بمباران شیمیایی حلبچه؛ سند نسلکشی کُردها در سکوت جامعه جهانی!
بمباران شیمیایی حلبچه؛ سند نسلکشی کُردها در سکوت جامعه جهانی!
اردشیر پشنگ پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه و نویسنده کتاب «کُردها در میانه جنگ ایران و عراق» درباره بمباران شیمیایی حلبچه به اسپوتنیک گفت: بمباران شیمیایی حلبچه نه فقط در تاریخ خاورمیانه بلکه در کل تاریخ بشر تا به امروز آنچه که در حلبچه اتفاق افتاد، نخستین اقدام یک دولت برای اقدام به نسلکشی سازمانیافته بخشی از شهروندان خود از طریق بمباران شیمیایی یک شهر مسکونی بوده است، به عبارتی دیگر جنایتی که به فرمان صدام حسین و توسط علی حسن المجید و نیروهای حزب بعث علیه کُردها در حلبچه اتفاق از سوی هیچ رهبرجنایتکار دیگری در تاریخ سیاسی جهان روی نداده بود.
عملیاتی که در ظرف مدت چند دقیقه بیش از 5 هزار شهروند عمدتا غیرنظامی کُرد جانشان را از دست دادند و بیش از 8 هزار نفر دیگر هم مصدوم شدند.
بطور کلی نیمه دوم دهه 1980م یک دورهی گذار و پربحران و مملو از نقض حقوق بشر و پرتلفات در تاریخ سیاسی نظام بینالملل است، همچنین در همین دوره دو ابرقدرت عصر جنگ سرد در حین انجام مذاکرات هستهای سالت 1 و 2 بودند در این زمان جنگ ایران و عراق که طولانیترین جنگ کلاسیک در کل قرن بیستم بود وارد سال هشتم خود شده بود و سازمان ملل و برخی قدرتها بدنبال پایان دادن به آن بودند، در همین زمان شاهد هستیم که عراق علیه اقلیت کُرد خود جنایات سازمان یافته گستردهای تحت عنوان مجموعه عملیاتهای «انفال» را انجام میداد که طی آن بیش از 182 هزار نفر عمدتا شهروندان غیرنظامی کُرد جانشان را از دست دادند، بمباران شیمیایی حلبچه را میتوان یکی از این عملیاتها نامید.
در آن فضا نه رسانهها قدرت اثرگذاری فعلی را داشتند نه اینترنت و شبکه اجتماعی وجود داشت و نه منافع بیشتر قدرتهای بزرگ اعم از شوروی و آمریکا ایجاد میکرد علیه صدام حسین اقدام کرده و جنایات او را برملا سازند. در این زمان جمهوری اسلامی ایران که درگیر جنگ با عراق بود تنها کشوری بود که در راستای افزایش فشار به بغداد سعی کرد جنایت شیمیایی حلبچه را رسانهای کرده و در مجامع مختلف بین المللی مطرح کرد. اما صدای ایران هم به شدت ضعیف بود و حتی ابتدا خود مورد آماج حملات تبلیغاتی عراق قرار گرفت و متهم شد بمباران شیمیایی را انجام داده و ایران برای رد این ادعا خبرنگاران بین المللی مختلفی را به حلبچه برد.
نهایتا موضوع بمباران شیمیایی حلبچه و دیگر جنایات صدام علیه کُردها زمانی به تیتراژ رسانههای بینالمللی تبدیل شد که اولا چند سال از این فاجعه سپری میشد و ثانیا عراق و شخص صدام حسین به دلیل حمله به کویت تبدیل به یک کشور متخاصم از دید غربیها شده بود.
وی در پاسخ به این سوال که چرا صدام حسین و فرماندهان ارتش عراق بابت این جنایت در دادگاههای بینالمللی محاکمه نشدند گفت، تاکنون هیچ دادگاهی بطور رسمی و مشخص این جنایت را مورد بررسی قرار نداده است و تنها دادگاه لاهه «فرانس فان انرات» ،بازرگان هلندی، که در دهه 1980 مواد اولیه ساخت تسلیحات شیمیایی را به عراق میداد محاکمه کرد. در عراق نیز در جریان محاکمه صدام حسین، مقامات این کشور در تعجیلی عجیب و غریب اجازه ندادند محاکمه صدام طولانی شود و او در برابر پروندههای انفال و بمباران شیمیایی حلبچه پاسخگو باشد و او را نهایتا بخاطر دستور کشتار اهالی یک روستای شیعه نشین به اعدام محکوم کردند. در سطحی پایینتر علی حسن المجید ،عموزاده صدام و معروف به علی شیمیایی، به دلیل فرماندهی عملیات بمباران شیمیایی حلبچه و نیز سرکوب قیام شیعیان در سالهای 1991 و 1999 به اعدام محکوم شد.
به رغم تفویض مسئولیت از دولت و ساختار پیشین به دولت و ساختار تازه در عراق، اما دولت این کشور تا کنون حرکتی در راستای دادن غرامت، یا حتی شناسایی رسمی ژینوساید علیه کُردها برنداشته است و پس از سالها اعتراض کُردها، پارلمان این کشور امسال برای نخستین بار روز 15 فورویه که سالروز وقوع حمله شیمیایی به حلبچه است را به عنوان روز تعطیل در کل عراق به منزله پاسداشت قربانیان این حمله مورد شناسایی قرار داده است.
وی در پایان خاطر نشان کرد، بمباران شیمیایی حلبچه را بایست نمادینترین تراژدی روی داده در تاریخ سیاسی کُردها قلمداد کنیم، رویدادی که تنهایی و مظلومیت کُردها در سکوت جامعه جهانی به خوبی نمایان ساخت، ملتی که توسط خود دولتش مورد نسل کشی مستقیم و آشکار قرار گرفته بود. این رویداد تاثیری شگرف بر ذهن و روان کُردها داشته و در حوزههای مختلف مدنی، ادبی، هنری و ... تاثیرگذار بوده است.
ما را در سایت و تلگرام اسپوتنیک دنبال کنید