سفیر ایران در روسیه به اسپوتنیک: روسیه یک همسایه بزرگ و با پتانسیل ماست
© Sputnik / Кирилл Зыковدکتر کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه
© Sputnik / Кирилл Зыков
اشتراک
اختصاصی
مصاحبه کامل اسپوتنیک با دکتر کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه.
سلام جناب آقای دکتر کاظم جلالی عزیز شما سفیر و نماینده تام الاختیار جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه هستید، به عنوان نخستین سال ممنون می شوم کوتاه اگر پاسخ بدید، روابط تهران و مسکو را چگونه ارزیابی می کنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم، خدمت جناب عالی و همه بینندگان و شنوندگان عزیز سلام عرض می کنم، من فکر می کنم که روابطمان روابط رو به رشدی است و همان طور که بارها عرض کردم دو عنصر اساسی در روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه وجود دارد، عنصر اول عنصر همسایگی است، با توجه به سیاست های دولت جمهوری اسلامی ایران ما در صدد تقویت روابط با همسایگان هستیم و طبعا روسیه یک همسایه بزرگ و با پتانسیل ماست یعنی هم از لحاظ جمعیت، سرزمین، اقتصاد و فرهنگ کشور بسیار بزرگیست و قابلیت ها و ظرفیت های بسیار خوبی را برای گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران داراست. عنصر دوم هم عبارت است از رویکردهای مشترکی که طی سالیان اخیر در بین دو کشور به وجود آمده و این رویکردها هم روز به روز در حال به اصطلاح تقویت هستند، بر این اساس روابطمون روابط مانا پایدار و رو به گسترش است.
به عقیده بسیاری زمانی که روابط دو کشور به نوعی که شما فرمودید رو به رشد ارزیابی میشود، این روابط باید در تمامی سطوح باشد، یعنی اقتصادی، نظامی و سیاسی رو به رشد باشد، آیا این توازن را در روابط بین تهران و مسکو داریم؟
ببینید روابط پایدار بر عنصر فرهنگ استوار می شود و بعد از فرهنگ هم اقتصاد و بعد هم بحث سیاست و دفاع و غیره. ما در تاریخ روابط دو کشور اگر نگاه کنیم، قبل از آمدن کمونیست ها بر روی کار روابط دو ملت با هم برقرار بود، من نمی خواهم بگویم فراز و نشیب نداشت، فراز و نشیب داشت، جنگ هایی رو ما با همدیگر داشتیم و اتفاقاتی افتاد که بعضی از این اتفاقات هم خب طبعا برای مردم ایران اتفاقات تلخی است، اما ارتباطات بین مردمی وجود داشت، مثلا مردم شمال کشور ما به طور مستقیم با جنوب روسیه ارتباط داشتند، مثلا شما وقتی به آستارا خان می روید می بینید که در آن جا مسجدی وجود دارد به عنوان مسجد فارس ها و کاروان سرایی وجود دارد به نام کاروان سرای ایرانی ها، محله ای وجود دارد به نام محله ایرانی ها، خب شما می دونید بعد از اینکه اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد چون نگاهش نگاه امنیتی بود و احساس می کرد که هر عنصر خارجی شاید از جانب دشمنانش وارد سرزمینشان شده باشد، شروع کردند به برخورد کردن، خیلی ها رو بردن سیبری، از همین هایی که دستگیر شدند و به سیبری برده شدند، خاطراتشون هست بعضی هاشون هنوز زنده اند، بعضی از ایرانی ها هم تا اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد احساس کردن مدینه فاضله مورد نظرشون شکل گرفته و خودشان بندگان خدا آمدند که تو این مدینه فاضله حضور پیدا کنند، یک دفعه بردنشون توی جهنم سیبری در آنجا زندانیشون کردند، خب مساجد رو هم تعطیل کردند، به مرور این ارتباطات مردمی در طول دوران کمونیست و بعد هم که جنگ جهانی دوم شد و خطرات بیشتر شد، ایرانی ها کمتر می آمدند و این ارتباطات مردمی کم شد. این موضوع را از این باب گفتم که بدونیم در گذشته این بود و الان هم راهش همین است که ارتباطات بین مردمی گسترش پیدا کند، من فکر می کنم طی سالیان اخیر تا این ارتباطات در حال برقراری است، یک نمونه اش شما نگاه کنید حدود هشت هزار دانشجو از جوانان خوب ایرانی دارند در اینجا درس می خوانند، اینها سرمایه های بزرگی هستند، سرمایه های روابط هستند که در آینده روس شناس ها و کسانی که زبان روسی می دانند و کسانی که فرهنگ روسی رو می فهمند اینها هستند و آرام آرام می توانند تعاملات را ایجاد کنند در عرصه دانشگاهی، یعنی تبادل اساتید دانشگاه و دانشجو، مرتب با همدیگر کار می کنیم، همیشه تجار مردمی نه آنهایی که از ناحیه دولت ها هستند، بلکه آنهایی که مردمی وارد میشوند اینا بهترین نمادهای معرفی کشور هستند، شما اسلام را هم اگر نگاه کنید مثلا در جنوب شرق آسیا و خیلی از کشورها توسط تجار مسلمان برده شد، من فکر کنم این روابط تجاریمان هر چقدر افزایش پیدا کند می تواند به پایداری روابط بینجامد. ما الان وضعیت روابطمان آن گونه که شما گفتید نیست که توازن داشته باشیم در عنصر فرهنگ، اقتصاد، سیاست و دفاع، ولی به نظرم داریم به سمت این تعامل پیش می رویم. یکی از این عناصر بحث گردشگری است شما اگر نگاه کنید طی سالیان اخیر هم تعداد گردشگران روس به ایران خیلی افزایش پیدا کرده هم تعداد گردشگران ایرانی به روسیه افزایش پیدا کرده است و داریم این تعاملات مردمی رو شکل می دهیم و مردم دارند به همدیگر برای شناخت هم و برای تعامل با هم گرایش پیدا می کنند، این می تواند آینده روابط رو تضمین کند.
یکی از مهم ترین موضوعات روز و در واقع مسئله روز، موضوع حول محور فلسطین، لبنان، ایران، عراق و سوریه هست. ایران دو عملیات داشت به نام عملیات وعده صادق یک و دو، بازخورد این دو عملیات ایران بین مقامات و سیاسیون روس چگونه بود؟
بله من قبلش یه نکته ای بگم، ایران هیچ گاه جنگ طلبی نکرد، هیچ گاه جاه طلبی نکرد هیچ گاه به دنبال گسترش مرزهای خودش نبود ما همیشه کشوری هستیم که اهل تعامل، گفتگو و صلح هستیم لذا آنچه که ایران انجام داد پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی بود در وعده صادق یک به دلیل این که آن ها به سفارت ایران در دمشق حمله کردند که کاملا خلاف مقررات بین المللی بود و عملیات وعده صادق دو هم به دلیل اینکه مهمان ما آقای اسماعیل هنیه را در داخل سرزمین ایران به شهادت رساندند و همچنین سردار نیل فروشان که از فرماندهان ارشد ما بود در داخل لبنان به شهادت رسید. اما طبعا دوستان از چند منظر درباره این موضوع برخورد کردند یکی بحث است که علنی هست و در شورای امنیت سازمان ملل متحد شما می دونید که در هر دو برهه روس ها نقطه نظرات خودشون رو خیلی شفاف در شورای امنیت گفتند و به نظر می رسد که منطقی بود، روسیه در شورای امنیت اولی که برای وعده صادق یک برگزار شد اعلام کرد که این عملیات در پاسخ به چه چیزی بود، اگر یادتون باشد یک جلسه قبل از آن تشکیل شد برای اینکه اسرائیل حمله کرد به سفارت ایران، در آنجا جا روسیه و الجزایر به ویژه خیلی تلاش کردند که حتی یک بیانیه صادر بشود خیلی جالبه یعنی این نشان میدهد که آمریکایی ها نهادهای بین المللی رو گروگان گرفته اند و در آنجا حتی یک بیانیه در محکومیت اسرائیل تصویب نشد و این به معنای آنست که جمهوری اسلامی ایران خودش باید اقدام بکند و نهادهای بین المللی و سازمان های بین المللی که کارویژه شان صیانت از صلح و امنیت جهانی است اقدامی انجام نمی دهند، لذا ما فکر می کنیم روس ها در آن جا مواضع خوبی داشتند. همچنین در مواضع بازهم علنی، سخنگوی کرملین و سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه نسبت به این موارد موضع گرفتند، در مذاکراتی هم که ما داشتیم خصوصا عملیات وعده صادق دو خیلی موجب شگفتی بود همان طور که در داخل دنیا هم بود. بالاخره توانمندی ایران که ما توانستیم ثابت بکنیم که اگر بخواهیم جایی رو مورد حمله قرار بدیم می توانیم، به نظر من خیلی تحت تاثیر عملیات وعده صادق بودند و در گفتگوهایی که ما با هم دیگه داشتیم از توانمندی ایران از ابتکار ایران و در عین حال از عقلانیت ایران که شما می دونید ما به هر حال موشک هایی که زدیم عمدتا به مراکز نظامی بود، ما نخواستیم به مردم آسیب برسانیم و خب موشکی که از روی برج های تل آویو عبور می کند و در یک محیط نظامی سقوط می کند می توانست به گونه دیگری هم برخورد کند ولی ما به دنبال وخیم تر و پیچیده تر کردن موضوع نبودیم و به دنبال کشتار مردم هم نبودیم، من فکر می کنم که اثرش در داخل روسیه اثر خیلی مثبتی بود.
من این سوال رو خدمتتان مطرح کردم چون مدت هاست که رسانه های غربی و به رسانه های وابسته تلاش بر این دارند که در هر موضوعی حول محور ایران، پای روسیه رو به نوعی وسط بکشند، که در خصوص عملیات صادق واکنش روس ها چیست، روس ها جانبداری کدوم بخش و کدوم طرف این دعوا را دارند، مسئله دومی هم که در واقع در همون راستا هست، اینست که مدت هاست که رسانه های غربی و وابسته اعلام می کنند که علیه تهران تحریم هایی به علت ارسال تسلیحات به روسیه، موشک ها و پهپادها، اعمال شده است، سوال این هست که در واقع این رسانه ها تلاش بر این دارن که این موضوع رو القا کنند که ایران به واسطه روسیه تحریم شده است، این موضوع از نظر مردم معمولی، مردمی که در کوچه و بازار هستند، دو بعد دارد، یا ما تسلیحات صادر می کنیم به روسیه و تحریم می شویم و یا ارسال نمی کنیم و تحریم می شویم؛ اگر ارسال نمی کنیم و تحریم می شویم، بهتر است که ارسال کنیم، ولی اگر صادر می کنیم و به این علت تحریم می شویم چه در پاسخ دریافت می کنیم؟
نکته درستی اشاره کردید ولی این یک بحث تحلیلی دارد چون آنچه که حالا بین تعاملات ما و روسیه است تعاملاتی روشن است، اساسا شما باید به این تحلیل برسید که چرا دنیای غرب انقدر نسبت به روابط ایران و روسیه حساس هست و چرا هر روز ما شایعاتی در ارتباط با روابط ایران و روسیه داریم و چرا خبرهای بد را انقدر برجسته می کنند، حتی خبرهای بد خیلی حاشیه ای و اخبار خوب با هیچ صدایی به گوش ها نمی رسد. به هر حال جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب اسلامی دو بعد داشت، یک بعد نفی سلطه داخلی کرد و یک بعد بین المللی داشت که نفی ساختار قدرت بین المللی رو کرد. چون تحلیل ما در انقلاب اسلامی این بود که سلطه داخلی به پشتوانه استعمار خارجی است لذا بر این اساس وقتی که مردم می آمدند و می گفتند مرگ بر شاه و شاه را نفی می کردند، در کنارش می گفتند نه شرقی و نه غربی، یعنی آن زمان که موازنه قدرت برقرار بود بین شرق و غرب ما هر دو رو نفی می کردیم و گفتیم ما به دنبال استقلال خودمان هستیم چون دیدیم که هم بلوک شرق و هم غرب چه بلایی رو سر ما آوردند. خب پس از اینکه شرق فروپاشید جمهوری اسلامی ایران دوباره مضمحل در ساختار قدرت جهانی نشد در حالی که آمریکایی ها با نظریه انتهای تاریخ به دنبال این بود که بگن لیبرال دموکراسی پیروز نهایی است و همه باید بیایند و ارزش های لیبرال دموکراسی را بپذیرند با نظریه جنگ تمدن ها و غیره و نظریه انتهای تاریخ داشتند مشخص می کردند که لیبرال دموکراسی پیروز هست، ایران باز آمد گفت نه، من ساختار قدرت مبتنی بر تک قطبی بودن در دنیا را نمی پذیرم و این را خفگی دنیا می دانم، این را یک نوع دیکتاتوری می دانم و اتفاقا حرف ما درست از آب درآمد چون نتیجه این تک قطبی بودن دنیا و این دیکتاتوری همین هست که در غزه داریم می بینیم که مردم را چگونه می کشند و در عصری که گفته می شود حقوق حیوانات هم باید رعایت بشود، حقوق انسان در بدترین وضعیت هست که انسان بعضی وقت ها از خودش بدش میاد که چرا در روی کره زمین دارد زندگی می کند با این وضعیتی که برای مردم بیچاره در غزه به وجود آورد اسرائیل. این نتیجه همین ساختار قدرت است ما به درستی نفی کردیم. این شعار ایران و نفی ایران که خیلی هم براش هزینه پرداختیم به مرور در دنیا طرفدار پیدا کرد، خیلی از کشورها به دنبال برخورد با ساختار قدرت جهانی نبودند، رفتار بد آمریکایی ها آن ها را به این جمع بندی رسوند که مثلا در دنیا می گویند آمریکایی ها دو نوع قدرت بیشتر به رسمیت نمی شناسند، دو نوع کشور، یا باید نوکرش باشید اگر نبودید لاجرم دشمنش هستید. شاید ما را متهم کنند و بگویند انقلاب شما چون ایدئولوژیک بود از همون ابتدا گفتید مرگ بر آمریکا، اصلا نرفتید با آمریکا گفتگو کنید؛ خب می گوییم کسان دیگری در دنیا هست که اتفاقا رفتند و با آمریکایی ها رقصیدن و با آمریکایی ها عرق خوردند، با آمریکایی ها قمار بازی کردند، با آمریکایی ها راه رفتند، برای اینکه به آمریکایی ها بگویند بیاید با ما شریک بشوید، اما آمریکایی ها شریک شان نکردند و آن ها به این جمع بندی رسیدند که این ساختار قدرت ساختار ناکارآمدی است و نمی خواهد همه را شریک کند. خب این گفتمان جمهوری اسلامی ایران بحمدالله امروز طرفدارن زیادی پیدا کرده، چین همین گفتمان را دارد، روسیه امروز همین گفتمان را دارد. اگر شما بروید داخل دل خیلی از کشورها را بکاوید، نمی خواهند درگیر بشوند، ولی همین گفتمان را دارند و این گفتمان آمد در قالب بریکس شکل گرفت، در قالب شانگهای شکل گرفت، خب اصلی ترین متولیان این گفتمان امروز در عرصه جهانی سه کشور ایران، روسیه و چین هستند، لذا روابط ما کاملا مورد رصد قرار می گیرد، روابط ما دارد به نوعی مورد تخریب قرار می گیرد و بعضی وقت ها انسان تعجب می کند در همین سه تا کشور، کشور ما یک خورده بیشتر هم هست، گاهی اوقات درک درستی نداریم از مسائل و مرتب به نوعی تحت تاثیر القائات قرار می گیریم که بخواهیم روابط را تخریب کنیم، من نمی خواهم بگویم روابطمان هیچ نقاط ضعفی ندارد، نوسانات تو روابط وجود دارد اما روابط پایداری است ما امروز داریم به این سمت حرکت می کنیم و طبعا آن ها نمی خواهند این روابط شکل بگیرد، چرا؟ باز دلایلش روشن است. ببینید مثلا روسیه اصلی ترین جایی که می خواهند دچار خفگی ژئوپلیتیک کنند کجاست؟ در دریای سیاه. امروز به درک درستی رهبری روسیه رسید که باید نیاز به دریای سیاه کم شود، آمد یک سرمایه گذاری در آبراه های شمال کشور روسیه کرد که از آنجا با کشتی های با سوخت اتمی بتوان بار حمل کند و این حمل بار را از شش میلیون تن به بالای سی و پنج میلیون تن در سال رسانده است. راه دیگه برای اینکه خفگی حل بشود کریدور شمال جنوب است. ببینید دلیل اینکه این همه مخالفت می شود با کریدور شمال جنوب اگه تحلیل درست داشته باشیم این هست که این یک بازی برد برد برای کل کشورهای منطقه است. یا مثلا فرض بفرمایید که توی نورد استریم دو این مورد رشک آمریکایی ها بود، چرا مورد حسد آمریکایی بود؟ برای اینکه اگر نورد استریم دو برقرار می شد روسیه و آلمان با همدیگر در کنار همدیگر قرار می گرفتند و آن وقت آمریکایی ها هر روز نمی توانستند یه تسلط همیشگی را بر روی اروپا داشته باشند، شما دیدید نورد استریم در زمان ترامپ با تحریم و در زمان آقای بایدن هم با جنگی که در اوکراین شکل گرفت از بین رفت. امروز جمهوری اسلامی ایران می تواند یک محیطی باشد که این گاز سوآپ بشود و باز بازی برد برد باشد، خب باز می بینیم در ارتباط با همین هم می روند تحلیل های غلطی رو از غرب میاروند و این را القا می کنند، به نظرم تمام این القائات بر می گردد به ساختار قدرت جهانی و نقشی که امروز کشورهایی مثل ایران، روسیه و چین و کشورهای دیگری که اطرافشان دارند جمع میشوند و گفتمانشان، گفتمان مسلط تری میشود این هست که مورد به اصطلاح تهدید هست و در اصل روابط این منظر است و اگه بخوایم بیایم تک تک بحث بکنیم آقا چرا روسیه این جا اینگونه گفت چرا اونجا این را گفت، ضمن اینکه چی نفی کرده که مثلا همانطور که جریان غرب گرا در داخل ایران هست، همان جریان در داخل روسیه هم هست، به هر حال این دو تا جریانات وجود دارند اینها به نوعی با همدیگر هم پوشانی می دهند، طبعا هم روسیه و هم ایران باید به دنبال منافع ملی خودمان باشیم و هستیم و فکر می کنیم که گسترش روابطمان در چارچوب کاملا معقول و منطقی و با حفظ استقلال جمهوری اسلامی، ایران چهل و پنج سال هست که بیشترین هزینه را پای استقلال خودش داده، حتما ذیل یک قطب قدرت نمی تواند تعریف شود، ما ذیل گفتمان عدالت محور در عرصه جهانی تعریف می شویم و بر آن اساس هم می توانیم با کشورها کار کنیم.
روابط ایران و روسیه پیشرفتی در حوزه نظامی هم دارد؟
ببینید بعضی ها نظامی تا بحث میشود فکر می کنند ما جانب داری نسبت به مسئله داریم این نه، ولی اینکه ما از گذشته با همدیگر در عرصه نظامی کار می کردیم، آره بارها و بارها مسئولین نظامی و سیاسی ما هم گفتند، چه دادیم و چه ندادیم، مثلا شما نگاه کنید همین موشک های بالستیک را زمان خود این ها آمدند به شکل رسانه ای مطرح کردند، بعد خودشان آمدند گفتند نیست، باز دوباره یک سری آدم های دیگر آمدند این را به نوعی برجسته کردند، این به نظر من فضای رسانه ایست درست می کنند، هر روز تلاش می کنند یک جنجالی و یک نکته ای رو علیه روابط دو کشور ایجاد بکنند. ما روابطمون کاملا متعارف هست در همه حوزه ها و کاملا جمهوری اسلامی ایران هوشمندانه برخورد کرده است.
بخش عمده ای از این موج هایی که در واقع علیه روابط ایران و روسیه مطرح می شود توسط رسانه های غربی و وابسته است، آیا واقعا جای یک رسانه بین دو کشور خالی نیست؟ رسانه ای که به زبان روسی یا به زبان فارسی باشد، چون سالیان سال هست که ما در انگلیس، در آمریکا و حتی در عربستان سعودی رسانه فارسی داریم، روس ها رسانه فارسی آن چنانی ندارند در واقع شبکه تلویزیونی ندارد و در ایران هم فعالیتی در این جهت نشده است.
می گفت جانا سخن از زبان ما می گویی، من سالیانیست دارم این را مطرح می کنم اول از ایران خودمان شروع کنم بارها و بارها خدمت مسئولین گفتم ببینید هر زبانه حاشیه ای امروز در داخل ایران دارای کانال تلویزیونی است، چطور شده زبان روسی که بخش هایی از آن در حوزه تمدن ایرانی هست و در حوزه امنیت ملی هم هست، ما برای زبان روسی چاره ای نیندیشیم و ایران را به روس زبانان به درستی معرفی بکنیم، این به نظر من یک سوال جدی است و این سوال را بارها بنده به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران فکر می کنم در این حدود نزدیک به پنج سالی که این جا هستم مرتب پیگیری کردم و در جلسات مختلفی هم که مقامات کشور اینجا آمدند، این جا بهشان گفتم، در گزارشی که برای تهران نوشتم هم گفتم و برای خودم من هم سوال است، چطور می شود ما هر زبانی را که فکر بکنید در تلویزیون جمهوری اسلام ایران دارای یک شبکه است به جز زبان روسی که چند صد میلیون نفر این زبان رو باهاش آشنا هستند و صحبت می کنند و در حوزه اشتراکات فرهنگی و همچنین حوزه امنیت ملی است و من خودم هنوز نتوانستم برای این پاسخی بیابم؛ چرا پاسخ هایی مثلا هست که آقا بودجه نیست، امکانات نیست این موضوع نیاز به یک شبکه دارد، بعضا هم دوستانمان آمدند یک سری تلاش هایی کردند و بعد وقتی که یک مدت زمان گذشت دوباره به فراموشی سپرده شد و من حتی یک موقعی به دوستان گفتم که مثلا شما لااقل آی فیلم را حداقل بیاید بگذارید و به هر حال پخش بشود مثل بخشی از برنامه های تو ایران هست یک جوانی هست که یک برنامه ای دارد به نام ایرانگرد، خود من هر موقع تلویزیون بتوانم ببینم، اون برنامه خیلی جذاب هست، نگاه می کنم، خب همان برنامه را شما مثلا دوبله بکنید و برای مردم روسیه پخش بکنید مردم روسیه بدونند که بالاخره در همان اوج سرما در روسیه ما در جنوب کشورمان در خلیج فارس با یک هوای بسیار متعادل و خوب مواجه هستیم و این خیلی می تواند اثر مثبتی داشته باشد، ضمن اینکه روس ها در مقابل پیام ایرانی و اسلامی ما که پیام متعادل و عقلانی است موضع منفی ندارند و موضع مثبت است و علاقمندند از ما بشنوند، ما با کسانی سخن می گوییم که اتفاقا گوش هاشان را گرفتند و نمی خواهند با ما حرف بزنند، ولی ما به زور بهشان می گوییم می خواهیم با شما حرف بزنیم. ولی امروز کاملا پیام و سخن ما شنیده می شود چون الان برداشت روسیه از ایران نسبت به گذشته خیلی متفاوت است. خصوصا از زمانی که تحریم شدند به هر حال ایران را کشور بزرگی می بینند که چگونه توانست چهل و پنج سال در مقابل این تحریم ها و دشمنی های نظام سلطه بین المللی مقاومت کند. این از ما ایرانی ها که بالاخره امیدوار هستیم که یک روزی این اتفاق بیفتد و ما یک شبکه تلویزیونی روس زبانی در داخل ایران داشته باشیم که ایران، فرهنگ ایران و فرهنگ اسلام، عقلانیت اسلامی و ایرانی ما را به روسیه معرفی بکند، چون روسیه سرزمین بزرگی است. حتی می خواهم بگویم به لحاظ امکانات، ما در کشورهای کوچک هم یک سفارت داریم، اینجا هم یک سفارت داریم، نمی توانیم همه جا رو پوشش بدهیم. پس نیازمند این هست که پوشش ما وسیع تر باشد. اما در مورد روسیه هم نقد وارد است، روسیه هم به زبان های مختلف در داخل دنیا کار می کند، راشا تودی و روسی الیوم و اسپانیولی و ... ولی باز روس ها هم در مورد زبان فارسی و اینکه خودشان را معرفی کنند، حرف های خودشان را به درستی منتقل بکنند، نکردند. این حرف شما یک پیام دارد و پیام درستی است و پیام این هست که حرف های ایرانی ها به زبان انگلیسی ابتدا ترجمه میشود و بعد آنچه که انگلیسی زبان ها به صلاح می دونند با ادبیات خودشان ترجمه می کنند و متقابلا حرف های روس ها به ایرانی هم همین گونه است من بارها و بارها دیدم که اساس برخی از سو تفاهمات در داخل ایران را سو ترجمه پدید می آورد، یعنی ترجمه شدن یک صحبت، یک مصاحبه یا متنی بارها و بارها ما را دچار مشکل کرده است، خب نمی شود بگوییم همیشه بد ترجمه شده است، خب خواستند بد ترجمه کنند، اینطور نبود که واقعا بد ترجمه شده باشد، یعنی تلاش شد که بد ترجمه شود و سو تفاهم ایجاد شود، پس ما علاوه بر این یه نکته دیگر هم داریم، ببینید الان غرب چه کاری می کند، غرب بنگاه های خبری بسیار زیادی دارد ولی محتوا یکیست، با ادبیات مختلف یعنی خبر را می گیرند رسانه های مختلفی که در غرب وجود دارد با ارتباطات وثیقی که باهم دیگر دارند این خبر رو با ادبیات مختلف منتشر می کنند، می گویند خبر واحد حجت نیست، یعنی به خبر واحد خیلی به اصطلاح نمی شود توجه کرد ولی اگه خبر مکرر شد در ذهن اثر می گذارد. ما چون ارتباطات رسانه ای با هم نداریم حتی حرف های درستمان را هم با همدیگر منعکس نمی کنیم، یعنی من می خواهم بگویم فراتر از روابط ایران و روسیه بیندیشیم، خب الان ما کشورهای شانگهای هستیم، کشورهای بریکس هستیم کشورهایی هستیم که با هم هم گرا هستیم چرا رسانه هایمان در کنار هم دیگر جمع نمی شوند، چرا تولید محتواهای مشترک با هم دیگر نداریم، چرا خبرهای درستی که داریم را در شبکه هایمان به شکل مکرر مطرح نمی کنیم خبر باید به شکل مکرر به ذهن بیاد الان در مورد ذهن ما ایرانی ها ما داریم می بینیم، این شبکه های ضد انقلابی که درست شده اند، خبر دروغ را می گیرند، با ادبیات مختلف شبکه های مختلف ضد ایرانی پخش می کنند، خب این اثرگذاری خودش را دارد؛ لذا می خواهم بگویم هم روی بحث روابط ایران و روسیه باید کار کرد، در داشتن بنگاه های خبری که یکی روسی باشد و یکی فارسی و هم فراتر از این باید روی هماهنگی بخش های رسانه ای و خبری و این همه حوزه های رسانه ای که کشورهای ما دارند روسیه، ایران، چین و کشورهای دیگری که هم گرا با ما هستند باید کار کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم، خدمت جناب عالی و همه بینندگان و شنوندگان عزیز سلام عرض می کنم، من فکر می کنم که روابطمان روابط رو به رشدی است و همان طور که بارها عرض کردم دو عنصر اساسی در روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه وجود دارد، عنصر اول عنصر همسایگی است، با توجه به سیاست های دولت جمهوری اسلامی ایران ما در صدد تقویت روابط با همسایگان هستیم و طبعا روسیه یک همسایه بزرگ و با پتانسیل ماست یعنی هم از لحاظ جمعیت، سرزمین، اقتصاد و فرهنگ کشور بسیار بزرگیست و قابلیت ها و ظرفیت های بسیار خوبی را برای گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران داراست. عنصر دوم هم عبارت است از رویکردهای مشترکی که طی سالیان اخیر در بین دو کشور به وجود آمده و این رویکردها هم روز به روز در حال به اصطلاح تقویت هستند، بر این اساس روابطمون روابط مانا پایدار و رو به گسترش است.
به عقیده بسیاری زمانی که روابط دو کشور به نوعی که شما فرمودید رو به رشد ارزیابی میشود، این روابط باید در تمامی سطوح باشد، یعنی اقتصادی، نظامی و سیاسی رو به رشد باشد، آیا این توازن را در روابط بین تهران و مسکو داریم؟
ببینید روابط پایدار بر عنصر فرهنگ استوار می شود و بعد از فرهنگ هم اقتصاد و بعد هم بحث سیاست و دفاع و غیره. ما در تاریخ روابط دو کشور اگر نگاه کنیم، قبل از آمدن کمونیست ها بر روی کار روابط دو ملت با هم برقرار بود، من نمی خواهم بگویم فراز و نشیب نداشت، فراز و نشیب داشت، جنگ هایی رو ما با همدیگر داشتیم و اتفاقاتی افتاد که بعضی از این اتفاقات هم خب طبعا برای مردم ایران اتفاقات تلخی است، اما ارتباطات بین مردمی وجود داشت، مثلا مردم شمال کشور ما به طور مستقیم با جنوب روسیه ارتباط داشتند، مثلا شما وقتی به آستارا خان می روید می بینید که در آن جا مسجدی وجود دارد به عنوان مسجد فارس ها و کاروان سرایی وجود دارد به نام کاروان سرای ایرانی ها، محله ای وجود دارد به نام محله ایرانی ها، خب شما می دونید بعد از اینکه اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد چون نگاهش نگاه امنیتی بود و احساس می کرد که هر عنصر خارجی شاید از جانب دشمنانش وارد سرزمینشان شده باشد، شروع کردند به برخورد کردن، خیلی ها رو بردن سیبری، از همین هایی که دستگیر شدند و به سیبری برده شدند، خاطراتشون هست بعضی هاشون هنوز زنده اند، بعضی از ایرانی ها هم تا اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد احساس کردن مدینه فاضله مورد نظرشون شکل گرفته و خودشان بندگان خدا آمدند که تو این مدینه فاضله حضور پیدا کنند، یک دفعه بردنشون توی جهنم سیبری در آنجا زندانیشون کردند، خب مساجد رو هم تعطیل کردند، به مرور این ارتباطات مردمی در طول دوران کمونیست و بعد هم که جنگ جهانی دوم شد و خطرات بیشتر شد، ایرانی ها کمتر می آمدند و این ارتباطات مردمی کم شد. این موضوع را از این باب گفتم که بدونیم در گذشته این بود و الان هم راهش همین است که ارتباطات بین مردمی گسترش پیدا کند، من فکر می کنم طی سالیان اخیر تا این ارتباطات در حال برقراری است، یک نمونه اش شما نگاه کنید حدود هشت هزار دانشجو از جوانان خوب ایرانی دارند در اینجا درس می خوانند، اینها سرمایه های بزرگی هستند، سرمایه های روابط هستند که در آینده روس شناس ها و کسانی که زبان روسی می دانند و کسانی که فرهنگ روسی رو می فهمند اینها هستند و آرام آرام می توانند تعاملات را ایجاد کنند در عرصه دانشگاهی، یعنی تبادل اساتید دانشگاه و دانشجو، مرتب با همدیگر کار می کنیم، همیشه تجار مردمی نه آنهایی که از ناحیه دولت ها هستند، بلکه آنهایی که مردمی وارد میشوند اینا بهترین نمادهای معرفی کشور هستند، شما اسلام را هم اگر نگاه کنید مثلا در جنوب شرق آسیا و خیلی از کشورها توسط تجار مسلمان برده شد، من فکر کنم این روابط تجاریمان هر چقدر افزایش پیدا کند می تواند به پایداری روابط بینجامد. ما الان وضعیت روابطمان آن گونه که شما گفتید نیست که توازن داشته باشیم در عنصر فرهنگ، اقتصاد، سیاست و دفاع، ولی به نظرم داریم به سمت این تعامل پیش می رویم. یکی از این عناصر بحث گردشگری است شما اگر نگاه کنید طی سالیان اخیر هم تعداد گردشگران روس به ایران خیلی افزایش پیدا کرده هم تعداد گردشگران ایرانی به روسیه افزایش پیدا کرده است و داریم این تعاملات مردمی رو شکل می دهیم و مردم دارند به همدیگر برای شناخت هم و برای تعامل با هم گرایش پیدا می کنند، این می تواند آینده روابط رو تضمین کند.
یکی از مهم ترین موضوعات روز و در واقع مسئله روز، موضوع حول محور فلسطین، لبنان، ایران، عراق و سوریه هست. ایران دو عملیات داشت به نام عملیات وعده صادق یک و دو، بازخورد این دو عملیات ایران بین مقامات و سیاسیون روس چگونه بود؟
بله من قبلش یه نکته ای بگم، ایران هیچ گاه جنگ طلبی نکرد، هیچ گاه جاه طلبی نکرد هیچ گاه به دنبال گسترش مرزهای خودش نبود ما همیشه کشوری هستیم که اهل تعامل، گفتگو و صلح هستیم لذا آنچه که ایران انجام داد پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی بود در وعده صادق یک به دلیل این که آن ها به سفارت ایران در دمشق حمله کردند که کاملا خلاف مقررات بین المللی بود و عملیات وعده صادق دو هم به دلیل اینکه مهمان ما آقای اسماعیل هنیه را در داخل سرزمین ایران به شهادت رساندند و همچنین سردار نیل فروشان که از فرماندهان ارشد ما بود در داخل لبنان به شهادت رسید. اما طبعا دوستان از چند منظر درباره این موضوع برخورد کردند یکی بحث است که علنی هست و در شورای امنیت سازمان ملل متحد شما می دونید که در هر دو برهه روس ها نقطه نظرات خودشون رو خیلی شفاف در شورای امنیت گفتند و به نظر می رسد که منطقی بود، روسیه در شورای امنیت اولی که برای وعده صادق یک برگزار شد اعلام کرد که این عملیات در پاسخ به چه چیزی بود، اگر یادتون باشد یک جلسه قبل از آن تشکیل شد برای اینکه اسرائیل حمله کرد به سفارت ایران، در آنجا جا روسیه و الجزایر به ویژه خیلی تلاش کردند که حتی یک بیانیه صادر بشود خیلی جالبه یعنی این نشان میدهد که آمریکایی ها نهادهای بین المللی رو گروگان گرفته اند و در آنجا حتی یک بیانیه در محکومیت اسرائیل تصویب نشد و این به معنای آنست که جمهوری اسلامی ایران خودش باید اقدام بکند و نهادهای بین المللی و سازمان های بین المللی که کارویژه شان صیانت از صلح و امنیت جهانی است اقدامی انجام نمی دهند، لذا ما فکر می کنیم روس ها در آن جا مواضع خوبی داشتند. همچنین در مواضع بازهم علنی، سخنگوی کرملین و سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه نسبت به این موارد موضع گرفتند، در مذاکراتی هم که ما داشتیم خصوصا عملیات وعده صادق دو خیلی موجب شگفتی بود همان طور که در داخل دنیا هم بود. بالاخره توانمندی ایران که ما توانستیم ثابت بکنیم که اگر بخواهیم جایی رو مورد حمله قرار بدیم می توانیم، به نظر من خیلی تحت تاثیر عملیات وعده صادق بودند و در گفتگوهایی که ما با هم دیگه داشتیم از توانمندی ایران از ابتکار ایران و در عین حال از عقلانیت ایران که شما می دونید ما به هر حال موشک هایی که زدیم عمدتا به مراکز نظامی بود، ما نخواستیم به مردم آسیب برسانیم و خب موشکی که از روی برج های تل آویو عبور می کند و در یک محیط نظامی سقوط می کند می توانست به گونه دیگری هم برخورد کند ولی ما به دنبال وخیم تر و پیچیده تر کردن موضوع نبودیم و به دنبال کشتار مردم هم نبودیم، من فکر می کنم که اثرش در داخل روسیه اثر خیلی مثبتی بود.
من این سوال رو خدمتتان مطرح کردم چون مدت هاست که رسانه های غربی و به رسانه های وابسته تلاش بر این دارند که در هر موضوعی حول محور ایران، پای روسیه رو به نوعی وسط بکشند، که در خصوص عملیات صادق واکنش روس ها چیست، روس ها جانبداری کدوم بخش و کدوم طرف این دعوا را دارند، مسئله دومی هم که در واقع در همون راستا هست، اینست که مدت هاست که رسانه های غربی و وابسته اعلام می کنند که علیه تهران تحریم هایی به علت ارسال تسلیحات به روسیه، موشک ها و پهپادها، اعمال شده است، سوال این هست که در واقع این رسانه ها تلاش بر این دارن که این موضوع رو القا کنند که ایران به واسطه روسیه تحریم شده است، این موضوع از نظر مردم معمولی، مردمی که در کوچه و بازار هستند، دو بعد دارد، یا ما تسلیحات صادر می کنیم به روسیه و تحریم می شویم و یا ارسال نمی کنیم و تحریم می شویم؛ اگر ارسال نمی کنیم و تحریم می شویم، بهتر است که ارسال کنیم، ولی اگر صادر می کنیم و به این علت تحریم می شویم چه در پاسخ دریافت می کنیم؟
نکته درستی اشاره کردید ولی این یک بحث تحلیلی دارد چون آنچه که حالا بین تعاملات ما و روسیه است تعاملاتی روشن است، اساسا شما باید به این تحلیل برسید که چرا دنیای غرب انقدر نسبت به روابط ایران و روسیه حساس هست و چرا هر روز ما شایعاتی در ارتباط با روابط ایران و روسیه داریم و چرا خبرهای بد را انقدر برجسته می کنند، حتی خبرهای بد خیلی حاشیه ای و اخبار خوب با هیچ صدایی به گوش ها نمی رسد. به هر حال جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب اسلامی دو بعد داشت، یک بعد نفی سلطه داخلی کرد و یک بعد بین المللی داشت که نفی ساختار قدرت بین المللی رو کرد. چون تحلیل ما در انقلاب اسلامی این بود که سلطه داخلی به پشتوانه استعمار خارجی است لذا بر این اساس وقتی که مردم می آمدند و می گفتند مرگ بر شاه و شاه را نفی می کردند، در کنارش می گفتند نه شرقی و نه غربی، یعنی آن زمان که موازنه قدرت برقرار بود بین شرق و غرب ما هر دو رو نفی می کردیم و گفتیم ما به دنبال استقلال خودمان هستیم چون دیدیم که هم بلوک شرق و هم غرب چه بلایی رو سر ما آوردند. خب پس از اینکه شرق فروپاشید جمهوری اسلامی ایران دوباره مضمحل در ساختار قدرت جهانی نشد در حالی که آمریکایی ها با نظریه انتهای تاریخ به دنبال این بود که بگن لیبرال دموکراسی پیروز نهایی است و همه باید بیایند و ارزش های لیبرال دموکراسی را بپذیرند با نظریه جنگ تمدن ها و غیره و نظریه انتهای تاریخ داشتند مشخص می کردند که لیبرال دموکراسی پیروز هست، ایران باز آمد گفت نه، من ساختار قدرت مبتنی بر تک قطبی بودن در دنیا را نمی پذیرم و این را خفگی دنیا می دانم، این را یک نوع دیکتاتوری می دانم و اتفاقا حرف ما درست از آب درآمد چون نتیجه این تک قطبی بودن دنیا و این دیکتاتوری همین هست که در غزه داریم می بینیم که مردم را چگونه می کشند و در عصری که گفته می شود حقوق حیوانات هم باید رعایت بشود، حقوق انسان در بدترین وضعیت هست که انسان بعضی وقت ها از خودش بدش میاد که چرا در روی کره زمین دارد زندگی می کند با این وضعیتی که برای مردم بیچاره در غزه به وجود آورد اسرائیل. این نتیجه همین ساختار قدرت است ما به درستی نفی کردیم. این شعار ایران و نفی ایران که خیلی هم براش هزینه پرداختیم به مرور در دنیا طرفدار پیدا کرد، خیلی از کشورها به دنبال برخورد با ساختار قدرت جهانی نبودند، رفتار بد آمریکایی ها آن ها را به این جمع بندی رسوند که مثلا در دنیا می گویند آمریکایی ها دو نوع قدرت بیشتر به رسمیت نمی شناسند، دو نوع کشور، یا باید نوکرش باشید اگر نبودید لاجرم دشمنش هستید. شاید ما را متهم کنند و بگویند انقلاب شما چون ایدئولوژیک بود از همون ابتدا گفتید مرگ بر آمریکا، اصلا نرفتید با آمریکا گفتگو کنید؛ خب می گوییم کسان دیگری در دنیا هست که اتفاقا رفتند و با آمریکایی ها رقصیدن و با آمریکایی ها عرق خوردند، با آمریکایی ها قمار بازی کردند، با آمریکایی ها راه رفتند، برای اینکه به آمریکایی ها بگویند بیاید با ما شریک بشوید، اما آمریکایی ها شریک شان نکردند و آن ها به این جمع بندی رسیدند که این ساختار قدرت ساختار ناکارآمدی است و نمی خواهد همه را شریک کند. خب این گفتمان جمهوری اسلامی ایران بحمدالله امروز طرفدارن زیادی پیدا کرده، چین همین گفتمان را دارد، روسیه امروز همین گفتمان را دارد. اگر شما بروید داخل دل خیلی از کشورها را بکاوید، نمی خواهند درگیر بشوند، ولی همین گفتمان را دارند و این گفتمان آمد در قالب بریکس شکل گرفت، در قالب شانگهای شکل گرفت، خب اصلی ترین متولیان این گفتمان امروز در عرصه جهانی سه کشور ایران، روسیه و چین هستند، لذا روابط ما کاملا مورد رصد قرار می گیرد، روابط ما دارد به نوعی مورد تخریب قرار می گیرد و بعضی وقت ها انسان تعجب می کند در همین سه تا کشور، کشور ما یک خورده بیشتر هم هست، گاهی اوقات درک درستی نداریم از مسائل و مرتب به نوعی تحت تاثیر القائات قرار می گیریم که بخواهیم روابط را تخریب کنیم، من نمی خواهم بگویم روابطمان هیچ نقاط ضعفی ندارد، نوسانات تو روابط وجود دارد اما روابط پایداری است ما امروز داریم به این سمت حرکت می کنیم و طبعا آن ها نمی خواهند این روابط شکل بگیرد، چرا؟ باز دلایلش روشن است. ببینید مثلا روسیه اصلی ترین جایی که می خواهند دچار خفگی ژئوپلیتیک کنند کجاست؟ در دریای سیاه. امروز به درک درستی رهبری روسیه رسید که باید نیاز به دریای سیاه کم شود، آمد یک سرمایه گذاری در آبراه های شمال کشور روسیه کرد که از آنجا با کشتی های با سوخت اتمی بتوان بار حمل کند و این حمل بار را از شش میلیون تن به بالای سی و پنج میلیون تن در سال رسانده است. راه دیگه برای اینکه خفگی حل بشود کریدور شمال جنوب است. ببینید دلیل اینکه این همه مخالفت می شود با کریدور شمال جنوب اگه تحلیل درست داشته باشیم این هست که این یک بازی برد برد برای کل کشورهای منطقه است. یا مثلا فرض بفرمایید که توی نورد استریم دو این مورد رشک آمریکایی ها بود، چرا مورد حسد آمریکایی بود؟ برای اینکه اگر نورد استریم دو برقرار می شد روسیه و آلمان با همدیگر در کنار همدیگر قرار می گرفتند و آن وقت آمریکایی ها هر روز نمی توانستند یه تسلط همیشگی را بر روی اروپا داشته باشند، شما دیدید نورد استریم در زمان ترامپ با تحریم و در زمان آقای بایدن هم با جنگی که در اوکراین شکل گرفت از بین رفت. امروز جمهوری اسلامی ایران می تواند یک محیطی باشد که این گاز سوآپ بشود و باز بازی برد برد باشد، خب باز می بینیم در ارتباط با همین هم می روند تحلیل های غلطی رو از غرب میاروند و این را القا می کنند، به نظرم تمام این القائات بر می گردد به ساختار قدرت جهانی و نقشی که امروز کشورهایی مثل ایران، روسیه و چین و کشورهای دیگری که اطرافشان دارند جمع میشوند و گفتمانشان، گفتمان مسلط تری میشود این هست که مورد به اصطلاح تهدید هست و در اصل روابط این منظر است و اگه بخوایم بیایم تک تک بحث بکنیم آقا چرا روسیه این جا اینگونه گفت چرا اونجا این را گفت، ضمن اینکه چی نفی کرده که مثلا همانطور که جریان غرب گرا در داخل ایران هست، همان جریان در داخل روسیه هم هست، به هر حال این دو تا جریانات وجود دارند اینها به نوعی با همدیگر هم پوشانی می دهند، طبعا هم روسیه و هم ایران باید به دنبال منافع ملی خودمان باشیم و هستیم و فکر می کنیم که گسترش روابطمان در چارچوب کاملا معقول و منطقی و با حفظ استقلال جمهوری اسلامی، ایران چهل و پنج سال هست که بیشترین هزینه را پای استقلال خودش داده، حتما ذیل یک قطب قدرت نمی تواند تعریف شود، ما ذیل گفتمان عدالت محور در عرصه جهانی تعریف می شویم و بر آن اساس هم می توانیم با کشورها کار کنیم.
روابط ایران و روسیه پیشرفتی در حوزه نظامی هم دارد؟
ببینید بعضی ها نظامی تا بحث میشود فکر می کنند ما جانب داری نسبت به مسئله داریم این نه، ولی اینکه ما از گذشته با همدیگر در عرصه نظامی کار می کردیم، آره بارها و بارها مسئولین نظامی و سیاسی ما هم گفتند، چه دادیم و چه ندادیم، مثلا شما نگاه کنید همین موشک های بالستیک را زمان خود این ها آمدند به شکل رسانه ای مطرح کردند، بعد خودشان آمدند گفتند نیست، باز دوباره یک سری آدم های دیگر آمدند این را به نوعی برجسته کردند، این به نظر من فضای رسانه ایست درست می کنند، هر روز تلاش می کنند یک جنجالی و یک نکته ای رو علیه روابط دو کشور ایجاد بکنند. ما روابطمون کاملا متعارف هست در همه حوزه ها و کاملا جمهوری اسلامی ایران هوشمندانه برخورد کرده است.
بخش عمده ای از این موج هایی که در واقع علیه روابط ایران و روسیه مطرح می شود توسط رسانه های غربی و وابسته است، آیا واقعا جای یک رسانه بین دو کشور خالی نیست؟ رسانه ای که به زبان روسی یا به زبان فارسی باشد، چون سالیان سال هست که ما در انگلیس، در آمریکا و حتی در عربستان سعودی رسانه فارسی داریم، روس ها رسانه فارسی آن چنانی ندارند در واقع شبکه تلویزیونی ندارد و در ایران هم فعالیتی در این جهت نشده است.
می گفت جانا سخن از زبان ما می گویی، من سالیانیست دارم این را مطرح می کنم اول از ایران خودمان شروع کنم بارها و بارها خدمت مسئولین گفتم ببینید هر زبانه حاشیه ای امروز در داخل ایران دارای کانال تلویزیونی است، چطور شده زبان روسی که بخش هایی از آن در حوزه تمدن ایرانی هست و در حوزه امنیت ملی هم هست، ما برای زبان روسی چاره ای نیندیشیم و ایران را به روس زبانان به درستی معرفی بکنیم، این به نظر من یک سوال جدی است و این سوال را بارها بنده به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران فکر می کنم در این حدود نزدیک به پنج سالی که این جا هستم مرتب پیگیری کردم و در جلسات مختلفی هم که مقامات کشور اینجا آمدند، این جا بهشان گفتم، در گزارشی که برای تهران نوشتم هم گفتم و برای خودم من هم سوال است، چطور می شود ما هر زبانی را که فکر بکنید در تلویزیون جمهوری اسلام ایران دارای یک شبکه است به جز زبان روسی که چند صد میلیون نفر این زبان رو باهاش آشنا هستند و صحبت می کنند و در حوزه اشتراکات فرهنگی و همچنین حوزه امنیت ملی است و من خودم هنوز نتوانستم برای این پاسخی بیابم؛ چرا پاسخ هایی مثلا هست که آقا بودجه نیست، امکانات نیست این موضوع نیاز به یک شبکه دارد، بعضا هم دوستانمان آمدند یک سری تلاش هایی کردند و بعد وقتی که یک مدت زمان گذشت دوباره به فراموشی سپرده شد و من حتی یک موقعی به دوستان گفتم که مثلا شما لااقل آی فیلم را حداقل بیاید بگذارید و به هر حال پخش بشود مثل بخشی از برنامه های تو ایران هست یک جوانی هست که یک برنامه ای دارد به نام ایرانگرد، خود من هر موقع تلویزیون بتوانم ببینم، اون برنامه خیلی جذاب هست، نگاه می کنم، خب همان برنامه را شما مثلا دوبله بکنید و برای مردم روسیه پخش بکنید مردم روسیه بدونند که بالاخره در همان اوج سرما در روسیه ما در جنوب کشورمان در خلیج فارس با یک هوای بسیار متعادل و خوب مواجه هستیم و این خیلی می تواند اثر مثبتی داشته باشد، ضمن اینکه روس ها در مقابل پیام ایرانی و اسلامی ما که پیام متعادل و عقلانی است موضع منفی ندارند و موضع مثبت است و علاقمندند از ما بشنوند، ما با کسانی سخن می گوییم که اتفاقا گوش هاشان را گرفتند و نمی خواهند با ما حرف بزنند، ولی ما به زور بهشان می گوییم می خواهیم با شما حرف بزنیم. ولی امروز کاملا پیام و سخن ما شنیده می شود چون الان برداشت روسیه از ایران نسبت به گذشته خیلی متفاوت است. خصوصا از زمانی که تحریم شدند به هر حال ایران را کشور بزرگی می بینند که چگونه توانست چهل و پنج سال در مقابل این تحریم ها و دشمنی های نظام سلطه بین المللی مقاومت کند. این از ما ایرانی ها که بالاخره امیدوار هستیم که یک روزی این اتفاق بیفتد و ما یک شبکه تلویزیونی روس زبانی در داخل ایران داشته باشیم که ایران، فرهنگ ایران و فرهنگ اسلام، عقلانیت اسلامی و ایرانی ما را به روسیه معرفی بکند، چون روسیه سرزمین بزرگی است. حتی می خواهم بگویم به لحاظ امکانات، ما در کشورهای کوچک هم یک سفارت داریم، اینجا هم یک سفارت داریم، نمی توانیم همه جا رو پوشش بدهیم. پس نیازمند این هست که پوشش ما وسیع تر باشد. اما در مورد روسیه هم نقد وارد است، روسیه هم به زبان های مختلف در داخل دنیا کار می کند، راشا تودی و روسی الیوم و اسپانیولی و ... ولی باز روس ها هم در مورد زبان فارسی و اینکه خودشان را معرفی کنند، حرف های خودشان را به درستی منتقل بکنند، نکردند. این حرف شما یک پیام دارد و پیام درستی است و پیام این هست که حرف های ایرانی ها به زبان انگلیسی ابتدا ترجمه میشود و بعد آنچه که انگلیسی زبان ها به صلاح می دونند با ادبیات خودشان ترجمه می کنند و متقابلا حرف های روس ها به ایرانی هم همین گونه است من بارها و بارها دیدم که اساس برخی از سو تفاهمات در داخل ایران را سو ترجمه پدید می آورد، یعنی ترجمه شدن یک صحبت، یک مصاحبه یا متنی بارها و بارها ما را دچار مشکل کرده است، خب نمی شود بگوییم همیشه بد ترجمه شده است، خب خواستند بد ترجمه کنند، اینطور نبود که واقعا بد ترجمه شده باشد، یعنی تلاش شد که بد ترجمه شود و سو تفاهم ایجاد شود، پس ما علاوه بر این یه نکته دیگر هم داریم، ببینید الان غرب چه کاری می کند، غرب بنگاه های خبری بسیار زیادی دارد ولی محتوا یکیست، با ادبیات مختلف یعنی خبر را می گیرند رسانه های مختلفی که در غرب وجود دارد با ارتباطات وثیقی که باهم دیگر دارند این خبر رو با ادبیات مختلف منتشر می کنند، می گویند خبر واحد حجت نیست، یعنی به خبر واحد خیلی به اصطلاح نمی شود توجه کرد ولی اگه خبر مکرر شد در ذهن اثر می گذارد. ما چون ارتباطات رسانه ای با هم نداریم حتی حرف های درستمان را هم با همدیگر منعکس نمی کنیم، یعنی من می خواهم بگویم فراتر از روابط ایران و روسیه بیندیشیم، خب الان ما کشورهای شانگهای هستیم، کشورهای بریکس هستیم کشورهایی هستیم که با هم هم گرا هستیم چرا رسانه هایمان در کنار هم دیگر جمع نمی شوند، چرا تولید محتواهای مشترک با هم دیگر نداریم، چرا خبرهای درستی که داریم را در شبکه هایمان به شکل مکرر مطرح نمی کنیم خبر باید به شکل مکرر به ذهن بیاد الان در مورد ذهن ما ایرانی ها ما داریم می بینیم، این شبکه های ضد انقلابی که درست شده اند، خبر دروغ را می گیرند، با ادبیات مختلف شبکه های مختلف ضد ایرانی پخش می کنند، خب این اثرگذاری خودش را دارد؛ لذا می خواهم بگویم هم روی بحث روابط ایران و روسیه باید کار کرد، در داشتن بنگاه های خبری که یکی روسی باشد و یکی فارسی و هم فراتر از این باید روی هماهنگی بخش های رسانه ای و خبری و این همه حوزه های رسانه ای که کشورهای ما دارند روسیه، ایران، چین و کشورهای دیگری که هم گرا با ما هستند باید کار کرد.