شاید برخی که از جریان گفتگوهای وین خبر نداشته باشند ندانند اما آنهایی که در جریان این گفتگوها هستند به خوبی می دانند برخی مسایل است که کلا حتی قبل از شروع گفتگوهای وین درباره آن توافق شده بود و اینگونه نیست که حتی در باره آن مسایل نیاز به بحث باشد.
برخی مسایل مانند خودداری از بحث هرگونه مطلبی خارج از توافق هسته ای مثل بحث نفوذ منطقه ای ایران و یا بحث موشکی وهمچنین شرط برداشته شدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست کذایی تروریستی آمریکا و لغو تحریم های برخی شخصیت های عالیرتبه ایرانی از اعضای بیت رهبری گرفته تا حتی شخصیت های دولتی (مانند مثلا دکتر محمد جواد ظریف) و ضرورت اعطای تضمین های مقبول از طرف ایران از سوی ایالات متحده و جبران خسارت های ایران پس از خروج آمریکا از توافق هسته ای... همه مسایلی بود که به عنوان پیش شرط ورود همه به گفتگوها روی آن توافق شده بود و پس از اینکه آمریکایی ها موافقت خود را از طریق اروپایی ها اعلام کردند این گفتگوها کلید خورد.
حتی همان ابتدا هم بنا بر این بود که بایدن پس از شروع گفتگوها با فرمانی اجرایی بسیاری از فرمان های ترامپ را لغو کند اما آمریکایی ها از همان ابتدا با بازی در آوردند تلاش کردند به قول معروف از آب گل آلود ماهی بگیرند و تصور می کردند که می توانند از تحریم های کذایی ترامپ بر علیه ایران بهره ببرند و امتیاز بیشتری از ایران بگیرند.
تا دور ششم گفتگو ها هر وقت که همه به یک جمع بندی می رسیدند مشاهده می شد که آمریکایی ها بهانه تراشی می کردند وتوافقی که همه برای رسیدن به آن زحمت کشیده بودند را به هم می زدند.
محافل دیپلماتیک همه تاکید دارند که کلا توافق زمان ریاست جمهوری آقای روحانی در دور ششم گفتگوها به نتیجه مطلوب رسیده بود و بنا بود که امضا شود و در آن زمان آقای عراقچی به ایران برگشت و موافقت های لازم برای امضای توافق در وین را دریافت کرد اما همین که به وین برگشت دید آمریکایی ها دوباره دبه در آوردند.
در آن زمان آمریکایی ها تصور می کردند که ممکن است اگر دولت آقای روحانی را تحت فشار قرار دهند امتیاز های بیشتری بتواند از آن دولت بگیرند، که نشد و وقتی که دولت آقای رئیسی به قدرت رسید آنها به دنبال آن بودند که توافق هایی که در شش دور اول گفتگو ها به آن رسیده بودند و خودشان به هم زده بودند را روی میز بگذارند.
اما با ایرانی جدید مواجه شدند و با مذاکره کنندگانی جدید.
اینبار ایران اول سطح غنی سازی اورانیوم خود را بسیار بالاتر برد و اول به قول معروف آنها و به همراهشان آژانس بین المللی انرژی هسته ای را نقره داغ کرد.
همه کارشناسان متفق القول هستند که ایرانی ها با فرستادن چند پهباد بر فراز اسرائیل و همچنین انجام حمله های سایبری اسرائیلیها را نیز در زاویه قرار دادند و بعد دوباره وارد گفتگوها شدند و این بار آمریکایی ها که آرزوی رسیدن به نتیجه شش دور قبلی گفتگو ها را داشتند آرزو به دل ماندند.
باز هم مشاهده می کنیم که آمریکایی ها همین که همه به نتایج قابل قبولی در وین رسیدند دوباره زیر میز گفتگو ها زدند و به بهانه های مختلف توافق را به هم زده اند.
مسایلی مانند اعطای تضمین های لازم برای همه کشورهایی که می خواهند با ایران کار کنند و یا برداشتن سپاه از لیست تروریستی آمریکا و یا لغو تحریم های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسایلی نبود که در جلسات آخر در باره آن بحث شده باشد و یا اینکه اصلا بحثی درباره آن وجود داشته باشد، اینها از بدیهیات و پیش شرط های شروع گفتگوها بود وقبلتر آمریکایی ها همه این شرط ها را پذیرفته بودند.
اینکه آقای بایدن ترسو است و جسارت اتخاذ تصمیم قاطع ندارد و یا اینکه فراموش کار است و نمیداند ظهر ناهار چه خورده تا یادش باشد یک سال قبل چه تعهدهایی مطرح کرده یا اینکه محبوبیت داخلی وی در داخل آمریکا به کف رسیده و مدام به خاکی می زند ویا... ، اینها مسایلی نیست که به ایران ربطی داشته باشد.
اگر آمریکایی ها رئیس جمهوری توانمند برای تصمیم گیری ندارند و یا هیأت مذاکره کننده آنها نمی تواند نماینده واقعی آمریکا باشد، شاید بهتر باشد اصلا آمریکایی ها وارد گفتگو با دیگران نشوند.
از همین ابتدا که هنوز دولت در آمریکا تغییر نکرده وقتی ایرانی ها می بینند روی همین دولت وهمین رئیس جمهوری نمی توانند حساب باز کنند، چه توقعی است که چند صباح دیگر رئیس جمهوری دیگری بیاید و بتوانند روی او حساب باز کنند.
مخصوصا که همه شواهد نشان می دهد بایدن با ارفاق شاید بتواند دوره فعلی ریاست جمهوری اش را به اتمام برساند و اکثر آمار نشان می دهد که به احتمال زیاد دمکرات ها در انتخابات میان دوره شکستی مفتضحانه خواهند خورد و در انتخابات ریاست جمهوری بد تر و همه اش به دلیل ناتوانی بایدن در تصمیم گیری و یا تصمیم گیریهای اشتباه بایدن و دولت او درباره مسایل بین المللی می باشد که در داخل آمریکا موجبات به هم ریختگی اقتصادی کشور را فراهم کرده.