به گزارش اسپوتنیک، با استناد به اسکات ریتر، مرحله کنونی جنگ بین حماس و اسرائیل در 7 اکتبر مانند یک بمب غیرمنتظره در صحنه بین المللی منفجر شد. در آن روز، حماس یک حمله مرگبار غافلگیرکننده انجام داد که منجر به کشته شدن 1300 اسرائیلی از جمله بیش از 220 سرباز شد.
پس از این واقعه، اسرائیل دست به حملات گسترده ای به نوار غزه زده است. رنج مردم فلسطین، حامیان حماس، از جمله حزبالله و ایران را بر آن داشته است که اسرائیل را به مداخله نظامی تهدید کنند. شبح یک درگیری منطقهای گستردهتر در آنجا سایه افکنده است.
این امر به نوبه خود بهانهای شده است که سیاستگذاران آمریکایی مانند سناتور لیندسی گراهام، یک جمهوری خواه از کارولینای جنوبی، روغن بر این آتش بریزد.
او گفت: "این پیام من است. اگر حزبالله، که نماینده ایران است، حمله گستردهای به اسرائیل انجام دهد، من آن را تهدیدی برای کشور اسرائیل میدانم که ماهیت وجودی آن را تهدید میکند. من قطعنامه ای را در سنای ایالات متحده ارائه خواهم کرد که اقدام نظامی ایالات متحده همراه با اسرائیل برای حذف ایران از بازار نفت را به تصویب خواهد رساند. ایران، اگر شما این جنگ را تشدید کنید، ما به شما نشان خواهیم داد، چه خواهد شد".
اسکات ریتر معتقد است:« یکی از اهداف استراتژیک آمریکا تغییر حکومت در ایران است. در دوران دولت ترامپ، ارتش آمریکا و سیا موظف شدند تا برنامههای عملیاتی مخفیانه ای را طراحی کنند. هدف آن، ایجاد اختلاف در دولت ایران و در پی آن، مشروعیتزدایی از آن در نظر مردم ایران بود.
در حالی که این برنامهها هرگز در دوران ترامپ به نتیجه نرسیدند، اما دولت بایدن اجرای آن ها را ادامه داد. مرگ غم انگیز مهسا امینی 22 ساله در سپتامبر 2022 میلادی، توسط سیا به عنوان کاتالیزوری برای اجرای یک برنامه از پیش برنامه ریزی شده گسترده ناآرامی سیاسی داخلی مورد استفاده قرار گرفت که هدف آن، تضعیف و در نهایت سرنگونی حکومت ایران بود.
برای چندین دهه، سیا روابط خود را با گروههای مخالف حکومت ایران، از جمله اقلیتهای قومی کرد، آذری، بلوچ و عرب، سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین خلق ایران)، و سازمانهای مختلف سلطنتطلبان، تقویت کرده بود تا هر وقت لازم باشد، بشکه باروت اختلافات سیاسی که آنها به آن دامن زدند، بنا به تقاضای سیا منفجر شود.
ایران در معرض ناآرامیها و خشونتهای سیاسی داخلی گستردهای قرار گرفت که ایالات متحده سعی کرد از آن به عنوان اهرمی برای تغییر رژیم استفاده کند، مشابه آنچه در میدان کییف اوکراین در فوریه 2014 انجام شد. این تلاش ها شکست خورد و ایران و ایرانیان قوی تر و متحدتر از گذشته از همان دولتی حمایت کردند و با هم متحد شدند که ایالات متحده سعی کرد سرنگون کند.
ایالات متحده با جدیت از درگیری مستقیم نظامی در مقیاس بزرگ با ایران اجتناب میکند، زیرا برای پیروز شدن در چنین درگیری، ایالات متحده باید نیروهای خود را که بخشی از آن در اروپا و منطقه اقیانوس آرام مستقر شدهاند گردهم آورد. حتی اگر ایالات متحده نیروهای لازم برای پیروزی در جنگ با ایران را جمعآوری کند، ماه ها صرف این کار خواهد شد.
هرگونه جنگی بین ایران و ایالات متحده به ناچار منجر به این خواهد شد که ایران هرگونه استقرار نظامی بزرگ ایالات متحده را به چالش بکشد، به این معنا که فرودگاه ها و بنادری که معمولاً برای پشتیبانی از چنین استقراری استفاده می شوند، تحت حمله دائمی ایران قرار خواهند گرفت.
در نتیجه، ایالات متحده باید یک گزینه ورود اجباری به ایران را اجرا کند و یک شهر بندری مهم ایران مانند چاه بهار یا بندر عباس را تصرف کند. این امر مستلزم یک تلاش آبی خاکی بزرگ است که در آن کشتیهای حاوی نیروها باید از دسترس موشکهای ایرانی به دور بمانند که کاری غیرممکن خواهد بود. نیروهای آمریکا قبل از رسیدن به فاصله قابل توجهی از ایران، فلج و یا نابود خواهند شد.
به طور خلاصه، ایالات متحده نمی تواند ایران را با استفاده از قدرت نظامی متعارف بدون بسیج گسترده منابعی که از نظر سیاسی ناپایدار است، شکست دهد. مشکل دیگری که ایالات متحده با آن روبرو خواهد شد، این است که ایران کشوری بزرگ است که حتی ترکیب منابع نظامی اسرائیل و ایالات متحده، نمیتواند ضربه دلخواه را به ایران بزند.
اگر ایالات متحده و یا اسرائیل زیرساخت های نفتی ایران را هدف قرار دهند، ایران اقدامی تلافی جویانه انجام خواهد داد که زیرساخت های تولید نفت کل خاورمیانه، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی را فلج خواهد کرد.
چنین اقدامی اقتصاد ایالات متحده و جهان را به هرج و مرج خواهد کشاند. علاوه بر این، ایران ظرفیت حمله کافی برای ویران کردن پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه و شهرهای اسرائیل را به طور یکسان حفظ خواهد کرد. به طور خلاصه، هیچ گزینه نظامی برای اسرائیل یا ایالات متحده، به صورت انفرادی یا بطور مشترک وجود ندارد که بتواند ایران را شکست دهد».