https://spnfa.ir/20250815/بازگشت-چند-جانبه-گرایی-از-آلاسکا-24562542.html
بازگشت چند جانبه گرایی از آلاسکا
بازگشت چند جانبه گرایی از آلاسکا
اسپوتنیک ایران
به هر حال آنچه مسلم است این می باشد که دیگر جهان تک قطبی قدیمی پایان یافته واجلاس آلاسکا چند قطبی جدید را دوباره ترسیم خواهد کرد. 15.08.2025, اسپوتنیک ایران
2025-08-15T14:58+0430
2025-08-15T14:58+0430
2025-08-15T14:58+0430
گزارش و تحلیل
ایران
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e9/08/0f/24549597_0:50:1280:770_1920x0_80_0_0_f12f8abffeeb2ac191ec67e70679e201.jpg
آقای سرگی لاوروف یکی از کهنه کار ترین وزرای خارجه جهان به حساب می آید که دیپلماسی در رگهای او به جای خون جاری می باشد.ورود لاوروف با سویتشرت CCCP (مخفف اتحاد جماهیر شوروی) به ألاسکا توجه همه ناظران بین المللی را به خود جلب کرد و این چهار حرف (CCCP) معانی بسیاری در بر داشتند.گو اینکه قرار است گفتگوهای آلاسکا برای ایجاد صلح در اوکراین باشد اما واقعیت امر این است که تقریبا همه ناظران بین المللی متفق القول هستند که اجلاس آلاسکا میان پوتین و ترامپ یک اجلاس عادی نخواهد بود و در این اجلاس احتمالا شرایط موازنه قوا و چند قطبی جهانی مجددا ترسیم خواهد شد.ایالات متحده به یاری کل اعضای ناتو حدود سه سال با تمام توان تلاش کردند روسیه را زمین بزنند اما روسیه با اقتدار هر چه تمامتر موفق شد نه فقط در مقابل کل ناتو بایستد بلکه شرایطی ایجاد کند که ناتو مجبور به عقب نشینی شود.تصور اینکه ایالات متحده به همین سادگی به این مذاکرات تن داده یک تصور ساده لوحانه بیش نیست.دولت آمریکا با برآورد هزینه فایده ادامه مسیر جنگ اوکراین امروزه به این نتیجه رسیده که ادامه این جنگ به ضرر ایالات متحده می باشد و هر چه سریعتر باید خود را از این مخمصه خارج کند.ترامپ با زیرکی موفق شد تا چند برابر هزینه هایی که آمریکا در اوکراین انجام داده را با قرارداد تصرف معادن و منابع نادر اوکراین به دست آورد و توافق دیگری که با رئیس اتحادیه اروپا انجام داده منافع استراتژیک آمریکا در قبال اروپایی ها را برای چند دهه آینده تضمین کرده و حالا دیگر برای آمریکا هیچ اهمیتی ندارد که شرایط اروپا چه شده و به دنبال آن است که به هدف اصلی خود یعنی مقابله با توسعه بسیار سریع چین بپردازد.حذف اروپایی ها و حتی اوکراین از اجلاس آلاسکا به نوعی نمایانگر آن است که دو قدرت بزرگ جهانی یعنی روسیه و ایالات متحده تصمیم دارند بنشینند و با همدیگر درباره مسایل جهانی صحبت کنند و خطوط قرمز همدیگر را ترسیم کنند تا از درگیری های آتی احتمالی میان یکدیگر پرهیز کنند و هر دو طرف تصمیم دارند توافقات دو جانبه دور از دخالت های دیگران انجام گردد.اشتباه سیاستمداران اروپایی طی چند دهه اخیر مخصوصا چند سال اخیر این بوده که آتیه اروپا را به ایالات متحده گره زده اند و حالا آمریکا آنها را روی میز گذاشته که روی آنها مذاکره کند و خود اروپایی ها جایی پشت میز ندارند.از زمانی که ترامپ وارد کاخ سفید شد وی به دنبال آن بوده که در سه حوزه بتواند موفقیت به دست آورد، اوکراین، غزه و ایران.وی قول داده بود که در همان یکی دو ماه اول ریاست جمهوری اش همه این پرونده ها را حل کند و امیدوار بود که جایزه صلح نوبل نصیب اش بشود اما ظاهرا این ماجراها طلسمی غیر قابل باور بسته شده اند.در غزه با سد مقاومت اسرائیل و لابی آن در آمریکا مواجه شده، در ایران هم با مقاومت این کشور و ناتوانی در شکست آن در جنگ دوازده روزه مواجه شده و حالا به نظر می رسد حلقه ضعیفتر فعلا اوکراین و اروپا می باشد که اگر وی بتواند در آنجا صلحی برقرار کند موفق خواهد شد این طلسم را بشکند.حتی برخی باور دارند که در این مذاکرات احتمالا بحث منطقه خاورمیانه نیز مطرح خواهد شد و ایران هم از قبل روی یار خود روسیه در این مذاکرات حساب باز کرده تا برگ برنده آن در جنگ 12 روزه را نقد کند و حتی برخی بسیار جلوتر رفته اند و باور دارند که احتمالا در این اجلاس آقای پوتین تضمین هایی را که ایران از طرف آمریکایی می خواهد روی میز بگذارد و اگر ترامپ این تضمین ها را تقدیم کند آنوقت بعد از این اجلاس مذاکرات ایران و آمریکا نیز از سر گرفته شود و عملا طلسم دوم نیز شکسته شود.می ماند طلسم سوم یعنی جنگ غزه که به نظر می رسد سخت ترین طلسم موجود برای ترامپ می باشد اما در صورتی که وی موفق شود در اوکراین صلح برقرار کند و با ایران به توافق برسد قطعا آنوقت همه توان خود را می تواند روی توقف جنگ در غزه بگذارد، مخصوصا که پس از سخنان اخیر نتانیاهو امروزه خشم کشورهای عربی متحد ایالات متحده که تا به حال در باره اتفاقات غزه سکوت اختیار کرده اند شعله ور شده و حتی برخی باور دارند که ترامپ مجبور خواهد بود برای ایجاد صلح در منطقه نتانیاهو را سرنگون کند و فرد دیگری را جایگزین او کند چون هزینه هایی که نتانیاهو برای ایالات متحده ایجاد کرده بسیار بیش از حد زیاد است.به هر حال آنچه مسلم است این می باشد که دیگر جهان تک قطبی قدیمی پایان یافته واجلاس آلاسکا چند قطبی جدید را دوباره ترسیم خواهد کرد.می توان گفت در تمام این معادلات بزرگترین بازنده کشورهای اروپایی بوده وهستند که نتوانسته بودند متوجه واقعیات شوند و با تصورات اشتباه مانند مقابله خصمانه با روسیه و یا تهدید به اجرای بند ماشه بر علیه ایران و ... تصور می کنند می توانند برای خود جایگاهی در معادلات نوین جهانی رزرو کنند.
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2025
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e9/08/0f/24549597_94:0:1186:819_1920x0_80_0_0_3348149b1b124965a0bf2ffe86bc4e4d.jpgاسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
ایران
بازگشت چند جانبه گرایی از آلاسکا
به هر حال آنچه مسلم است این می باشد که دیگر جهان تک قطبی قدیمی پایان یافته واجلاس آلاسکا چند قطبی جدید را دوباره ترسیم خواهد کرد.
آقای سرگی لاوروف یکی از کهنه کار ترین وزرای خارجه جهان به حساب می آید که دیپلماسی در رگهای او به جای خون جاری می باشد.
ورود لاوروف با سویتشرت CCCP (مخفف اتحاد جماهیر شوروی) به ألاسکا توجه همه ناظران بین المللی را به خود جلب کرد و این چهار حرف (CCCP) معانی بسیاری در بر داشتند.
گو اینکه قرار است گفتگوهای آلاسکا برای ایجاد صلح در اوکراین باشد اما واقعیت امر این است که تقریبا همه ناظران بین المللی متفق القول هستند که اجلاس آلاسکا میان پوتین و ترامپ یک اجلاس عادی نخواهد بود و در این اجلاس احتمالا شرایط موازنه قوا و چند قطبی جهانی مجددا ترسیم خواهد شد.
ایالات متحده به یاری کل اعضای ناتو حدود سه سال با تمام توان تلاش کردند روسیه را زمین بزنند اما روسیه با اقتدار هر چه تمامتر موفق شد نه فقط در مقابل کل ناتو بایستد بلکه شرایطی ایجاد کند که ناتو مجبور به عقب نشینی شود.
تصور اینکه ایالات متحده به همین سادگی به این مذاکرات تن داده یک تصور ساده لوحانه بیش نیست.
دولت آمریکا با برآورد هزینه فایده ادامه مسیر جنگ اوکراین امروزه به این نتیجه رسیده که ادامه این جنگ به ضرر ایالات متحده می باشد و هر چه سریعتر باید خود را از این مخمصه خارج کند.
ترامپ با زیرکی موفق شد تا چند برابر هزینه هایی که آمریکا در اوکراین انجام داده را با قرارداد تصرف معادن و منابع نادر اوکراین به دست آورد و توافق دیگری که با رئیس اتحادیه اروپا انجام داده منافع استراتژیک آمریکا در قبال اروپایی ها را برای چند دهه آینده تضمین کرده و حالا دیگر برای آمریکا هیچ اهمیتی ندارد که شرایط اروپا چه شده و به دنبال آن است که به هدف اصلی خود یعنی مقابله با توسعه بسیار سریع چین بپردازد.
حذف اروپایی ها و حتی اوکراین از اجلاس آلاسکا به نوعی نمایانگر آن است که دو قدرت بزرگ جهانی یعنی روسیه و ایالات متحده تصمیم دارند بنشینند و با همدیگر درباره مسایل جهانی صحبت کنند و خطوط قرمز همدیگر را ترسیم کنند تا از درگیری های آتی احتمالی میان یکدیگر پرهیز کنند و هر دو طرف تصمیم دارند توافقات دو جانبه دور از دخالت های دیگران انجام گردد.
اشتباه سیاستمداران اروپایی طی چند دهه اخیر مخصوصا چند سال اخیر این بوده که آتیه اروپا را به ایالات متحده گره زده اند و حالا آمریکا آنها را روی میز گذاشته که روی آنها مذاکره کند و خود اروپایی ها جایی پشت میز ندارند.
از زمانی که ترامپ وارد کاخ سفید شد وی به دنبال آن بوده که در سه حوزه بتواند موفقیت به دست آورد، اوکراین، غزه و ایران.
وی قول داده بود که در همان یکی دو ماه اول ریاست جمهوری اش همه این پرونده ها را حل کند و امیدوار بود که جایزه صلح نوبل نصیب اش بشود اما ظاهرا این ماجراها طلسمی غیر قابل باور بسته شده اند.
در غزه با سد مقاومت اسرائیل و لابی آن در آمریکا مواجه شده، در ایران هم با مقاومت این کشور و ناتوانی در شکست آن در جنگ دوازده روزه مواجه شده و حالا به نظر می رسد حلقه ضعیفتر فعلا اوکراین و اروپا می باشد که اگر وی بتواند در آنجا صلحی برقرار کند موفق خواهد شد این طلسم را بشکند.
حتی برخی باور دارند که در این مذاکرات احتمالا بحث منطقه خاورمیانه نیز مطرح خواهد شد و ایران هم از قبل روی یار خود روسیه در این مذاکرات حساب باز کرده تا برگ برنده آن در جنگ 12 روزه را نقد کند و حتی برخی بسیار جلوتر رفته اند و باور دارند که احتمالا در این اجلاس آقای پوتین تضمین هایی را که ایران از طرف آمریکایی می خواهد روی میز بگذارد و اگر ترامپ این تضمین ها را تقدیم کند آنوقت بعد از این اجلاس مذاکرات ایران و آمریکا نیز از سر گرفته شود و عملا طلسم دوم نیز شکسته شود.
می ماند طلسم سوم یعنی جنگ غزه که به نظر می رسد سخت ترین طلسم موجود برای ترامپ می باشد اما در صورتی که وی موفق شود در اوکراین صلح برقرار کند و با ایران به توافق برسد قطعا آنوقت همه توان خود را می تواند روی توقف جنگ در غزه بگذارد، مخصوصا که پس از سخنان اخیر نتانیاهو امروزه خشم کشورهای عربی متحد ایالات متحده که تا به حال در باره اتفاقات غزه سکوت اختیار کرده اند شعله ور شده و حتی برخی باور دارند که ترامپ مجبور خواهد بود برای ایجاد صلح در منطقه نتانیاهو را سرنگون کند و فرد دیگری را جایگزین او کند چون هزینه هایی که نتانیاهو برای ایالات متحده ایجاد کرده بسیار بیش از حد زیاد است.
به هر حال آنچه مسلم است این می باشد که دیگر جهان تک قطبی قدیمی پایان یافته واجلاس آلاسکا چند قطبی جدید را دوباره ترسیم خواهد کرد.
می توان گفت در تمام این معادلات بزرگترین بازنده کشورهای اروپایی بوده وهستند که نتوانسته بودند متوجه واقعیات شوند و با تصورات اشتباه مانند مقابله خصمانه با روسیه و یا تهدید به اجرای بند ماشه بر علیه ایران و ... تصور می کنند می توانند برای خود جایگاهی در معادلات نوین جهانی رزرو کنند.