ایالات متحده برای مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی سابق گروه تروریستی القاعده را تشکیل داد اما در نهایت این گروه تروریستی وبال گردن جهان شد و هزینه های ناشی از تشکیل این گروه تروریستی را دیگر کشورها و مردم بی گناه کشورهای خاورمیانه پرداخت کردند.
ایالات متحده برای اینکه عراق را تحت فشار قرار دهد تا شرایط حضور سربازان آن در این کشور را بپذیرد گروه تروریستی داعش را تشکیل داد تا به عراقی ها بگوید بدون حضور سربازان آمریکایی در خاک عراق ثبات و امنیتی وجود نخواهد داشت وامروزه کل جهان مجبور است هزینه های پس آمد های این گروه تروریستی را پرداخت کند.
البته تشکیل گروه های تروریستی مانند القاعده و داعش ویا جبهه النصره و یا…. توسط ایالات متحده و برخی از همپیمانانش اهدافی آشکار و اهدافی نهان داشت.
بالاتر در مورد اهداف آشکار تشکیل این گروه های تروریستی صحبت کردیم اما هدف نهان تشکیل این گروه ها ایجاد نوعی اختلاف میان اهل تسنن و تشیع در منطقه خاورمیانه بود چون در نهایت این منطقه باید بر اساس منافع ایالات متحده باز تقسیم مجدد گردد.
طبق این اهداف کشورهای موجود باید به کشورهای کوچکتر که تا ابد با یکدیگر درگیر هستند تجزیه گردند به این شکل همه این کشورها برای بقای خود وابسته به ایالات متحده خواهند ماند و اگر هم از خط و مشی ایالات متحده خارج شوند مثل ماجرایی که اخیرا برای قطر پیش آمده برایشان پیش می آید تا متوجه شوند فقط تا زمانی که مطیع ایالات متحده هستند می توانند به بقای خود ادامه دهند.
در نقشه ایالات متحده اسرائیل می بایست تنها و قویترین قدرت منطقه باقی می ماند تا هر زمان که نیاز می بود بقیه کشورها سرکوب گردند، اما چیزی را که برخی شاید باور نداشته باشند این است که همان نقشه هایی که سرمایه داران حاکم بر ایالات متحده، حتی اگر هم یهودی باشند، برای مسلمانان و یا مسیحیان در منطقه دارد برای یهودیان نیز دارد و می خواهد یهودیان در کشوری زندگی کنند که وجود و بقای خود را وابسته به ایالات متحده بدارند.
ولی نقشه های ایالات آنطور که طراحان باور داشتند پیش نرفته و ایران آنها را بر هم زده.
امروزه نیروهای همپیمان با ایران در عراق کار داعش را در موصل تمام کرده اند و راه خود را به سمت سوریه بازکرده اند. در سوریه هم ارتش سوریه و همپیمانانش در حال پیشروی در همه جبهه های جنگ هستند.
استراتژی ایران از ابتدا بر عکس استراتژی ایالات متحده و عربستان سعودی علیرغم اعتماد بر همپیمانان شیعی در منطقه ولی مبنی بر داشتن رابطه با همه گروه های غیر شیعی نیز بود، به همین دلیل هم می بینیم که ایران هم با کردهای اهل تسنن در عراق و سوریه رابطه دارد و هم با مسیحی ها و هم با ایزدی ها. حتی در کشوری مثل لبنان می بینیم که ایران ریز شده و در میان طوایف مختلف مسلمان و مسیحی مانند مارونی ها و ارثودکس ها و… همپیمان پیدا کرده در یمن با شیعه های زیدی همپیمان شده و در فلسطین با حماس سنی و حتی توانسته با بسیاری از یهودیان ارثودکس هم ارتباط برقرار کند.
طبق این اهداف کشورهای موجود باید به کشورهای کوچکتر که تا ابد با یکدیگر درگیر هستند تجزیه گردند به این شکل همه این کشورها برای بقای خود وابسته به ایالات متحده خواهند ماند و اگر هم از خط و مشی ایالات متحده خارج شوند مثل ماجرایی که اخیرا برای قطر پیش آمده برایشان پیش می آید تا متوجه شوند فقط تا زمانی که مطیع ایالات متحده هستند می توانند به بقای خود ادامه دهند.
در نقشه ایالات متحده اسرائیل می بایست تنها و قویترین قدرت منطقه باقی می ماند تا هر زمان که نیاز می بود بقیه کشورها سرکوب گردند، اما چیزی را که برخی شاید باور نداشته باشند این است که همان نقشه هایی که سرمایه داران حاکم بر ایالات متحده، حتی اگر هم یهودی باشند، برای مسلمانان و یا مسیحیان در منطقه دارد برای یهودیان نیز دارد و می خواهد یهودیان در کشوری زندگی کنند که وجود و بقای خود را وابسته به ایالات متحده بدارند.
ولی نقشه های ایالات آنطور که طراحان باور داشتند پیش نرفته و ایران آنها را بر هم زده.
امروزه نیروهای همپیمان با ایران در عراق کار داعش را در موصل تمام کرده اند و راه خود را به سمت سوریه بازکرده اند. در سوریه هم ارتش سوریه و همپیمانانش در حال پیشروی در همه جبهه های جنگ هستند.
استراتژی ایران از ابتدا بر عکس استراتژی ایالات متحده و عربستان سعودی علیرغم اعتماد بر همپیمانان شیعی در منطقه ولی مبنی بر داشتن رابطه با همه گروه های غیر شیعی نیز بود، به همین دلیل هم می بینیم که ایران هم با کردهای اهل تسنن در عراق و سوریه رابطه دارد و هم با مسیحی ها و هم با ایزدی ها. حتی در کشوری مثل لبنان می بینیم که ایران ریز شده و در میان طوایف مختلف مسلمان و مسیحی مانند مارونی ها و ارثودکس ها و… همپیمان پیدا کرده در یمن با شیعه های زیدی همپیمان شده و در فلسطین با حماس سنی و حتی توانسته با بسیاری از یهودیان ارثودکس هم ارتباط برقرار کند.
این در حالی است که همپیمان اصلی ایالات متحده در منطقه وجهان اسلام یعنی عربستان سعودی نتوانسته به جز بخشی کوچک از اهل تسنن با گروه دیگری ارتباط برقرار کند.
به همین دلیل می توان گفت ایالات متحده تشخیص داده که این استراتژی برای رسیدن به اهدافش پاسخگو نمی باشد و سیاست ایجاد اختلافات قومی و قبیله ای را جایگزین سیاست اختلافات مذهبی خود کرده.
حمایت ایالات متحده از کرد های سوریه علیرغم اعتراضات ترکیه و نارضایتی اعراب هم در این راستا بوده و تشویق کردهای عراق برای انجام رفراندوم جدایی از عراق در حالی که عراق هنوز نفس راحتی از خلاصی از داعش نکشیده نیز در همین راستا است.
در واقع ایالات متحده به این ترتیب می خواهد عرب ها و کرد ها و ترک ها را با هم درگیر کند چون می داند دولت عراق نخواهد پذیرفت که بخشی از خاک عراق جدا شود و همچنین ترک ها وایرانی ها قبول نخواهند کرد که دولت مستقل کرد در کنار آنها تشکیل شود چرا که تشکیل این کشور می تواند منجر به بی ثباتی در همه کشورهای منطقه و تلاش بقیه کرد ها برای جدایی گردد.
در سوریه هم عرب ها قبول نخواهند کرد که کرد های همپیمان با ایالات متحده بر سرزمین های آنها مسلط گردد.
به این ترتیب ایالات متحده تصمیم دارد کرد ها و عرب ها و ترک ها و فارس ها و… را با هم درگیر کند و سپس در قومیت ها بصورت قبیله ای ریز شود تا حتی قبیله ها را با هم درگیر کند.
با توجه به اینکه امروزه بسیاری از این اقوام در اقصا نقاط جهان پخش شده اند ایجاد چنین درگیری ای می تواند به کشیده شدن جنگ و درگیری میان این اقوام و قبایل به مناطق دیگر چهان نیز کشیده شود. کما اینکه امروزه شاهد آن هستیم که همین اختلافات قومی میان کرد ها و ترک ها منجر به درگیری آنها با یکدیگر هم در اوروپا و هم در ایالات متحده در حین سفر آقای اردوغان ویا مقامات ترک به این کشورها می گردد.
گو اینکه بسیاری از سران کشورهای منطقه مطیع اوامر ایالات متحده برای بقای خود می باشند اما بر عهده مردمان این منطقه است که تلاش کنند از این اختلافات پرهیز کنند و اجازه ندهند آمریکایی ها به اهداف خود برسند وگرنه منطقه جنگی تمام عیار خانمان سوز را درپیش خواهد که صد مرتبه بد تر از جنگ های قبلی خواهد بود وهیچ قومیتی در منطقه نخواهد توانست با آرامش زندگی کند.
به همین دلیل می توان گفت ایالات متحده تشخیص داده که این استراتژی برای رسیدن به اهدافش پاسخگو نمی باشد و سیاست ایجاد اختلافات قومی و قبیله ای را جایگزین سیاست اختلافات مذهبی خود کرده.
حمایت ایالات متحده از کرد های سوریه علیرغم اعتراضات ترکیه و نارضایتی اعراب هم در این راستا بوده و تشویق کردهای عراق برای انجام رفراندوم جدایی از عراق در حالی که عراق هنوز نفس راحتی از خلاصی از داعش نکشیده نیز در همین راستا است.
در واقع ایالات متحده به این ترتیب می خواهد عرب ها و کرد ها و ترک ها را با هم درگیر کند چون می داند دولت عراق نخواهد پذیرفت که بخشی از خاک عراق جدا شود و همچنین ترک ها وایرانی ها قبول نخواهند کرد که دولت مستقل کرد در کنار آنها تشکیل شود چرا که تشکیل این کشور می تواند منجر به بی ثباتی در همه کشورهای منطقه و تلاش بقیه کرد ها برای جدایی گردد.
در سوریه هم عرب ها قبول نخواهند کرد که کرد های همپیمان با ایالات متحده بر سرزمین های آنها مسلط گردد.
به این ترتیب ایالات متحده تصمیم دارد کرد ها و عرب ها و ترک ها و فارس ها و… را با هم درگیر کند و سپس در قومیت ها بصورت قبیله ای ریز شود تا حتی قبیله ها را با هم درگیر کند.
با توجه به اینکه امروزه بسیاری از این اقوام در اقصا نقاط جهان پخش شده اند ایجاد چنین درگیری ای می تواند به کشیده شدن جنگ و درگیری میان این اقوام و قبایل به مناطق دیگر چهان نیز کشیده شود. کما اینکه امروزه شاهد آن هستیم که همین اختلافات قومی میان کرد ها و ترک ها منجر به درگیری آنها با یکدیگر هم در اوروپا و هم در ایالات متحده در حین سفر آقای اردوغان ویا مقامات ترک به این کشورها می گردد.
گو اینکه بسیاری از سران کشورهای منطقه مطیع اوامر ایالات متحده برای بقای خود می باشند اما بر عهده مردمان این منطقه است که تلاش کنند از این اختلافات پرهیز کنند و اجازه ندهند آمریکایی ها به اهداف خود برسند وگرنه منطقه جنگی تمام عیار خانمان سوز را درپیش خواهد که صد مرتبه بد تر از جنگ های قبلی خواهد بود وهیچ قومیتی در منطقه نخواهد توانست با آرامش زندگی کند.