موضوع راهاندازی سانتریفوژهای نسل جدید در کارخانه غنی سازی ایران و گام هایی که ایران در چارچوب برجام برمیدارد مورد تفسیرهای گوناگون قرار می گیرند.
علی اکبر ولایتی مشاور مقام رهبری ایران در امور بین الملل اعلام نمود که تجربه ما از آمریکا و سه کشور اروپای غربی برجام یعنی فرانسه، انگلیس و آلمان این است که بنا ندارند به تعهداتشان در برجام عمل کنند چنانچه ماهها گذشته و آنها به هیچ یک از تعهداتشان عمل نکرده اند و حتی برعکس، آمریکا تحریمهای اضافه وضع کرده و اروپاییها هم به تبع آمریکا عمل کرده اند لذا ما تا زمانی که یک عمل مثبت جدی از فرانسه نبینیم همچنان بر این عقیده هستیم که فرانسه به قولی که داده است پایبند نیست و در حقیقت در حال بازی سیاسی است.
رئیس سازمان انرژی اتمی ایران از راهاندازی یک زنجیره 30 تایی سانتریفیوژهای نسل ششم IR6خبر داد و گفت برداشتن زودهنگام این گام برای نمایش اراده جمهوری اسلامی و با دستور مقامات ارشد صورت گرفته است. الان مقدار «سو»( واحدی است که بر اساس آن حجم تولید سالانه اورانیوم غنیشده با درصد معینی از خلوص اندازهگیری میشود) ما رسیده به 8660 سو و تولید اورانیوم ما که قبل از گام سوم کاهش تعهدات برجامی حدود 450 گرم در روز بود الان به بیش از 5 هزار گرم رسیده است. تولید اورانیوم با درصد غنی سازی پایین، طی دو ماه گذشته 10 بار در کشور افزایش یافته است.
در این میان آمریکا آغاز کار سانتریفوژهای جدید در ایران را شانتاژ و به عنوان تلاشی از سوی ایران برای وادار کردن شرکت کنندگان برجام به عقب نشینی مطرح میکند.
اسپوتنیک با مجتبی جلالزاده کارشناس در مسائل بینالملل و سیاست خارجی ایران، سیاست آمریکا و تعامل با ایران در این خصوص به گفتگو نشست.
پرسش: استفاده از سانتریفوژهای نسل جدید با مفاد برجام همخوان است؟
پاسخ: آن چیزی که ما امروز شاهد آن هستیم تحت عنوان گام هایی در راستای کاهش تعهدات برجامی جمهوری اسلامی ایران که گام چهارم آن هم طی این روزهای اخیر برداشته شده است، در واقع پاسخی هست به حرکت یکجانبهگرایی آمریکا مبنی بر خروج از برجام. در چارچوب برجام استفاده ایران از سانتریفوژهای نسل جدید محدود شده بود و طی 10 سالی که برجام قرار بود اجرایی بشود محدودیت استفاده، ساخت و تولید سانتریفوژهای جدید درنظر گرفته شده بود. و ایران این محدودیت را زمانی پذیرفته بود که گروه های دیگر برجام، یعنی اروپائی ها و آمریکایی ها به تعهدات خودشون پایبند باشند. جمهوری اسلامی ایران محدودیت برنامه هسته ای و پرونده هستهای خودش را به این شرط حاضر به اجرا بود که بتواند از قِبَل منافع اقتصادی و بحث توسعه و مشارکت غربی ها بهرهمند بشود، اما الان شاهد آن هستیم که آمریکایی ها یکطرفه و بدون ادله خاصی برجام را کنار گذاشتند و اروپایی ها هم با این قضیه منفعلانه برخورد کردند و توان ملزمسازی آمریکا به بازگشت به برجام را ندارند، طرح مالی آنها معروف به « اینستکس» ( ساحات) هم نتوانست چندان برای ایران اقناع کنندگی داشته باشد و بتواند ضررهای ناشی از تحریم های جدید آمریکا را جبران بکند.
پرسش: استفاده از این نوع سانتریفوژها برای صنعت هستهای ایران به چه معناست؟
پاسخ: در خصوص آنکه سانتریفوژها چه تفاوتی دارند، این یک بحث کارشناسی و فنی هست. نسل های جدید سانتریفوژها بمراتب قویتر و پربازدهتر از سانتریفوژهای قدیمی است، یعنی نسبت کارمفید آنها بمراتب بالاتر است و توان تولید اورانیوم غنی شده درصد بالایی را در زمان کوتاهتری دارد. این امر میتواند یک موفقیت باشد در زمینه هستهای، چرا که از یکرو هزینه زمانی صرفهجویی میشود و از طرف دیگر دستیابی به تکنولوژی جدید می تواند اهداف دانش هستهای ایران را به پیش ببرد.
پرسش: کدام یک از کشورهای ایران و آمریکا در این جنگ «برجامی» عقبنشینی خواهند کرد؟
پاسخ: در خصوص اینکه پایان این بازی چه میشود، آیا جمهوری اسلامی ایران تسلیم میشود یا آمریکا تسلیم می شود، ایران برنامه هستهای خود را متوقف خواهد کرد و یا آمریکایی ها به برجام باز خواهند گشت، در واقع ما بنوعی شاهد «بازیگر دیوانه» هستیم. «بازیگر دیوانه» یک تئوری در روابط بینالملل هست. این نوع بازیگر از عواقب خطیر کار خودش باخبر هست اما برای اینکه دیگری را وادار کند سرتسلیم فرود بیاورد، به اقدامات خطرناک تقابلی دست میزند.
در واقع تا پایان ریاست جمهوری آقای ترامپ، در آمریکا وضع به همین منوال خواهد بود. آمریکایی ها به برجام برنخواهند گشت و تحریم ها را افزایش خواهند داد. از سوی دیگر ایرانی ها دست از برنامه هستهای خودشان نخواهند کشید. حال باید دید دولت بعدی که در آمریکا روی کار خواهد آمد از عقلانیتی مانند عقلانیتی که در دوران اوباما شاهد بودیم، برخوردار خواهد بود یاخیر؟
اما آنچه اکنون واضح است این است که ایرانی ها تصمیم خود را برای بازگشت به قبل و توسعه برنامه هستهای خودشان اما در چارچوب نظارت های آژانس گرفتهاند و در این بین هم، اروپایی ها هستندکه باید تصمیم بگیرند. یعنی مولفه تأثیرگذار بر این بازی و سیاست، نه ایران است و نه ایالات متحده، بلکه اروپایی ها هستند که می توانند یا آمریکاییها را بر سر میز برجام برگردانند یا با مشوق هایی که در نظر خواهند گرفت و اقدامات فعالانه ای که در پیش خواهند گرفت، جمهوری اسلامی ایران را راضی نگه دارند تا از برجام عدول نکند.
اسپوتنیک در رابطه با موضوع اینکه راهاندازی سانتریفوژهای نسل جدید در ایران، وسیلهای است برای شانتاژ دیگر شرکت کنندگان برجام از سوی ایران، با دکتر علی رضاخواه، تحلیلگر مسائل بینالملل، کارشناس ارشد در مطالعات آمریکا به گفتگو نشست.
پرسش: آمریکا آغاز کار سانتریفوژهای جدید در ایران را شانتاژ و تلاشی از سوی ایران برای وادار کردن شرکت کنندگان برجام به عقب نشینی می پندارد. استفاده از سانتریفوژهای نسل جدید با مفاد برجام همخوان است؟
پاسخ: برجام یک توافق بینالمللی است که فعلا آمریکا از آن بیرون آمده است. وقتی شما از یک توافق میآیید بیرون، دیگر نمی توانید به آن استناد کنید. هرگونه استناد به برجام از سمت آمریکا، یک اقدام نامعقول و غیرمنطقی است.
نکته دوم این است که آیا ایران دارد از برجام می آید بیرون؟ نه، برجام یک مسیر برگشت را هم تعریف کرده است و آن این است که « اگر شما اینکار را نکنید، ایران می تواند آن کار را انجام بدهد»، «اگر شما اینکار را نکردید، ایران می تواند گام بعدی را بردارد». ایران دارد بر اساس برجام گام های برگشت را انجام می دهد، چرا؟ چون ایران یکسری توافقاتی داشته است، یعنی بقول معروف شما قرار بوده هزینه ای را بدهید و یک جنسی را تحویل بگیرید، هزینه را ندادید، ما هم جنسی را که رساندیم دم خانهاتان برمی گردانیم به انبارمان. این خیلی مسئله پیچیدهای در بازگشت ایران نیست.
ایران بر اساس گزارش هایی که آژانس داشته، گام به گام رفتارهای «برجامی» خود را انجام داده است. الان در برجام، بحث ما فقط بخاطر آمریکاییها نیست. کشورهای اروپایی هم به تعهدات خودشان عمل نکردند. اصلا همپیمانان ما، روسیه و چین هم در تعاملات خود دچار مشکل شدهاند، چون ساختار پولی مالی دنیا، بر اساس ساختار مالی آمریکایی است و آنها احساس می کنند که اگر ما بخواهیم با ایران توافق بکنیم مثلا بانک های ما تحریم می شوند. حتی شرکت کنندگان برجام اعلام کردند که به خاطر تحریم های امریکایی نمی توانیم اینکار را بکنیم، خوب اینکه بهانه نمی شود، یک توافق و تعاملی انجام شده و شما می گویید من نمی توانم تعهدات خودم را انجام بدهم و بعد بهانه بیاوری به این دلیل که من نمی توانم ولی شما کارت را انجام بده! اگر یک بچه شش ساله ای هم درنظر بگیرید که قرار باشد آبنباتی به او بفروشی، آن بچه شش ساله هم خیلی راحت می فهمد که پولی باید برای گرفتن ابنبات داده شود.
لذا استدلال هایی که می شود برای ذهن عامه مردم هم قابل درک است که به تعهدات خود عمل نکردند و ایران بر اساس پروسه ای که برجام طراحی کرده دارد گام به گام آن را عمل می کند. اما طرفین دیگر هیچ گامی در این قضیه برنداشتند.
این موضوع پیامهایی که برای بقیه کشورها هم دارد این است که بقیه کشورها هم دیگر به کشورهای اروپایی اعتقاد ندارند،زیرا آنها یک بازیگر مستقل در عرصه بینالملل نیستند. آنها می گویند: اگر آمریکا بگوید «خوب» ، ما هم می گوییم خوب و اگر « بد» ما هم می گوییم «بد» و می گویند اگر آمریکا کاری بکند و ما بدانیم آن کار بد است، توانایی مقابله با آن را از لحاظ اقتصادی نداریم، زیرا کشور وابستهای هستیم. کشورهای اروپایی که ادعا دارند از سیاست مستقلی پیروی می کنند، حالا مجبور هستند هرچه شخصیتی مثل آقای ترامپ میگوید، بگویند «چشم».
ایران هم قبل از برداشتن هرگامی تصریح کرده است که اگر به تعهدات خود عمل نکنید، ما در فلان تاریخ اقدام بعدی را انجام خواهیم داد.
پرسش : پیروزمند در این بازی برجامی خواهیم داشت؟
پاسخ: موضوع این است که کسی نمی تواند کسی را مجبور به توافق بکند. در بازی برنده و بازنده در برجام اگر بخواهیم تعریف بکنیم، ایران به عنوان یک بازیگر منطقی و عقلانی که میتواند درحوزه سیاست خارجی بر اساس منافع کشورش تصمیم بگیرد و منافع ملی خود را بدرستی تشخیص بدهد و به انها عمل بکند در عرصه بین المللی برای نخبگان بین المللی و در عرصه داخلی برای افکار عمومی برای مردم خودش شناخته شده است. در مقابل بازنده های بازی و برداشتهایی که می شود: آمریکایی ها به هیچ یک از توافق های بین المللی پایبند نیستند که بی اعتباری بین المللی را برای آمریکا آورده است. اروپایی ها هم بی اعتبار می شوند، زیرا دیگر نمی توانند توی توافقی که امضا کرده اند بطور مستقل عمل کنند. اعتبار برای هر کشوری در حوزه بین الملل، سرمایه ای است که دارد و اینها اعتبار بین المللی خود را از دست داده اند. از این نظر اگر بخواهیم نگاه بکنیم، آمریکایی ها و غربیها که پای مذاکره بودند بازنده اصلی این تعامل هستند و خواهند بود.
نیکلای کوژانوف کارمند علمی انستیتوی اقتصاد جهانی و روابط بینالملل آکادمی علوم روسیه و دانشیار مرکز تحقیقات کشورهای خلیج فارس دانشگاه قطر در باره دلایل افزایش تعداد سانتریفوژها و بهبود کیفیت آنها با اسپوتنیک به گفتگو نشست.
کوژانوف: تصمیم ایران در خصوص افزایش تعداد سانتریفوژها و بهبود کیفیت آنها ارتباط مستقیم با پیشرفت کنونی مناسبات ایران-آمریکا دارد. موضوع از این قرار است که اخیرا مجمع عمومی سازمان ملل ابراز اطمینان کرد که بهرحال میتوان با واشنگتن در خصوص امکان لغو بعضی از تحریم ها و آغاز روند احیای کار برجام به توافق رسید. اما این اتفاق رخ نداد و حالا ایرانی ها سعی می کنند نارضایتی خود را نشان بدهند و عملا فشار روانی بر ایالات متحده را افزایش بدهند و نشان بدهند که آنها قصد ندارند بطور یکجانبه تسلیم فشار آمریکا بشوند.
ایران دو راه برای واردکردن فشار بر آمریکا دارد:«انجام اقداماتی در منطقه، چیزی شبیه بازداشت تانکرها و یا افزایش فشار در عرصه « هستهای». ایران به دلایلی و به ویژه پس از بروز پیشرفت معینی در گفتگوی ایران – عربستان،در تشدید اوضاع منطقه ذینفع نیست. از اینرو ایران «جهت هستهای» را به عنوان اهرم فشار در ادامه سیاست مستقلانه خود انتخاب کرده است.
شایان ذکر است که ایران بطور حداکثری سعی میکند مفاد برجام را رعایت کند و به تعهدات خود در برجام پایبند بماند. گامهایی که ایران برمی دارد، به عنوان یک ضرورت فوری اجرایی می شوند.