به عقیده تائومکین مواضع و منافع مسکو و واشنگتن در این منطقه در نقطه مقابل قرار دارند. آمریکا و متحدانش هنوز هم از عمده خریداران نفت خاور نزدیک هستند و یک سلسله کشور های این منطقه، متحد راهبردی آمریکا بوده و دارای قراداد های دفاع و امنیت با آن کشور اند و پایگاه های آمریکا در همانجا مستقر است. روسیه همه اینها را ندارد و با کشور های دارای مناسبات متشنج با آمریکا همکاری می کند هر چند که در برخی موارد دارای روابط تنگ با شرکای آمریکا مانند ترکیه است. کلا باید گفت که روسیه در این منطقه دارای منافع حیاتی نیست. برخورد روسیه و آمریکا به رژیم های متفاوت فرق دارد ولی دو کشور در این منطقه دارای اختلافات بنیادی نیستند و این امر زمینه ساز همکاری های فرضی در راستاهایی است که منافع دو قدرت در آن تطابق می کند.
نقاط تطابق کدام اند؟ در درجه اول این نقاط د جا هایی است که لازم است به تروریسم و تندروی بین المللی جواب دندان شکنی داده شود. به نوشته رسانه های روسی در دیدار اخیر در سوچی جان کری وزیر خارجه آمریکا این علامت را به ولادیمیر پوتین و سرگئی لاوروف داد که واشنگتن آماده است در هماهنگی اعمال علیه سازمان تروریستی داعش با روسیه همکاری کند. غرب به روسیه که شریک مجرب و مطمئن در مبارزه با تروریسم است احتیاج دارد.
به عقیده نائومکین روسیه و آمریکا در برقراری ثبات در این منطقه دینفع می باشند. هر چند که در روسیه خیلی ها بر این عقیده هستند که آمریکا می خواهد موقعیت هرج و مرج قابل هدایت را در خاور نزدیک ایجاد کند ولی در چشم انداز این وضعیت جوابگوی منافع درازمدت آمریکا نیست. تعویض رژیم های غیر دوست و یا خارج از اداره آمریکا به آن کشور تعداد بیشتر مسایل ببار آورده نه برتری. وقتی لیبی باثبات شود بعید است که آمریکا از آن رهبری خواهد کرد. به این خاطر کیسینجر و دیگر سیاستمداران واقعبین به مداخله دور از خردمندی آمریکا در امور کشور های آن منطقه با انتقاد برخورد کردند. اما مگر روسیه و آمریکا نمی توانند در بازسازی لیبی همکاری کنند؟ بد نبود اینطور شود.
ولی همکاری دو کشور حتی در رشته هایی که منافع شان در آن تطابق دارد دستخوش یک تعداد عوامل محدود کننده است. یکی از آنها وضع اسفناک روابط دوجانبه و در نتیجه عدم اعتماد عمیق میان دول دو کشور است. حتی رفع بحران اوکراینی بعید است بتواند این موقعیت را بطور ریشه ای دگرگون سازد. از یک سو آمریکا در برخی کشور های عرب که دشتخوش تروریست ها شدند از برحی سازمان تروریستی حمایت می کند، سازمان هایی که واشنگتن آنها را میانه رو می داند. ولی روسیه بر آن است که خطر ناشی از آنها کمتر از گروه "جبهه النصرة" نیست. تروریست ها بر خوبی و بدی تقسیم نمی شوند. آمریکا همچنین از همکاری با دمشق خودداری می کند و مسکو آنرا شریک مهم در مبارزه با تروریسم می داند.
خاورشناس ویتالی نائومکین در ادامه نوشت: حتی اگر حدس زده شود که همکاری های ضد تروریستی دو کشور در سطح بالایی قرار گیرد که باید با اندازه آن خطر مطابقت داشته باشد روسیه باز هم حاضر نخواهد بود به ائتلافی به سرپرستی آمریکا بپیوندد. و آمریکا هر گز از سرپرستی دست نخواهد کشید. کشور ما از تجربه خود و آمریکایی درس های مفیدی گرفته و تحت هیچ شرایطی به عملیات جنگی و هوایی در خاک کشور های عرب نخواهد پرداخت. مسکو در هر صورت اصرار خواهد ورزید که هرگونه عملیات نظامی، دستجمعی بوده و فقط با مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد انجام گیرد. اصلا بعید است که در باره همکاری شامل امنیت ملی میان دو کشوری صحبت شود که دارای مکانیسم ها و مجاری منظم انجام چنین همکاری را نیستند.
با این حال روسیه برای همکاری نزدیک با غرب و بازیگران منطقه ای در مبارزه با تروریسم آماده بوده و ترجیح می دهد با دولت های قانونی همکاری کند. وزارت خارجه روسیه پس از سرکوب های اخیر اهالی پالمیرا از بازیگران بین المللی و منطقه ای دعوت کرد که در مبارزه با تروریست ها همکوششی تنگی با دولت های منطقه کنند. تعداد فزاینده جهادیون برخاسته از مناطق روسیه و آسیای مرکزی در حال جنگ در صفوف داعش نگرانی خاص مسکو را بر می انگیزد. به اطلاع گروه بین المللی بحرانی تعداد شبه نظامیان آسیای مرکزی در حال جنگ در سوریه به 4 هزار نفر رسیده و پیوستن سرهنگ "حلیموف" به آنها با بازتاب گسترده روبرو شد.
خاورشناس ویتالی نائومکین در پایان نوشت: فکر می کنم که لزوم دفع خطر مشترک، واشنگتن و مسکو را به اعمال مشترک وا خواهد داشت. ولی این همکاری ها با در نظرداشت محدودیت های ذکر شده سطح پایینی خواهد داشت. در بهترین وجه طرفین به هماهنگی اقدام ها و تبادل اطلاع پرداخته و مستقلانه به کارهای موازی خواهند پرداخت. ولی حتی این اقدام ها می توانند به چنان اعتمادی تبدیل شود که کمک خواهد کرد کاری شود تا روابط دوجانبه بیشتر سالم شود.