پیداست جنجال بپا شده در حول خبر لغو روادید بین دو کشور ساحلی خزر- روسیه و ایران — به اصل کار آسیب رساند.
ایوان زاخاروف این موضوع را مورد تفسیر قرار می دهد.
دو ماه پیش، رسانه های دو کشور از جمله «سپوتنیک» به تک تک اخبار جدید در این خصوص توجه نشان می دادند. در روسیه ابتکار مطرح شده از سوی نیکلای لویچِف معاون سخنگوی دومای کشوری نقطه اوج این جریان بود. وی اولین نماینده مجلس روسیه بود که لغو روادید بین فدراسیون روسیه و ایران را پیشنهاد کرد. به عقیده وی، این امر امکان گذار به سطح جدید همکاری دو جانبه در تمام عرصه ها را فراهم می ساخت. تا آغاز فصل گردشگری - زمانی که این اعلامیه (در ماه ژانویه) مطرح شد وقت کافی باقی مانده بود. به نظر می رسید که جهت جدید و دیر انتظار گردشگری برای صنعت توریستی روسیه گشایش خواهد یافت.
این موضوع فقط باعث خوشحالی گردشگران نشد. نمایندگان محافل کاری روسیه و ایران از شانس خوبی برخوردار شدند. مذاکرات با شرکای خارجی فعال شد و مصرف کنندگان روسیه نیز هر چه بیشتر از سبزیجات و میوه های تازه ایرانی صحبت کردند و اشتباه گرفتن ایران و عراق که برای روس ها یک مورد عادی است تکرار نشد. این را می توان یک درس جغرافیایی دانست.
بسیاری از کارفرمایان ایرانی که قراردادهای کاری جدیدی با تاجران روسیه به امضا رساندند از تجربیات مشابهی برخوردارند. کارها جهت جلوگیری از خطرات تروریستی در فرودگاه های کشورهای مختلف در این اواخر با شدت تمام جریان دارد. همه با اینگونه اقدامات موافق هستند. اما این سوال مطرح می شود که چرا در فرودگاه « ونوکووا» مسکو مهمانان ایرانی سه ساعت کنترل گمرکی را طی می کنند و بعضی از کارفرمایان اصلا نمی توانند از مرز روسیه رد شوند؟ از منابع مطمئنی خبری دریافت شد که بعضی از آنها را حتی به کشور خود برمی گردانند.
متأسفانه خوشبینی در ماه های اخیر در خصوص روادید بیشتر نشد. اما اجازه بدهید صحبت را با یک نت شاد به پایان ببرم. با ارسال تبریک نوروزی به یک خانم آشنای ایرانی ، نه تنها جواب تبریک بلکه دعوتنامه سفر به ایران را دریافت کردم: « امیدوارم روزی سال نو را در جمع شاد دوستان در ایران برگزار کنیم و تو هم در اینجا باشی!» دلم می خواهد امیدوار باشم که « آن روز» زیاد دور نباشد. نوروز مبارک!