مک فال «چهره تجاوزگر روسیه» را یادآوری کرد که فروپاشی اتحادیه اروپا فقط به نفع آن می باشد. برخی سیاستمداران غربی به صحبتها در باره لزوم نظامیگری و کنترل نظامی فزاینده مسکو پرداختند. بله، اختلافها میان اروپا و روسیه باز هم تیره میشود ولی این امر با برکزیت وجه مشترکی ندارد.
عجالتاً منطق حل این احتلافات در مجرای افزایش مسابقه تسلیحاتی در چنان مقیاسی قرار دارد که از ابعاد موجود در جنگ سرد فرا تر است.
ایده تشکیل ارتش مشترک اروپا پیشتر هم مطرح شده بود. در 1991 فرانسه، آلمان، بلژیک، لوکزامبورگ و اسپانیا تیپ های مشترکی دارای فرماندهی متحد با عنوان «سپاه اروپایی» را تشکیل دادند که درواقع سپاه نبود بلکه ارتش 60 هزار نفری بود. تیپ ها بایستی به سرپرستی ساختار های اروپایی مشترک عملیات انجام دهند. در 1995 فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و پرتغال در باره ایجاد نیروی مشترک European Operational Rapid Force نیروی واکنش سریع به توافق رسیدند. در سند مربوطه آمده بود که هدف این نیرو های نظامی اعمال نوعدوستانه، صلحبانی، نجات ساکنان بی پناه و انسانها از بحران بود.
برخی کشور های اروپا بودجه های نظامی خود را افزایش داده و با افزایش گروهبندی ها در مجاورت مستقیم با مرز روسیه موافقت کردند. دیروز خانم اورزولا فون در لاین وزیر دفاع آلمان از مسکو دعوت کرد که در باره همه نقل و انتقالات نیرو ها به طور منظم به سازمان امنیت و همکاری اروپا گزاش بدهد. وی به نشریه Bild am Sonntag گفت: «خردمندانه بود اگر ناتو و روسیه در باره نقل و انتقالات و تعداد پرسنل خود به سازمان امنیت و همکاری اروپا گزارش های علنی می دادند. ناتو پیمان دفاعی است و مدت ها است که پیشنهاد نشابهی از طرف آن واصل شده است». ولی مسکو که از قرارداد در باره تسلیحات متعارف مستقر در اروپا خارج شد مایل نیست در باره نیرو های مسلح خود اطلاع مفصلی بدهد.