سالها تلاش نئونازی ها و آمریکایی برای راه انداختن جنگ در اوکراین
© iStock.com / Yaraslau Mikheyeu
اشتراک
حرف وحدیث درباره دلایل راه افتادن جنگ در اوکراین بسیار زیاد است ولی آنچه مسلم است این می باشد که معمولا هیچ کشوری، اگر مجبور نباشد، تمایل ندارد وارد جنگ شود.
البته در این باره می توان چند استثنا قایل شد و آن استثناها مربوط به افراد و گروه هایی با تفکر های خاص می باشد که هر از گاهی در تاریخ ظهور می کنند و آرزو دارند جهانگشایی کنند و کل جهان را به خاک و خون می کشند.
نمونه های زیادی هم از این نوع افکار و ایدئولوژی ها در تاریخ هست از زمانی که تاریخ نوشته شده تا به حال می بینیم که افرادی و مجموعه هایی با امید تسلط بر کل جهان هر کاری از دستشان بر آمده انجام داده اند و جان ملیون ها انسان بی گناه را گرفته اند و چه سرزمین هایی بوده که نابود نکرده اند ولی در نهایت همیشه تاریخ ثابت کرده که هیچ کدام نتوانسته اند نه بر کل جهان مسلط شوند نه آنچه به دست آورده اند را نگه دارند.
ملت ها و اقوام هم همیشه در تاریخ مجبور بوده اند برای بقای خود مبارزه کنند وگرنه آنهایی که طمع به خاک و مال و ناموس و... آنها دارند به دنبال نابودی شان بوده اند.
البته حتی در مواردی بحث از طمع به خاک و مال و ناموس و... هم فراتر رفته و برخی بوده اند وهستند که اصلا موجودیت دیگران روی کره زمین را قبول ندارند.
خیلی نمی خواهم وارد تاریخ شوم اما در همین تاریخ معاصر خودمان می بینیم که مثلا ایدئولوژی هایی مانند تفکرهای نازی، فاشیسم، صهیونیسم و... ظهور می کنند که اصل را بر موجودیت یک قوم یا ملیت یا دین و یا مذهب و یا ... در مقابل دیگران قرار می دهند و کار به جایی می رسد که مثلا از سران برخی از اینها صفت هایی مانند "حیوانات انسان نما" برای دیگران می شنویم.
صفت هایی که فقط برای توجیه کشتار و قتل عام و نابودی و نسل کشی و... استفاده می شود.
در همین دوران معاصر خود می بینیم فردی مانند هیتلر ظهور می کند که تفکر نازی و نژاد پرستانه ای را مطرح می کند و بر همان اساس به سمت نابودی دیگر ملت ها و یا به بردگی کشیدن آنها می رود و همه اعمال خود را با توجیه اینکه نژاد آلمانی نژاد برتر است و دیگر نژاد ها پست تر هستند انجام می دهد.
به تفکر های فاشیستی و صهیونیستی و... نگاهی گذرا داشته باشید.
همه از همان تفکر الگو می برند.
یک قوم یا نژاد بر نژادهای دیگر برتری دارد پس حق دارد که همه را نابود کند و یا به بردگی خود بکشد.
امروزه هم که می بینیم تفکر های دیگر در حال ظهور می باشند، مانند تفکری که در غرب باور دارد جهان جای این همه جمعیت نیست و حد اقل دو سوم انسانهایی که روی کره زمین زندگی می کنند اضافه هستند و باید راهکارهایی برای کاهش جمعیت و یا نابودی این افراد پیدا کرد.
این تفکر را چند سال پیش آقای بیل گیتس که امروزه یکی از معروف ترین ثروتمندان جهان هستند در کنفرانس موسسه خیریه خود و همسر سابق اش علنا مطرح کرد.
البته ایشان اظهار می داشتند که طرفدار آن هستند که با راهکارهای منطقی به سمت و سوی کاهش جمعیت رفت، ولی در مقابل وی افرادی در همان باشگاه ثروتمندان هستند که باور دارند روند طبیعی وقت گیر است و بهتر می باشد که با راه انداختن جنگ ها و یا تولید ویروس های کشنده جمعیت کره زمین را به شدت کاهش داد.
ولی خوب اینجا بحثی که مطرح می باشد این است که کدام انسان ها باید حق زندگی کردن داشته باشند و کدام انسان ها حق زندگی ندارند؟
طبق این دیدگاه افرادی که از ژن های خاصی هستند و افراد موفق و مولد به حساب می آیند فقط باید حق زندگی داشته باشند و دیگران اضافه هستند.
حتی اینها فراتر می روند و طبق همان تفکر منسوب به صهیونیست ها بسیاری از انسان ها را حیوانات انسان نما می دانند که بودن و نبودنشان هیچ ارزش و اهمیتی برای جامعه بشری ندارد.
در ابتدای عملیات ویژه روسیه در اوکراین هم دیدیم که ارتش روسیه آزمایشگاه هایی را در اوکراین پیدا کرد که در حال تحقیق و تولید سلاح های بیولوژیک ای بودند که روی ژن های خاصی فعال می شد و هدف از تولید این سلاح های بیولوژیک نابودی نژاد خاصی از بشر بود.
البته مجامع بین المللی سریع با فشار کشورهای غربی روی این جریان پا پوش گذاشتند و حتی اجازه ندادند که بحث به تحقیق مجامع بین المللی کشیده شود ولی خوب قبل از آن دیدیم که برخی ویروس ها مانند ویروس کرونا در سطح جهان پخش شد و ملیون ها انسان بی گناه فقط چون ژن خاصی را داشتند و یا وابسته به قومیت خاصی بودند جانشان را از دست دادند.
یکی از ژن های هدف این سلاح های بیولوژیک هم ژن مردم روس تبار بوده.
عملا اینجا می بینیم که در اوکراین یک تفکر نئونازی با تفکر سرمایه داری نوین با همدیگر همسو شده اند تا برخی ملت ها، از جمله ملت روس را نابود کنند.
الکسی کاریاکین یکی از شبه نظامیان سابق در اوکراین گفت: از سال 2014، کیف تلاش می‌کند تا درگیری در دونباس را تحریک کند.
رئیس سابق شورای مردمی و یکی از اعضای شبه نظامیان در دونباس در آستانه دهمین سالگرد ATO در گفتگو با ریانووستی گفت:
"ده سال پیش، در 13 آوریل 2014، کسانی که در نتیجه یک کودتا قدرت را در اوکراین به دست گرفتند، عملیات موسوم به "عملیات ضد تروریستی" را علیه LPR و DPR انجام دادند که با تغییر قدرت موافق نبودند.
این عملیات منجر به گلوله باران های متعدد مناطق پرجمعیت و همچنین زخمی شدن و مرگ دسته جمعی جمعیت دونباس شد".
این عملیات منجر به گلوله باران های متعدد مناطق پرجمعیت و همچنین زخمی شدن و مرگ دسته جمعی جمعیت دونباس شد".
بگفته وی در حال حاضر، افسران مجری قانون روسیه اقداماتی را برای جستجو و دستگیری افراد مسئول گلوله باران غیرنظامیان انجام می دهند.
وی در ادامه افزود، مطمئن هستم که مقامات کی یف (که قدرت را در جریان کودتا به دست گرفتند) نمی خواستند از این امر اجتناب کنند و توسعه درگیری اساسا کار خودشان بود.
در حالیکه مقامات اوکراینی (قبل از کودتا) می توانستند از این امر اجتناب کنند.
کاریاکین با یادآوری وقایع سال 2014 گفت: فقط باید قاطع تر بود و اقدامات لازم را دقیقاً در آن لحظه (در اوج تظاهرات در میدان کیف) انجام داد.
در واقع ابتدا کار با کشتار مردم روس در اوکراین شروع شد اما وقتی که دیدند که نمی توانند کار را با کشتار های متعارف تمام کنند به سمت و سوی استفاده از راهکار های دیگر مثل تولید تسلیحات بیولوژیک خاص روی آوردند.
علیرغم اینکه روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تلاش زیادی برای همراهی با غرب و ایجاد یک فضای جهانی مبتنی بر صلح و آزادی و دوستی انجام داد اما کینه برخی کشورهای غربی نسبت به مردم روسیه هیچ وقت پایان نداشت و آنها هیچ وقت به تلاش خود برای نابودی روسیه و کلا ملت روسیه ادامه دادند.
همین امر هم دلیل اصلی ای بود که در نهایت روسیه را وادار کرد برای دفاع از موجودیت ملت روسیه وارد عمل شود و دست به عملیات ویژه خود بزند.
