شاید در این شرایط به نفع دولت آقای روحانی بود که تحریم ها رفع نمی شد و روند فعلی ادامه می یافت چرا که آنقدر از این پس توقعات از دولت بالا خواهد بود که شاید دولت مردان آقای روحانی آرزو داشته باشند شرایط قبل از برجام برگردد و حد اقل تحریم ها را مستمسک مشکلات قرار دهند. اما به هر حال بحث رسیدن به توافق هسته ای یک برنامه ریزی وسیاست کلی در نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و هست و امروزه ایران توانسته با پافشاری به اهداف خود قبل از شروع مناقشه هسته ای برسد.
از همان ابتدا ایران اصرار داشت که حق غنی سازی این کشور به رسمیت شناخته شود و جایگاه ایران به عنوان یک ابرقدرت منطقه ای محترم شمرده گردد. در واقع همه سیاست مداران می دانند که کل مناقشه هسته ای بر سر اختلافات سیاسی بوده و نه اختلافات فنی و همه از ابتدا اطمینان داشتند که برنامه هسته ای ایران صلح آمیز می باشد. غربی ها این برنامه را مستمسک فشار بر ایران قرار داده بودند و در مقابل ایرانی ها ورود به مناقشه با غرب بر اساس مذاکره هسته ای را به مناقشه بر سر مسایل دیگر ترجیح می دادند.
تصور اینکه اگر برنامه هسته ای نبود ایران دچار این همه فشار سیاسی و اقتصادی بین المللی نمی شد یک تصور واهی می باشد چرا که اگر بحث برنامه هسته ای نبود غربی ها سوژه دیگری را جهت فشار بر ایران بهانه می کردند و همین تحریم ها را بر علیه ایران اعمال می کردند، تحریم هایی که شاید خروج از آن خیلی سخت تر از بحث تحریم های هسته ای بود. کما اینکه امروزه زمزمه بحث تسلیحات دفاعی و موشکی ایران را مطرح می کنند تا بهانه ای برای فشار آتی بر ایران داشته باشند.
اهمیت ماجرا در این است که نظام جمهوری اسلامی توانست با یک سیاست زیرکانه، البته ناچار هم بود خطرات آن را هم به جان بخرد، ایران را به سمت اهداف خود پیش ببرد و جهان را وادار کند خواسته های ایران را بپذیرند، خواسته هایی که منافع ملی ایران در گرو آن بوده و هست.
برای قرن ها مخصوصا در دوران قاجار ایران علیرغم تاریخ تمدن کهن خود به هیچ وجه نتوانسته بود جایگاه بین المللی واقعی خود را دریابد. پس از مشروطه و پایان دوران قاجار ایرانی ها خیلی تلاش کردند تا جایگاه بین المللی خود را باز کنند اما مشکلی که همیشه با آن مواجه بودند، و هنوز هم می توان گفت کم و بیش هستند، این است که سیاست مداران ایرانی همیشه تلاش داشتند دیگر کشورها را الگوی خود قرار دهند و تلاش کنند با الگو گرفتن از دیگران یک ایران نوین بسازند. انقلاب ایران در واقعی تلاشی بود برای پیاده سازی الگویی ایرانی و قطعا ورود یک الگوی جدید به ساختار بین المللی با چالش مواجه می گردد، امروزه ایران توانسته هم جایگاه بین المللی خود را در عرصه بین المللی به دست آورد و هم الگوی خود را مطرح کند. بر کسی پوشیده نیست که رسیدن ایران به این مرحله مدیون تلاش دولت های متعدد و با هدایت و سیاست گذاری رهبر جمهوری اسلامی بوده، در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی و پس از پایان جنگ ایران وعراق ایرانی ها به این نتیجه رسیدند که باید صنعت وسیستم دفاعی متکی به خود داشته باشند و در همه زمینه های صنعتی شروع به فعالیت کردند و برنامه هسته ای هم جزو همین نیاز ها بود وکلید راه اندازی مجدد برنامه هسته ای ایران زده شد، در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی ایرانی ها مجبور بودند مقداری عقب نشینی کنند تا فضای بین المللی بر علیه ایران آرام گیرد ، در دوران آقای احمدی نژاد با توجه به شرایط بین المللی باید چالش هسته ای را به مرحله ای می رساندند که غرب و جهان مجبور شوند پای میز مذاکره با ایران بنشینند تا در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی ثمره چند دهه تلاش را بچینند، در همه این مراحل قطعا یک هماهنگ کننده بالاسر همه این ماجرا ها بوده و آن آیت الله خامنه ای بوده که سکان اداره پرونده های فرا دولتی ایران را در اختیار دارد. چه موافقان چه مخالفان حکومت ونظام جمهوری اسلامی همه اذعان دارند که این موفقیت مرهون سیاست های زیرکانه آیت الله خامنه ای طی چند دهه اخیر بوده.
اگر بخواهیم اهداف ایران که طی چند دهه با سیاست به آن رسیده را خلاصه کنیم می توانیم به نکات ذیل اشاره نماییم:
1 — از بدو شروع برنامه هسته ای، ایران خواستار پذیرش حق و حقوق هسته ای خود بوده و امروزه این حقوق پذیرفته شد و ایران به کل فناوری چرخه سوخت هسته ای دست یافته.
2 — رسیدن به فناوری هسته ای جزو فناوری های قدیمی (حدود 100 سال از عمر آن می گذرد) به شمار می آید، وهدف اصلی ایران نبوده بلکه ایران تلاش داشت به فناوری های عالی و نوین دست یابد و سر و صداهای جدال و چالش های برنامه هسته ای ایران پوشش خوبی برای پیشرفت ایران در این زمینه ها را فراهم کرد. امروزه ایران به فناوری هایی همچون فناوری نوین و عالی نانو — موشکی و هوا فضا — بیولوژیکی — نرم افزاری و سخت افزاری و… دست یافته که به مراتب از فناوری هسته ای بالاتر به حساب می آیند و شاید اگر مناقشه هسته ای نبود ایران مجبور می شد برای رسیدن به هر کدام از این فناوری ها همان چالش های برنامه هسته ای را طی کند.
3 — علیرغم همه تحریم ها ایران توانسته جا پای خود را در کل منطقه خاورمیانه گسترش دهد و امروزه راه کارها وخواسته های ایران توسط جامعه جهانی برای حل و فصل مشکلات خاورمیانه مورد تایید قرار گرفته. آرزویی دیرینه که چند قرن است ایرانی ها در دل دارند.
4 — با رسیدن به برجام ایرانی ها نشان دادند که توانایی پیاده سازی نقشه های فوق العاده پیشرفته هماهنگ سیاسی — نظامی — علمی —اقتصادی و فرهنگی و… را دارند چرا که اگر هماهنگی دقیق همه دستگاه های مختلف ایران نبود امروزه چنین نتیجه ای حاصل نمی شد.
نمی خواهم به بد بین بودن متهم شوم اما باید واقع گرا بود، تصور عمومی مبنی بر اینکه از فردا دیگر ایران گلستان شود و ارزانی فراگیر گردد و… شاید رویاهای بیش نباشد. تنها نتیجه اجرایی شدن برجام در زمینه اقتصادی آن خواهد بود که حد اقل خیال ایرانی ها راحت شود آن روند جنون آمیز تورم اقتصادی کاهش می یابد. در زمینه پیش بینی اتفاقات پسا اجرایی شدن برجام می توان به صورت خلاصه نکات ذیل اشاره کرد:
1 — به صحبت های رئیس بانک مرکزی ایران در مصاحبه با صدا و سیما اشاره می کنم که به صورت خلاصه گفت حدود شش ماه طول می کشد که اولین تاثیرات اقتصادی برجام بتواند وارد اقتصاد ایران گردد و کلا در حال حاضر حدود 32 تا 33 ملیارد دلار از پول های بلوکه شده ایران آزاد خواهد شد که حدود چهار و نیم ملیارد دلار آن در اختیار دولت خواهد بود. یعنی معادل تقریبا دو هفته تا حد اکثر یک ماه هزینه های دولت نه بیشتر. برخی سرمایه های بلوکه شده ایران را تا 180 ملیارد دلار تخمین زده اند و از صحبت های رئیس بانک مرکزی تعجب می کنند. ماجرا چیست؟
أ- حجم بالایی از سرمایه های بلوکه شده ایران پول نقد یا ارز رایج دلار و یا یورو نمی باشد بلکه اعتباراتی هستند که در مقابل دریافت نفت از ایران باز شده اند، این اعتبارات پیرو قرارداد های تبادل کالا میان ایران و چین و هند و برخی کشورهای دیگر بر این اساس است که ایران به این کشورها نفت داده و باید در قبال آن کالا دریافت کند و نه پول نقد حال این کشورها هم اصرار دارند که کالا و خدمات به ایران ارائه دهند و نه پول نقد به همین دلیل یکی از چالش هایی که طی چند ماه آتی دولت آقای روحانی با آن مواجه خواهد بود قانع کردن این کشورها به پرداخت پول نقد به جای کالا می باشد.
ب- حجم بالایی از این پولها طی دو سال گذشته توسط دولت پیش هزینه شده و باید به بانک مرکزی برگردد.
ت- دستگاه های اجرایی مملکت طی دو سال اخیر مجبور بودند تا زمان رفع تحریم ها مرتاض گونه رفتار کنند امروزه همه چشم به پول هایی که احتمالا آزاد خواهد شد دوخته اند و همه مدیران اجرایی مملکت برای اثبات توانمندی های خود خواهان دریافت بودجه هستند. به همین دلیل می توان گفت چاله تمام پولهای آزاد شده پیشاپیش کنده شده.
ث- دولت ایران همچون همه کشورهای دیگر به دنبال ثبات و سپس رشد اقتصادی می باشد و اجازه نخواهد داد با تزریق پول نوساناتی همچون سقوط قیمت ها مخصوصا قیمت ارز منجر به تلاطم اقتصادی گردد، به همین دلیل هم هست که آقای سیف رئیس بانک مرکزی ایران اظهار داشتند که پولهای دریافتی ایران قرار نیست در بازار تزریق گردد و حد اکثر در صندوق ذخیره ارزی سپرده خواهد شد.
2 — پس از باز شدن امکان صادرات نفت ایران مجبور است وارد یک جنگ نفتی با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس خواهد گردد. طی دو سه سال اخیر اتکای بودجه ایران به نفت از 85 درصد به حدود 25 درصد رسیده و این یک فرصت بزرگ در اختیار ایران قرار می دهد که برای تلافی رفتارهای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که بیش از 95 درصد بودجه آنها وابسته به نفت است وارد جنگ نفتی شود. در شرایط فعلی و با توجه به حجم صادرات ایران و دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس هر یک دلار کاهش قیمت بشکه نفت برای ایران یک ملیون دلار ضرر دارد در حالی که برای کشوری مثل عربستان سعودی 12 ملیون دلار چرا که ایران یک ملیون بشکه نفت صادر می کند در حالی که عربستان 12 ملیون بشکه نفت صادر می کند. ایران هم تلاش دارد بازار سابق نفت خود را به دست آورد و هم اینکه این کشورها را وادار کند به سهمیه های قبلی خود بازگردند. در این صورت ایران تلاش خواهد کرد در کوتاه مدت حدود 2.2 ملیون بشکه نفت صادر کند و در دراز مدت حتی این صادرات را به حدود 4.5 ملیون بشکه هم خواهد رساند. با توجه به اینکه ایران به صادرات گاز تکیه دارد و دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس (به جز قطر) از این امکان محروم می باشند این کشورها مجبور خواهند بود یا با ایران کنار آیند و یا اینکه متحمل ضرر های سنگین اقتصادی گردند.
3 — با اعلام رسمی رفع تحریم ها شاهد حمله سرمایه گذاران خارجی به سمت ایران خواهیم بود، سرمایه گذارانی که اکثرا پیشاپیش خود را برای ورود به این بازار تشنه آماده کرده اند و همه در انتظار شلیک شروع بازی بودند، امری که خود به خود در میان مدت منجر به رونق کسب و کار و ایجاد اشتغال در ایران خواهد انجامید. از سوی دیگر زمینه تردد توریست های خارجی به ایران باز خواهد شد و صنعت توریسم ایران هم می تواند فعال شود (البته اگر ماجرا ویزا ویور تاثیری بر روند تردد توریست های اوروپایی به ایران نگذارد). باید اشاره کنم این نکته است که دولت روی آن حساب باز کرده تا چرخه اقتصادی مملکت بچرخد و نه آزاد سازی منابع ارزی.
4 — همانگونه که آقای ظریف هم اشاره کردند ایران دست خود را برای مذاکره با دیگر کشورهای منطقه دراز کرده و قطعا برنامه آتی دیپلماسی خارجی ایران تنش زدایی در روابط خود با کشورهای عرب منطقه مخصوصا عربستان سعودی خواهد بود. و اگر هم طی چند ماه اخیر ایران دندان روی جگر گذاشته و واکنشی به رفتارهای عربستان سعودی نشان نمی داد فقط به این دلیل بود که منتظر اجرایی شدن برجام بود. اینباره ایران با دست بالاتر وارد مذاکره با عربستان سعودی خواهد شد امری که خیلی به مزاق سعودی ها خوش نخواهد آمد اما با توجه به فشار های بین المللی مجبور هستند با آن کنار آیند. قطعا ایرانی ها تلاش خواهد داشت تا در این عرصه ضمن حفظ دست آوردهای خود و همپیمانانشان دست آوردهای جدیدی را هم برای خود و هم برای همپیمانانشان به دست آورند. به همین دلیل هم هست که همپیمانان ایران از سوریه و عراق و لبنان گرفته تا یمن و بحرین و… همه خود را در این شادی ایران شریک می دانند.
5 — توقع اینکه رابطه ایران و ایالات متحده برقرار گردد دور از انتظار می باشد، و در واقع خیلی ها پیش بینی می کنند با تغییر دولت فعلی در ایالات متحده رفتار آمریکا با ایران مخصوصا در زمینه برجام تغییر یابد به همین دلیل ایرانی ها طی این مدت کوتاه تلاش خواهند کرد تا شرایط بین المللی را بگونه ای فراهم کنند که دولت آتی آمریکا نتواند شرایط را تغییر و اجرای برجام را مختل کند.
6 — ایرانی ها می دانند که این موفقیت گرو همکاری تنگاتنگ با جبهه شرقی مذاکرات یعنی روسیه و چین می باشد و برای تقویت موقعیت بین المللی خود بزودی وارد ائتلاف های اقتصادی همچون بریکس و شانگهای خواهد شد و از سوی دیگر همکاری اقتصادی خود با کشورهای اوروپایی را تقویت بخشند تا تعادل قدرت بین المللی خود را حفظ کنند و اینبار اگر قرار باشد مجددا تحریمی بر علیه ایران وضع گردد اعمال آن با اجماع بین المللی مواجه نگردد.
7 — دولت آقای روحانی تلاش زیادی انجام داد تا بتواند برجام را در زمانی مناسب قبل از انتخابات مجلس اجرایی کند تا یاران آن بتوانند از این امتیاز برای ورود به مجلس استفاده کنند. اما می توان گفت که بخت خیلی یارشان نبود چون تاثیر اقتصادی برجام به زودی بر جیب مردم ایران مشهود نخواهد بود. بعید به نظر می آید غیر از استفاده رسانه ای وتبلیغاتی بتوان استفاده دیگری از اجرایی شدن برجام کرد اما قطعا در صورتی که همه پیش بینی ها به واقعیت برسد قطعا بر انتخابات آتی ریاست جمهوری تاثیر زیادی خواهد داشت.
8 — در داخل ایران طیف وسیعی از سیاست مداران چه به دلیل مسایل سیاسی وانتخاباتی و چه به دلیل واهمه از تاثیر آمریکایی ها و غربی ها بر سیاست های داخلی و بین المللی ایران و ترس از توطئه هایی که ممکن است آمریکایی ها و غربی ها بچینند با اجرای برجام مخالف هستند. در واقع نوعی غربفوبیا در ایران وجود دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت. در مقابل در خارجی ایران تعدادی از کشورها که از قدرت گرفتن ایران و گسترش نفوذ آن در سطح بین المللی واهمه دارند مخالف اجرایی شدن برجام هستند. به این ترتیب می توان گفت هم در داخل ایران و هم در خارج ایران مخالفان زیادی برای اجرایی شدن برجام وجود دارند که از هیچ تلاشی برای بهم زدن آن دریغ نخواهند کرد و به این دلیل شاید بتوان گفت دولت آقای روحانی مجبور خواهد بود با احتیاط بیشتری عمل کند.
در نهایت می توان گفت شروع اجرایی شدن برجام زمانی بیش از آنچه عموم تصور می کنند نیاز خواهد داشت تا تاثیرات واقعی خود را بر اقتصاد ایران نشان دهد ولی تاثیرات سیاسی آن به سرعت قابل ملاحظه خواهد بود.