https://spnfa.ir/20231003/گره-روابط-ایران-و-مصر-17973731.html
گره روابط ایران و مصر؟
گره روابط ایران و مصر؟
اسپوتنیک ایران
اسرائیل و ایالات متحده و عربستان سعودی فشارهای زیادی را بر مصر وارد کرده اند و وارد می کنند تا روابط رسمی با ایران برقرار نکند ومصری ها هم مجبور هستند به دلایل... 03.10.2023, اسپوتنیک ایران
2023-10-03T13:14+0330
2023-10-03T13:14+0330
2023-10-03T13:14+0330
گزارش و تحلیل
سیاسی
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/313/51/3135133_0:0:3087:1737_1920x0_80_0_0_99edf06c1eb0ef5fd9ad5444d3a7ec4e.jpg
اخیرا وزرای امور خارجه ایران و مصر در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل با یکدیگر ملاقاتی صمیمی داشتند و آقای امیرعبداللهیان اظهار داشته که طرفین به سمت و سوی برقراری رسمی روابط فیما بین بروند.حال چرا می گویم برقراری رسمی روابط فیمابین؟چون آنهایی که با جامعه دیپلماتیک در ایران در ارتباط هستند و با پروتوکول های دیپلماتیک آشنایی دارند متوجه هستند به صورت غیر رسمی روابط فیما بین در سطح سفیر در حال حاضر وجود دارد اما به صورت رسمی روابط در حد دفتر حافظ منافع می باشد.برای اینکه مقداری برای آنهایی که با مسایل دیپلماتیک آشنایی ندارند روشن تر شود باید بگویم ایران و ایالات متحده هم روابط شان در حد دفتر حافظ منافع است و یک نماینده از طرف ایران در سفارت پاکستان در واشنگتن مستقر شده و در مقابل یک نماینده از طرف آمریکا در سفارت سوئیس در تهران مستقر شده و بس و طرفین نمی توانند پرچم خود را بالای سردر خود نصب کنند.با توجه به تعداد زیاد ایرانی ها و ایرانی الاصل های مقیم آمریکا ایران یک دفتر امور کنسولی برای رسیدگی به امور ایرانیان در آمریکای شمالی ذیل سفارت پاکستان در آمریکا ایجاد کرده که عموما هم کارهایش توسط کارمندان محلی انجام می شود.اما درباره ایران و مصر، از سال 2011 میلادی ایران و مصر توافق کرده اند نمایندگانشان در سطح سفیر باشند و حدود 12 دیپلمات از دیپلمات های طرفین در محل نمایندگی حضور داشته باشند و ساختمان سفارت ها مستقل باشد.یعنی عملا شما امروزه اگر به دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره مراجعه کنید و یا به دفتر حفاظت منافع مصر در تهران مراجعه کنید می بینید که پرچم مصر درون نمایندگی بالا است و پرچم ایران درون نمایندگی ایران بالا است و پرچم کشور دیگری بر سر سردر این دفاتر نیست.این عملا به معنای آن است که رابطه در سطح سفیر وجود دارد اما هنوز تصمیم سیاسی مربوطه برای اعلام رسمی چنین رابطه ای گرفته نشده.حال برخی اختلاف را به سطح نام دو خیابان خالد اسلامبولی در تهران و فرح پهلوی در قاهره محدود می کنند اما واقعیت امر این است که این مساله پیش پا افتاده ترین دلیل به حساب می آید.مخالفین روابط ایران ومصر دلواپس هستند که رابطه این دو ابر قدرت منطقه ای موجبات ایجاد فضای سیاسی جدیدی در منطقه گردد و کنترل از دست اینها خارج شود.به صورت تاریخی ایران و مصر همیشه روابط بسیار صمیمی ای با هم داشته اند و ندرتا در تاریخ مشاهده می کنیم که این دو کشور با همدیگر اختلافاتی داشته باشند، اوج اختلافات فیما بین ایران و مصر زمانی بود که جمال عبد الناصر با ایدئولوژی پان عرب در مصر به قدرت رسید و با شاه ایران و حکام عرب کشورهای خلیج فارس زاویه داشت و در دو نوبت یکی در عمان تلاش کرد انقلاب کند که با دخالت ایران شکست خورد و بار دیگر در یمن دخالت کردند که با دخالت عربستان سعودی و حمایت ایران و عربستان سعودی از حوثی ها وآنچه در آن زمان از آن جبهه شمال نام برده می شد، مصری ها در یمن هم شکست خوردند.پس از فوت جمال عبد الناصر هم روابط ایران ومصر به شدت صمیمی و تنگاتنگ شد و همین روابط موجب آن شد که تحرکات بسیاری از دیگر کشورهای عرب وحتی ترکیه در منطقه مهار شود، عملا همکاری های ایران و مصر موجب مهار جنبش های سلفی وهابی و اخوان المسلمین و همچنین پان ترکیسم و چپ گرایان عرب در منطقه شده بود.پس از انقلاب اسلامی در ایران گروه های اسلامگرا در منطقه جان دوباره گرفتند وامید های زیادی برای انجام انقلاب های مشابه پیدا کردند، اینجا منظور این نیست که ایران بنا بود از آنها برای انقلاب کردن حمایت کند بلکه منظور این است که موج انقلاب همه اینها را گرفته بود همانگونه که جسارت ایرانی ها در ملی کردن صنعت نفت موجب آن شد که یک حرکت برای احقاق حقوق ملت ها در منطقه راه بیافتد و مصری ها کانال سوئز را ملی کردند و عراقی ها و سعودی ها و کویتی ها و لیبیایی ها و... به دنبال ملی کردن صنعت نفت خود رفتند و در نهایت با طرفهای استعمارگر غربی به توافقاتی رسیدند تا سهم های بیشتری از منابع خدادادی خود دریافت کنند.بحث تاثیر این انقلاب بر دیگر کشورهای اسلامی بسیار برای کشورهای عربی نگران کننده بود و بسیاری از کشورهای عربی دلواپس بودند که موج این انقلاب موجب ایجاد انقلاب های مشابه در این کشورها شود.تحرکات اخوان المسلمین در مصر و شمال آفریقا و ترکیه و سوریه و اردن افزایش یافت و در شبه جزیره عرب تحرکات سلفی های وهابی افزایش یافت که دیدیم در مصر اخوانی ها اقدام به ترور سادات نمودند و در عربستان جهیمان العتیبی مکه را تصرف کرد و ادعا کرد که وی مهدی موعود است و به دنبال انقلاب در عربستان سعودی بود.البته مساله محدود به مصر و عربستان نبود بلکه موج انقلاب ایران لرزه به تن همه حکومت های کشورهای اسلامی انداخته بود.حکومت نظامی حاکم بر مصر ایران را متهم به حمایت از اخوان المسلمین می کرد و باور داشت که اخوانی ها با حمایت ایران در صدد سرنگونی حکومت نظامی هستند.تعدادی از اخوانی هایی که از مصر فرار کرده بودند هم به ایران پناه آوردند که این امر شک و شبهه های مصری ها را افزایش داد.از سوی دیگر مصری ها هم به شاه ایران وخانواده اش و مخالفین حکومت ایران پناه داده بودند و بسیاری از آنها در حال حاضر در مصر مقیم می باشند.گو اینکه اسرائیلیها دلواپس این هستند که برقراری رسمی روابط فیما بین ایران و مصر موجب افزایش حمایت ها از غزه شود اما دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد چه روابط برقرار باشد چه برقرار نباشد ایران و مصر در زمینه حمایت از فلسطینی ها همسو هستند.چند ماه پیش هم که دیدیم یک افسر مرزبانی مصری چند افسر مرزبانی اسرائیل را به گلوله بست و آنها را کشت.آن طرف مرز، یعنی سمت اردن، شرایط به همین شکل است، چه این دو کشور با ایران رابطه رسمی داشته باشند یا نداشته باشند عملا موضع ملت های آنها در حمایت از مردم فلسطین همسو است.از سوی دیگر سعودی ها مصر را رقیب خود در رهبری جهان عرب می دانند ودلواپس هستند در صورتی که ایران و مصر روابط رسمی دیپلماتیک برقرار کنند و سطح روابط اینها بالا برود، عربستان موازنه ای را که سالها در میان عرب ها ایجاد کرده اند از دست دهد.عربستانی ها بیشتر می خواهند مصر که رقیب آنها در جامعه عرب است را محدود کنند تا تسلط خود بر جامعه عرب را حفظ کنند ورابطه ایران با مصر می تواند این تسلط را به هم بزند.در ماجرای جنگ سوریه هم مشاهده کردیم که موضع مصری ها همسو با ایران و دولت سوریه بود نه همسو با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس.امروزه هم مشاهده می کنیم که اختلافات زیر پوستی میان مصر و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس موجب آن شده که در لیبی و سودان جنگ راه بیافتد.در چنین شرایطی اگر مصریها با ایران رابطه برقرار کنند ممکن است پای ایران از طریق مصر به آفریقا هم باز شود.گو اینکه امروزه اکثریت مصری ها به مذهب تسنن گرایش دارند اما نباید فراموش کرد که چندین قرن مصری ها شیعه بودند و حتی زمانی که ایرانی ها سنی مذهب بودند تشیع اسماعیلی از مصر به ایران آمد و انقلابیون بر علیه حکومت عباسی ها همه به تشیع گرایش داشتند.الازهر که امروزه بزرگترین مدرسه اهل تسنن است در واقع توسط فاطمی های مصر که شیعه بودند بنا شده وهنوز که هنوز است درون مصر ودیگر کشورهای آفریقایی نسبت به شیعیان بسیار مثبت است وبر عکس فضای عمومی در این جوامع مخالف ایدئولوژی سلفی وهابی می باشد.همه این گروه ها از القاعده گرفته تا داعش ایدئولوژی سلفی گری واحد وابسته به وهابیت دارند.این طرح عربستان سعودی با دو هدف انجام شده بود یکی اینکه حکومت عربستان سعودی بتواند با آزادی عمل بیشتر به ایجاد تغییرات درون عربستان سعودی بپردازد و دیگری همکاری با سازمان های امنیتی غربی برای مقابله با گسترش نفوذ کمونیسم و اسلامگرایی تاثیر یافته از موج انقلاب اسلامی در ایران بود.حال بیم آن می رود که همکاری ایران و مصر موجب مهار این گروه ها که اخیرا موجبات ایجاد اسلاموفوبیا شده گردد.با توجه به این شرایط می توان تصور کرد که بحث برقراری روابط ایران و مصر بیش از اینکه امروزه متاثر از اراده طرفین باشد متاثر از ترس و واهمه دشمنان کشورهای اسلامی و یا کشورهای اسلامی که دلواپس تاثیر این رابطه بر سیاست هایشان می باشد است.
https://spnfa.ir/20231001/چگونه-ایران-از-تحریمهای-آمریکا-عبور-میکند-17951348.html
https://spnfa.ir/20230719/حصول-پیشرفت-در-بهبود-روابط-مصر-با--ایران--16903045.html
https://spnfa.ir/20220309/عربستان-و-مصر-درمورد-برنامه-موشکی-ایران-بیانیه-مشترک-صادر-کردند-10370018.html
https://spnfa.ir/20230928/تاکید-ایران-و-عربستان-بر-فعال-شدن-ارتباطات-تجاری-بین-تهران-و-ریاض--17909376.html
https://spnfa.ir/20230910/گفتگوهای-ایران-با-نماینده-ویژه-اتحادیه-اروپا-در-امور-خلیج-فارس-17673088.html
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2023
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/313/51/3135133_0:0:2731:2048_1920x0_80_0_0_f42c385363a63f281569f34614d804a5.jpgاسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
سیاسی
گره روابط ایران و مصر؟
اسرائیل و ایالات متحده و عربستان سعودی فشارهای زیادی را بر مصر وارد کرده اند و وارد می کنند تا روابط رسمی با ایران برقرار نکند ومصری ها هم مجبور هستند به دلایل اقتصادی به این فشارها تن دهند.
اخیرا وزرای امور خارجه ایران و مصر در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل با یکدیگر ملاقاتی صمیمی داشتند و آقای امیرعبداللهیان اظهار داشته که طرفین به سمت و سوی برقراری رسمی روابط فیما بین بروند.
حال چرا می گویم برقراری رسمی روابط فیمابین؟
چون آنهایی که با جامعه دیپلماتیک در ایران در ارتباط هستند و با پروتوکول های دیپلماتیک آشنایی دارند متوجه هستند به صورت غیر رسمی روابط فیما بین در سطح سفیر در حال حاضر وجود دارد اما به صورت رسمی روابط در حد دفتر حافظ منافع می باشد.
برای اینکه مقداری برای آنهایی که با مسایل دیپلماتیک آشنایی ندارند روشن تر شود باید بگویم ایران و ایالات متحده هم روابط شان در حد دفتر حافظ منافع است و یک نماینده از طرف ایران در سفارت پاکستان در واشنگتن مستقر شده و در مقابل یک نماینده از طرف آمریکا در سفارت سوئیس در تهران مستقر شده و بس و طرفین نمی توانند پرچم خود را بالای سردر خود نصب کنند.
با توجه به تعداد زیاد ایرانی ها و ایرانی الاصل های مقیم آمریکا ایران یک دفتر امور کنسولی برای رسیدگی به امور ایرانیان در آمریکای شمالی ذیل سفارت پاکستان در آمریکا ایجاد کرده که عموما هم کارهایش توسط کارمندان محلی انجام می شود.
اما درباره ایران و مصر، از سال 2011 میلادی ایران و مصر توافق کرده اند نمایندگانشان در سطح سفیر باشند و حدود 12 دیپلمات از دیپلمات های طرفین در محل نمایندگی حضور داشته باشند و ساختمان سفارت ها مستقل باشد.
یعنی عملا شما امروزه اگر به دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره مراجعه کنید و یا به دفتر حفاظت منافع مصر در تهران مراجعه کنید می بینید که پرچم مصر درون نمایندگی بالا است و پرچم ایران درون نمایندگی ایران بالا است و پرچم کشور دیگری بر سر سردر این دفاتر نیست.
این عملا به معنای آن است که رابطه در سطح سفیر وجود دارد اما هنوز تصمیم سیاسی مربوطه برای اعلام رسمی چنین رابطه ای گرفته نشده.
حال برخی اختلاف را به سطح نام دو خیابان خالد اسلامبولی در تهران و فرح پهلوی در قاهره محدود می کنند اما واقعیت امر این است که این مساله پیش پا افتاده ترین دلیل به حساب می آید.
اصل ماجرا این است که اسرائیل و ایالات متحده و عربستان سعودی فشارهای زیادی را بر مصر وارد کرده اند و وارد می کنند تا روابط رسمی با ایران برقرار نکند ومصری ها هم مجبور هستند به دلایل اقتصادی به این فشارها تن دهند.
مخالفین روابط ایران ومصر دلواپس هستند که رابطه این دو ابر قدرت منطقه ای موجبات ایجاد فضای سیاسی جدیدی در منطقه گردد و کنترل از دست اینها خارج شود.
به صورت تاریخی ایران و مصر همیشه روابط بسیار صمیمی ای با هم داشته اند و ندرتا در تاریخ مشاهده می کنیم که این دو کشور با همدیگر اختلافاتی داشته باشند، اوج اختلافات فیما بین ایران و مصر زمانی بود که جمال عبد الناصر با ایدئولوژی پان عرب در مصر به قدرت رسید و با شاه ایران و حکام عرب کشورهای خلیج فارس زاویه داشت و در دو نوبت یکی در عمان تلاش کرد انقلاب کند که با دخالت ایران شکست خورد و بار دیگر در یمن دخالت کردند که با دخالت عربستان سعودی و حمایت ایران و عربستان سعودی از حوثی ها وآنچه در آن زمان از آن جبهه شمال نام برده می شد، مصری ها در یمن هم شکست خوردند.
پس از فوت جمال عبد الناصر هم روابط ایران ومصر به شدت صمیمی و تنگاتنگ شد و همین روابط موجب آن شد که تحرکات بسیاری از دیگر کشورهای عرب وحتی ترکیه در منطقه مهار شود، عملا همکاری های ایران و مصر موجب مهار جنبش های سلفی وهابی و اخوان المسلمین و همچنین پان ترکیسم و چپ گرایان عرب در منطقه شده بود.
پس از انقلاب اسلامی در ایران گروه های اسلامگرا در منطقه جان دوباره گرفتند وامید های زیادی برای انجام انقلاب های مشابه پیدا کردند، اینجا منظور این نیست که ایران بنا بود از آنها برای انقلاب کردن حمایت کند بلکه منظور این است که موج انقلاب همه اینها را گرفته بود همانگونه که جسارت ایرانی ها در ملی کردن صنعت نفت موجب آن شد که یک حرکت برای احقاق حقوق ملت ها در منطقه راه بیافتد و مصری ها کانال سوئز را ملی کردند و عراقی ها و سعودی ها و کویتی ها و لیبیایی ها و... به دنبال ملی کردن صنعت نفت خود رفتند و در نهایت با طرفهای استعمارگر غربی به توافقاتی رسیدند تا سهم های بیشتری از منابع خدادادی خود دریافت کنند.
بحث تاثیر این انقلاب بر دیگر کشورهای اسلامی بسیار برای کشورهای عربی نگران کننده بود و بسیاری از کشورهای عربی دلواپس بودند که موج این انقلاب موجب ایجاد انقلاب های مشابه در این کشورها شود.
تحرکات اخوان المسلمین در مصر و شمال آفریقا و ترکیه و سوریه و اردن افزایش یافت و در شبه جزیره عرب تحرکات سلفی های وهابی افزایش یافت که دیدیم در مصر اخوانی ها اقدام به ترور سادات نمودند و در عربستان جهیمان العتیبی مکه را تصرف کرد و ادعا کرد که وی مهدی موعود است و به دنبال انقلاب در عربستان سعودی بود.
البته مساله محدود به مصر و عربستان نبود بلکه موج انقلاب ایران لرزه به تن همه حکومت های کشورهای اسلامی انداخته بود.
علیرغم اختلافات سیاسی که کشورهای عربی با هم داشتند اما بسیاری از اینها به حمایت از عراق بعثی برای حمله به ایران پرداختند وامیدوار بودند که این جنگ بتواند ایران را مهار کند. بحث قطع روابط ایران و مصر هم در واقع از همین جا نشأت گرفت.
حکومت نظامی حاکم بر مصر ایران را متهم به حمایت از اخوان المسلمین می کرد و باور داشت که اخوانی ها با حمایت ایران در صدد سرنگونی حکومت نظامی هستند.
تعدادی از اخوانی هایی که از مصر فرار کرده بودند هم به ایران پناه آوردند که این امر شک و شبهه های مصری ها را افزایش داد.
از سوی دیگر مصری ها هم به شاه ایران وخانواده اش و مخالفین حکومت ایران پناه داده بودند و بسیاری از آنها در حال حاضر در مصر مقیم می باشند.
گو اینکه اسرائیلیها دلواپس این هستند که برقراری رسمی روابط فیما بین ایران و مصر موجب افزایش حمایت ها از غزه شود اما دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد چه روابط برقرار باشد چه برقرار نباشد ایران و مصر در زمینه حمایت از فلسطینی ها همسو هستند.
علیرغم اینکه مصر اولین کشور عربی بود که رسما با اسرائیل معاهده صلح امضا کرده اما علیرغم گذشت بیش از 50 سال از معاهده معروف کمپ دیوید هنوز که هنوز است مردم مصر اسرائیل را دشمن خود می دانند و امکان ندارد یک اسرائیلی جرئت کند به راحتی در خیابان های قاهره یا شهرهای دیگر مصر قدم بزند و اظهار دارد اسرائیلی است.
چند ماه پیش هم که دیدیم یک افسر مرزبانی مصری چند افسر مرزبانی اسرائیل را به گلوله بست و آنها را کشت.
آن طرف مرز، یعنی سمت اردن، شرایط به همین شکل است، چه این دو کشور با ایران رابطه رسمی داشته باشند یا نداشته باشند عملا موضع ملت های آنها در حمایت از مردم فلسطین همسو است.
از سوی دیگر سعودی ها مصر را رقیب خود در رهبری جهان عرب می دانند ودلواپس هستند در صورتی که ایران و مصر روابط رسمی دیپلماتیک برقرار کنند و سطح روابط اینها بالا برود، عربستان موازنه ای را که سالها در میان عرب ها ایجاد کرده اند از دست دهد.
عربستانی ها بیشتر می خواهند مصر که رقیب آنها در جامعه عرب است را محدود کنند تا تسلط خود بر جامعه عرب را حفظ کنند ورابطه ایران با مصر می تواند این تسلط را به هم بزند.
در ماجرای جنگ سوریه هم مشاهده کردیم که موضع مصری ها همسو با ایران و دولت سوریه بود نه همسو با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس.
امروزه هم مشاهده می کنیم که اختلافات زیر پوستی میان مصر و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس موجب آن شده که در لیبی و سودان جنگ راه بیافتد.
در چنین شرایطی اگر مصریها با ایران رابطه برقرار کنند ممکن است پای ایران از طریق مصر به آفریقا هم باز شود.
گو اینکه امروزه اکثریت مصری ها به مذهب تسنن گرایش دارند اما نباید فراموش کرد که چندین قرن مصری ها شیعه بودند و حتی زمانی که ایرانی ها سنی مذهب بودند تشیع اسماعیلی از مصر به ایران آمد و انقلابیون بر علیه حکومت عباسی ها همه به تشیع گرایش داشتند.
الازهر که امروزه بزرگترین مدرسه اهل تسنن است در واقع توسط فاطمی های مصر که شیعه بودند بنا شده وهنوز که هنوز است درون مصر ودیگر کشورهای آفریقایی نسبت به شیعیان بسیار مثبت است وبر عکس فضای عمومی در این جوامع مخالف ایدئولوژی سلفی وهابی می باشد.
از سال 1982 میلادی عربستان سعودی طرحی را برای خارج کردن اسلامگراهای وهابی از این کشور راه انداخت و با حمایت های مالی کلان آنها را به بهانه ترویج اصلاح طلبی اسلامی (سلفی گری وهابی) به کشورهای مختلف جهان فرستاد، امری که موجب ظهور گروه های تندرو اسلامی و تکفیری مانند القاعده در افغانستان ویا بالکان وبعد از آن ده ها گروه تندرو دیگر در شرق آسیا و آسیای میانه و آفریقا وغرب آسیا و... شد.
همه این گروه ها از القاعده گرفته تا داعش ایدئولوژی سلفی گری واحد وابسته به وهابیت دارند.
این طرح عربستان سعودی با دو هدف انجام شده بود یکی اینکه حکومت عربستان سعودی بتواند با آزادی عمل بیشتر به ایجاد تغییرات درون عربستان سعودی بپردازد و دیگری همکاری با سازمان های امنیتی غربی برای مقابله با گسترش نفوذ کمونیسم و اسلامگرایی تاثیر یافته از موج انقلاب اسلامی در ایران بود.
حال بیم آن می رود که همکاری ایران و مصر موجب مهار این گروه ها که اخیرا موجبات ایجاد اسلاموفوبیا شده گردد.
با توجه به این شرایط می توان تصور کرد که بحث برقراری روابط ایران و مصر بیش از اینکه امروزه متاثر از اراده طرفین باشد متاثر از ترس و واهمه دشمنان کشورهای اسلامی و یا کشورهای اسلامی که دلواپس تاثیر این رابطه بر سیاست هایشان می باشد است.