https://spnfa.ir/20251217/چرا-ایران-برای-بقای-اسد-نجنگید-27023505.html
چرا ایران برای بقای اسد نجنگید؟
چرا ایران برای بقای اسد نجنگید؟
اسپوتنیک ایران
یک سال از زمان سرنگون شدن دولت سوریه به ریاست بشار الاسد می گذرد و هنوز بسیاری سوال می کنند چه شد که ایران در نهایت حاضر نشد از اسد حمایت کند؟ 17.12.2025, اسپوتنیک ایران
2025-12-17T14:22+0330
2025-12-17T14:22+0330
2025-12-17T14:22+0330
گزارش و تحلیل
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e9/09/1b/25645061_0:0:1280:720_1920x0_80_0_0_811aac15243a047dc08118574adf4b4f.jpg
طبق برخی بر آوردها جمع کل نیروهای مخالفین که به سمت دمشق به حرکت درآمدند به زور به 40 هزار نفر می رسید و در مقابل آنها ارتش سوریه چیزی حدود 400 هزار نیرو داشت و نیروهای طرفدار ایران در سوریه هم به چیزی حدود 100 هزار نفر می رسیدند.نیروهای ارتش سوریه را اکثرا سرباز خدمتها که تجربه زیادی در جنگ نداشتند تشکیل می دادند اما نیروهای طرفدار ایران همه نیروهای زبده وآموزش دیده بودند که اگر اراده می کردند خیلی راحت می توانستند کل نیروهای مهاجم را تار ومار کنند.آنچه مسلم بود این بود که دیگر چتر سیاسی برای حمایت از اسد از بین رفته بود و دیگر هیچ کس حاضر نبود از او حمایت کند.مقصر اول و آخر هم خود او است بود.علیرغم همه توصیه هایی که پدرش کرده بود اما اسد تحصیل کرده غرب پس از به قدرت رسیدن در سوریه مسیر نزدیکی با غرب را پیش گرفت و تصور می کرد که غرب هم با سوریه همراهی خواهد کرد.برای محقق شدن این هدف اسد تلاش کرد فضای داخلی سوریه را باز کند و آزادی ها را افزایش دهد و همچنین از ایران و جبهه مقاومت دور شود، امری که موجب ایجاد کدورت در روابط فیما بین ایران و سوریه هم شد اما چون ایران می خواست ارتباط خود با حزب الله را حفظ کند و باور داشت که تنها راه مقابله با توطئه حمله نظامی به ایران این است که بتواند مرزهای مجازی اش را توسعه دهد و مقابله با آمریکا و اسرائیل را دور تر از مرزهایش انجام دهد، ایران مجبور بود در قبال این رفتارهای اسد سکوت اختیار کند.سیاست های اسد در کشوری که زمانی هر دو ماه یکبار انقلابی در آن انجام می شد در نهایت منجر به آن شد که برخی به سمت انقلاب بر علیه او قدم بردارند و کشورهای غربی که وعده وعید های طلایی به او داده بودند به یکباره رفتند آن طرف جبهه و اسد مجبور شد به ایران و جبهه مقاومت پناه بیاورد.در ابتدا بسیاری سیاستمداران در ایران مخالف حمایت از اسد بودند و اصرار داشتند که ایران باید به عنوان میانجی میان اسد و مخالفین ورود کند و با توجه به رابطه ای که ایران با اخوان المسلمین داشت باور داشتند ایران می تواند این نقش را بازی کند اما بعدا متوجه شدند که ماجرا اختلافات داخلی سوریه نیست بلکه حذف ایران و جبهه مقاومت از معادله برای آماده سازی حمله به ایران است و ایران در آن زمان آماده دفع حملات نبود.به هر حال ایران ورود کرد و زمانی که مخالفین اسد به 400 متری کاخ ریاست جمهوری سوریه رسیده بودند ایرانی ها و جبهه مقاومت بودند که جان او و خانواده اش را نجات دادند و مخالفین را دفع کردند.بعد از چندین سال جنگ ایران و جبهه مقاومت موفق شدند که بخش اعظم سوریه را از مخالفین پس بگیرند ومخالفین را درمحدوده کوچکی در استان ادلب محاصره کنند و مذاکرات هم شروع شده بود تا مخالفین سلاح زمین بگذارند و با دولت مرکزی مصالحه کنند و ایران هم برای نهایی کردن کار وارد مذاکره با مخالفین شده بود.حتی زمانی که ایران با عربستان سعودی مصالحه کرد و روابط برگشت ایران بود که از سعودی ها تقاضا کرد که سوریه را دوباره به اتحادیه عرب برگردانند.اما اسد به جای اینکه از حمایت ایران قدر دانی کند گول چند تا کشور عربی را خورد که به او وعده دادند در صورت همکاری با آمریکا و اسرائیل مشکلات اش حل خواهد شد علاوه بر اینکه از لیست تحریم ها خارج خواهد شد کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ملیاردها دلار کمک های مالی برای باز سازی سوریه تقدیم او خواهند کرد، و وی دوباره به آن سمت رفت وبسیاری از اطلاعات لو رفته بر علیه حزب الله و نیروهای مقاومت و حتی مستشاران ایرانی در سوریه توسط مجامع اطلاعاتی سوریه تحویل آمریکا و اسرائیل داده شد.اما او متوجه نبود که بقایش گرو وجود چتر حمایتی جبهه مقاومت است و تاریخ ثابت کرده که غربی ها به هیچ وجه به هیچ کس وفا نمی کنند.این بار هم درحالی که اسد فکر می کرد مسیر دوستی با غرب را دارد طی می کند آنها درحال توطئه چیدن بر علیه او بودند.این ماجرا لحظه ای مرا به یاد دکتر مصدق انداخت که پس از ملی کردن صنعت نفت به آمریکا رفت و با آمریکایی ها وارد مذاکرات شد تا حمایت آنها را کسب کند غافل از اینکه همزمان آمریکایی ها درحال برنامه ریزی برای سرنگونی او بودند.به هر حال دیگر هیچ منطقی وجود نداشت که ایران و جبهه مقاومت دوباره بخواهند اسد را نجات دهند تا دوباره برود در آغوش غرب.
https://spnfa.ir/20250720/23724420.html
https://spnfa.ir/20250513/22344137.html
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2025
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e9/09/1b/25645061_160:0:1120:720_1920x0_80_0_0_1d55ff7f33499e517855aa18d566c1ab.jpgاسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
چرا ایران برای بقای اسد نجنگید؟
یک سال از زمان سرنگون شدن دولت سوریه به ریاست بشار الاسد می گذرد و هنوز بسیاری سوال می کنند چه شد که ایران در نهایت حاضر نشد از اسد حمایت کند؟
طبق برخی بر آوردها جمع کل نیروهای مخالفین که به سمت دمشق به حرکت درآمدند به زور به 40 هزار نفر می رسید و در مقابل آنها ارتش سوریه چیزی حدود 400 هزار نیرو داشت و نیروهای طرفدار ایران در سوریه هم به چیزی حدود 100 هزار نفر می رسیدند.
نیروهای ارتش سوریه را اکثرا سرباز خدمتها که تجربه زیادی در جنگ نداشتند تشکیل می دادند اما نیروهای طرفدار ایران همه نیروهای زبده وآموزش دیده بودند که اگر اراده می کردند خیلی راحت می توانستند کل نیروهای مهاجم را تار ومار کنند.
آنچه مسلم بود این بود که دیگر چتر سیاسی برای حمایت از اسد از بین رفته بود و دیگر هیچ کس حاضر نبود از او حمایت کند.
مقصر اول و آخر هم خود او است بود.
علیرغم همه توصیه هایی که پدرش کرده بود اما اسد تحصیل کرده غرب پس از به قدرت رسیدن در سوریه مسیر نزدیکی با غرب را پیش گرفت و تصور می کرد که غرب هم با سوریه همراهی خواهد کرد.
برای محقق شدن این هدف اسد تلاش کرد فضای داخلی سوریه را باز کند و آزادی ها را افزایش دهد و همچنین از ایران و جبهه مقاومت دور شود، امری که موجب ایجاد کدورت در روابط فیما بین ایران و سوریه هم شد اما چون ایران می خواست ارتباط خود با حزب الله را حفظ کند و باور داشت که تنها راه مقابله با توطئه حمله نظامی به ایران این است که بتواند مرزهای مجازی اش را توسعه دهد و مقابله با آمریکا و اسرائیل را دور تر از مرزهایش انجام دهد، ایران مجبور بود در قبال این رفتارهای اسد سکوت اختیار کند.
سیاست های اسد در کشوری که زمانی هر دو ماه یکبار انقلابی در آن انجام می شد در نهایت منجر به آن شد که برخی به سمت انقلاب بر علیه او قدم بردارند و کشورهای غربی که وعده وعید های طلایی به او داده بودند به یکباره رفتند آن طرف جبهه و اسد مجبور شد به ایران و جبهه مقاومت پناه بیاورد.
در ابتدا بسیاری سیاستمداران در ایران مخالف حمایت از اسد بودند و اصرار داشتند که ایران باید به عنوان میانجی میان اسد و مخالفین ورود کند و با توجه به رابطه ای که ایران با اخوان المسلمین داشت باور داشتند ایران می تواند این نقش را بازی کند اما بعدا متوجه شدند که ماجرا اختلافات داخلی سوریه نیست بلکه حذف ایران و جبهه مقاومت از معادله برای آماده سازی حمله به ایران است و ایران در آن زمان آماده دفع حملات نبود.
به هر حال ایران ورود کرد و زمانی که مخالفین اسد به 400 متری کاخ ریاست جمهوری سوریه رسیده بودند ایرانی ها و جبهه مقاومت بودند که جان او و خانواده اش را نجات دادند و مخالفین را دفع کردند.
بعد از چندین سال جنگ ایران و جبهه مقاومت موفق شدند که بخش اعظم سوریه را از مخالفین پس بگیرند ومخالفین را درمحدوده کوچکی در استان ادلب محاصره کنند و مذاکرات هم شروع شده بود تا مخالفین سلاح زمین بگذارند و با دولت مرکزی مصالحه کنند و ایران هم برای نهایی کردن کار وارد مذاکره با مخالفین شده بود.
حتی زمانی که ایران با عربستان سعودی مصالحه کرد و روابط برگشت ایران بود که از سعودی ها تقاضا کرد که سوریه را دوباره به اتحادیه عرب برگردانند.
اما اسد به جای اینکه از حمایت ایران قدر دانی کند گول چند تا کشور عربی را خورد که به او وعده دادند در صورت همکاری با آمریکا و اسرائیل مشکلات اش حل خواهد شد علاوه بر اینکه از لیست تحریم ها خارج خواهد شد کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ملیاردها دلار کمک های مالی برای باز سازی سوریه تقدیم او خواهند کرد، و وی دوباره به آن سمت رفت وبسیاری از اطلاعات لو رفته بر علیه حزب الله و نیروهای مقاومت و حتی مستشاران ایرانی در سوریه توسط مجامع اطلاعاتی سوریه تحویل آمریکا و اسرائیل داده شد.
اما او متوجه نبود که بقایش گرو وجود چتر حمایتی جبهه مقاومت است و تاریخ ثابت کرده که غربی ها به هیچ وجه به هیچ کس وفا نمی کنند.
این بار هم درحالی که اسد فکر می کرد مسیر دوستی با غرب را دارد طی می کند آنها درحال توطئه چیدن بر علیه او بودند.
این ماجرا لحظه ای مرا به یاد دکتر مصدق انداخت که پس از ملی کردن صنعت نفت به آمریکا رفت و با آمریکایی ها وارد مذاکرات شد تا حمایت آنها را کسب کند غافل از اینکه همزمان آمریکایی ها درحال برنامه ریزی برای سرنگونی او بودند.
به هر حال دیگر هیچ منطقی وجود نداشت که ایران و جبهه مقاومت دوباره بخواهند اسد را نجات دهند تا دوباره برود در آغوش غرب.