متخصصان و باستانشناسان معتقدند این اثر تاریخی اولین بار بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳ توسط تیمی از باستانشناسان موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو کاوش شده بود و آن را در میان عکسهای گرفته شده از محوطه پرسپولیس در اواخر سال ۱۹۳۶ نیز میتوان مشاهده کرد. این اثر نقش برجسته تخت جمشید که در ابعاد۲۰ در ۲۰ سانتیمتری می باشد،بخشی از صف طولانی سربازان حکاکی شده در ساختمان اصلی محوطه باستانی پرسپولیس (تخت جمشید) بوده است که بین سالهای ۵۱۰ تا ۳۳۰ قبل از میلادی حکاکی شده و زمانی بخشی از دیوارهای شهر باستانی پرسپولیس (تخت جمشید)، پایتخت پیشین امپراطوری ایران باستان بوده است که هماکنون یکی از محوطههای جهانی یونسکو است.
اصغر مونسان، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران در رابطه با فرآیند بازگرداندن این سردیس از آمریکا اظهارداشت، پیش از به حراج گذاشته شدن این سردیس در نیویورک با تلاش وزارت خارجه ایران، دادستان آمریکا حکم توقیف آن را داد و سپس ایران با ارائه اسناد و مدارک توانست ثابت کند که این قطعه در مالکیت ایران است و به این ترتیب سردیس سرباز هخامنشی همراه با بازگشت رییس جمهور از آمریکا به ایران بازگردانده شد.
بر طبق اعلام روحالله مهدینژاد، مدیر کل روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ایران، قرار است این اثر پس از رونمایی در موزه ملی ایران در موزههای سازمان میراث فرهنگی در کشور نیز نمایش داده شود تا دوستداران میراث فرهنگی نیز این اثر را که بعد از سال ها به کشور بازگشته است، ببینند.
مونسان در مورد آینده این اثر نیز گفت: قرار است (این سردیس) در جای اصلی خود در تخت جمشید نصب شود.
اسپوتنیک تصمیم گرفت در این راستا مصاحبه ای را با آقای دکتر محمد حسن طالبيان ، معاون سازمان میراث فرهنگی ،صنایع دستی وگردشگری ایران، ترتیب دهد.
چه سختی هایی در مسیر بازگرداندن این سردیس به ایران بوده است؟
ابتدا تهیه گزارش و سوابق این اثر از داخل تخت جمشید و منابع ،بدین دلیل اینکه این اثر در سال 1932پیدا شده و 1936 مفقود شده بود، بسیار دشوار بود.ثانیا ارائه اسناد و شواهد با توجه به بعد مسافتی و اینکه دو دادگاه به صورت همزمان برگزار میشد، یکی در ایالات متحده و دیگری در کانادا، دشوار بود. ثالثا بازگرداندن قطعه به ایران تا پیش از سفر ریاست جمهور خود معضلی بزرگ برای ما محسوب میشد؛ که خوشبختانه با سفر رئیس جمهور این امر تسهیل شد.
چند قطعه دیگر به همین صورت در کشورهای دیگر و یا داخل ایالات متحده داریم؟
بر طبق اعلام روحالله مهدینژاد، مدیر کل روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ایران، قرار است این اثر پس از رونمایی در موزه ملی ایران در موزههای سازمان میراث فرهنگی در کشور نیز نمایش داده شود تا دوستداران میراث فرهنگی نیز این اثر را که بعد از سال ها به کشور بازگشته است، ببینند.
مونسان در مورد آینده این اثر نیز گفت: قرار است (این سردیس) در جای اصلی خود در تخت جمشید نصب شود.
اسپوتنیک تصمیم گرفت در این راستا مصاحبه ای را با آقای دکتر محمد حسن طالبيان ، معاون سازمان میراث فرهنگی ،صنایع دستی وگردشگری ایران، ترتیب دهد.
چه سختی هایی در مسیر بازگرداندن این سردیس به ایران بوده است؟
ابتدا تهیه گزارش و سوابق این اثر از داخل تخت جمشید و منابع ،بدین دلیل اینکه این اثر در سال 1932پیدا شده و 1936 مفقود شده بود، بسیار دشوار بود.ثانیا ارائه اسناد و شواهد با توجه به بعد مسافتی و اینکه دو دادگاه به صورت همزمان برگزار میشد، یکی در ایالات متحده و دیگری در کانادا، دشوار بود. ثالثا بازگرداندن قطعه به ایران تا پیش از سفر ریاست جمهور خود معضلی بزرگ برای ما محسوب میشد؛ که خوشبختانه با سفر رئیس جمهور این امر تسهیل شد.
چند قطعه دیگر به همین صورت در کشورهای دیگر و یا داخل ایالات متحده داریم؟
ما نمیدانیم،آنچه که ما مطمئن هستیم اینست که حدود دوهزار قطعه متعلق به آن دوران از ایران خارج شده است. اکثر این قطعات به صورت غیر قانونی از کشور خارج شدند و ردیابی این قطعات دشوار است. خوشبختانه از قطعات بعدی نیز سرنخ هایی در دسترس است تا انشالله اقدامات مربوط به امور حقوقی در خصوص آنها را آغاز کنیم.
آیا ایران پیگیر استرداد آثار باستانی اینچنینی هست؟
ما در تلاش هستیم و خوشبختانه در این چند سال این پنجمین استرداد ما بوده است. بخش حقوقی و کارشناسی ما نتنها در مورد قطعات و آثار ایرانی که مربوط به هر کشوری بسیار فعال هستند، بصورتی که در چند سال گذشته چندین اثر مربوط به کشورهای منطقه با حصول اطمینان از قاچاق بودن آنها از ایران به کشور مربوطه استرداد داده شده است.
در مورد محل نگهداری این اثر در آینده توضیحاتی را لطف میفرمایید؟
در حال حاظر این سردیس در موزه ملی است و در موزه های دیگر کشور مانند موزههای خراسان، تبریز و… فرستاده خواهد شد و نهایتا به موزه تخت جمشید برای نمایشی کوتاه ارسال خواهد شد. بصورت همزمان نیز در حال آمادهسازی محل استقرار این قطعه هستیم، زیرا چندین قطعه وجود ندارند و این سردیس در وسط آنها قرار دارد. مرمت گرها در حال طراحی مکان این قطعه هستند تا این سرباز به اسارت رفته پس از گردشی در ایران به جای متعلق به خود در ایوان جنوبی کاخ شورا قرار بگیرد.
بازگرداندن این قطعه به ایران با توجه به روابط سیاسی دو کشور چقدر ارزشمند بوده است؟
این یک پیام از حوزه فرهنگی است که نشان میدهد فرهنگ باید به دور از سیاست باشد و فرهنگ بالاتر از سیاست است. کسی که در دادگاه حضور دارد و کسی که کارشناس است و کسی که در حراج حضور دارد باید متوجه باشند که فرهنگ بشری مهم است و این قطعات طبق کنوانسیونهای مختلف به ویژه کنوانسیون 1972 و یا کنوانسیون 1994 نارا، در سر جای اصلی خود ارزشمند هستند. تمامی افرادی که در این زمینه کار میکنند بشر دوست هستند و هویت کشورها برایشان مهم است. به نظر بنده یک جریان جهانی سوای اختلافات سیاسی در کشور ها رخ داده است و البته دیپلماسی فرهنگی نسبت به تمامی دیپلماسی ها در حال یافتن برتری است.
آیا ایران پیگیر استرداد آثار باستانی اینچنینی هست؟
ما در تلاش هستیم و خوشبختانه در این چند سال این پنجمین استرداد ما بوده است. بخش حقوقی و کارشناسی ما نتنها در مورد قطعات و آثار ایرانی که مربوط به هر کشوری بسیار فعال هستند، بصورتی که در چند سال گذشته چندین اثر مربوط به کشورهای منطقه با حصول اطمینان از قاچاق بودن آنها از ایران به کشور مربوطه استرداد داده شده است.
در مورد محل نگهداری این اثر در آینده توضیحاتی را لطف میفرمایید؟
در حال حاظر این سردیس در موزه ملی است و در موزه های دیگر کشور مانند موزههای خراسان، تبریز و… فرستاده خواهد شد و نهایتا به موزه تخت جمشید برای نمایشی کوتاه ارسال خواهد شد. بصورت همزمان نیز در حال آمادهسازی محل استقرار این قطعه هستیم، زیرا چندین قطعه وجود ندارند و این سردیس در وسط آنها قرار دارد. مرمت گرها در حال طراحی مکان این قطعه هستند تا این سرباز به اسارت رفته پس از گردشی در ایران به جای متعلق به خود در ایوان جنوبی کاخ شورا قرار بگیرد.
بازگرداندن این قطعه به ایران با توجه به روابط سیاسی دو کشور چقدر ارزشمند بوده است؟
این یک پیام از حوزه فرهنگی است که نشان میدهد فرهنگ باید به دور از سیاست باشد و فرهنگ بالاتر از سیاست است. کسی که در دادگاه حضور دارد و کسی که کارشناس است و کسی که در حراج حضور دارد باید متوجه باشند که فرهنگ بشری مهم است و این قطعات طبق کنوانسیونهای مختلف به ویژه کنوانسیون 1972 و یا کنوانسیون 1994 نارا، در سر جای اصلی خود ارزشمند هستند. تمامی افرادی که در این زمینه کار میکنند بشر دوست هستند و هویت کشورها برایشان مهم است. به نظر بنده یک جریان جهانی سوای اختلافات سیاسی در کشور ها رخ داده است و البته دیپلماسی فرهنگی نسبت به تمامی دیپلماسی ها در حال یافتن برتری است.