اسپوتنیک - تلاشی برای پاسخ به این سؤال که چرا تمام جهان باید خواهان پایان تحریمهای ایران باشد.
جهان ما در شرایط سخت و بی سابقه ای به سر می برد. تپش نبض بحران را از تیتر همه اخبار میشود فهمید. هیچ رسانه ای نیست که تا به حال چندین بار تیتر اولش را به کرونا اختصاص نداده باشد.
این ویروس تبدیل به بزرگ ترین بحران قرن جدید از زمان پایان جنگ دوم جهانی شده است. به نظر می آید دوباره دنیا باید برای یک تغییر اساسی آماده شود. وقت آن است تا جهان خود را به پای میز محاکمه بکشاند و از خود این سؤال را بپرسد که «چقدر تلاش کردیم تا سرافکنده تر از گذشته نباشیم؟».
با گذشت زمان هر چه بیشتر نیاز به همبستگی جهانی برای مقابله با بیماری کرونا خود را نشان میدهد. بیماری کرونا حالا دو بعد خود را با هم نشان میدهد: بعد اقتصادی و بعد پزشکی.
جهان در کنار اندیشیدن به فراهم کردن تجهیزات پزشکی و امکانات دارویی و توزیع این امکانات در میان ملل مختلف، باید به تبعات اقتصادی بحران کرونا هم بیندیشد. مطابق گزارش سازمان بین المللی کار در آوریل 2020، بیماری کرونا مشاغل 2.7 میلیارد نفر از کارگران را در سراسر جهان تحت تاثیر خود قرار میدهد. 1.25 میلیارد نفر از کارگران جهان معادل 38 درصد کل نیروی کار در جهان، در بخشهایی مشغول به کاراند که در حال حاضر با ریسک شدید کاهش تولید و در نتیجه اخراج نیروهای کار روبهرو هستند. نیروهای کار در سراسر جهان با مشکلات فراوانی رو به رو خواهند شد و هیچ کشوری از این قاعده مصون نخواهد ماند.
در ایران نیز به واسطه اعمال محدودیت در تردد، بسیاری از مشاغل جهت حفظ جان مردم، تعطیل شدهاند و تعطیلی آنها دست کم تا مدتی ادامه خواهد داشت. دولت ایران و مجموعههای غیر دولتی مانند شهرداریها تلاش میکنند با در نظر گرفتن تسهیلات و کمکهای حمایتی اثرات اقتصادی بحران ناشی از بیماری کرونا را بر طبقات پایین کاهش دهند. ما در شهرداری تهران نقاط معینی را برای اسکان بیخانمانها در نظر گرفتهایم و همچنان در حال بسط خدمات حمایتی خود به گروههای بیشتری از مردم هستیم.
در چنین شرایطی متاسفانه تحریمهای آمریکا، ما را با دشواریهای بیشتری روبهرو ساخته است. چند روز پیش دکتر پیروز حناچی "شهردار تهران" در یادداشتی در روزنامه گاردین به تاثیرات مخرب انزوای اقتصادی و تجاری تحمیل شده به واسطه تحریم، بر مبارزه تهران با ویروس مرگبار کرونا اشاره کرد. او به عنوان مهمترین مسئول یک نهاد عمومی و غیر دولتی در بزرگترین شهر ایران با جمعیتی بیش از 8 میلیوننفر، هر روز، هزارها نیروی خدماتشهری را بههمراه دهها لیتر محلول ضدعفونیکننده و دهها کیلوگرم تجهیزات آسیبپذیر به خیابانها میفرستد تا بتوانند زنجیره شیوع بیماری کرونا را قطع کنند. او بهواسطه جایگاه و مسئولیتش، در نوک پیکان اقدامات اجرایی قرار دارد و گزاف نیست اگر بگویم که احتمالاً میتواند روایتگر دست اول ترین قصه های تلخ تحریم باشد.علی رغم همه تلاشها تاکنون بیش از 4000 نفر در ایران در اثر بیماری کرونا جان خود را از دست داده اند.
شهردار تهران در یادداشت خود حاکمان جهان و همکاران خود در دیگر کلان شهرهای دنیا را دعوت کرد تا این واقعیت را فراموش نکنند که نمیتوان جز از مسیر تعهد بین المللی به حکم روایی ملی و محلی دست پیدا کرد؛ که نمیتوان دنیا را به همین شکل اداره کرد و اگر رهبران جهان فرصت تغییر را مغتنم نشمارند، بیش از پیش دربرابر بحران ها آسیب پذیر خواهیم بود. او گفت: «توانایی مدیران ایران در تأمین لژستیکی مبارزه با ویروس کرونا بهشدت بهواسطه تحریم کاهش یافته است و این ناتوانی را همه، هر روز میتوانیم با تعداد کسانی بشمریم که می شد جان خود را از دست ندهند». علاوه بر آن توانایی دولت ایران نیز برای کمک به طبقات فرودست جامعه به دلیل مشکلات موجود بر سر راه صادرات و واردات و تجارت با جهان به شدت کاهش یافته است.
در هفتههای اخیر بخشهای مختلف جامعه مدنی ایران در نامهنگاریهای متعددی خواستار همراهی افکار عمومی جهانی جهت فشار بر آمریکا برای تعلیق تحریمهای ظالمانه آمریکا شدهاند. سینماگران و هنرمندان شاخص ایران به مکاتبه با هنرمندان جهان پرداختهاند. «انجمن جامعهشناسی ایران»، انجمنهای جامعهشناسی در نقاط مختلف جهان را مخاطب قرار داده است.
روحانیون ایرانی از پاپ فرانسیس استمداد طلبیدهاند. دانشجویان ایرانی با مدیرکل یونسکو نامهنگاریکردهاند. بیش از 117 هزارنفر از مردم ایران، طوماری را خطاب به دبیر کل سازمان ملل امضا کردهاند و دانشگاهیان ایران نیز طومار دیگری خطاب به رئیس سازمان بهداشت جهانی نوشتهاند. تنوع این نامهها و نامهایی که در آنها دیده میشود تردیدی بر جای نمیگذاردکه جامعه مدنی ایران، فعالان اجتماعی و سیاسی و روشنفکران مستقل و غیر دولتی، شدیدا نگران وضعیت ایراناند و این تحریمها را تماما بر ضد مردم ایران میدانند.
در پی این نامهنگاریها برخی چهرههای روشنفکری و سیاسی در جهان نیز با جامعه مدنی ایران همراه شده و رفع تحریمهای ایران را به دلایل مشخصا انسانی خواستار شدهاند.نامه 70 روشنفکر و استاد دانشگاه جهان به رهبران 4+1 و قانونگذاران آمریکا، طوماری با بیش از 14 هزار امضا خطاب به پارلمان بریتانیا، نامه 60 انجمن سیاسی- اجتماعی اسپانیا به دبیر کل سازمان ملل متحد، یادداشت شورای دبیران روزنامه نیویورک تایمز و موضع گیری های دبیر کل سازمان ملل متحد، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل(میشل باشله)، بیانیه جمعی از مقامه ای برجسته سابق در آمریکا و اروپا و مواضع جمع زیادی از سیاستمداران آمریکایی ( نظیر جو بایدن، برنی سندرز، الیزابت وارن، ایلهان عمر و ...)، همگی نشانهه ای قوت مطالبه برای رفع تحریم های ایران اند.
مطالباتی که تاکنون بی پاسخ مانده اند. با اینهمه باید امیدوار باشیم که هنوز میتوان انتظار بعضی بدیهیات را از قدرتهای جهانی داشت. کمپینها و مطالبات باید ادامه پیدا کنند. آنها حتما سرانجام تاثیرگذار خواهند بود و جهان را از سرافکندگیِ بیتفاوتی نسبت به جان انسانها نجات خواهد داد.