آنچه که از آن با عنوان ضد حمله اوکراین در برابر روسیه یاد میشود، بخشی از طراحیهای غرب علیه مسکو است که اهداف خاصی همچون عقب راندن روسیه از مناطق الحاق شده و حتی شکستن انحصار این کشور بر دریای آزوف را دنبال میکرد. با این حال حملات فوق نتوانستهاند نتیجه قابل قبولی برای غرب پدید آورند و با شکست قابل ملاحظهای مواجه شدهاند. زیرا نه تنها هیچ یک از اهداف از پیش تعیین شده محقق نشدهاند، بلکه ارتش اوکراین متحمل خسارتهای فراوانی نیز شده که بخش مهمی از آن را تسلیحات غربی تشکیل میداد. با این حال نوع حملات طرف اوکراینی که شامل حضور در چند جبهه همزمان را نشان میشد، به همراه شکست در این حملات، پرسشی اساسی را درباره گزینههای بعدی علیه روسیه پدید میآورد.
حمله اوکراین از آغاز برای موفقیت بر چند جبهه اصلی متمرکز بود. مطابق با اظهارات ایگور کوناشنکوف، سخنگوی وزارت دفاع روسیه، نیروهای مسلح اوکراین از بامداد 4 ژوئن حمله گستردهای را در 5 بخش از جنوب دونتسک آغاز کردند تا به آن نفوذ کنند. همچنین مقامات منطقه زاپوریژیا نیز اعلام کردند که شاهد حمله گسترده نیروهای اوکراینی بودهاند. از سوی دیگر اوکراین به دنبال فرود هوایی در خرسون بود. همچنین نیروهای اوکراینی در 4 ژوئن، مناطق مرزی روسیه در بلگورود را با استفاده از توپخانه بمباران کردند تا عملیات پوششی برای دو گروه از شبه نظامیان طرفدار اوکراین جهت کنترل بر روستای نووایا تاولیانکا انجام دهند.
به نظر میرسد هدف اصلی اوکراین از انجام عملیاتهای متعدد در نقاط جغرافیایی مختلف، پراکنده کردن نیروهای دفاعی روسیه بوده است تا مسکو بخش بزرگی از منابع نظامی خود را به این مناطق هدایت کند و در نتیجه کییف بتواند حملات اصلی را در جنوب سازماندهی کند. در این راستا حتی اوکراین حملاتی به سد نیروگاه برق آبی کاخوفسکایا انجام داد. اگرچه کییف مسئولیت این حمله را نپذیرفته، اما کاملاً مشخص است که این اقدام خرابکارانه در راستای پیشبرد مقاصد اصلی حملات اوکراین انجام شده است. به خصوص که کرانه شرقی رودخانه دنیپر که تحت کنترل روسیه است، از کرانه غربی که تحت کنترل اوکراین است، پایینتر میباشد و در نتیجه، روسیه بیشترین آسیب را از تخریب سد متحمل میشد. علاوه بر این، بمباران سد پس از شکست اوکراین در فرود در ساحل شرقی رودخانه دنیپر در منطقه کاخوفکا در 5 ژوئن رخ داد که خود میتواند نوعی انتقامجویی به شمار آید.
به هر رو در شرایطی که همه عملیاتهای نظامی فوق با شکست مواجه شدهاند و ارتش اوکراین و حامیان غربی آن به موفقیت بزرگی دست نیافتهاند، این پرسش مطرح میشود که گزینه بعدی کییف در برابر روسیه چیست؟ شواهد و قرائن نشان میدهند که احتمال استفاده اوکراین از گزینههای خطرناک همچون خرابکاری در تأسیسات هستهای وجود دارد.
میخایلو پودولیاک، مشاور ریاست جمهوری اوکراین، در 6 ژوئن هشدار داد که خطر "فاجعه هستهای" در نیروگاه هستهای زاپوریژیا به سرعت در حال افزایش است. زیرا این نیروگاه از آب سد کاخوفکا برای خنک کردن راکتور خود استفاده میکرده و تخریب این سد میتواند به ذوب شدن بدنه راکتور به دلیل کمبود منابع آب منجر شود. با توجه به آنکه روسیه و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به صراحت وجود چنین خطری را رد کردهاند، به نظر میرسد هدف اصلی این هشدارهای جعلی، ارسال یک پیام تهدیدآمیز پنهان به مسکو باشد مبنی بر اینکه احتمالاً هدف بعدی کییف، حمله به نیروگاه هستهای زاپوریژیا خواهد بود.
باید توجه داشت که کییف پیشتر نیز برای پیشبرد مقاصد خود به اقدامات خرابکارانه دست زده است. به عنوان مثال، اوکراین در اواخر سال 2022، نیروگاه هستهای زاپوریژیا را مورد هدف قرار داد و منجر به تعطیلی موقت برخی از رآکتورهای آن شد. همچنین اوکراین در اقدامی خرابکارانه، خط لوله "جریان شمالی" را نیز مورد هدف قرار داده است. در نتیجه، انجام اقدامات خرابکارانه، یکی از تاکتیکهای جنگی کییف به شمار میآیند که در آینده میتواند در نیروگاه هستهای زاپوریژیا تکرار شود.
نکته قابل توجه آن است که واشنگتن از عملیات خرابکارانه اوکراین در مورد خط لوله جریان شمالی مطلع بوده است؛ عملیاتی که بیش از همه به کشورها و شرکتهای اروپایی آسیب زد که سرمایه گذاری هنگفتی در این پروژه کرده بودند. اینک هر نوع خرابکاری در نیروگاه هستهای زاپوریژیا نیز میتواند آسیبهای قابل توجهی به کشورهای اروپایی وارد کند. در واقع همانطور که هدف تخریب خط لوله جریان شمالی صرفاً روسیه نبود و اروپاییها هم آسیبهای جدی دیدند، خرابکاری در نیروگاه هستهای زاپوریژیا نیز علاوه بر روسیه میتواند به ضرر کشورهای اروپایی تمام شود.
از این رو باید دید که آیا کشورهای اروپایی اقدام قابل توجهی در جلوگیری از این اقدام خرابکارانه کییف خواهند کرد یا نه. همچنین باید دید که چنین طرحها و برنامههایی که بیش از همه منافع آمریکا را تأمین میکنند، تا چه میزان بر واگرایی اروپا و ایالات متحده تاثیر خواهند گذاشت. آنچه در این بین اهمیت بیشتری دارد، ممانعت کشورهای اروپایی از اقدام خرابکارانه احتمالی در تاسیاست هستهای است.