خبرنگار خبرگزاری تاس روسیه مقیم تهران در این خصوص چنین می نویسد: در تمام این روزها (163 ساعت)، ایران در وضعیت عجیب و غریبی قرار داشت: خدمات اصلی همچنان به کار خود ادامه دادند، اما انزوا از جهان خارج تقریباً مطلق بود. پس از یک هفته خاموشی اینترنت کشور به وضعیت تقریبی سابق باز گشت.
نیکیتا اسماگین ادامه داد: یک دوست ایرانی به من تلفن کرد و گفت که من حتما باید مقاله ای در باره گرانی نجومی بنزین در ایران را بنویسم. من باور نکردم وقتی مطلع شدم که به تصمیم دولت قیمت بنزن تا لیتری 3000 تومان افزایش یافت که به معنای رشد سه برابر برای اکثر مردم ایران بود. در زمانی که این کشور تازه شروع به بهبودی از شوک اقتصادی ناشی از تحریم های مجدد آمریکایی کرده بود، دستور اخیر دولت واقعاً مانند یک چالش جدی برای مردم به نظر می رسید.
البته انقلاب اتفاق نیفتاد، اما در روز جمعه اولین اعتراضات آغاز شد. آنها چند استان در مناطق مرکزی و شرقی کشور را فرا گرفتند. در گزارش های خبرگزاری های دولتی، ظاهر اعتراضات محلی نه چندان خطرناک بود.
روز شنبه برف در تهران بارید. کل شهر پوشانده از برف شد و بارش برف رانندگان را مجبور به ایستادن در ترافیک چند کیلومتری کرد. یکی از آشنایان تهرانی من با شکایت گفت: "من امروز به مدت پنج ساعت پشت فرمان بودم. ساعت هشت صبح از خانه راهی شدم و تنها ساعت یک بعد از ظهر سر کار رسیدم."
معلوم شد که علت فلج شدن ترافیک فقط بارش برف نبود - در تهران، معترضین تعدادی از جاده ها را مسدود کردند. درست است که در مناطق مرکزی و شمالی تهران از اعتراضات ضددولتی خبر نبود. جوانان در بخش شمالی تهران به پارک ها ریختند و برف بازی کردند و سپس در اتومبیل های خود به آرامی از طریق خیابان های خیس پایتخت به خانه بازگشتند.
حدود ساعت هشت عصر یک همکار ساکن سفارت روسیه واقع در بخش مرکزی تهران با من تماس گرفت. وی گفت: "آیا اینترنت دارید؟ هیچ چیز برای ما کار نمی کند." با اعتماد به نفس با ورق زدن فیسبوک در جواب گفتم: "خوبم". حدود ساعت ده شب آخرین پیام را در شبکه های اجتماعی دریافت کردم و دیگر نمی توانستم به آن پاسخ بدهم.
آخر الزمان نیست
فناوری اطلاعاتی آنقدر در زندگی روزمره ما نفوذ کرده است که قطع اینترنت برای بسیاری از افراد بعنوان نوعی آخرالزمان محلی به نظر رسیده است. شاید اولین چیزی که در این شرایط احساس می کنید، افزایش عدم اطمینان و نگرانی است. طرق معمول به دست آوردن اطلاعات از بین می رود و این حالت در زمان افزایش بی ثباتی در کشور رخ داده است.
در عین حال، قطع اینترنت به سختی می توان یک حادثه تعجب آور بزرگ را دانست. مقامات ایرانی پیشتر سعی کرده اند در طی اعتراضات دسامبر- ژانویه 2017-2018 دسترسی به اینترنت سراسری را محدود کنند. چیز تازه این شد که این بار قطع اینترنت واقعاً همه گیر شد. علاوه بر این، طول خاموشی این شبکه غیر منتظره بود.
با این حال، در روز اول پس از آغاز قطع، معلوم شد که اوضاع آنقدرها بحرانی نیست که به نظر می رسید. در 17 نوامبر، یکی از آژانس های خبری اصلی ایران - ایسنا - بیستمین سالگرد خود را جشن گرفت، که نمایندگان رسانه های خارجی به آن دعوت شده بودند. ما همینکه وارد شدیم با تعجب متوجه شدیم که روزنامه نگاران در دفاتر خود نشسته و به طور جدی روی رایانه کار می کنند.
از همکاران ایرانی ام پرسیدم: "اگر اینترنت وجود ندارد آنها چه می کنند؟" . آنها به من توصیه کردند: "سایت های محلی به کار خود ادامه می دهند. فقط نه از طریق جستجوگر بلکه از طریق یک لینک مستقیم به آنها بروید." معلوم شد که نه تنها رسانه های ایرانی کار می کنند. در سراسر کشور، بانک ها و دستگاههای خودپرداز در حالت قبلی عمل می کردند، بدون هیچ مشکلی، ممکن بود از طریق اپلیکیشن با تاکسی تماس گرفت، غذا سفارش داد، بلیط هواپیما یا اتوبوس را بصورت آنلاین خرید کرد. تقریباً تمام خدمات اینترنت ایران مانند گذشته کار می کردند.
محدودیت های اینترنت در ایران اصلاً شباهتی به داستانی با قطع کلید ندارد، یک حرکتی که با آن چراغ ها را در سراسر کشور خاموش می کند. همه چیز به این سادگی نیست. مسئولان حداقل در طول دو سال پروژه ملی اینترنت را تهیه می كردند، اجرای آن از یک سو می تواند بلافاصله تهدیدات امنیتی را خنثی كند و از طرف دیگر زنده ماندن كل زیرساخت های اساسی را حفظ نماید. نتیجه چشمگیر بود: شبکه های اجتماعی، رسانه های خارجی، پست الکترونیکی، پیام رسان ها - همه چیز برای کاربران عادی در یک لحظه کاملاً مسدود شده است، اما این کار اصلا شبیه به آخرالزمان نبود.
تجربه جالب
مقامات ایرانی چند سال است که محدودیت اینترنت را مورد آزمایش قرار می دهند و تلاش می کنند تعادل ایده ال بین لزوم به روز بودن و الزامات امنیت ملی را پیدا کنند و آنها در این حالت تنها نیستند – کشورهای هر چه بیشتر در جهان شروع به نگرانی در مورد تهدیداتی می کنند که فن آوری های مدرن می توانند ببار بیاورند.
"اینترنت ملی" که در سالهای اخیر ایجاد شده و در روزهای اعتراضات در ایران در "شرایط جنگی" مورد آزمایش قرار گرفته است، به سختی می تواند از نظر کسی به عنوان یک راه حل جهانی در نظر گرفته شود. ناآرامی ها در این کشور به دلیل این اقدام عمدتاً رو به افول گذاشتند، اما خسارت ناشی از قطع اینترنت برای اقتصاد کشور آشکار است. اعضای دولت ایران با صراحت این را می گویند. محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور همینک قول داده است که به تعدادی از شرکت ها خسارت های مالی وارد شده بر اثر این اقدام را جبران می کند.
به عبارت دیگر، "اینترنت ملی" در ایران بیشتر به عنوان یک اقدام کوتاه مدت مؤثر برای شرایط اضطراری که امنیت کشور را تهدید می کند، تلقی می شود. یک کشور می تواند چند روز در این حالت بسر ببرد، اما زندگی طبیعی و حتی پیشرفت آن در چنین حالتی میسر نیست. در عین حال، شیوه ایرانی محدود کردن اینترنت به طور کلی به اندازه کافی کارآمد بود زیرا از یک سو کشور را فلج نکرد و از سوی دیگر، دستیابی به نتیجه مطلوب - اعتراضات و آشوب ها فروکش کرد - تامین نمود. شکی نیست که سایر کشورها این تجربه را مطالعه خواهند کرد. می شود گفت که ایران از این لحاظ از دیگران جلو زده است. ممکن است چنین چیزی دوباره اتفاق بیفتد، اما در شرایط و کشورهای دیگر.