https://spnfa.ir/20250905/بازتعریف-جهان-نوین-25222839.html
بازتعریف جهان نوین
بازتعریف جهان نوین
اسپوتنیک ایران
به صورت تاریخی همیشه قدرت اقتصادی در شرق بوده و نه غرب و غربی ها با استعمار کشورهای شرقی منابع آنها را دزدیدند 05.09.2025, اسپوتنیک ایران
2025-09-05T14:40+0430
2025-09-05T14:40+0430
2025-09-05T14:40+0430
گزارش و تحلیل
ایران
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e9/08/1e/25064828_0:67:1280:787_1920x0_80_0_0_71c3759f1ce569efabf5f9760f1ce062.jpg
جناب آقای ولادیمیر پوتین در جلسه عمومی مجمع اقتصادی شرق گفت: روابط شرق دور روسیه با کشورهای خارجی در حال گسترش است و سیاستهای بینالمللی و اقتصادی پایدار مسکو، مزیت رقابتی این کشور است.این سخنان آقای پوتین چند روز پس از مشارکت ایشان در اجلاس سران پیمان شانگهای که نظم نوین جهانی را به نمایش گذاشته معانی زیادی دارد.اجلاس شانگهای نشان داد که امروزه دیگر آمریکا تک قطب قدرت جهان به حساب نمی آید و کشورهای دیگر با سیاست تک قطبی مخالف هستند و دیگر حاضر نیستند زیر بار زورگویی های غرب بروند.اکثر سخنرانی ها در این اجلاس مرتبط با آن بود که باید نظم نوین اقتصادی جهانی برقرار گردد که در آن دیگر سلطه دلار بر دیگر کشورها حکم فرما نباشد.این دیدگاه کشورهای جهان بعد از آن اتفاق افتاد که همه جهانیان مشاهده کردند چگونه ایالات متحده با سوء استفاده از ابزار دلار تلاش دارد سلطه سیاسی خود بر دیگر کشورها را تحکیم بخشد.پس از جنگ جهانی دوم و در پی پیمان برتون وودز آمریکا تعهد کرده بود که دلار با پشتوانه طلا ارائه شود و به هیچ وجه از دلار به عنوان ابزار سیاسی استفاده نکند اما طبق معمول ایالات متحده زیر تعهد های مکتوب خود زد و در دهه هفتاد میلادی پشتوانه طلا را برداشت و بعد از آن با سوء استفاده از ابزار دلار کشورهایی که با سیاست های آمریکا مخالف بودند را تحت تحریم قرار داد و دلار به ابزار جنگ اقتصادی و تروریسم اقتصادی بر علیه دیگر کشورها تبدیل شد.زمانی که ایران تحت تحریم قرار گرفت و آمریکایی ها معامله ایران با دلار را منع کردند بسیاری متوجه نشدند که سکوت در برابر این اقدام آمریکا می تواند بعدها گریبانگیر آنها نیز شود و سکوت بین المللی در مقابل این رفتار آمریکا منجر به تشویق آمریکایی ها به سوء استفاده بیشتر از دلار بر علیه دیگران کرد و بعدها این ابزار به ابزاری علیه دیگر کشورها هم تبدیل شد.امروزه اعتیاد به تحریم و سوء استفاده از اقتصاد که عملا تروریسم اقتصادی است آنقدر در بین مقامات آمریکایی زیاد شده که کار دیگر از دست شان در رفته و تشکیلاتی مجزا برای نظارت بر این همه تحریم بر علیه دیگر کشورها نیاز دارند.اوج تروریسم اقتصادی غرب را می توان در جنگ اقتصادی آنها بر علیه روسیه بعد از ماجرای اوکراین دید.امروزه کشورهای غربی بحث مصادره و یا بهتر است بگوییم دزدیدن اموال روسیه در بانک هایشان را مطرح می کنند.به قول معروف اروپایی ها دارند به تنظیمات کارخانه ای خود بر می گردند و آن روز غارتگری بر آنها غالب شده.علیرغم حدود 26 هزار تحریمی که غربی ها بر علیه روسیه وضع کرده اند اما این کشور موفق شده با تدابیر اقتصادی و تعاملات سیاسی و اقتصادی خود با دیگر کشورها به مقابله با این تحریم ها بپردازد و عملا تحریم ها بر علیه روسیه را خنثی کند.دولت جدید آمریکا از زمان سر کار آمدن رویارویی اقتصادی با دیگر کشورها، حتی متحدین آمریکا، را به اوج رسانده و در صدد می باشد با تروریسم اقتصادی خود دیگران را وادار کند تا مطیع آن شوند.مثل ماجرای تحریم هند به دلیل خرید نفت و گاز روسیه.امروزه دیگر جهان به این نتیجه رسیده که نیاز به نظم اقتصادی جدیدی است و نظم اقتصادی سابق دیگر به درد جهان نمی خورد و اتفاقا به دلیل زورگویی های آمریکا بسیاری از کشورها به سمت همکاری بیشتر با روسیه و چین و... روی آورده اند.قبلتر روسیه نگاه به غرب داشت و تمرکز اقتصادی اش مبنی بر تعامل با کشورهای غربی مخصوصا اروپا بود اما امروزه دیگر نگاه به شرق در اولویت قرار گرفته و بازار اصلی روسیه در شرق است.علاوه بر اینها روسیه بزرگترین منافع معدنی معادن کم یاب را در شرق کشور در اختیار دارد و به دلیل سیاست های غرب بر علیه روسیه بازار این کالا از این پس در شرق خواهد بود و این بدین معنی است که کشورهای اروپایی به دلیل سر سپردگی به دستورات آمریکا مجبور خواهند بود برای تامین منافع آمریکا نفت و گاز گران آمریکایی را بخرند و از معادن کمیاب روسیه و چین وایران و... محروم بمانند.به این ترتیب می توان گفت عملا آنها در مدتی کوتاه توان رقابتی خود برای تولید کالای مدرن قابل رقابت از نظر قیمتی با کالای شرق را نیز از دست خواهند داد.علاوه بر این مسایل وجود منابع انرژی ارزان قیمت و همچنین منابع معدنی کمیاب در شرق روسیه این منطقه را به منطقه ای بسیار جذاب برای سرمایه گذاری خارجی تبدیل کرده و آنهایی که روند شرایط چند سال پیش روسیه را پیگیر بوده اند به خوبی می دانند اکثر کارخانه هایی که روزی در اختیار اروپایی ها و آمریکایی ها قرار داشت امروزه در اختیار چین و کشورهای شرقی قرار دارد و این یعنی خسارت غیر قابل جبران برای کشورهای غربی.این روند عملا موجب آن خواهد شد که تمرکز صنایع و سرمایه گذاری به سمت اوراسیا منتقل شود و این منطقه به دلیل مزایای انرژی و معدنی به قطب جدید اقتصاد جهانی تبدیل گردد.تمرکز غربی ها بر افزایش تنش و کشت و کشتار در اوکراین به جای تمرکز روی ایجاد راهکار حل صلح آمیز ماجرا و رفتن به سمت تعاملات اقتصادی در عمل موجب آن شده که یک بلوک خطی از روسیه و کره شمالی و چین و هند و ویتنام و... از سمت شرق تشکیل شود که پتانسیل رقابتی به شدت بالاتری نسبت به غرب دارد.فراموش نکنید که به صورت تاریخی همیشه قدرت اقتصادی در شرق بوده و نه غرب و غربی ها با استعمار کشورهای شرقی منابع آنها را دزدیدند و تلاش کردند خودشان را به عنوان اقتصادهای برتر مطرح کنند ولی به دلیل نبود پتانسیل های لازم امروزه دارند این جایگاه را از دست می دهند.اگر گزارش های اقتصادی رسانه های غربی را ورق بزنید به راحتی می توانید صدها گزارش درباره کوچ صنایع و حتی نیروی کار از اروپا و کشورهای غربی را مطالعه کنید که همه تاکید دارند شرایط اقتصادی در این کشورها و نبود مدیریت و رهبری سیاسی و اصرار بر اخذ مالیات بیشتر صنایع و نیروی کار را فراری داده.این درحالی است که امروزه شرق بر عکس شاهد جذب صنایع و نیروی کار بیشتر می باشد.همین بس کافی است تا متوجه شد در بلند مدت پیروز میدان نبرد شرق و غرب در اوکراین کدام طرف می باشد.
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2025
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e9/08/1e/25064828_72:0:1209:853_1920x0_80_0_0_6e7f0288ee9d1d87b5af544173dd8ff6.jpgاسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
ایران
بازتعریف جهان نوین
به صورت تاریخی همیشه قدرت اقتصادی در شرق بوده و نه غرب و غربی ها با استعمار کشورهای شرقی منابع آنها را دزدیدند
جناب آقای ولادیمیر پوتین در جلسه عمومی مجمع اقتصادی شرق گفت: روابط شرق دور روسیه با کشورهای خارجی در حال گسترش است و سیاستهای بینالمللی و اقتصادی پایدار مسکو، مزیت رقابتی این کشور است.
این سخنان آقای پوتین چند روز پس از مشارکت ایشان در اجلاس سران پیمان شانگهای که نظم نوین جهانی را به نمایش گذاشته معانی زیادی دارد.
اجلاس شانگهای نشان داد که امروزه دیگر آمریکا تک قطب قدرت جهان به حساب نمی آید و کشورهای دیگر با سیاست تک قطبی مخالف هستند و دیگر حاضر نیستند زیر بار زورگویی های غرب بروند.
اکثر سخنرانی ها در این اجلاس مرتبط با آن بود که باید نظم نوین اقتصادی جهانی برقرار گردد که در آن دیگر سلطه دلار بر دیگر کشورها حکم فرما نباشد.
این دیدگاه کشورهای جهان بعد از آن اتفاق افتاد که همه جهانیان مشاهده کردند چگونه ایالات متحده با سوء استفاده از ابزار دلار تلاش دارد سلطه سیاسی خود بر دیگر کشورها را تحکیم بخشد.
پس از جنگ جهانی دوم و در پی پیمان برتون وودز آمریکا تعهد کرده بود که دلار با پشتوانه طلا ارائه شود و به هیچ وجه از دلار به عنوان ابزار سیاسی استفاده نکند اما طبق معمول ایالات متحده زیر تعهد های مکتوب خود زد و در دهه هفتاد میلادی پشتوانه طلا را برداشت و بعد از آن با سوء استفاده از ابزار دلار کشورهایی که با سیاست های آمریکا مخالف بودند را تحت تحریم قرار داد و دلار به ابزار جنگ اقتصادی و تروریسم اقتصادی بر علیه دیگر کشورها تبدیل شد.
زمانی که ایران تحت تحریم قرار گرفت و آمریکایی ها معامله ایران با دلار را منع کردند بسیاری متوجه نشدند که سکوت در برابر این اقدام آمریکا می تواند بعدها گریبانگیر آنها نیز شود و سکوت بین المللی در مقابل این رفتار آمریکا منجر به تشویق آمریکایی ها به سوء استفاده بیشتر از دلار بر علیه دیگران کرد و بعدها این ابزار به ابزاری علیه دیگر کشورها هم تبدیل شد.
امروزه اعتیاد به تحریم و سوء استفاده از اقتصاد که عملا تروریسم اقتصادی است آنقدر در بین مقامات آمریکایی زیاد شده که کار دیگر از دست شان در رفته و تشکیلاتی مجزا برای نظارت بر این همه تحریم بر علیه دیگر کشورها نیاز دارند.
اوج تروریسم اقتصادی غرب را می توان در جنگ اقتصادی آنها بر علیه روسیه بعد از ماجرای اوکراین دید.
امروزه کشورهای غربی بحث مصادره و یا بهتر است بگوییم دزدیدن اموال روسیه در بانک هایشان را مطرح می کنند.
به قول معروف اروپایی ها دارند به تنظیمات کارخانه ای خود بر می گردند و آن روز غارتگری بر آنها غالب شده.
علیرغم حدود 26 هزار تحریمی که غربی ها بر علیه روسیه وضع کرده اند اما این کشور موفق شده با تدابیر اقتصادی و تعاملات سیاسی و اقتصادی خود با دیگر کشورها به مقابله با این تحریم ها بپردازد و عملا تحریم ها بر علیه روسیه را خنثی کند.
دولت جدید آمریکا از زمان سر کار آمدن رویارویی اقتصادی با دیگر کشورها، حتی متحدین آمریکا، را به اوج رسانده و در صدد می باشد با تروریسم اقتصادی خود دیگران را وادار کند تا مطیع آن شوند.
مثل ماجرای تحریم هند به دلیل خرید نفت و گاز روسیه.
امروزه دیگر جهان به این نتیجه رسیده که نیاز به نظم اقتصادی جدیدی است و نظم اقتصادی سابق دیگر به درد جهان نمی خورد و اتفاقا به دلیل زورگویی های آمریکا بسیاری از کشورها به سمت همکاری بیشتر با روسیه و چین و... روی آورده اند.
قبلتر روسیه نگاه به غرب داشت و تمرکز اقتصادی اش مبنی بر تعامل با کشورهای غربی مخصوصا اروپا بود اما امروزه دیگر نگاه به شرق در اولویت قرار گرفته و بازار اصلی روسیه در شرق است.
علاوه بر اینها روسیه بزرگترین منافع معدنی معادن کم یاب را در شرق کشور در اختیار دارد و به دلیل سیاست های غرب بر علیه روسیه بازار این کالا از این پس در شرق خواهد بود و این بدین معنی است که کشورهای اروپایی به دلیل سر سپردگی به دستورات آمریکا مجبور خواهند بود برای تامین منافع آمریکا نفت و گاز گران آمریکایی را بخرند و از معادن کمیاب روسیه و چین وایران و... محروم بمانند.
به این ترتیب می توان گفت عملا آنها در مدتی کوتاه توان رقابتی خود برای تولید کالای مدرن قابل رقابت از نظر قیمتی با کالای شرق را نیز از دست خواهند داد.
علاوه بر این مسایل وجود منابع انرژی ارزان قیمت و همچنین منابع معدنی کمیاب در شرق روسیه این منطقه را به منطقه ای بسیار جذاب برای سرمایه گذاری خارجی تبدیل کرده و آنهایی که روند شرایط چند سال پیش روسیه را پیگیر بوده اند به خوبی می دانند اکثر کارخانه هایی که روزی در اختیار اروپایی ها و آمریکایی ها قرار داشت امروزه در اختیار چین و کشورهای شرقی قرار دارد و این یعنی خسارت غیر قابل جبران برای کشورهای غربی.
این روند عملا موجب آن خواهد شد که تمرکز صنایع و سرمایه گذاری به سمت اوراسیا منتقل شود و این منطقه به دلیل مزایای انرژی و معدنی به قطب جدید اقتصاد جهانی تبدیل گردد.
تمرکز غربی ها بر افزایش تنش و کشت و کشتار در اوکراین به جای تمرکز روی ایجاد راهکار حل صلح آمیز ماجرا و رفتن به سمت تعاملات اقتصادی در عمل موجب آن شده که یک بلوک خطی از روسیه و کره شمالی و چین و هند و ویتنام و... از سمت شرق تشکیل شود که پتانسیل رقابتی به شدت بالاتری نسبت به غرب دارد.
فراموش نکنید که به صورت تاریخی همیشه قدرت اقتصادی در شرق بوده و نه غرب و غربی ها با استعمار کشورهای شرقی منابع آنها را دزدیدند و تلاش کردند خودشان را به عنوان اقتصادهای برتر مطرح کنند ولی به دلیل نبود پتانسیل های لازم امروزه دارند این جایگاه را از دست می دهند.
اگر گزارش های اقتصادی رسانه های غربی را ورق بزنید به راحتی می توانید صدها گزارش درباره کوچ صنایع و حتی نیروی کار از اروپا و کشورهای غربی را مطالعه کنید که همه تاکید دارند شرایط اقتصادی در این کشورها و نبود مدیریت و رهبری سیاسی و اصرار بر اخذ مالیات بیشتر صنایع و نیروی کار را فراری داده.
این درحالی است که امروزه شرق بر عکس شاهد جذب صنایع و نیروی کار بیشتر می باشد.
همین بس کافی است تا متوجه شد در بلند مدت پیروز میدان نبرد شرق و غرب در اوکراین کدام طرف می باشد.