بر اساس پروتکل های نا نوشته اولین سفر معمولا نشان دهنده نزدیکی سیاست آن نخست وزیر به سمت و سوی روابط با آن کشور می باشد و مضاف بر این نشان می دهد دولت وی به چه سمت و سویی تمایل دارد.
اگر نخست وزیر به سمت و سوی عربستان سعودی و عرب بودن عراق تمایل بیشتری داشته باشد اولین سفر خود را به عربستان سعودی انجام می دهد و اگر به سمت اسلامیت و تشیع تمایل بیشتری داشته باشد به ایران سفر می کند.
طبیعتا آمریکایی ها هم فشار می آورند تا سفر اول نخست وزیر به عربستان سعودی، متحد آنها در منطقه باشد و نه ایران.
در برخی اوقات برای اینکه نخست وزیر های عراق بخواهند زیر بار فشارهای جناح های سیاسی نرود سفر اول خود را به صورت سمبلیک به یک کشور بی طرف مانند کویت انجام دهد و بعد به عربستان و یا ایران سفر می کند.
پس از ماجرای شهادت شهید سپهبد سلیمانی رسانه های مخالف ایران های و هوی راه انداختند که دیگر موقعیت ایران در عراق بسیار ضعیف شده و با انتخاب آقای مصطفی الکاظمی که جزو شخصیت های نزدیک به عربستان سعودی و ایالات متحده به حساب می آید دولت عراق بیشتر تمایل خواهد داشت با ایران فاصله داشته باشد و به عربستان سعودی و ایالات متحده نزدیک تر شود.
البته هنوز هم پیش بینی می شود که چنین باشد.
آقای الکاظمی هم سفر اول خود را به عربستان سعودی تخصیص داده بود و سفر دوم خود را به ایران و برای اینکه ایرانی ها را راضی نگه دارد از آقای ظریف دعوت کرده بود که یک روز قبل از سفر اش به عربستان به بغداد برود تا مجبور نباشد مثلا به یک کشور بیطرف مانند کویت سفر کند.
علیرغم همه تدابیر و برنامه هایی که از قبل تدارک دیده شده بود اما به یکباره به بهانه مریضی پادشاه عربستان سعودی این سفر به هم خورد و وی مجبور شد اولین سفر خارجی خود را به ایران داشته باشد.
سفری که برخی باور دارد دست نامرئی ای در کار بوده تا وی به ایران داشته باشد و وی را متوجه کند باید روابط با ایران را در اولویت قرار دهد.
البته بر عکس تصور رسانه های مخالف ایران آقای کاظمی نه فقط در این سفر بسیار مورد استقبال گرم قرار گرفت بلکه اولین ملاقات رسمی با رهبری پس از پنج ماه نیز به صورت نمادین به ایشان اختصاص یافت تا ایرانی ها به عراقی ها پیغام بدهند که حتی نخست وزیری که می گویند تلاش دارد خط و مشی عراق را از ایران جدا کند مورد احترام ایرانی ها است، چون ایرانی ها به خواست مردم عراق احترام می گذارند، این در حالی است که رییس جمهوری آمریکا علیرغم برنامه ریزی مکرر سفر نخست وزیر سابق عراق، آقای حیدر العبادی به این کشور، به بهانه نزدیکی وی به ایران حاضر نشد از وی استقبال کند و در واقع به خواست ملت عراق دهن کجی کرد و حتی وقتی هم به عراق سفر کرد به دولت عراق اطلاع نداد.
بسیاری باور دارند که حتی خود آقای الکاظمی هم توقع چنین رفتاری از ایرانی ها را نداشت و تصور می کرد که در ایران مورد استقبال سرد قرار خواهد گرفت.
برخی شاید به دست های نا مرئی و پیغام های الهی باور نداشته باشند اما در بسیاری از موارد طی چهل سال اخیر مشاهده می کنیم که یک دست نامرئی است که همیشه به کمک ایرانی ها می آید، از ماجرای صحرای طبس گرفته تا حتی ماجرای مقاومت ملت ایران در برابر شدید ترین تحریم های بین المللی و امروز هم علیرغم همه تلاش ها برای جدا کردن ایرانی ها و عراقی ها از هم باز هم این دست نا مرئی دست به کار شده و شرایط را به گونه ای چیده که به آقای الکاظمی برساند قدرت عراق در اتحاد و همسویی با ایران است.
به هر حال سخنان آقای الکاظمی در تهران هم نشان از آن دارد که وی هم متوجه پیغام این دست های نا مرئی شده و بر عکس خواسته آمریکایی ها از او، مبنی بر همکاری جهت قطع روابط اقتصادی و همکاری با آنها در بحث محاصره ایران، وی اصرار به ادامه همکاری های اقتصادی و غیر اقتصادی با ایران دارد.
برخی حتی باور دارند موضع گیری های آقای الکاظمی در تهران علاوه بر دیدار صمیمانه اش با رهبری می تواند روی روابط وی با عربستان سعودی و ایالات متحده تاثیر داشته باشد.
آنها حتی تلاش داشتند به دلیل به هم خوردن سفر آقای کاظمی به عربستان وی سفر خود به ایران را به تعویق بیاندازد که این هم نشد.
ولی به هر صورت باز هم ایالات متحده و عربستان سعودی نا باورانه ضربه ای از آن دست نا مرئی حامی ایران خوردند، از جایی که هیچ وقت تصورش را نمی کردند.