اسپوتنیک - در بخشی از این غزل آمده: برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی / که در نظام طبیعت ضعیف پامال است / نگر به دفتر کردار مردمان بزرگ / که عز و جاه نصیب رجال فعال است.
در جهانی که نیرنگ و نامردی رواج دارد کشورها مجبور می باشند یکی از دو مسیر را انتخاب کنند یا اینکه سر در مقابل قدرتمندان خم کنند و به قول معروف تا ابد الدهر توسری خور باشند، یا اینکه تصمیم بگیرند قوی شوند و در مقابل زورگویان بایستند.
طبیعت فرهنگی ایرانی ها به گونه ای است که نمی توانند سر خم کنند و به صورت تاریخی هیچ وقت اجازه نداده و نمی دهند حقوقشان پایمال شود.
برای اینکه ایرانیها بتوانند عز و جاه مد نظر خود را به دست آورند مجبور می باشند فعال باشند و کردار بزرگ داشته باشند.
بدیهی است که قلدران و زورگویان هم حاضر نمی باشند چنین شرایطی را به راحتی بپذیرند و ایرانی ها برای اینکه به جایگاه جهانی مد نظر خود برسند مجبور می باشند همه همه سختی هایی که برای رسیدن به اقتدار نیاز دارند را بکشند.
البته می توان گفت اصلی ترین دلیل اینکه امروزه مردم ایران مجبور هستند چنین مشقت هایی را بکشند هم این است که در برهه هایی برخی حکام و پادشاهان خود آدم های ضعیفی بودند و بیش از اینکه به دنبال عزت و اقتدار کشور باشند به دنبال خوشگذرانی بودند و امور حکومتی را به باد داده بودند تا از هر طرف می وزد آن طرفی باشد.
قطعا اگر زمانی برخی حکام ایران حاضر می شدند برای کشور خود جان فشانی کنند امروزه فرزندان و نوه های آنها مجبور نبودند با این همه مشکلات دست و پنجه نرم کنند.
یکی از شگرد هایی که همیشه دشمنان برای تخریب افرادی که تلاش می کنند عزت ملی و اقتدار را برای کشور به ارمغان آورند این است که با استفاده از امکانات تبلیغاتی خود و با گول زدن افراد نادان کاری کنند که آنها در قبال افرادی که برای اعتلای اقتدار کشور تلاش می کنند بایستند و اگر به تاریخ نگاه کنید چه بلاهایی که سر چنین افرادی نیامده است.
ایران هیچ وقت قحط الرجال نبوده و همیشه رجالی که فعالانه به دنبال اقتدار و عزت ملی بودند را داشته است.
تا ادامه ندادم به این نکته اشاره کنم که منظور بنده از رجال اینجا ترجمه تحت الفظی عربی آن به معنای مردان نیست بلکه همه مردان و زنانی که به قول معروف مردانه ایستادند است، چون بسیاری از زنان را در تاریخ ایرانزمین داریم که مردانه تر از بسیاری مردان مدعی مردانگی برای عزت و اقتدار ایران زمین تلاش کردند.
به هر صورت قطعا همه عاقبت افرادی مانند امیر کبیر و یا مصدق را مطالعه کرده اید و دیده اید دشمنان با استفاده از تبلیغات رسانه ای خود چه بلاهایی بر سر این افراد آوردند، فقط و فقط به این خاطر که اینها می خواستند عزت ملی و اقتدار ایران را بازگردانند.
امروزه نیز هجمه بزرگی بر علیه رهبر انقلاب اسلامی راه افتاده چون وی نیز به دنبال بازگرداندن عزت ملی و اقتدار برای ایرانیان است.
اگر آیت الله خامنه ای قبول می کرد که دست در دست آمریکایی ها بگذارد و هر چه می خواهند انجام دهد و منافع ملی ایران را به باد دهد مطمئن باشید که امروزه تبلیغات غربی ها بر علیه ایشان بسیار متفاوت بود و چه بسا جایزه صلح نوبل را که برخی از سیاستمداران خودمان نیز آرزوی آن را دارند را نیز تقدیم ایشان می کردند.
اما آیت الله خامنه ای طی مدتی که رهبری انقلاب اسلامی را عهده دار بودند تلاش کردند تا عزت و اقتدار ایران را برگردانند و به همین دلیل هم می باشد که این همه مورد هجمه دشمنان ایران زمین هستند.
بگذارید با مدرک و دلیل صحبت کنیم. زمانی شاه ایران بزرگترین متحد آمریکا در منطقه بود.
اما طبق همه اسناد آمریکایی ها به هیچ وجه به او اجازه خرید موشک های میان برد و دوربرد را نمی دادند در حالی که همزمان این موشک ها را در اختیار عراق و دیگر کشورهای همجوار ایران قرار می دادند.
مستشاران آنها مدعی بودند چون ایران هواپیماهای پیشرفته در اختیار دارد خرید موشک های میان برد و دوربرد برای آن بی معنی است.
این مطالب را بر اساس تحلیل شخصی نمی گویم، در خاطرات افرادی مانند امیر عباس هویدا و امیر اسد الله علم و... به وضوح در این باره صحبت شده است.
خوب وقتی که جنگ ایران و عراق راه افتاد آمریکایی ها قطعات اصلی جنگنده های خود را از ایران خارج کردند و اکثر جنگنده های ایرانی بلا استفاده مانده بود.
برخی هم که از دست مستشاران آمریکایی در رفته بود به دلیل تایمر زمانی در کامپیوتر آنها بعد از مدتی از کار افتاد.
در همان جنگ عراقی ها همه شهرهای ایرانی را موشک باران می کردند در حالی که ایرانیها حتی موشک هایی که به بصره (۳۰ تا ۴۰ کیلومتر با خط مقدم جنگ فاصله داشت) برسد را نداشتند. آیا اینها را به یاد دارید؟
پس از پایان جنگ ایران و عراق ایران پروژه تولید موشک های خود را شروع کرد.
اگر به رسانه های غربی در آن زمان مراجعه کنید می توانید ده ها مطلب پیدا کنید که در آن مقامات آمریکایی و اسرائیلی ایرانی ها را به سخره می گرفتند که نمی توانند موشک تولید کنند و عوامل نفوذی خود را بسیج کرده بودند که در داخل کشور فضاسازی کنند که این پروژه هزینه ای بیهوده است و پول کشور در حال به باد رفتن است و چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است و ...
اما امروزه کار به جایی رسیده که دیگر ایران توانسته خود را در کلوپ چند کشور انگشت شمار مقتدر توانمند در تولید موشک جا کند و دیگر بحث اینکه ایران نمی تواند مطرح نیست، بحث این است که نباید بگذاریم ایران بیش از این بتواند. خوب مقداری بریم آنطرف تر.
حدود ۲۵۰۰ سال است که آرزوی همه ایرانیان بازگرداندن اتحاد سرزمین های ایران بزرگ است.
برخی تصور می کردند که حتما باید لشکر کشی شود تا این امر محقق گردد اما امروزه می بینیم از افغانستان گرفته تا عراق و سوریه و لبنان و یمن و فلسطین و ... ایران توانسته نفوذ خود را گسترش دهد.
آنهایی که برخی وقت ها می آیند و دانسته و یا ندانسته شعارهایی که دشمنان ایران به آنها تلقین می کنند را عنوان می کنند قطعا یا متوجه نیستند چه می گویند یا اینکه گول دشمنان را خورده اند، چون این یک آرزوی دیرینه برای همه ملت ایران بوده و هست.
حال رهبری در این کشور به قدرت رسیده که توانسته این آرزوی دیرینه ملت ایران را محقق کند. بگذریم.
اگر به توانمندی های علمی و فناوری و نظامی ایران طی سه دهه اخیر (دورانی که آیت الله خامنه ای رهبر ایران بوده اند) نگاهی بیاندازیم و قبل و بعد آن را مقایسه کنیم متوجه می شویم که علیرغم همه دشواری ها ایرانی ها موفق شده اند در بسیاری از عرصه های علم و فناوری جزو پنج یا ده کشور برتر در جهان شوند.
آرزویی که می توان گفت چندین قرن است در دل همه ایرانی ها به عقده تبدیل شده است.
دشمنان ایران زمین بحث هسته ای ایران را مستمسک قرار داده اند تا بر ایران فشار بیاورند و ایران را وادار به عقب نشینی از پیشرفت های خود کنند.
بحث فناوری هسته ای بحثی است که به بیش از یکصد سال پیش بر می گردد و فناوری نوینی به حساب نمی آید.
اما هدف دشمنان ایرانیان این است که به ایرانیان بگویند شما حق ندارید از مرز فناوری یک قرن پیش به این طرف بیایید.
بله ایرانی ها هزینه های زیادی بابت همین بحث و جدل هسته ای پرداخت کرده اند و پرداخت خواهند کرد اما توجه داشته باشید که بحث در فناوری هسته ای خلاصه نشده بلکه بحث در این است که آنها به دنبال هر چه ایران پیشرفت به دست آورده می باشند.
برخی که به سادگی به این جریان نگاه می کردند فکر می کردند همین که توافق هسته ای امضا شود کار تمام است و دیگر آنها کاری به کار ما ندارند، اما دیدیم که توافق امضا و توسط ایران اجرا شد و طرف های مقابل هیچ تعهدی را انجام ندادند و امروزه بحث گسترده تر کردن مذاکرات را مطرح می کنند.
آنها دیگر علنا به دنبال آن هستند که دیگر پیشرفت هایی که به ایران و ایرانی ها اقتدار می دهد را از ایران سلب کنند.
شاید بحث با فناوری هسته ای و موشکی و نفوذ ایران در منطقه و ... شروع شود اما قطعا با جلوگیری از پیشرفت های ایران در زمینه های دیگر مانند نانو تکنولوژی و بیوتکنولوژی و ... ختم نمی شود و تا زمانی که هر آنچه ایرانی ها تا به حال اقتدار کسب کرده اند را از ایران نتوانند بگیرند دست بردار نخواهند بود.
بدیهی است پس از آن هم طبق معمول و به استنادات اتفاقاتی که در دیگر کشورها مانند عراق و لیبی و ... رخ داد به ایران حمله می کنند و این سرزمین را اشغال می کنند و بعد آن را تبدیل به کشورهای کوچک که همیشه تا ابد الدهر با هم درگیر خواهند بود می کنند.
این هم به استناد طرح های آنها از طرح برنارد لویس گرفته تا طرح مسیر راه و مرزهای خونین و ... می گویم و نه از روی تحلیل، می توانید به اینترنت مراجعه کنید و این طرح ها را مطالعه فرمایید.
امروزه هم تنها دلیلی که آنها نمی توانند طرح های خود را بر علیه ایران و منطقه اجرا کنند این است که ایران رهبری مقتدر دارد واین کشور را به سمتی برده که آنقدر اقتدار کسب کرده که امکان مقابله با آن برای دشمنان وجود ندارد.
امروزه ایران موفق شده مرزهای مجازی خود را هزاران کیلومتر از مرزهای سیاسی خود دور کند و کاری کند که اگر دشمن فکر حمله به ایران به سرش بزند صد مرتبه فکر کند که ایا هواپیماهایش اگر سالم از ایران خارج شدند فرودگاهی برای فرود آمدن پیدا خواهند کرد یا نه.