از سوی دیگر مقارن با همین ایام، تزار روسیه در نبرد با دشمنان خارجی به موفقیتهای چشمگیری دست یافته و پیروزی پترکبیر بر پادشاه مشهور و شجاع سوئد «شارل دوازدهم» باعث شد تا آوازه قدرت و شجاعت تزار روسیه تا گوش درباریان ایران برسد. گفته می شود، شاهزادگان گرجی در ادوار مختلف و به دفعات از تزارهای روسیه درخواست حمایت و کمک در برابر تسلط ایران بر اراضی گرجستان نموده بودند. ظهور تزاری قدرتمند که اقتدار و عظمت آن در سرزمینهای شمالی دهان به دهان می گشت، والی گرجستان را بر آن داشت تا مجددا درخواست حمایت و پشتیبانی را خدمت تزار روسیه روانه گرداند. به این ترتیب سفیری با هدایای بسیار زیاد رهسپار کاخ تزار در پترزبورگ نمود و سعی کرد تا از این طریق نظر پترکبیر را به جانب ایالات قفقاز منعطف نماید و با وی عهدنامه تجارت و دوستی ببندد.
پتر کبیر که با توجه اوضاع آن زمان ایران مدتی بود خیال دست اندازی به ایالات جنوبی دریای خزر را در سر می پروراند فرصت را مناسب یافت، اما شتاب را جایز نداست و ترجیح داد قبل از اینکه با والی گرجستان عهدنامه ای منعقد نماید، از اوضاع ایران آگاهی کامل بدست آورد تا بی گدار به آب نزند.
به این ترتیب، «آرتمی ویلینسکی» از شاه سلطان حسین درخواست نمود تا به ارمنه ای که عمده تجارت ابریشم ایران را دست داشتند امر شود، زین پس کالاها و مال التجاره خود را که پیش از این به شهرهای ازمیر و حلب ارسال می شد روانه پیترزبورگ نمایند. سفیر روسیه علاوه بر ماموریت تحقیقات درخصوص ایالات گیلان و عقد موافقتنامه های تجاری با ایران، دستورالعملهای سیاسی مهمی نیز داشت. منجمله مامور بود تا در حد توان به ایرانیها بفهماند که خطرناکترین دشمن ایران در گذشته و آینده امپراتوری عثمانی بوده و خواهد بود. سفیر روس در 16 ربیع الاول 1127 وارد ایران و 17 ربیع الثانی 1129 ایران را ترک نمود و در این مدت نسبت به اوضاع ایران آگاهی کامل یافت و یقین حاصل نمود، با وجود آنکه روسیه با دولت سوئد در جنگ است، با یک قشون مختصر می تواند به مقاصد خود در ایران دست یابد و اراضی مورد نظر را فتح نماید.
فرستاده روسیه هنگام بازگشت به روسیه زمستان را قفقاز گذراند و در آنجا بود که سستی تعلق ایالات قفقاز به ایران را به وضوح دید و متوجه علاقه و گرایش اقوام مسیحی قفقاز و به ویژه گرجی ها نسبت به روسیه شد و دلی پر امید به سوی امپراتور حرکت کرد.
سفیر گزارش مفصل و دقیقی را که در نتیجه مشاهدات و نظریات خود تهیه نموده بود به پترکبیر عرضه کرد. در نتیجه این ماموریت موفقیت آمیز پترکبیر بسیار خشنود گردید و به همین مناسبت هم حکومت حاجی طرخان(آستاراخان) را به «آرتمی ویلینسکی» داد تا برای تهیه زمینه و اجرای مقاصد روسیه مشغول تدارکات باشد. سفیر قبل از بازگشت به روسیه یعنی در سال 1129با شاه سلطان حسین عهدنامه ای بست که به موجب آن حقوق گمرکی و نوع جنس کالاهایی که حمل و نقل آنها میان دو کشور مجاز بود، تعیین گردید و روسیه اجازه یافت تا یک کنسول دائمی در گیلان داشته باشد.
«آرتمی ویلینسکی» اغتشاش امور ایرانیان را به اطلاع تزار رساند و مخصوصا خطری که از جانب افغانها متوجه ایران و ایالات جنوبی دریای خزر بود را به امپراتور گوشزد کرد. او به امپراتور گفت که برای توسعه نفوذ روس در قفقاز، دولت روسیه جزء لشکرکشی به ایالات قفقاز و در صورت لزوم به ایران چاره دیگری ندارد.
ادامه دارد…
ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با نظر هیئت تحریره مطابقت نداشته باشد.