشورهای اروپایی هم تکرار شود و نمایندگان مجالس اروپا هم صدایشان در آید، البته همه شان متوجه هستند در اولین انتخابات آنهایی که سرسپرده آمریکا بودند و منافع کشورهایشان به به خطر انداختند احتمالا موقعیت های خود را از دست خواهند داد.
این شرایط در حالی است که به دلیل حمایت های کورکورانه آمریکا از زلنسکی وی تلاش داشت که دیکتاتوری خود بر اوکراین را تثبیت کند و با لغو انتخابات به بهانه شرایط فوق العاده جنگی بقای خود و طرفدارانش را تضمین کند.
امروزه صدای مردم اوکراین نیز در آمده که تا کی باید قربانی منافع آمریکا و غرب شوند.
دولت آمریکا هم چون منافع خود را در حمایت از اسرائیل می بیند نه فقط به حمایت مالی و تسلیحاتی از اسرائیل پرداخته بلکه خود نیز مستقیم درگیر حمایت از اسرائیل شده چون ترس و واهمه آن را دارد که بقای اسرائیل در خطر است و به همین دلیل مجبور است از حمایتهای خود از زلنسکی بکاهد.
به همین دلیل می توان تصور کرد با نبود حمایت های مالی و تسلیحاتی آمریکا از زلنسکی هم موقعیت ارتش اوکراین درجبهه ها تضعیف می شود هم موقعیت سیاسی زلنسکی درون اوکراین و ادامه جنگ در غزه می تواند منجر به کمتر و کمتر شدن حمایت آمریکا از اوکراین به حساب اسرائیل گردد.
