https://spnfa.ir/20230109/چرا-اتحاد-جماهیر-شوروی-فروپاشید--14158823.html
چرا اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید؟
چرا اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید؟
اسپوتنیک ایران
نوبری: گورباچف اشتباه استراتژیک کرد و برای رفع مشکلات و بحران داخلی به سیاست خارجی و مذاکرات و تنش زدائی با آمریکا و غرب روی آورد. 09.01.2023, اسپوتنیک ایران
2023-01-09T13:09+0330
2023-01-09T13:09+0330
2023-01-09T13:09+0330
سیاسی
روسیه
ایران
جهان
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/0c/1a/13952612_0:510:2048:1662_1920x0_80_0_0_de85e842d2e9bd82f9ef7c7280a843d8.jpg
به گزارش اسپوتنیک، دکتر ناصر نوبری آخرین سفیر ايران در اتحاد جماهیر شوروی در رابطه با علت فروپاشی اتحاد شوروی نظر خود را ابراز کرده گفت: " مشکل اصلی حکومت هفتاد ساله تک حزبی سانترالیزم دولتی در همه ابعاد سیاسی اقتصادی فرهنگی و اجتماعی بود. وقتی چندگانگی و رقابت در هر امری نباشد و انحصار و یک سویه گی حاکم گردد، رکود و عقب ماندگی و فساد و چاپلوسی و رشوه خواری حاصل و حاکم میگردد. در این وضعیت اگر مردم از خارج و پیشرفت و رفاه دیگر کشورها در بی خبری باشند، حکومت میتواند چند صباحی دوام آورد اما وقتی مردم از رفاه و پیشرفت زندگی و آزادی مردم دیگر کشورها با خبر شوند آنگاه دوام حکومت متزلزل و موقتی میشود.روسیه شوروی در اروپا قرار داشت و در نقطه ای دور افتاده نبود که بتواند مدت زیادی مردم خود را ایزوله از محیط بیرونی گرداند. گورباچف میگفت چگونه است که شوروی در سلاحهای استراتژیکی از آمریکا و غرب جلوتر و یا همردیف است اما در ساخت یک ریش تراش همتراز غرب دچار فلاکت و درماندگی است. در سلاحهای استراتژیکی رقابت با غرب، عامل پیشرفت شوروی شده بود ولی ساختار سانترالیزم و یکدستی حکومت عامل عدم رقابت در تمام ابعاد در داخل و لذا عامل رکود و فساد وعقب ماندگی در تمام ابعاد رفاهی مردم گردیده بود.بنابراین تداوم این روند خواه ناخواه فروپاشی را محتوم میگرداند و فقط برخی تحرکات میتوانست زمان آن را کمی متفاوت گرداند. فساد و رکود و فقر و بحران اقتصادی روز بروز افزایش میافت و نظام هم برای بحران اقتصادی و هم برای بحران سیاسی بلحاظ مقاومت محافظه کاران متعصب امکان انعطاف های ساختاری و اقتصادی بزرگ و لازم و متناسب با بحرانها را نیافت. بحرانهای سیاسی اجتماعی اقتصادی مثل سیل هستند اگر بموقع و پیش از جاری شدن سیل با انواع سیل بندها سیل را در مسیرهای مناسب هدایت کردید در کنترل اوضاع بحرانی موفق خواهید شد وگرنه سیل حرکت و شهر را ویران خواهد کرد. در برابر اینگونه بحران فراگیر سیاسی هم اگر بموقع نوسازی ساختاری و تغییرات لازم و ساختارهای جدید برقرار کردید امکان مهار و کنترل خواهد بود وگرنه فروپاشی و ویرانی قطعی است.نکته بسیار مهم اینست که تغییرات و ساختارهای جدید باید بسیار اساسی و بزرگ و متناسب با توقع بحران باشند ثانیا سریعتر و پیش از حرکت سیل، ساخته و آماده و برقرار شوند وگرنه اگر تغییرات و نوسازی ساختاری بزرگ و متناسب نباشد و یا با تاخیر انجام شود در برابر سیل بحران، قادر به مقاومت نبوده و سیل بحران، نظام را ویران کرده و فروپاشی قطعی خواهد بود. در شوروی هر دو نقیصه اتفاق افتاد هم تغییرات ساختاری متناسب با بزرگی بحران نبود و هم سریع و بموقع محقق نشد.محافظه کاران متعصب فکر میکردند با سرکوب و ایجاد رعب، بحران پایان میابد اما سرکوبهای مکرر اوضاع را وخیمتر میکرد و سرانجام ترس مردم کاهش یافت و سرکوب نتیجه معکوس داد. همانطور که در مسکو دیدیم محافظه کاران متعصب حتی تانکها را هم به خیابانهای مسکو آوردند اما این منجر به عقب نشینی مردم نشد و مردم حاضر شدند زیر تانکها بخوابند.ما در فارسی مثلی داریم و میگوئیم ماهی از سر بگندد نی ز دم، بسیاری از تحلیلگران جریان گریز از مرکز جمهوری ها را باعث فروپاشی اتحاد شوروی میدانند در حالیکه این اشتباه است و گریز از مرکز نه، بلکه گریز مرکز از اتحاد شوروی باعث فروپاشی شد. نخبگان مرکزیت روسیه و مسکو اعتماد و باورشان را نسبت به نظام از دست داده بودند و حتی انقدر به نظام بی اعتقاد شده بودند که وجود و اتصال جمهوریها را باعث عقب ماندگی روسیه میدانستند و معتقد بودند تجزیه اتحاد شوروی بنفع روسیه است و روسیه بدون ایدئولوژی و بدون یدک کشیدن و تعهد به این جمهوریها سبک بال میتواند به عنوان یک کشور اروپائی وارد خانواده و خانه مشترک اروپائی شود و در پیشرفت آنها سهیم شود. در واقع خروج روسیه از اتحاد شوروی منجر به فروپاشی شد، یعنی گریز مرکز از اتحاد شوروی، اگر مرکزیت روسیه و مسکو محکم و معتقد به حفظ اتحاد بود حتما میتوانست کنترل لازم را بر آنها اعمال کند.بنابراین مناطق دور دست تعیین کننده اصلی نیستند بلکه وقتی اکثریت مردم مرکزیت باور و اعتمادشان را نسبت به نظام از دست بدهند دیر یا زود آن نظام فرو خواهد پاشید.گورباچف اشتباه استراتژیک کرد و برای رفع مشکلات و بحران داخلی به سیاست خارجی و مذاکرات و تنش زدائی با آمریکا و غرب روی آورد. اصلاح طلبها هم مرتب فشار میآوردند و گوشزد میکردند که گامهای گورباچف بسمت غرب و رفع تنش ناکافی است و باید گامهای بلندتری بردارد.وقتی کشور با نارضایتی و بحران داخلی مواجه است راه حل در خارج نیست، در زمان بحران داخلی، فشار به دولت برای انعطاف در خارج سفاهت و خیانت است، این یعنی با امتیاز دادن به خارج بر مشکل داخلی غلبه کنید، درحالیکه بحران داخلی را باید با امتیاز دادن به مردم خود و انعطاف در داخل حل کرد و نه با انعطاف و امتیاز به خارجی! برعکس، بلحاظ ملی حتی در چنین شرایطی برای رفع معضلات خارجی، ابتدا باید به حل مشکلات داخلی و رفع بحران داخلی با تکیه بر مردم پرداخت. آمریکائیها سالها تلاش کردند و آرزوي فروپاشی شوروی را داشتند حالا چطور انتظار دارید بشما کمک کنند و شما را از فروپاشی نجات دهند. همانطور که امام خمینی در پیامشان به گورباچف گوشزد کردند، غرب فقط در باغ سبز نشان میدهد و عملا کمکی نمیکند. آمریکائیها پای میز مذاکره آمدند و از فرصت استفاده کردند و امتیاز گرفتند اما عملا کمترین کمک را نکردند و حتی یک وام ناچیز ندادند و درخواست گورباچف را رد کردند. اما اصلاح طلبها گامها و انعطافهای گورباچف را ناکافی دانستند و وی را ساقط کردند و اتحاد شوروی را فروپاشاندند و یلتسین را در روسیه حاکم کردند. یلتسین هر نوع انعطافی بسمت آمریکا و غرب نشان داد بطوریکه حتی شایع بود کوزیرف وزیر خارجه اش را آمریکا تعیین کرده، اما آمریکا و غرب هیچ کمکی نکردند و فقر و فلاکت در روسیه به نهایت رسید و آمریکا به تجزیه جنوب روسیه و اینبار به فروپاشی کشور روسیه پرداخت اما نهایتا ملت روسیه بیدار شد و به رهبری پوتین کشور خود را نجات داد.
https://spnfa.ir/20220302/مشاور-سابق-ریگان-آمریکا-و-روسیه-مانند-گذشته-به-یکدیگر-نیاز-دارند-10296445.html
https://spnfa.ir/20220831/آخرین-اظهارات-گورباچف-درباره-آمریکا-و-سلاح-های-هسته-ای-12279172.html
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
2023
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/0c/1a/13952612_0:318:2048:1854_1920x0_80_0_0_628bc6b1fb96d8008b55b83d4ce7f671.jpgاسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
سیاسی, روسیه, ایران , جهان
سیاسی, روسیه, ایران , جهان
چرا اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید؟
نوبری: گورباچف اشتباه استراتژیک کرد و برای رفع مشکلات و بحران داخلی به سیاست خارجی و مذاکرات و تنش زدائی با آمریکا و غرب روی آورد.
به گزارش اسپوتنیک، دکتر ناصر نوبری آخرین سفیر ايران در اتحاد جماهیر شوروی در رابطه با علت فروپاشی اتحاد شوروی نظر خود را ابراز کرده گفت: " مشکل اصلی حکومت هفتاد ساله تک حزبی سانترالیزم دولتی در همه ابعاد سیاسی اقتصادی فرهنگی و اجتماعی بود. وقتی چندگانگی و رقابت در هر امری نباشد و انحصار و یک سویه گی حاکم گردد، رکود و عقب ماندگی و فساد و چاپلوسی و رشوه خواری حاصل و حاکم میگردد. در این وضعیت اگر مردم از خارج و پیشرفت و رفاه دیگر کشورها در بی خبری باشند، حکومت میتواند چند صباحی دوام آورد اما وقتی مردم از رفاه و پیشرفت زندگی و آزادی مردم دیگر کشورها با خبر شوند آنگاه دوام حکومت متزلزل و موقتی میشود.
روسیه شوروی در اروپا قرار داشت و در نقطه ای دور افتاده نبود که بتواند مدت زیادی مردم خود را ایزوله از محیط بیرونی گرداند. گورباچف میگفت چگونه است که شوروی در سلاحهای استراتژیکی از آمریکا و غرب جلوتر و یا همردیف است اما در ساخت یک ریش تراش همتراز غرب دچار فلاکت و درماندگی است. در سلاحهای استراتژیکی رقابت با غرب، عامل پیشرفت شوروی شده بود ولی ساختار سانترالیزم و یکدستی حکومت عامل عدم رقابت در تمام ابعاد در داخل و لذا عامل رکود و فساد وعقب ماندگی در تمام ابعاد رفاهی مردم گردیده بود.
بنابراین تداوم این روند خواه ناخواه فروپاشی را محتوم میگرداند و فقط برخی تحرکات میتوانست زمان آن را کمی متفاوت گرداند. فساد و رکود و فقر و بحران اقتصادی روز بروز افزایش میافت و نظام هم برای بحران اقتصادی و هم برای بحران سیاسی بلحاظ مقاومت محافظه کاران متعصب امکان انعطاف های ساختاری و اقتصادی بزرگ و لازم و متناسب با بحرانها را نیافت.
بحرانهای سیاسی اجتماعی اقتصادی مثل سیل هستند اگر بموقع و پیش از جاری شدن سیل با انواع سیل بندها سیل را در مسیرهای مناسب هدایت کردید در کنترل اوضاع بحرانی موفق خواهید شد وگرنه سیل حرکت و شهر را ویران خواهد کرد. در برابر اینگونه بحران فراگیر سیاسی هم اگر بموقع نوسازی ساختاری و تغییرات لازم و ساختارهای جدید برقرار کردید امکان مهار و کنترل خواهد بود وگرنه فروپاشی و ویرانی قطعی است.
نکته بسیار مهم اینست که تغییرات و ساختارهای جدید باید بسیار اساسی و بزرگ و متناسب با توقع بحران باشند ثانیا سریعتر و پیش از حرکت سیل، ساخته و آماده و برقرار شوند وگرنه اگر تغییرات و نوسازی ساختاری بزرگ و متناسب نباشد و یا با تاخیر انجام شود در برابر سیل بحران، قادر به مقاومت نبوده و سیل بحران، نظام را ویران کرده و فروپاشی قطعی خواهد بود. در شوروی هر دو نقیصه اتفاق افتاد هم تغییرات ساختاری متناسب با بزرگی بحران نبود و هم سریع و بموقع محقق نشد.
محافظه کاران متعصب فکر میکردند با سرکوب و ایجاد رعب، بحران پایان میابد اما سرکوبهای مکرر اوضاع را وخیمتر میکرد و سرانجام ترس مردم کاهش یافت و سرکوب نتیجه معکوس داد. همانطور که در مسکو دیدیم محافظه کاران متعصب حتی تانکها را هم به خیابانهای مسکو آوردند اما این منجر به عقب نشینی مردم نشد و مردم حاضر شدند زیر تانکها بخوابند.
ما در فارسی مثلی داریم و میگوئیم ماهی از سر بگندد نی ز دم، بسیاری از تحلیلگران جریان گریز از مرکز جمهوری ها را باعث فروپاشی اتحاد شوروی میدانند در حالیکه این اشتباه است و گریز از مرکز نه، بلکه گریز مرکز از اتحاد شوروی باعث فروپاشی شد. نخبگان مرکزیت روسیه و مسکو اعتماد و باورشان را نسبت به نظام از دست داده بودند و حتی انقدر به نظام بی اعتقاد شده بودند که وجود و اتصال جمهوریها را باعث عقب ماندگی روسیه میدانستند و معتقد بودند تجزیه اتحاد شوروی بنفع روسیه است و روسیه بدون ایدئولوژی و بدون یدک کشیدن و تعهد به این جمهوریها سبک بال میتواند به عنوان یک کشور اروپائی وارد خانواده و خانه مشترک اروپائی شود و در پیشرفت آنها سهیم شود. در واقع خروج روسیه از اتحاد شوروی منجر به فروپاشی شد، یعنی گریز مرکز از اتحاد شوروی، اگر مرکزیت روسیه و مسکو محکم و معتقد به حفظ اتحاد بود حتما میتوانست کنترل لازم را بر آنها اعمال کند.
بنابراین مناطق دور دست تعیین کننده اصلی نیستند بلکه وقتی اکثریت مردم مرکزیت باور و اعتمادشان را نسبت به نظام از دست بدهند دیر یا زود آن نظام فرو خواهد پاشید.
گورباچف اشتباه استراتژیک کرد و برای رفع مشکلات و بحران داخلی به سیاست خارجی و مذاکرات و تنش زدائی با آمریکا و غرب روی آورد. اصلاح طلبها هم مرتب فشار میآوردند و گوشزد میکردند که گامهای گورباچف بسمت غرب و رفع تنش ناکافی است و باید گامهای بلندتری بردارد.
وقتی کشور با نارضایتی و بحران داخلی مواجه است راه حل در خارج نیست، در زمان بحران داخلی، فشار به دولت برای انعطاف در خارج سفاهت و خیانت است، این یعنی با امتیاز دادن به خارج بر مشکل داخلی غلبه کنید، درحالیکه بحران داخلی را باید با امتیاز دادن به مردم خود و انعطاف در داخل حل کرد و نه با انعطاف و امتیاز به خارجی! برعکس، بلحاظ ملی حتی در چنین شرایطی برای رفع معضلات خارجی، ابتدا باید به حل مشکلات داخلی و رفع بحران داخلی با تکیه بر مردم پرداخت.
آمریکائیها سالها تلاش کردند و آرزوي فروپاشی شوروی را داشتند حالا چطور انتظار دارید بشما کمک کنند و شما را از فروپاشی نجات دهند. همانطور که امام خمینی در پیامشان به گورباچف گوشزد کردند، غرب فقط در باغ سبز نشان میدهد و عملا کمکی نمیکند. آمریکائیها پای میز مذاکره آمدند و از فرصت استفاده کردند و امتیاز گرفتند اما عملا کمترین کمک را نکردند و حتی یک وام ناچیز ندادند و درخواست گورباچف را رد کردند. اما اصلاح طلبها گامها و انعطافهای گورباچف را ناکافی دانستند و وی را ساقط کردند و اتحاد شوروی را فروپاشاندند و یلتسین را در روسیه حاکم کردند. یلتسین هر نوع انعطافی بسمت آمریکا و غرب نشان داد بطوریکه حتی شایع بود کوزیرف وزیر خارجه اش را آمریکا تعیین کرده، اما آمریکا و غرب هیچ کمکی نکردند و فقر و فلاکت در روسیه به نهایت رسید و آمریکا به تجزیه جنوب روسیه و اینبار به فروپاشی کشور روسیه پرداخت اما نهایتا ملت روسیه بیدار شد و به رهبری پوتین کشور خود را نجات داد.