گزارش و تحلیل

دور زدن تحریم ها به سبک روسی

© iStock.com / CatLaneСлово "санкции" на российском флаге на фоне карты
Слово санкции на российском флаге на фоне карты - اسپوتنیک ایران  , 1920, 21.06.2024
اشتراک
چند دهه است ایالات متحده ابزار تروریسم اقتصادی را به سیاست خود تبدیل کرده و هر کشوری که با سیاست های آمریکا همراهی نکند توسط آمریکا و متحدین اش مورد تحریم قرار می گیرد.
در حالی که ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، در معاهده برتون وودز تعهد داد که از دلار آمریکا به عنوان ابزار سیاسی استفاده نکند اما امروزه می بینیم که دلار آمریکا به عنوان ابزار کلیدی سیاستمداران این کشور برای تامین منافع سیاسی آمریکا تبدیل شده.
طبق همه قوانین ومقررات بین المللی آمریکایی ها مجاز می باشند قوانین خود را فقط روی داخل کشور خود اعمال کنند و در سطح بین المللی این قوانین بین المللی است که مشروعیت دارد اما زورگویی ایالات متحده پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و راه افتادن نظام تک قطبی در جهان به جایی رسیده که امروزه آمریکایی ها تحریم های داخلی خود را بر جهان تحمیل می کنند سبک دیگری از تحریم ها را راه انداخته اند، تحریمه ای مضاعف و تحریم شرکت ها و موسسات و بانک ها و یا حتی کشورهایی که با تحریم های آمریکا همراهی نمی کنند.
برخی تصور می کنند با مذاکره و گفتگو می توان راهکاری برای رفع تحریم های آمریکا پیدا کرد، اما تجربه ثابت کرده که چنین چیزی بسیار دشوار است، اگر نخواهیم بگوییم محال.
اولا که اگر به تحریم های آمریکایی ها نگاهی گذرا بیاندازید می بینید اکثر این تحریم ها شرایط خروج از تحریم را ندارند، یعنی مثلا نماینده های کنگره آمریکا تصویب کرده اند که فلان کشور و یا فلان شرکت یا موسسه یا... تحریم شود اما در تحریم شان ننوشته اند در چه شرایطی این تحریم لغو خواهد شد.
این بدین معنی است که تحریم ها گذاشته نشده اند تا برداشته شوند.
شاید تجربه های ایران گواه بر این باشد که این تحریم ها از روی کینه و نفرت برخی سیاستمداران در مقابل ملت ها وضع شده اند.
به عنوان مثال می گویم زمانی که مصدق نفت ایران را ملی کرد آمریکایی ها در کنار انگلیسی ها تحریم هایی را بر علیه ایران وضع کردند، بعدها خودشان با کودتای 28 مرداد مصدق را سرنگون کردند و شاه را سر کار آوردند و شاه متحد آنها به حساب می آمد اما تا به امروز تحریم های آن زمان را بر نداشتند.
این در حالی است که شاه بارها از آنها تقاضا کرد که این تحریم ها را لغو کنند.
یا مثلا تحریم هایی که زمان صدام حسین بر علیه عراق وضع کردند، تا به امروز هنوز سر جای خودش است، در حالی که خودشان صدام حسین را سرنگون کردند و تا مدت ها در عراق حکومت کردند.
حتی تقاضای عراق برای لغو تحریم های شورای امنیت بر علیه عراق در زمان صدام حسین که حدود 14 سال پیش توسط نوری المالکی نخست وزیر وقت عراق تقدیم شورای امنیت شده با مخالفت آمریکا در کشوهای دبیر کل سازمان ملل گم شده.
توافق برجام ایران با آنها هم ثابت کرد که حتی مذاکره با آمریکایی ها فایده ای ندارد وحتی اگر با آمریکایی ها توافقی امضا شود آنها پایبند تعهدات خود نخواهند بود.
البته بحث در این نیست که مذاکره نباید انجام شود، بدیهی است به قول معروف گره ای را که بتوان با دست باز کرد با دندان نباید باز کرد اما تجربه ثابت کرده که آمریکایی ها فقط زمانی کوتاه می آیند که طرف مقابلشان با قدرت در مقابل شان بایستد.
البته یک نکته هم هست که شاید بد نباشد به آن اشاره کنیم و آن این است که زمانی بسیاری از کشورها تصور می کردند که تحریم های آمریکا فقط برای دیگران است و چون آنها با آمریکایی ها روابط خوبی دارند و یا متحد آمریکا هستند تحریم ها شامل حال آنها نخواهد شد ولی اقدام آمریکا در تحریم برخی کشورهایی که دولت و متحد آمریکا به حساب می آمدند مانند ترکیه ثابت کرده که آمریکایی ها چیزی به نام دوست و متحد نمی شناسند و این جنون تروریسم اقتصادی آمریکا می تواند شامل حال همه شود، چه رسد به کشورهایی که رقیب آمریکا هستند.
به این دلیل می توان گفت امروزه شرایط بین المللی هم تغییر کرده و بسیاری از کشورها به فکر آن هستند که راهکاری برای ایجاد ساختار نوین اقتصادی جهانی پیدا کنند که تحت تاثیر مزاج سیاستمداران آمریکایی نباشد و بگونه ای نباشد که به قول معروف چون یک نماینده کنگره آمریکا شب با همسرش دعوایش شده صبح انتقام اش را با تحریم یک کشور بگیرد.
در این راستا می توان گفت روسیه حدود دو دهه پیش، پیش قدم شد و با مطرح کردن طرح هایی مانند ایجاد سازمان هایی مثل بریکس و شانگهای شروع ماجرا کلید خورد اما پس از تلاش ناتو برای گسترش به شرق و مقابله روسیه با ناتو در اوکراین ماجرا سرعت و شدت بیشتری پیدا کرد.
امروزه بسیاری از کشورهای جهان یا به ائتلاف های همسو به روسیه پیوسته اند و یا از پذیرش تحریم های یک جانبه غرب بر علیه روسیه خودداری می کنند.
به این ترتیب می توان گفت روسیه مقابله با ناتو و آمریکا را به مقابله نظامی در اوکراین محدود نکرده بلکه به مقابله اقتصادی با آنها در سطح بین المللی گسترش داده.
سفر اخیر آقای پوتین به کره شمالی و سپس به ویتنام را می توان در این راستا دانست.
امروزه روسیه در حال گسترش ائتلاف های اقتصادی خود با جامعه جهانی می باشد و اگر به تعداد کشورهایی که امروزه مخالف تحریم های آمریکا هستند نگاهی گذرا داشته باشیم می بینیم که تعداد این کشورها هم از نظر تعداد هم از نظر کمی و هم کیفی بسیار بیشتر از کشورهایی است که با آمریکا همراه شده اند.
شاید بد نباشد قبل از ادامه فقط به منظور از نظر کمی و کیفی کشورها صحبت کنم.
در مجامع بین المللی می بینیم مثلا می آیند و می گویند در فلان رای گیری فلان تعداد کشور در کنار آمریکا قرار گرفتند و فلان تعداد در مقابل آمریکا.
اما اگر به اسامی این کشورها نگاه کنیم می بینیم که اصلا برخی از این کشورها را نمی توان کشور تلقی کرد و چه از نظر مساحت چه موقعیت سیاسی و بین المللی چه از نظر تعداد جمعیت چه از لحاظ... عددی به حساب نمی آیند.
امروزه مثلا وقتی در باره کشورهای مخالف تحریم های آمریکا صحبت می کنیم درباره کشورهایی مانند چین و هند و ایران وده ها کشور عربی و آفریقایی و آمریکای لاتین و آسیای شرقی و آسیای میانه و... صحبت می کنیم.
در واقع می توان گفت به این ترتیب روسیه موفق شده که کاری کند تحریم های آمریکا در مقابل روسیه نسبتا بی اثر شود.
در چنین شرایطی می توان تصور کرد که در آینده احتمال این وجود داشته باشد که پس از ایجاد راهکار سیاسی درباره مساله اوکراین آمریکایی ها مجبور باشند، برای حفظ آبروی خود که شده هم، تحریم هایشان را لغو و یا تعلیق کنند.
نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала