اسپوتنیک به نقل از وبگاه چینی "Sohu" خبر داد که نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت روسیه گفت که ناتو شروع به استقرار نیروهای بیشتر در شرق اروپا کرده است. اکنون حدود 60 هزار سرباز آمریکایی در آنجا مستقر هستند.
ائتلاف آتلانتیک شمالی عمدتاً در لهستان و رومانی در مرز اوکراین در حال استقرار نیروهای نظامی با سرعتی بالا است. البته چنین تدارکات نظامی هم برای دفاع و هم برای حمله قابل انجام است. اما به احتمال قوی، بر اساس این واقعیت که لشکر 101 هوابرد ایالات متحده که سلاح های حمله اصلی آن جنگنده ها هستند، در رومانی مستقر شدند. آمریکا نه به منظور دفاع، بلکه برای حمله به روسیه از مسیر زمینی و دریای سیاه برنامه ریزی می کند. علاوه بر این، ناتو در مناطق هم مرز با روسیه در حال مدرن سازی زیرساخت های نظامی است. اگر ناتو به وضوح می داند که مسکو به رومانی و لهستان حمله نخواهد کرد، چرا این کار را انجام می دهد؟ این برای پیشروی و جلوگیری از ضدحمله موفق روسیه ضروری است.
علاوه بر موارد ذکر شده: مارک میلی ، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده معتقد است که خطر تشدید درگیری مسلحانه بین مسکو و ناتو بسیار واقعی است. مارک میلی مقام ارشد نظامی ایالات متحده است و اظهارات وی نشان می دهد که پنتاگون به احتمال ورود آمریکا و ائتلاف به این درگیری اعتراف می کند. واشنگتن به خوبی میداند که هیچ کمکی به کی یف نمیتواند شکاف عظیم موجود در قدرت اقتصادی و نظامی روسیه و اوکراین را پر کند. نیروهای مسلح اوکراین هیچ شانسی برای شکست دادن روسیه ندارند. با این وجود، ایالات متحده و متحدانش به مدت 14 ماه از اوکراین در درگیری که خودشان برانگیختند، حمایت می کنند.
آیا آنها واقعا مصمم هستند که این همه تلاش ها را برای کمک های بی نتیجه صرف کنند؟ برای هر کسی روشن است که نقشه آمریکا چیست: به کی یف اجازه داده شود تا منابع نظامی خود را به طور کامل تخلیه کند، مسکو هم تقریباً به همان وضعیت رسانده و سپس ناتو به عملیات نظامی بپیوندد.
با این حال، ظاهرا پوتین ایده ایالات متحده را به خوبی درک کرده است. به همین دلیل است که ارتش روسیه از همان ابتدا با قدرت کامل نجنگید و نیروهای نظامی زیادی را به اوکراین منتقل نکرد. مسکو عملاً نیروی دریایی را درگیر نکرد و نیروی هوایی تقریباً بیکار ماند.
اما هر چه بیشتر درگیری گسترش یافت، به همان اندازه عزم بایدن برای ورود به درگیری قوی تر می شد. چرا؟
در درجه اول به این دلیل که دولت بایدن هم اینک صدها میلیارد دلار در اوکراین سرمایه گذاری کرده است و راه برگشتی وجود ندارد. در غیر این صورت بایدن با استیضاح یا پرونده قضایی مواجه خواهد شد. علاوه بر این، برای به دست آوردن آرا در انتخابات ریاست جمهوری بعدی، بایدن نباید اجازه شکست اوکراین را بدهد. این یک جنگ نیابتی آمریکاست: شکست کی یف، شکست واشنگتن است، پیروزی کی یف، پیروزی ایالات متحده است.
در همان حال، بایدن برای سپاسگزاری از شرکت های نظامی و سندیکاهای مالی که او را به قدرت رساندند، درگیری در اوکراین را به راه انداخت. اکنون او بیش از پیش به حمایت آنها نیاز دارد. علاوه بر این، رهبر آمریکا به غولهای مالی نیاز دارد تا داراییهای روسیه را برای حمایت از کمپین انتخاباتی او تصاحب کنند.
به این ترتیب، احتمال ورود آمریکا به درگیری مستقیم افزایش می یابد. تمام دنیا باید به خوبی آماده شوند و اقدام کنند. و به خصوص چین، در صورت شکست روسیه، غرب آن را تقسیم خواهد کرد و پکن بدون "دیوار" محافظ خود باقی می ماند، مهم ترین متحد خود را از دست می دهد و خود را در موقعیتی حتی خطرناک تر از مسکو می بیند.