ولی بر خلاف آنچه انتظار میرود، این گروه تروریستی نه تنها تضعیف نمیشود بلکه حملات تروریستی اش را هر روز در دایره وسیع تری در سطح جهانی گسترش میدهد، از اورلاندو تا پاریس و از استانبول تا داکا!
شاید اولین دلیل این رخداد در اولویت قرار نداشتن مبارزه با داعش در تفکرات استراتژیک کشورهای درگیر با بحران خاورمیانه باشد. تمام کشورها داعش را در اولویت دوم مبارزاتی خود قرار داده اند و شاید دلیل دوم این باشد که تفکر جمعی حاکم بر تصمیم سازان کشورهای فوق، راضی به اضمحلال کلی داعش نیست زیرا هیچ کس نمیخواهد امتیاز مبارزه علیه داعش از دست برود. مبارزه با داعش دارای امتیازات بسیاری برای کشورهای درگیر در خاورمیانه است که مشروعیت بخشی به اهداف غیر مستقیم جنگ یعنی حضور استراتژیک در خاک سوریه و عراق یکی از آنهاست. البته نباید فراموش کرد طرفین ماجرا تمام توانایی تبلیغاتی خود را بر علیه گروه داعش بکار بستهاند ولی آنچه به وقوع میپیوندد با آنچه بیان میشود تفاوتی آشکار دارد.
از یک سو ایالات متحده، عربستان و متحدانشان توجه اول خود را بر مبارزه علیه اسد و مواضع روسیه و ایران در خاورمیانه متمرکز ساخته اند و از سوی دیگر روسیه و ایران در جهت حفظ منافع استراتژیک خود بر مبارزه با گروههای مورد حمایت قرار گرفته از سوی ایالات متحده و عربستان یعنی ارتش آزاد، جبهه النصره، جیش الفتح و… متمرکز هستند و در نگاهی واقع بینانه هیچ کدام از بازیگران دو سوی ماجرا در شرایط فعلی به لحاظ تاکتیکی توانایی درگیری در دو جبهه مختلف را ندارند. با این اوصاف در معادلات منطقهای، داعش همچنان به بقای خود ادامه خواهد داد مگر آنکه یکی از دو طرف ماجرا تغییری عمده در برنامههای راهبردی خود اعمال سازد.
اما مسئله به این سادگی هم نیست. هرگز نمیتوان ادعا کرد تغییر در برنامههای استراتژیک بازیگران حاضر در بحران خاورمیانه طبق منطق سببی باعث اضمحلال داعش خواهد شد و به واقع تغییر فوق الذکر را تنها باید به مثابه کنشی پنداشت که قطعا واکنش داعش را در پی خواهد داشت.
به طور مثال به وضوح میتوان پیش بینی کرد بعد از تکرار چندین باره موفقیتهای ارتش عراق در جهت بازپس گیری اراضی از تصرف داعش مانند آنچه در شهر فلوجه در استان الانبار عراق رخداد، این گروه تروریستی در تغییری استراتژیک به تاکتیکهای پارتیزانی روی خواهد آورد که این رویداد خود فصل جدیدی ست بر بحرانهای منطقه.
نباید فراموش کرد خاک عراق و سوریه بر خلاف گروههای وابسته به القاعده، کوچک ترین اهمیتی برای داعشی ها ندارد زیرا آنها نه به دنبال بنا نهادن سرزمینی در راستای آرمانهای مذهبی بلکه مستقیما به دنبال منابع انرژی در جهت تصاحب سرمایه هستند و آنچه داعش را به واکنش پارتیزانی وا خواهد داشت، از دست دادن بیش از 15% از درآمدهای آنهاست.
علی ایحال باید اینگونه ادعا کرد که آینده داعش از دو حالت خارج نخواهد بود:
اول، گسترش اراضی تحت نفوذ در عراق و سوریه و ادامه شیوه جنگی کنونی.
دوم، کاهش اراضی تحت نفوذ، روی آوردن به تاکتیکهای پارتیزانی در عراق و سوریه و افزایش حملات تروریستی منفرد در نقاط مختلف جهان.
ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با سیاست های اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.