https://spnfa.ir/20220226/اوکراین-نتیجه-شوخی-با-انتخابات-10256747.html
اوکراین، نتیجه شوخی با انتخابات
اوکراین، نتیجه شوخی با انتخابات
اسپوتنیک ایران
غرب زدگی و غرب گرایی عموما عناوینی هستند که بر بسیاری اطلاق می گردد و البته بسیاری هم دانسته و یا ندانسته تحت تاثیر القاءات رسانه ای غرب ردای آن را به تن می... 26.02.2022, اسپوتنیک ایران
2022-02-26T13:45+0330
2022-02-26T13:45+0330
2022-02-26T13:45+0330
گزارش و تحلیل
سیاسی
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/04/08/040890_0:274:3500:2243_1920x0_80_0_0_8c07168000ce775aa2e63fe22184e3c8.jpg
نکته ای که شاید بد نباشد ما ایرانی ها هم به آن توجه داشته باشیم این است که اتفاقات اوکراین نتیجه یک روند تاثیر گذاری طولانی مدت و بمباران رسانه ای رسانه های غربی بر آرای عمومی مردم این کشور بود که امروزه نتیجه آن را مشاهده می کنیم.بخشی از مردم اوکراین مثل بسیاری از مردم دیگر کشورها تصور داشتند که اگر ارادت خود به غرب را نشان دهند در آغوش غرب جای خواهند گرفت و در نهایت کشورهای غربی آنها را به بهشت خواهند برد.البته امروزه شاید چون بحث اوکراین پیش آمده ما نام مردم اوکراین را به میان می آوریم اما به هر حال تجربه فعلی و گذشته و آتی اوکراین می تواند درسی باشد برای دیگر ملت ها که چه قدر می توانند روی غرب حساب باز کنند و گول القاءات رسانه ای غرب را نخورند.من این را مطرح می کنم چون مشاهده می کنم همین الآن در کشور خود ما برخی هنوز توسط رسانه های غرب مسخ شده اند و متوجه نیستند که برای آمریکا و کشورهای غربی موجودیت دیگر ملت ها پشیزی ارزش ندارد و فقط منافع خودشان مطرح است.آمریکا برای اینکه هژمونی و سلطه خود را گسترش دهد حاضر می باشد همه ملت های دیگر را فدا کند و همین که آمریکا دور از ماجرا است برای سیاست مداران آمریکایی کافی است.فقط از دماغ یک سرباز آمریکایی خون نیاید، بقیه بمیرند مهم نیست.اینکه عامه مردم تحت تاثیر القاءات رسانه ای قرار گیرند امری بسیار عادی می باشد و نمی توان از آنها خورده گرفت، اما اینکه برخی مدعی روشن فکری و سیاست دانی تحت تاثیر قرار گیرند و بر خلاف منافع ملی کشور صحبت یا رفتار کنند یا اینکه عامل دشمن می باشند و یا سود جویانی هستند که به دنبال موج سواری هستند و یا اینکه مدعیان بی سوادی هستند که فقط ظاهر سیاست مدار دارند.سواد سیاسی ربطی به تحصیلات ندارد بلکه به آشنایی با معادلات سیاسی بین المللی مربوط است.هر کس مقدار اندکی سواد سیاسی داشته باشد به خوبی می داند که هیچ ابر قدرتی اجازه نمی دهد که ابرقدرت دیگری در حیاط خلوت اش حضور داشته باشد.نقطه سر خط.در معادلات بین المللی هم همه ابرقدرت ها میان یکدیگر خطوط قرمز ترسیم کرده اند و خودشان هم خوب می دانند که عبور از این خطوط قرمز مساوی است با واکنش تند طرف مقابل حتی اگر بنا باشد کار به جنگ جهانی هم کشیده شود.یعنی به عنوان مثال بگویم، تصور کنید مکسیک بیاید و با روسیه ائتلاف کند و بنا باشد روسیه برود و موشک های هسته ای خود را در مرز آمریکا مستقر کند، آیا فکر می کنید که آمریکا منتظر می ماند روسیه بیاید و موشک های خود را در مکسیک مستقر کند؟اینکه مکسیک یک کشور مستقل است و حق دارد برای خود تصمیم بگیرد و ... را کنار بگذارید.در واقعیت جهان امروزه چنین چیز هایی معنایی ندارد، جهان امروزه یک جنگل تمام معنا است که فقط شیرها حکومت می کنند و بقیه اگر اقتدار داشته باشند حق بقا دارند و اگر نه باید تحت حمایت شیرها باشند.شیرها هم برای خود حوزه نفوذ دارند که شیرهای دیگر به خوبی می دانند نباید وارد آن حوزه بشوند وگرنه مورد هجوم آن شیر قرار می گیرند.همین و بس.در جریان های قدرت هم آنهایی که پشت پرده حکومت می کنند هستند که با هم درگیر می باشند و عوام معمولا فریب خوردگانی هستند که با موج اینطرف و آنطرف می روند.آیا تصور می کنید که مثلا آقای جورج سوروس فقط یک تاجر ثروتمند یهودی بود که به دنبال حمایت از دمکراسی در کشورهای تازه استقلال یافته از شوروی سابق بود تا ترتیب انقلاب های رنگی را بدهد و برای رضای خداوند پول های خود را روی این انقلاب ها خرج کند؟آیا فکر می کنید که وی بدون هیچ پشتوانه و لابی سیاسی این کارها را انجام می داده؟یا اینکه مثلا آقای ایگور کولومویسکی یک تاجر ثروتمند یهودی اسرائیلی اوکراینی عاشق اوکراین و انسانیت و آزادی و دمکراسی و ... بوده که از آقای ولادیمیر زلنسکی حمایت کرده و پول بالا سر او ریخته تا او را به ریاست جمهوری اوکراین برساند؟این تصورات ساده را کنار بگذارید.شاید بهترین عبارت را آقای ادوراد لوکاس، نویسنده کتب "جنگ سرد نوین"، "عملیات اسنودن" و "در میان بزرگترین فاجعه اطلاعاتی غرب"، درباره (بانوی انقلاب نارنجی) خانم یولیا تیموشنکو نوشت که وی را فردی خودخواه و تشنه قدرت معرفی می کند که برای او اوکراین و مشکلاتش مفهوم چندانی ندارد، بلکه این زن تنها در اندیشه اثبات خود و رسیدن به آرزوهایش است.بعد ها هم که مشخص شد ایشان چه قدر درگیر فساد اقتصادی بود و علیرغم اینکه دادگاه های اوکراین این فساد را بر علیه ایشان ثابت کردند غرب چه حمایتی از او کرد.بله جورج سوروس هم چنین افرادی را برای محقق کردن اهداف خود پیدا می کند نه افراد سالم که به دنبال حل مشکلات مردم اوکراین هستند.بسیاری از عوام مردم اوکراین خام تاثیر تبلیغات غرب شدند و در دوره ای با انقلاب نارنجی بر علیه رئیس جمهوری منتخب این کشور همراهی کردند اما بعدها متوجه شدند که با همراهی با غرب یک گروه بی نهایت فاسد را بر حکومت خود مسلط کرده اند.در انتخابات اخیر خود هم که بسیاری برای شوخی با انتخابات هم که شده رفتند و به آقای زلنسکی رای دادند، چون تصور می کردند به این ترتیب می توانند به دیگران دهن کجی کنند.اما آقای زلنسکی که هیچ تجربه سیاسی و یا اجرایی در کارنامه خود نداشت کشور را به سمت بی راهه کشاند.ایشان چون می دانست دلیل رای مردم به او محبوبیت اش نبوده بلکه مسخره کردن اش بوده تصور می کرد با تحریک احساسات قومیتی می تواند موج سواری کند و در میان بخشی از مردم که راست گرای افراطی هستند محبوبیت کسب کند.وی همچنین تصور می کرد که اگر ارادت خود به غرب را شش دانگ ثابت کند می تواند مورد حمایت غرب قرار گیرد.از زمان به قدرت رسیدن خود در سال 2019 زلنسکی شروع کرد برای روسیه شاخ و شانه کشیدن و چندین مانور مشترک با آمریکا و انگلیس نزدیک مرز های روسیه راه انداخت.همچنین در موارد زیادی نیروهای اوکراینی به کشتی های روسیه در دریای سیاه تعرض کردند.مضاف بر همه اینها وی به جای اینکه به دنبال حل مسالمت آمیز اختلافات دولت مرکزی با شهروندان روس تبار اوکراین باشد تصور کرد که می تواند از بازوی قدرت بر علیه آنها استفاده کند و با حمله های نظامی مکرر به مناطق روس نشین اوکراین صدها شهروند روس تبار را به خاک و خود کشید.البته چون غربی ها از این مزاحمت ها برای روسیه خوشنود بودند هیچوقت این مطالب را رسانه ای نمی کردند و نمی کنند.اشتباه زلنسکی در این بود که تصور می کرد با دلقک بازی وخشنود کردن غرب می تواند حمایت بیشتری از آنها کسب کند در حالی که آنها در خلوت خود می نشستند و به او می خندیدند که چه قدر ابله است که فکر می کند به این ترتیب می تواند غرب را وارد میدان کند.البته ما هم در منطقه خود چنین شرایطی را تجربه کرده ایم و طی چند سال گذشته برخی سیاست مداران تازه کار در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تصور می کردند به همین شگرد می توانند پای آمریکا را به جنگ با ایران باز کنند.البته اینها حد اقل پول داشتند که برای آمریکا خرج کنند و زیر پای ترامپ بریزند.ترامپ هم پول آنها را گرفت و بعد به قول مصطلح عامه گذاشت تو کاسه شان.چیزی را که برخی شاید متوجه نیستند این است که مذاکرات هسته ای و گفتگو های وین عملا نشان می دهد شیرهای حاکم امروزه کدام هستند، فقط آنهایی که پای میز گفتگو هستند، بقیه جایی در بازی ندارند و ایران تنها کشوری خارج از مجموعه است که موفق شده جای خود را در باشگاه باز کند.این کشورها (کشورهای عرب حوزه خلیج فارس) حد اقل چند تا مشاور عاقل داشتند که به آنها گوشزد کنند حواسشان باشد با دم شیر بازی کردن چه عواقبی دارد و سر به زنگاه خود را در مقابل ایران جمع و جور کردند و از درب گفتگو و مذاکره با ایران ورود کردند و پس از شکست ترامپ در آمریکا سریع واسطه ها را فرستادند تا اوضاع را جمع و جور کنند اما ظاهرا آقای زلنسکی خیلی مست فضا سازی های دور و بر خودش بود و حتی تا آخرین لحظه متوجه نبود که اوکراین را به چه سمت و سویی می برد.وی متوجه نبود که کشورهای غربی به اوکراین به عنوان یک طعمه نگاه می کنند و نه به عنوان یک شریک و وی هم فقط بازیچه دست آنها است، نه بیشتر.وی متوجه نبود که وقتی که بحث جدی شود همه بازیکنان اصلی پس می زنند و وی را به عنوان قربانی در میدان قرار می دهند و فقط به تماشا اکتفا می کنند.در نهایت هم مطمئن باشید بزرگان می نشینند و با هم کنار می آیند و تاوان انتخاب اشتباه را آنهایی می دهند که انتخابات را به شوخی گرفتند.
https://spnfa.ir/20220226/سود-و-منفعت-آمریکا-از-بحران-اوکراین-10254742.html
https://spnfa.ir/20220225/بریتانیا-از-اعزام-نیرو-به-اوکراین-خودداری-کرد-10252134.html
https://spnfa.ir/20220225/زاخارووا-مذاکره-با-اوکراین-می-تواند-در-هر-زمانی-آغاز-گردد-10249008.html
https://spnfa.ir/20220225/لاوروف-اقدامات-کی-یف-و-غرب-اوکراین-را-وارد-یک-تراژدی-کرد-10244684.html
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2022
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/04/08/040890_72:0:3429:2518_1920x0_80_0_0_e9cb4f37e80108b1bbf8e6fc50f30fe7.jpgاسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
سیاسی
اوکراین، نتیجه شوخی با انتخابات
غرب زدگی و غرب گرایی عموما عناوینی هستند که بر بسیاری اطلاق می گردد و البته بسیاری هم دانسته و یا ندانسته تحت تاثیر القاءات رسانه ای غرب ردای آن را به تن می کنند.
نکته ای که شاید بد نباشد ما ایرانی ها هم به آن توجه داشته باشیم این است که اتفاقات اوکراین نتیجه یک روند تاثیر گذاری طولانی مدت و بمباران رسانه ای رسانه های غربی بر آرای عمومی مردم این کشور بود که امروزه نتیجه آن را مشاهده می کنیم.
بخشی از مردم اوکراین مثل بسیاری از مردم دیگر کشورها تصور داشتند که اگر ارادت خود به غرب را نشان دهند در آغوش غرب جای خواهند گرفت و در نهایت کشورهای غربی آنها را به بهشت خواهند برد.
البته امروزه شاید چون بحث اوکراین پیش آمده ما نام مردم اوکراین را به میان می آوریم اما به هر حال تجربه فعلی و گذشته و آتی اوکراین می تواند درسی باشد برای دیگر ملت ها که چه قدر می توانند روی غرب حساب باز کنند و گول القاءات رسانه ای غرب را نخورند.
من این را مطرح می کنم چون مشاهده می کنم همین الآن در کشور خود ما برخی هنوز توسط رسانه های غرب مسخ شده اند و متوجه نیستند که برای آمریکا و کشورهای غربی موجودیت دیگر ملت ها پشیزی ارزش ندارد و فقط منافع خودشان مطرح است.
آمریکا برای اینکه هژمونی و سلطه خود را گسترش دهد حاضر می باشد همه ملت های دیگر را فدا کند و همین که آمریکا دور از ماجرا است برای سیاست مداران آمریکایی کافی است.
فقط از دماغ یک سرباز آمریکایی خون نیاید، بقیه بمیرند مهم نیست.
اینکه عامه مردم تحت تاثیر القاءات رسانه ای قرار گیرند امری بسیار عادی می باشد و نمی توان از آنها خورده گرفت، اما اینکه برخی مدعی روشن فکری و سیاست دانی تحت تاثیر قرار گیرند و بر خلاف منافع ملی کشور صحبت یا رفتار کنند یا اینکه عامل دشمن می باشند و یا سود جویانی هستند که به دنبال موج سواری هستند و یا اینکه مدعیان بی سوادی هستند که فقط ظاهر سیاست مدار دارند.
سواد سیاسی ربطی به تحصیلات ندارد بلکه به آشنایی با معادلات سیاسی بین المللی مربوط است.
هر کس مقدار اندکی سواد سیاسی داشته باشد به خوبی می داند که هیچ ابر قدرتی اجازه نمی دهد که ابرقدرت دیگری در حیاط خلوت اش حضور داشته باشد.
در معادلات بین المللی هم همه ابرقدرت ها میان یکدیگر خطوط قرمز ترسیم کرده اند و خودشان هم خوب می دانند که عبور از این خطوط قرمز مساوی است با واکنش تند طرف مقابل حتی اگر بنا باشد کار به جنگ جهانی هم کشیده شود.
یعنی به عنوان مثال بگویم، تصور کنید مکسیک بیاید و با روسیه ائتلاف کند و بنا باشد روسیه برود و موشک های هسته ای خود را در مرز آمریکا مستقر کند، آیا فکر می کنید که آمریکا منتظر می ماند روسیه بیاید و موشک های خود را در مکسیک مستقر کند؟
اینکه مکسیک یک کشور مستقل است و حق دارد برای خود تصمیم بگیرد و ... را کنار بگذارید.
در واقعیت جهان امروزه چنین چیز هایی معنایی ندارد، جهان امروزه یک جنگل تمام معنا است که فقط شیرها حکومت می کنند و بقیه اگر اقتدار داشته باشند حق بقا دارند و اگر نه باید تحت حمایت شیرها باشند.
شیرها هم برای خود حوزه نفوذ دارند که شیرهای دیگر به خوبی می دانند نباید وارد آن حوزه بشوند وگرنه مورد هجوم آن شیر قرار می گیرند.
در جریان های قدرت هم آنهایی که پشت پرده حکومت می کنند هستند که با هم درگیر می باشند و عوام معمولا فریب خوردگانی هستند که با موج اینطرف و آنطرف می روند.
آیا تصور می کنید که مثلا آقای جورج سوروس فقط یک تاجر ثروتمند یهودی بود که به دنبال حمایت از دمکراسی در کشورهای تازه استقلال یافته از شوروی سابق بود تا ترتیب انقلاب های رنگی را بدهد و برای رضای خداوند پول های خود را روی این انقلاب ها خرج کند؟
آیا فکر می کنید که وی بدون هیچ پشتوانه و لابی سیاسی این کارها را انجام می داده؟
یا اینکه مثلا آقای ایگور کولومویسکی یک تاجر ثروتمند یهودی اسرائیلی اوکراینی عاشق اوکراین و انسانیت و آزادی و دمکراسی و ... بوده که از آقای ولادیمیر زلنسکی حمایت کرده و پول بالا سر او ریخته تا او را به ریاست جمهوری اوکراین برساند؟
این تصورات ساده را کنار بگذارید.
شاید بهترین عبارت را آقای ادوراد لوکاس، نویسنده کتب "جنگ سرد نوین"، "عملیات اسنودن" و "در میان بزرگترین فاجعه اطلاعاتی غرب"، درباره (بانوی انقلاب نارنجی) خانم یولیا تیموشنکو نوشت که وی را فردی خودخواه و تشنه قدرت معرفی می کند که برای او اوکراین و مشکلاتش مفهوم چندانی ندارد، بلکه این زن تنها در اندیشه اثبات خود و رسیدن به آرزوهایش است.
بعد ها هم که مشخص شد ایشان چه قدر درگیر فساد اقتصادی بود و علیرغم اینکه دادگاه های اوکراین این فساد را بر علیه ایشان ثابت کردند غرب چه حمایتی از او کرد.
بله جورج سوروس هم چنین افرادی را برای محقق کردن اهداف خود پیدا می کند نه افراد سالم که به دنبال حل مشکلات مردم اوکراین هستند.
بسیاری از عوام مردم اوکراین خام تاثیر تبلیغات غرب شدند و در دوره ای با انقلاب نارنجی بر علیه رئیس جمهوری منتخب این کشور همراهی کردند اما بعدها متوجه شدند که با همراهی با غرب یک گروه بی نهایت فاسد را بر حکومت خود مسلط کرده اند.
در انتخابات اخیر خود هم که بسیاری برای شوخی با انتخابات هم که شده رفتند و به آقای زلنسکی رای دادند، چون تصور می کردند به این ترتیب می توانند به دیگران دهن کجی کنند.
اما آقای زلنسکی که هیچ تجربه سیاسی و یا اجرایی در کارنامه خود نداشت کشور را به سمت بی راهه کشاند.
ایشان چون می دانست دلیل رای مردم به او محبوبیت اش نبوده بلکه مسخره کردن اش بوده تصور می کرد با تحریک احساسات قومیتی می تواند موج سواری کند و در میان بخشی از مردم که راست گرای افراطی هستند محبوبیت کسب کند.
وی همچنین تصور می کرد که اگر ارادت خود به غرب را شش دانگ ثابت کند می تواند مورد حمایت غرب قرار گیرد.
از زمان به قدرت رسیدن خود در سال 2019 زلنسکی شروع کرد برای روسیه شاخ و شانه کشیدن و چندین مانور مشترک با آمریکا و انگلیس نزدیک مرز های روسیه راه انداخت.
همچنین در موارد زیادی نیروهای اوکراینی به کشتی های روسیه در دریای سیاه تعرض کردند.
مضاف بر همه اینها وی به جای اینکه به دنبال حل مسالمت آمیز اختلافات دولت مرکزی با شهروندان روس تبار اوکراین باشد تصور کرد که می تواند از بازوی قدرت بر علیه آنها استفاده کند و با حمله های نظامی مکرر به مناطق روس نشین اوکراین صدها شهروند روس تبار را به خاک و خود کشید.
البته چون غربی ها از این مزاحمت ها برای روسیه خوشنود بودند هیچوقت این مطالب را رسانه ای نمی کردند و نمی کنند.
اشتباه زلنسکی در این بود که تصور می کرد با دلقک بازی وخشنود کردن غرب می تواند حمایت بیشتری از آنها کسب کند در حالی که آنها در خلوت خود می نشستند و به او می خندیدند که چه قدر ابله است که فکر می کند به این ترتیب می تواند غرب را وارد میدان کند.
البته ما هم در منطقه خود چنین شرایطی را تجربه کرده ایم و طی چند سال گذشته برخی سیاست مداران تازه کار در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تصور می کردند به همین شگرد می توانند پای آمریکا را به جنگ با ایران باز کنند.
البته اینها حد اقل پول داشتند که برای آمریکا خرج کنند و زیر پای ترامپ بریزند.
ترامپ هم پول آنها را گرفت و بعد به قول مصطلح عامه گذاشت تو کاسه شان.
چیزی را که برخی شاید متوجه نیستند این است که مذاکرات هسته ای و گفتگو های وین عملا نشان می دهد شیرهای حاکم امروزه کدام هستند، فقط آنهایی که پای میز گفتگو هستند، بقیه جایی در بازی ندارند و ایران تنها کشوری خارج از مجموعه است که موفق شده جای خود را در باشگاه باز کند.
این کشورها (کشورهای عرب حوزه خلیج فارس) حد اقل چند تا مشاور عاقل داشتند که به آنها گوشزد کنند حواسشان باشد با دم شیر بازی کردن چه عواقبی دارد و سر به زنگاه خود را در مقابل ایران جمع و جور کردند و از درب گفتگو و مذاکره با ایران ورود کردند و پس از شکست ترامپ در آمریکا سریع واسطه ها را فرستادند تا اوضاع را جمع و جور کنند اما ظاهرا آقای زلنسکی خیلی مست فضا سازی های دور و بر خودش بود و حتی تا آخرین لحظه متوجه نبود که اوکراین را به چه سمت و سویی می برد.
وی متوجه نبود که کشورهای غربی به اوکراین به عنوان یک طعمه نگاه می کنند و نه به عنوان یک شریک و وی هم فقط بازیچه دست آنها است، نه بیشتر.
وی متوجه نبود که وقتی که بحث جدی شود همه بازیکنان اصلی پس می زنند و وی را به عنوان قربانی در میدان قرار می دهند و فقط به تماشا اکتفا می کنند.
در نهایت هم مطمئن باشید بزرگان می نشینند و با هم کنار می آیند و تاوان انتخاب اشتباه را آنهایی می دهند که انتخابات را به شوخی گرفتند.