به گزارش منابع سی ان ان، بخشی از دولت ترامپ معتقد است که مقام بازداشت شده چین می تواند به عنوان "اهرم" تاثیرگذاری بر پکن در مذاکرات تجاری مورد استفاده قرار گیرد، به این معنی که رهبری آمریکا در نهایت به چنان راهکاری در حل مسایل بین الملل پرداخته که بیشتر مختص تروریست ها، نه سازمان های دولتی کشورهای متمدن است.
به کسی (به عنوان مثال، ملی گرایان آمریکایی جامعه متخصص) ممکن است به نظر برسد که این ممکن است کسانی از میان تحلیلگران ملی گرا بگویند که این به معنای واقعی کلمه، یک "حرکت قوی" دولت ترامپ است. اما در این مورد، دولت ترامپ بیشتر به منافع بلند مدت آمریکا آسیب می رساند و این آسیب به هیچگونه مزایای تاکتیکی بستگی ندارد که دولت آمریکا ممکن است به دلیل دستگیری مدیر ارشد یک شرکت برجسته صنایع مخابراتی چین در کانادا دریافت کند یا نکند.
یک تعداد عواملی وجود دارد که بازداشت مینگ وانژو را رویداد کاملا بی سابقه ای می سازد. در واقع نه تنها یک مدیر ارشد ولی مدیر احتمالی آتی هوآوی دستگیر شد. منگ وانژو دختر رن ژنگ فی بنیانگذار هوآوی است و در چارچوب مبارزه شدید سرویس های ویژه و سیاستمداران ضد چینی غرب با این شرکت انجام شده است. اخیرا شرکت انگلیسی بریتیش تلکام از استفاده از تجهیزات هوآوی در روند استفاده از شبکه 5 در کشور خودداری کرد و در آمریکا، نیوزیلند واسترالیا محدودیت هایی در برابر شرکت در تدارکات دولتی یا پروژه های مهم زیربنایی اعمال شد. همانطور که مفسران چینی به درستی اشاره می کنند، وضعیت حول هوآوی با حداکثر وضوح نشان داد که در صورت شکست با رقبای چینی با روش های بازار، شرکای غربی آماده بودند به از مداخلات غیر بازاری متوسل شوند. با این حال، حتی بدبین ترین کارشناسان چینی پیش بینی نکردند که ایالات متحده میتواند به استفاده از گروگان گیری به عنوان ابزار رقابت رو آورد شود.
شما می توانید کانادا یا ایالات متحده را تحریم کنید، اما بعید به نظر می رسد، به ویژه اگر تحریم به طور عمومی اعلام شود: نه ترودو و نه ترامپ مایل به "چهره از دست دادن" در مقابله با چین نیستند. احتمالا تنها راه سیر حوادث دادن اعتراض های دیپلماتیک از طرف چین و تبدیل موضوع آزادسازی دختر موسس هوآوی به یک نقطه دردناک دراز مدت در روابط بین واشنگتن و پکن است. با این حال، اگر به وضعیت دراز مدت نگاه کنید، پیروزی آمریکا به راحتی تبدیل به یک کاتالیزور برای رادیکال شدن موضع داخلی و خارجی چین می شود. واقعیت این است که دستگیری دختر بنیانگذار هوآوی و تحریم علیه شرکت های دریپاسکا (و نیز اقدامات دیگر علیه روسیه) بسیار مشابه است: در هر دو مورد، آمریکایی ها بسیار امیدوارند که تحریم ها به نارضایتی "نخبه نخبگان" منجر شود و طبقه تحت رهبری الیگارشی و سیاستمداران طرفدار آمریکا، قیام کرده و قشر حاکم ناخوشایند واشنگتن در مسکو و پکن را سرنگون کند. این طرح در روسیه عملی و در حال حاضر یک روش مشابه در جهت چین استفاده می شود. مینگ وانژوتا حدودی یک قربانی ایده آل برای "مجازات نمایشی" توسط مقامات آمریکایی است: او در کانادا، کشوری که بخش قابل توجهی از نخبگان چینی در آن زندگی می کنند (نوعی آنالوگ اسپانیا یا مونته نگرو برای بخشی از نخبگان روسیه است) دستگیر شد. در کانادا، اموال غیر منقول خرید می شود، کودکان تجار چینی زندگی و تحصیل می کنند، اجازه اقامت و شهروندی تهیه می کنند و پول شستوشو می کنند. بدون آن اقتصاد کانادا بسیار فقیر خواهد بود.
نخبگان آمریکایی خواسته های خود را نسبت به روسیه و چین زیاد پنهان نمی کنند. به گفته آنها، روسیه باید مجددا رفتاری مانند کشوری که در باخته است، بکند سیاستمداران آمریکایی و فعالان طرفدار آمریکا همین را به ما مرتب یادآوری می کنند. آمریکایی ها از چین و همچنین از روسیه، تقاضا می کنند که به سال 1991 بازگشت کنیم — زمانی که چینی ها بابت یک کاسه برنج مشغول مونتاژ محصولات برای ایالات متحده بودند، ادعا برای دسترسی به مقامی در فناوری های پیشرفته نداشته بودند.
بعید است آرزوهای واشنگتن برای بازگشت چین و روسیه به سال های 90 قرن گذشته میلادی برآورده شود. اما آمریکا می تواند در دستیابی به انسجام نخبگان روسی و چینی، و همچنین تقویت همکاری روسیه و چین از لحاظ برخورد با واشنگتن، موفق باشد. نسل جدید استراتژیست های آمریکایی که نقشی کلیدی در پیروزی ایالات متحده در جنگ سرد ایفا کرده اند، چندین بار به واشنگتن هشدار دادند که انجام این کار محال است، اما خوشبختانه نسل فعلی نخبگان آمریکایی ترجیح می دهد که به جای کارشناسان قدیمی به غرور خود گوش فرا دهند. و این از دیدگاه منافع روسیه بسیار خوب است: غرور آمریکایی کور، راه بسوی شکست اجتناب ناپذیر است.