کنفرانسی که از اول معلوم بود شکست خورده به دنیا آمده چرا که بازیکن اصلی، یعنی روسیه، در آن حضور نداشت و هر عاقلی می داند برای رسیدن به صلح شما نیاز دارید دو طرف ماجرا حضور داشته باشند. البته علیرغم حضور ظاهری اوکراین ولی عملیا اوکراین هم در این کنفرانس هیچ کاره بود و زلنسیکی طبق معمول فقط برای گدایی پول (به قول ترامپ) به آن کنفرانس رفت و هیچ صحبتی درباره پیدا کردن راهکار برای ایجاد صلح انجام نشد.
کشورهای عضو ناتو که در این کنفرانس حضور داشتند فقط به دنبال آن بودند وهستند که چه راهکاری می توانند پیدا کنند تا جنگ را شعله ور تر کنند و تعداد بیشتری از مردم اوکراین را به خاک وخون بکشند.
شما اگر به مطالب مطرح شده در این کنفرانس توجه کنید می بینید هیچ کدام، دقیقا هیچ کدام، از صحبت ها درباره راهکار پایان دادن به جنگ و ایجاد صلح نبوده و همه صحبت های کشورهای عضو ناتو فقط درباره این بوده که چه کار باید کرد که بیشتر از جنگ وخونریزی و تشویق حکومت دست نشانده اوکراین برای شعله ور تر کردن جنگ حمایت کرد.
زلنسکی هم که فقط رفته بود آنجا کاسه گدایی دست بگیرد کشورهای مختلف پول و سلاح به اوکراین بفرستند، البته درباره سلاح ها هم که گزارش های متعدد امروزه منتشر شده مبنی بر اینکه بخش اعظم سلاح های ارسالی به اوکراین توسط مافیاهای اوکراینی در بازارهای سیاه بین المللی به فروش می رسد و در نهایت پولها به حساب مافیاهای اوکراین و البته سیاست مداران وابسته به این مافیاها از زلنسکی و باند اش گرفته تا برخی سیاستمداران و نظامیان غربی می رود. عموما جنگ در اوکراین به ابزاری برای غارت پول مالیات دهندگان کشورهای غربی توسط سیاستمداران و نظامیان و لابی های قدرت تبدیل شده.
بی دلیل هم نیست که ترامپ در سخنرانی اخیر اش اعتراض کرده که "چرا پا قدم زلنسکی نحس است و هر بار به آمریکا می آید باید به خود حق دهد دست تو جیب مالیات دهندگان آمریکایی کند وبا شصت هفتاد ملیارد دلار به اوکراین برگردد". ترامپ در همین سخنرانی که اخیرا انجام داده تاکید کرده که اگر رئیس جمهوری شود این فلکه را خواهد بست و سخنرانی وی با تشویق بی نظیر حاضرین مواجه شده، امری که نشان می دهد مردم آمریکا از این سیاست دولت و کنگره خسته شده اند و خواهان پایان دادن به آن هستند.
نتیجه رای گیری اخیر در اتحادیه اروپا که منجر به پیروزی راست گرایان شده هم نشان می دهد مردم اروپا نیز از این سیاست سیاست مداران کشورهایشان ناراضی هستند و از طریق صندوق های رای نارضایتی خود رانشان داده اند.
در واقع می توان گفت کنفرانس سوئیس بیش از اینکه برای صلح باشد برای آن بوده که سیاستمداران فعلی کشورهای غربی راه و چاره ای برای ادامه جنگ در اوکراین پیدا کنند چون آنها متوجه هستند دیر یا زود سیاستمدارانی در کشورهای غربی سرکار خواهند آمد که به شدت مخالف این روند هستند و نه فقط جلوی ارسال پول و اسلحه به اوکراین را خواهند گرفت بلکه احتمال آن وجود دارد که به فکر حساب کتاب بیافتند و آنوقت است که شرایط فضاحت باری به وجود خواهد آمد.برخی از این سیاستمداران به دنبال آن بودند که ماجرا را گردن برخی کشورهای دیگر مانند کشورهای عربی بیاندازند و مثلا عربستان سعودی و امارات و قطر و کویت را وادار کنند بخشی از هزینه های دزدی های باند زلنسکی را پوشش دهند که دیدیم این کشورها هم با خودداری از حضور مقامات حاکمیتی و اکتفای برخی به حضور دیپلماتیک عملا از تمکین به کشورهای غربی سر باز زدند.
در پایان این کنفرانس نه توانسته طرح صلحی برای ایجاد راهکار منطقی ارائه دهد و نه توانسته حمایت لازم مورد نیاز زلنسکی را تامین کند و نه توانسته فضای جهانی را به آن شکلی که برگزار کنندگان آن امیدوار بودند بر علیه روسیه تجمیع کند. با توجه به اینکه هیچ یک از اهداف این کنفرانس محقق نشده بدیهی است که تنها نتیجه این کنفرانس شکست مفتضحانه است و بس.
کنفرانسی که حتی خرج خودش را هم در نیاورده.