https://spnfa.ir/20240512/آیا-وقت-پذیرش-نظم-نوین-جهانی-از-طرف-غرب-فرا-نرسیده-20534467.html
آیا وقت پذیرش نظم نوین جهانی از طرف غرب فرا نرسیده؟
آیا وقت پذیرش نظم نوین جهانی از طرف غرب فرا نرسیده؟
اسپوتنیک ایران
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 میلادی ایالات متحده آمریکا با یک فرصت طلایی مواجه شد، نظم نوینی که تک قطبی در آن حاکم بود. 12.05.2024, اسپوتنیک ایران
2024-05-12T11:21+0430
2024-05-12T11:21+0430
2024-05-12T11:21+0430
گزارش و تحلیل
سیاسی
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/364/60/3646096_40:0:1880:1035_1920x0_80_0_0_ef1168ebf6e24d01f7d333ce6a82dece.jpg
پس از پایان جنگ جهانی دوم کشورهای جهان و مخصوصا آنهایی که در بلوک هایی مانند بلوک های شرق وغرب قرار داشتند نهایت تلاش خود را انجام دادند تا یک نظم جهانی ایجاد کنند که جلوی وقوع یک جنگ جهانی جدید که می تواند منجر به نابودی کل جهان گردد را بگیرند.پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موسکو تلاش بسیار زیادی انجام داد تا شرایط رقابت به تعامل تبدیل شود و تلاش کرد در زمینه های مختلف با کشورهای غربی همکاری کند تا یک نظم نوین جهانی تشکیل شود که محور آن انسانیت و حقوق انسان و مساوات بشر باشد.اما هنوز جوهر توافق سعد آباد خشک نشده بود غربی ها زیر وعده وعید های خود زدند و نشان دادند که به دنبال تعامل نیستند.همین جریان را می توان درباره چین هم مشاهده کرد.شاید بتوان گفت چین ضمن حفظ ساختار کمونیستی خود دروازه های خود را برای تعامل با غرب باز کرد.اما باز هم امروزه می بینیم که غرب به شدت دنبال محدود کردن چین می باشد.همین ماجرا را می توانیم درباره کشورهای دیگر نیز بیان کنیم.از ونزولا گرفته تا...لابی های قدرت در ایالات متحده تصور کردند که می توانند از این فرصت برای سلطه بر کل جهان بهره ببرند و به جای اینکه به سمت تعامل با دیگر بروند به سمت سلطه بر دیگران رفتند.دیگرانی که از نظر جایگاه تاریخی و تمدنی ده ها قرن از آمریکایی های تازه به دوران رسیده جلوتر بودند.حالی اینکه به قول معروف طقی به طوقی خورده و به دلیل ورود ابرقدرتهای اقتصادی و نظامی به جنگ های جهانی اول و دور بودن ایالات متحده از جنگ آمریکا موفق شده یک جایگاه ابرقدرتی پیدا کند بدین معنی نمی باشد که ایالات متحده می تواند این جایگاه را ابد حفظ کند.اگر تاریخ را ورق بزنیم می بینیم که چیزی حدود 64 امپراتوری در تاریخ در دوره هایی ابر قدرت بودند اما امروزه به جز چند تای آنها نامی از بقیه نیست.همه این ابرقدرت ها هم تصور می کردند که هیچ وقت نابود نمی شوند اما در نهایت تاریخ نشان داد کرسی ابر قدرتی به هیچ امپراتوری ای وفا نمی کند و اگر وفا می کرد امروزه به آمریکا نرسیده بود.شاید اگر یک سال پیش می گفتیم که جامعه جهانی روزی در مقابل آمریکا و اسرائیل خواهد ایستاد و در مجمع عمومی سازمان ملل فقط نا کجا آباد ها همراه آمریکا و اسرائیل رای خواهند داد به ما می خندیدید، اما همین دو روز پیش همین شد.علیرغم همه هزینه کرد و کمک های مالی و سیاسی و نظامی آمریکا به کی یف اما در اوکراین روز به روز پیروزی های روسیه بیشتر و بیشتر می شود و روز به روز تن متحدین اروپایی آمریکا بیشتر می لرزد که چرا به دلیل سیاست های غلط آمریکا خود را وارد چنین چالشی کرده اند.در خاورمیانه علیرغم همه حمایت های آمریکا از اسرائیل ولی کل منطقه و جهان به مخالفان آمریکا تبدیل شده اند و عملا این مقاومت فلسطین است که علیرغم تحمل هزینه های بسیار سنگین ولی در نهایت پیروز می باشد.آیا آمریکا روزی تصور می کرد کشورهای عرب که تا چند صباح پیش جسارت نداشتند به آمریکا بگویند بالای چشم ات ابرو است در مقابل آمریکا بیاستند؟در شرق آسیا هم به همین ترتیب است، کشورهای آن منطقه همه تلاش دارند از همراهی با ایالات متحده در ماجراجویی جدیدی مانند اوکراین پرهیز کنند.در آفریقا کودتاهای مختلف در حال وقوع است و اولین اتفاقی که رخ می دهد طرد آمریکایی ها و متحدین شان از خاک آفریقا است.آمریکای لاتین هم کاملا به صف مخالفان آمریکا پیوسته (البته به جز آرژانتین که اخیرا دست یک رئیس جمهوری وابسته به جریان های صهیونیستی افتاده).سیاست غارت اموال دیگر کشورها مثل مصادره پولهای روسیه منجر به آن شده که بسیاری از کشورها به دنبال بیرون کشیدن سرمایه های خود در کشورهای غربی باشند و به همین دلیل طلا به بالاترین قیمت های تاریخی خود رسیده.گو اینکه هنوز بسیاری از سیاست مداران آمریکایی و غربی مست هستند و بیدار نشده اند اما فضای داخلی این کشورها نشان می دهد که نسل جوان کاملا مخالف سیاست های نسل قدیمی است.به تظاهرات حمایت از فلسطین در دانشگاه های آمریکا نگاه کنید، در کدام دانشگاه ها این تظاهرات انجام می شود، دانشگاه هایی که چندین رئیس جمهوری و نماینده کنگره فارغ التحصیل آنها می باشند.روزی روزگاری این دانشگاه ها و فارغ التحصیلانشان وابسته به لابی های قدرت در آمریکا بودند اما دیر یا زود نسل جدید قدرت را در آمریکا به دست خواهد گرفت و در نهایت این نسل لابی های قدرت فعلی را کنار خواهد زد.اگر امروزه مقامات آمریکایی و کشورهای غربی بجنبند شاید بتوانند در نظم نوین جهانی که چند قطبی در آن ملاک خواهد بود حضور داشته باشند اما اگر نخواهند از خواب خود بیدار شوند به خود می آیند مانند دیگر ابرقدرت های تاریخ که مست قدرت خود بودند می بینند که جایگاه خود را از دست داده اند وحتی ممکن است با فروپاشی مواجه شوند.فراموش نکنید، مقامات شوروی سابق هیچ وقت تصور نمی کردند که با توجه به اقتدار شوروی این کشور فروبپاشد اما به یکباره همان شد.شانس روسها این بود که کشوری مقتدر مانند روسیه تشکیل شد و فردی مانند ولادیمیر پوتین آمد و آنچه خراب شده بود را جمع و جور کرد، اما آیا ایالات متحده آمریکا هم چنین شانسی خواهد داشت؟
https://spnfa.ir/20240508/قصد-عجیب-جمهوری-خواهان-در-کنگره-آمریکا-برای-تحریم-دیوان-بین-المللی-لاهه-20502459.html
https://spnfa.ir/20240423/مسله-اساسی-در-روابط-چین-و-آمریکا-فاش-شد-20403891.html
https://spnfa.ir/20240419/ایلان-ماسک-واشنگتن-را-به-ضربه-زدن-به-پول-های-آمریکا-در-ایران-متهم-کرد-20378846.html
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2024
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
سیاسی
آیا وقت پذیرش نظم نوین جهانی از طرف غرب فرا نرسیده؟
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 میلادی ایالات متحده آمریکا با یک فرصت طلایی مواجه شد، نظم نوینی که تک قطبی در آن حاکم بود.
پس از پایان جنگ جهانی دوم کشورهای جهان و مخصوصا آنهایی که در بلوک هایی مانند بلوک های شرق وغرب قرار داشتند نهایت تلاش خود را انجام دادند تا یک نظم جهانی ایجاد کنند که جلوی وقوع یک جنگ جهانی جدید که می تواند منجر به نابودی کل جهان گردد را بگیرند.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موسکو تلاش بسیار زیادی انجام داد تا شرایط رقابت به تعامل تبدیل شود و تلاش کرد در زمینه های مختلف با کشورهای غربی همکاری کند تا یک نظم نوین جهانی تشکیل شود که محور آن انسانیت و حقوق انسان و مساوات بشر باشد.
در این راستا می بینیم که ایران هم تلاش زیادی برای حل اختلافات خود با غرب انجام داد و حکومت های مرحوم هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی تلاش کردند که ایران عضوی فعال در نظم نوین جهانی باشد و در نهایت تلاش آنها به توافقی به نام توافق سعد آباد ختم شد که امید می رفت منجر به حل اختلافات با غرب و ورود به مرحله ای جدید از تعامل شود.
اما هنوز جوهر توافق سعد آباد خشک نشده بود غربی ها زیر وعده وعید های خود زدند و نشان دادند که به دنبال تعامل نیستند.
همین جریان را می توان درباره چین هم مشاهده کرد.
شاید بتوان گفت چین ضمن حفظ ساختار کمونیستی خود دروازه های خود را برای تعامل با غرب باز کرد.
اما باز هم امروزه می بینیم که غرب به شدت دنبال محدود کردن چین می باشد.
همین ماجرا را می توانیم درباره کشورهای دیگر نیز بیان کنیم.
لابی های قدرت در ایالات متحده تصور کردند که می توانند از این فرصت برای سلطه بر کل جهان بهره ببرند و به جای اینکه به سمت تعامل با دیگر بروند به سمت سلطه بر دیگران رفتند.
دیگرانی که از نظر جایگاه تاریخی و تمدنی ده ها قرن از آمریکایی های تازه به دوران رسیده جلوتر بودند.
حالی اینکه به قول معروف طقی به طوقی خورده و به دلیل ورود ابرقدرتهای اقتصادی و نظامی به جنگ های جهانی اول و دور بودن ایالات متحده از جنگ آمریکا موفق شده یک جایگاه ابرقدرتی پیدا کند بدین معنی نمی باشد که ایالات متحده می تواند این جایگاه را ابد حفظ کند.
اگر تاریخ را ورق بزنیم می بینیم که چیزی حدود 64 امپراتوری در تاریخ در دوره هایی ابر قدرت بودند اما امروزه به جز چند تای آنها نامی از بقیه نیست.
همه این ابرقدرت ها هم تصور می کردند که هیچ وقت نابود نمی شوند اما در نهایت تاریخ نشان داد کرسی ابر قدرتی به هیچ امپراتوری ای وفا نمی کند و اگر وفا می کرد امروزه به آمریکا نرسیده بود.
شاید اگر یک سال پیش می گفتیم که جامعه جهانی روزی در مقابل آمریکا و اسرائیل خواهد ایستاد و در مجمع عمومی سازمان ملل فقط نا کجا آباد ها همراه آمریکا و اسرائیل رای خواهند داد به ما می خندیدید، اما همین دو روز پیش همین شد.
سیاست و عملکرد سیاستمداران آمریکایی امروزه شرایطی را ایجاد کرده که جامعه جهانی، حتی کشورهایی که متحد بالقوه آمریکا به حساب می آیند، حاضر نیستند کنار آمریکا قرار بگیرند.
علیرغم همه هزینه کرد و کمک های مالی و سیاسی و نظامی آمریکا به کی یف اما در اوکراین روز به روز پیروزی های روسیه بیشتر و بیشتر می شود و روز به روز تن متحدین اروپایی آمریکا بیشتر می لرزد که چرا به دلیل سیاست های غلط آمریکا خود را وارد چنین چالشی کرده اند.
در خاورمیانه علیرغم همه حمایت های آمریکا از اسرائیل ولی کل منطقه و جهان به مخالفان آمریکا تبدیل شده اند و عملا این مقاومت فلسطین است که علیرغم تحمل هزینه های بسیار سنگین ولی در نهایت پیروز می باشد.
آیا آمریکا روزی تصور می کرد کشورهای عرب که تا چند صباح پیش جسارت نداشتند به آمریکا بگویند بالای چشم ات ابرو است در مقابل آمریکا بیاستند؟
در شرق آسیا هم به همین ترتیب است، کشورهای آن منطقه همه تلاش دارند از همراهی با ایالات متحده در ماجراجویی جدیدی مانند اوکراین پرهیز کنند.
در آفریقا کودتاهای مختلف در حال وقوع است و اولین اتفاقی که رخ می دهد طرد آمریکایی ها و متحدین شان از خاک آفریقا است.
آمریکای لاتین هم کاملا به صف مخالفان آمریکا پیوسته (البته به جز آرژانتین که اخیرا دست یک رئیس جمهوری وابسته به جریان های صهیونیستی افتاده).
سیاست های اشتباه سیاستمداران آمریکایی در سوء استفاده از دلار آمریکا به عنوان یک ابزار سیاسی منجر به آن شده که کشورهای مختلف جهان امروزه به دنبال جایگزینی برای کنار گذاشتن دلار آمریکا باشند امری که در نهایت می تواند منجر به آن شود که ده ها هزار ملیارد دلار بدهی های آمریکا به این کشور برگردد.
سیاست غارت اموال دیگر کشورها مثل مصادره پولهای روسیه منجر به آن شده که بسیاری از کشورها به دنبال بیرون کشیدن سرمایه های خود در کشورهای غربی باشند و به همین دلیل طلا به بالاترین قیمت های تاریخی خود رسیده.
گو اینکه هنوز بسیاری از سیاست مداران آمریکایی و غربی مست هستند و بیدار نشده اند اما فضای داخلی این کشورها نشان می دهد که نسل جوان کاملا مخالف سیاست های نسل قدیمی است.
به تظاهرات حمایت از فلسطین در دانشگاه های آمریکا نگاه کنید، در کدام دانشگاه ها این تظاهرات انجام می شود، دانشگاه هایی که چندین رئیس جمهوری و نماینده کنگره فارغ التحصیل آنها می باشند.
روزی روزگاری این دانشگاه ها و فارغ التحصیلانشان وابسته به لابی های قدرت در آمریکا بودند اما دیر یا زود نسل جدید قدرت را در آمریکا به دست خواهد گرفت و در نهایت این نسل لابی های قدرت فعلی را کنار خواهد زد.
اگر امروزه مقامات آمریکایی و کشورهای غربی بجنبند شاید بتوانند در نظم نوین جهانی که چند قطبی در آن ملاک خواهد بود حضور داشته باشند اما اگر نخواهند از خواب خود بیدار شوند به خود می آیند مانند دیگر ابرقدرت های تاریخ که مست قدرت خود بودند می بینند که جایگاه خود را از دست داده اند وحتی ممکن است با فروپاشی مواجه شوند.
فراموش نکنید، مقامات شوروی سابق هیچ وقت تصور نمی کردند که با توجه به اقتدار شوروی این کشور فروبپاشد اما به یکباره همان شد.
شانس روسها این بود که کشوری مقتدر مانند روسیه تشکیل شد و فردی مانند ولادیمیر پوتین آمد و آنچه خراب شده بود را جمع و جور کرد، اما آیا ایالات متحده آمریکا هم چنین شانسی خواهد داشت؟
