تجاوزات ناتو در اینجا هرگز متوقف نشده است
23:27 24.03.2023 (بروز رسانی شده: 00:03 25.03.2023)
تجاوزات ناتو در اینجا هرگز متوقف نشده است
اشتراک
صرب های کوزوو چگونه 24 مارس 1999 را به یاد می آورند.
بویان میلیوویچ با وحشت جنگ و شروع بمباران در کوسوفسکا میترویتسا روبرو شد. خانواده او تمام 78 روز حملات هوایی ناتو را در زادگاهش سپری کردند.
صربها در کوزوو و متوهیا، هم از سر غرور و هم از سر نافرمانی، به ندرت در مورد آن روزهای سخت تجاوزات ناتو صحبت میکنند، که به نظر میرسد در استان جنوبی صربستان حتی هنوز به پایان نرسیده است. برای آنها مثل این است که هنوز ادامه دارند.
78 روز زیرزمین
میلیوویویچ پذیرفت که درباره آن زمان با اسپوتنیک صحبت کند، اما نمی خواست از او عکس بگیرند و اغلب این عبارت را تکرار می کرد که روزهای بمباران عمیقاً در حافظه او نقش بسته بود. اگرچه او در آن زمان تنها 9 سال داشت، اما این تصاویر وهم انگیز همچنان چشمان او را آزار می دهد. و در این روز، مانند هر تاریخ در 24 مارس، دوباره خاطرات دردناک زنده می شوند.
میلیوویویچ پذیرفت که درباره آن زمان با اسپوتنیک صحبت کند، اما نمی خواست از او عکس بگیرند و اغلب این عبارت را تکرار می کرد که روزهای بمباران عمیقاً در حافظه او نقش بسته بود. اگرچه او در آن زمان تنها 9 سال داشت، اما این تصاویر وهم انگیز همچنان چشمان او را آزار می دهد. و در این روز، مانند هر تاریخ در 24 مارس، دوباره خاطرات دردناک زنده می شوند.
بویان گفت: "آغاز بمباران ها به طرز بدی به یادم میآید. خیلی متشنج بودیم. از پنجره صدای آژیر حمله هوایی را شنیدیم. بلافاصله به ما دستور دادند که کل ساختمان تخلیه شود. برای سرپوش گذاشتن، در پناهگاه زیرزمین دویدیم. بویان می گوید در چند ثانیه همه همسایه های ساختمان پایین بودند".
روزهای زیر زمین شده بود زندگی روزانه اش، با شمع ها بازی می کرد. با صدای آژیر بلند شدیم و به رختخواب رفتیم و هیچ کس حدس نمی زد که این تاریکی و ترس تا 78 روز طول بکشد.
بمب ناتو در 100 متری ساختمان سقوط کرد
وی گفت: صبح حوالی ساعت 8:30 الی 9:00 2 بمب منفجر شد. بعد برای نان به مغازه ساختمان رفتیم. آژیر برای پایان خطر هوایی به صدا درآمد و سپس یک بمب منفجر شد و ما شروع به دویدن کردیم و سپس بمب های دیگری منفجر شدند. وحشتناک بود، همه جا گرد و غبار بود، شیشه ترک خورده بود.
وی گفت: صبح حوالی ساعت 8:30 الی 9:00 2 بمب منفجر شد. بعد برای نان به مغازه ساختمان رفتیم. آژیر برای پایان خطر هوایی به صدا درآمد و سپس یک بمب منفجر شد و ما شروع به دویدن کردیم و سپس بمب های دیگری منفجر شدند. وحشتناک بود، همه جا گرد و غبار بود، شیشه ترک خورده بود.
کوسوفسکا میترویتسا هدف مکرر هواپیماهای ناتو بود. بویان سپس فکر کرد که اهداف خودسرانه هستند و تازه اکنون متوجه می شود که هر چیزی که برای ناتو مشکوک به نظر می رسید مورد حمله قرار گرفته بود که توسط پهپادها برای نظارت دائمی کل شهر مورد استفاده قرار می گرفت.
به یاد دارم که در تپه بالای کوسوفسکا میترویتسا، جایی که پدربزرگ و مادربزرگم زندگی می کردند، انفجارهای وحشتناک تری رخ داد. تپه ای که فکر می کردند ارتش در آن مستقر است گلوله باران شد، اما معلوم شد که چیزی بیش از بقایای یک قلعه و سنگرهای موقتی نیست که هنوز هم وجود دارد. بویان ادامه میدهد که چیزی از هواپیما روی رادار دیدهاند، اما آنها بقایای جنگ جهانی اول یا دوم بود، ارتشی در کار نبود.
آسیب هایی که از بین نمی روند
و امروز، 24 سال بعد، او می گوید که وقایع بهار 1999 عواقبی را برای کل جمعیت به جا گذاشت، مهم نیست که آن زمان هر کس چند سال داشت.
همه اینها عواقب زیادی برای ما داشته است. همه ما آسیب دیده ایم، من و دوستانم، و تمام نسل ما. و تا به امروز، وقتی صدای آژیر حمله هوایی را می شنویم، هرگز خوشایند نیست و نمی توان آن را فراموش کرد. این زندگی در زیرزمین ها... روزهایی بود که از زیرزمین بیرون نمی رفتیم و فقط برای حمام و تمیز کردن خود به توالت می رفتیم و بلافاصله با صدای آژیر به زیرزمین برمی گشتیم.
بویان هم پایان جنگ و هم ورود ماموریت حافظ صلح را به یاد می آورد و خاطرنشان می کند که اعضای UNMIK (هیئت سازمان ملل در کوزوو)، به ویژه از کشورهای آفریقایی، بسیار دوستانه تر از سربازان ناتو بودند، به ویژه با کودکان، سربازان ناتو جسور و بی رحم بودند.
و امروز، 24 سال بعد، او می گوید که وقایع بهار 1999 عواقبی را برای کل جمعیت به جا گذاشت، مهم نیست که آن زمان هر کس چند سال داشت.
همه اینها عواقب زیادی برای ما داشته است. همه ما آسیب دیده ایم، من و دوستانم، و تمام نسل ما. و تا به امروز، وقتی صدای آژیر حمله هوایی را می شنویم، هرگز خوشایند نیست و نمی توان آن را فراموش کرد. این زندگی در زیرزمین ها... روزهایی بود که از زیرزمین بیرون نمی رفتیم و فقط برای حمام و تمیز کردن خود به توالت می رفتیم و بلافاصله با صدای آژیر به زیرزمین برمی گشتیم.
بویان هم پایان جنگ و هم ورود ماموریت حافظ صلح را به یاد می آورد و خاطرنشان می کند که اعضای UNMIK (هیئت سازمان ملل در کوزوو)، به ویژه از کشورهای آفریقایی، بسیار دوستانه تر از سربازان ناتو بودند، به ویژه با کودکان، سربازان ناتو جسور و بی رحم بودند.
"وقتی نیروهای حافظ صلح آمدند، من خیلی کوچک بودم، اما یادم میآید که وقتی در پارکهایی بازی میکردیم که ویران و مینگذاری نشده بودند و بمبی وجود نداشت، رفتارشان با ما بچهها درست بود. افسران پلیس UNMIK، به ویژه افراد تیره پوست آفریقایی، نسبت به ما صمیمانه تر و بخشنده تر از خارجی های غرب بودند".
کوسوفسکا میترویتسا هنوز روزهایی را می گذراند که بیشتر شبیه جنگ است تا صلح. بسیاری از خانواده ها حتی در حال حاضر نمی دانند چگونه و چه آینده ای در انتظار آنهاست، پرچم های صربستان در هر مرحله حضور دارند که نشان دهنده تعلق به صربستان و تعهد مردم ساکن اینجا به این واقعیت است که کشورشان صربستان است.
از سوی دیگر، پرچمهای آلبانی، دستگیریهای مکرر صربها و حضور سربازان ناتو، حتی تقریباً ربع قرن بعد، اعتمادی به مأموریت صربها یعنی "فرشته مهربان" ایجاد نمیکند. و صرب ها در هر مکالمه ای به شما خواهند گفت که جنگ در اینجا هرگز متوقف نشده است و مبارزه آنها برای آزادی ادامه دارد.