رویدادهای سال گذشته نشان می دهند که روابط گذشته میان اروپا و امریکا، میان اروپا و روسیه و بسیاری دیگر کم کم عمرشان به پایان می رسد. با این حال فعلا مسکو و پکن همچون سابق سعی دارند به سیستم جدیدی در مناسبات خود با احتساب دنیای در حال تغییر دست پیدا کنند.
کار در چارچوب سازمان همکاری های شانگهای یکی از روش هایی است که این ارتباطات را تقویت و محکم می کند. سازمان امروز مکانیزم هایی را ارایه می کند که عملا تمام ابعاد را اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و علمی پوشش می دهد. جای تعجب نیست که این راه کارها توجه همسایگان را هم جلب کنند. زیرا در سازمان همکاری های شانگهای صحبت فقط از برنامه های آتی نیست. امروز سازمان می تواند نتایج کاملا مشخصی از همکاری های مشترک را ارایه نماید. این مساله نمایانگر تمایل دیگر کشورها برای وارد شدن به روند جهانی است. آندره ایوانوف کارشناس ارشد انستیتوی مطالعات بین المللی از دانشگاه روابط بین الملل با اشاره به این موضوع می گوید: «هم اکنون ما شاهد توجه بسیار زیاد کشورهای منطقه به این موضوع هستیم. این کشورها در حقیقت هند، پاکستان، ایران و افغانستان هستند. و البته ترکیه هم به جمع آنها اضافه شده است. در برنامه آخر سازمان که در هانتی مانسی روسیه برگزار شد، کارشناسان سازمان شانگهای و در حقیقت پژوهشگرانی حضور یافتند که مشغول بررسی مسایل کشورهای شانگهای هستند. در این میان نماینده ترکیه نیز حضور داشت. اگرچه ترکیه می گوید که فعلا آمادگی عضویت در شانگهای به عنوان ناظر را ندارد، اما به هر صورت توجه ترکیه به این سازمان کاملا مشهود است. ما می توانیم بگوییم که شانگهای یک پدیده مهم و قابل توجه در صحنه بین الملل شده است و نمی توان آن را نادیده گرفت.»
البته، سازمان شانگهای مثل هر سازمان دیگر لوکومتیوهای خود را دارد که همان روسیه و چین هستند. لازم به ذکر است که پکن صبر و تحمل کافی برای تبدیل شدن به شریک اصلی مسکو را داشته است. ولادیمیر روژانکوفسکی کارشناس اقتصادی روس در این رابطه می گوید: «روسیه و چین بازار اصلی هستند، زیرا امریکا فاصله زیادی از کشورهای عضو شانگهای دارد، اما روسیه پهلوی دستشان است. از نظر چین، روسیه دور است، زیرا لوله ها به سمت غرب کشیده شده اند و چین متوجه شد که فعلا روسیه در بحث گاز صرفا با اروپای غربی وارد معامله می شود. و غرب در این بحث اولویت دارد.
اما امروز روسیه و چین نقاط مشترک زیادی دارند. بنابراین همکاری ها فقط سیر صعودی دارند. ولادیمیر راژانکوفسکی می گوید: چین هم برای انجام مطالعات در قطب شمال خیالاتی در سر دارد. چین بیشترین جمعیت دنیا را دارد و به خوبی می فهمد که برای توسعه آتی جمعیت کشور، نیاز به توسعه منابع و بویژه منابع خام دارند. برای روسیه هم طبیعتا بازارهای آسیای جنوب شرقی اهمیت دارد، زیرا این بازارها از قدیم محل فروش محصولات روسیه بوده اند. علاوه بر تسلیحات، انرژی اتمی هم در این بازار به فروش می رسد. از طرف دیگر همکاری ها میان ایران و هند هم به خوبی توسعه یافته است. چین می خواهد با استانداردهای انرژی اتمی روسیه خود را هماهنگ کرده و ذغال و سایر تکنولوژی های آلوده کننده را کنار بگذارد».
برای کار در چارچوب شانگهای هم باید گفت که این سازمان فقط ادامه همکاری های دوجانبه است. تدوین یک موضع واحد در مسایل بین الملل از خیلی جهات ساده تر می شود و این به لطف توافقات دوجانبه است. کشورهای شانگهای به طور فعال به تحقق سیاست مشترک در حوزه اقتصاد و امنیت مشغول هستند. در عین حال جایگاه هر یک از اعضا در سیستم جهانی حفظ می شود. می توان با اطمینان گفت که سازمان شانگهای قصد دارد سیاست مستقلی را پیش بگیرد: زیرا درخواست امریکا برای حضور در جلسات به عنوان ناظر مودبانه رد شده است.