باید تاکید کرد تصویب قطعنامههای فوق در برهه زمانیای رخ داده که ایران اساسا دارای رابطه ضد با روسیه بوده و این دو کشور دارای منافع مشترکی نیز نبودند. امروز ایران به بازیگری مهم در عرصه بحران خاورمیانه تبدیل شده و با توجه به آنچه از پوتین انتظار میرود، وی هرگز به واسطه گرایش نسبی ترامپ به سوی مسکو روابط خود با تهران را تخریب نخواهد کرد.
الف: ایران در دو هارتلند جهانی به عنوان یک بازیگر مستقل و قدرتمند حضوری حداکثری دارد، خلیج فارس هارتلند انرژی فسیلی و غرب آسیا هارتلند بحران خیز جهان. روسیه به هیچ عنوان نمیخواهد تنها بازیگر این منطقه که دارای منافع همسو و بعضا مشترک با مسکو است را از دست بدهد زیرا در این صورت هیچ جایگزینی برای آن نخواهد داشت.
ب: سوریه به عنوان تنها پایگاه نظامی روسیه در مدیترانه یکی از مهمترین کلیدهای استراتژیک روسیه و جهان شرق در مقابل جهان غرب میباشد که از دست دادن این منطقه ضربهای سهمگین در بعد ژئواستراتژیک برای روسها خواهد بود. ایران در این مورد نیز دارای منافعی همسو با روسیه است که عدم همراهی دو کشور در بحران سوریه، هر دو کشور را در شرایط وخیم ژئواستراتژیک قرار خواهد داد.
پ: ایران با وجود مرزهای آبی گسترده در جنوب کشور، بطور بالقوه توانایی مرتفع کردن مشکلات روسیه در دسترسی به آبهای آزاد را دارد که این مسئله تاکنون قطعا مورد توجه استراتژیستهای کرملین قرار گرفته است.
ت: با توجه به بحرانهای اخیر خاورمیانه و ظهور روزافزون گروههای مسلح تروریستی، و پتانسیل بالای کشورهای افغانستان و ترکمنستان در جهت میزبانی از این گروهها، ایران به مثابه سدی در مقابل نفوذ حداکثری گروههای حاضر در سوریه، عراق، شبه جزیره عربستان و شمال آفریقا به کشورهای فوق میباشد که عدم این اتفاق سبب نفوذ تروریسم به مرزهای چین و روسیه خواهد شد.
ث: در ابعاد هیدروپلیتیک دریای کاسپین نیز ایران تنها همراه روسیه در باب سیاستهای منع حضور نیروهای نظامی کشورهای غیر ساحلی در دریای کاسپین در مقابل آذربایجان و ترکمنستان است.
با توجه به موارد ذکر شده باید اذعان داشت امروز نه ایران آن ایران گذشته است که بتوان به راحتی از همراهی وی دست پوشید و نه روسیه آن روسیه گذشته است که به واسطه نزدیکی به غرب امتیازاتی را به غرب اعطا کند زیرا در هر دو صحنه تقابل رو در روی میان مسکو و واشینگتن، یعنی اوکراین و سوریه، این روسیه است که دست بالا را دارد.