https://spnfa.ir/20250413/هنرمندی-که-از-دل-آهن-و-آتش-زیبایی-خلق-میکند--21749781.html
هنرمندی که از دل آهن و آتش زیبایی خلق میکند
هنرمندی که از دل آهن و آتش زیبایی خلق میکند
اسپوتنیک ایران
پاشا: تا امروز، حدود 200 مجسمه ساختهام؛ آثاری که همگی از قطعات دورریختنی خودروها، موتورسیکلتها و سایر فلزات بازیافتی تهیه شدهاند. 13.04.2025, اسپوتنیک ایران
2025-04-13T15:13+0430
2025-04-13T15:13+0430
2025-04-13T15:24+0430
گزارش و تحلیل
ایران
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e9/04/0d/21749865_0:241:576:565_1920x0_80_0_0_053e08ebc40b097fbfc71c01a5d3ac8a.jpg
به گزارش اسپوتنیک- عادل پاشا در گفتگو با اسپوتنیک گفت: من عادل وردیزاده پاشابیک هستم، بیشتر مرا با نام عادل پاشا میشناسند. در سال 1354 در تبریز به دنیا آمدم و حدود دو دهه است که در شهر سردرود زندگی میکنم. حرفهام کفاشیست و نزدیک به 40 سال است که در این زمینه فعالیت دارم. بعد از فوت پدرم در 9 سالگی، خیلی زود وارد بازار کار شدم و از آن زمان تا امروز، بدون توقف کار کردهام. حالا کارگاه کوچکی در سردرود دارم که همه چیز از همانجا آغاز شده است.پاشا در ادامه گفت، از همان کودکی، هنر برایم جذاب بود؛ اما بهدلیل شرایط دشوار خانوادگی، امکان دنبالکردن این علاقه برایم فراهم نشد. پنج سال پیش، زمانی که با پیچ و مهرههای بلااستفاده در انبار خانهمان، یک موتورسیکلت و تانک کوچک ساختم، همه چیز تغییر کرد. خانوادهام و خانم رادپور از اداره فرهنگ و ارشاد تبریز، مشوقم شدند و من بالاخره تصمیم گرفتم جدیتر وارد دنیای هنر بشوم. هنر آهنگری و ساخت مجسمههای فلزی مرا به وجد میآورد؛ چیزی که امروزه آن را با نام هنر چلنگری هم میشناسند.این هنرمند در ادامه میگوید، ذهن من همیشه طرحهایی هست که خودش را نشان میدهد. هیچ وقت از قبل طراحی نمیکنم یا نقشه نمیکشم. ایدهها به صورت لحظهای به سراغم میآیند و همان موقع شروع به ساختشان میکنم. آهنپارهها و ضایعاتی که شاید برای خیلیها بیارزش باشند، برای من تبدیل به جان میشوند؛ میشوند یک تانک، یک گیتار، یک کامیون، لوکوموتیو یا حتی حشراتی مثل ملخ. این کار برای من نوعی بازی با خیال و فلز است.پاشا افزود، تا امروز، حدود 200 مجسمه ساختهام؛ آثاری که همگی از قطعات دورریختنی خودروها، موتورسیکلتها و سایر فلزات بازیافتی تهیه شدهاند. این مواد را معمولاً از انبارهای ضایعات، مکانیکیها یا تعمیرگاهها جمعآوری میکنم. برخی از آثارم در فضاهای عمومی مثل پارک جنگلی مرهخونی، پارک بانوان سردرود و حتی در عمارت شهرداری تبریز نصب شدهاند. همچنین چهار اِلمان شهری هم ساختهام که دو تا را به شهرداری سردرود و دو اثر دیگر را به شهرداری تبریز اهدا کردهام.وی در پایان گفتوگو خاطر نشان کرد، راه آسانی نبود. شروع کار در یک انباری کوچک و بدون امکانات اولیه مثل موتور جوش، سخت بود. برای تهیه ابزارها و مواد اولیه بارها با کمبود منابع مالی مواجه شدم، اما با همراهی خانواده و دوستانم کمکم توانستم از پس این مشکلات برآیم. بالاخره اولین موفقیتم زمانی بود که یکی از مجسمههایم توسط شهرداری سردرود خریداری شد. آن لحظه برایم مثل چراغ امیدی بود که نشان داد میتوانم این مسیر را ادامه بدهم و تاکنون نیز ادامه دادهام.
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2025
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e9/04/0d/21749865_0:187:576:619_1920x0_80_0_0_421c1f200777f323666e1aaa151be38a.jpgاسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
ایران
هنرمندی که از دل آهن و آتش زیبایی خلق میکند
15:13 13.04.2025 (بروز رسانی شده: 15:24 13.04.2025) پاشا: تا امروز، حدود 200 مجسمه ساختهام؛ آثاری که همگی از قطعات دورریختنی خودروها، موتورسیکلتها و سایر فلزات بازیافتی تهیه شدهاند.
به گزارش اسپوتنیک- عادل پاشا در گفتگو با اسپوتنیک گفت: من عادل وردیزاده پاشابیک هستم، بیشتر مرا با نام عادل پاشا میشناسند. در سال 1354 در تبریز به دنیا آمدم و حدود دو دهه است که در شهر سردرود زندگی میکنم. حرفهام کفاشیست و نزدیک به 40 سال است که در این زمینه فعالیت دارم. بعد از فوت پدرم در 9 سالگی، خیلی زود وارد بازار کار شدم و از آن زمان تا امروز، بدون توقف کار کردهام. حالا کارگاه کوچکی در سردرود دارم که همه چیز از همانجا آغاز شده است.
پاشا در ادامه گفت، از همان کودکی، هنر برایم جذاب بود؛ اما بهدلیل شرایط دشوار خانوادگی، امکان دنبالکردن این علاقه برایم فراهم نشد. پنج سال پیش، زمانی که با پیچ و مهرههای بلااستفاده در انبار خانهمان، یک موتورسیکلت و تانک کوچک ساختم، همه چیز تغییر کرد. خانوادهام و خانم رادپور از اداره فرهنگ و ارشاد تبریز، مشوقم شدند و من بالاخره تصمیم گرفتم جدیتر وارد دنیای هنر بشوم. هنر آهنگری و ساخت مجسمههای فلزی مرا به وجد میآورد؛ چیزی که امروزه آن را با نام هنر چلنگری هم میشناسند.
این هنرمند در ادامه میگوید، ذهن من همیشه طرحهایی هست که خودش را نشان میدهد. هیچ وقت از قبل طراحی نمیکنم یا نقشه نمیکشم. ایدهها به صورت لحظهای به سراغم میآیند و همان موقع شروع به ساختشان میکنم. آهنپارهها و ضایعاتی که شاید برای خیلیها بیارزش باشند، برای من تبدیل به جان میشوند؛ میشوند یک تانک، یک گیتار، یک کامیون، لوکوموتیو یا حتی حشراتی مثل ملخ. این کار برای من نوعی بازی با خیال و فلز است.
پاشا افزود، تا امروز، حدود 200 مجسمه ساختهام؛ آثاری که همگی از قطعات دورریختنی خودروها، موتورسیکلتها و سایر فلزات بازیافتی تهیه شدهاند. این مواد را معمولاً از انبارهای ضایعات، مکانیکیها یا تعمیرگاهها جمعآوری میکنم. برخی از آثارم در فضاهای عمومی مثل پارک جنگلی مرهخونی، پارک بانوان سردرود و حتی در عمارت شهرداری تبریز نصب شدهاند. همچنین چهار اِلمان شهری هم ساختهام که دو تا را به شهرداری سردرود و دو اثر دیگر را به شهرداری تبریز اهدا کردهام.
وی در پایان گفتوگو خاطر نشان کرد، راه آسانی نبود. شروع کار در یک انباری کوچک و بدون امکانات اولیه مثل موتور جوش، سخت بود. برای تهیه ابزارها و مواد اولیه بارها با کمبود منابع مالی مواجه شدم، اما با همراهی خانواده و دوستانم کمکم توانستم از پس این مشکلات برآیم. بالاخره اولین موفقیتم زمانی بود که یکی از مجسمههایم توسط شهرداری سردرود خریداری شد. آن لحظه برایم مثل چراغ امیدی بود که نشان داد میتوانم این مسیر را ادامه بدهم و تاکنون نیز ادامه دادهام.