طرف های ثالث برای خیر منطقه دنبال حضور در دریای خزر نیستند
© Sputnik / Grigory Sysoev
/ اشتراک
آقای دکتر حسین امیر عبد اللهیان وزیر امور خارجه ایران در ملاقات خود با همتای ترکمنستانی خود اظهار داشت :"اقدامات برخی طرف های ثالث برای حضور نظامی در دریای خزر را برخلاف مصالح منطقه می باشد".
آقای امیرعبداللهیان همچنین بر گسترش همکاریهای دو کشور در حوزه های انرژی، ترانزیت و حمل ونقل تاکید کرد و افزود : "موضوع مدیریت منابع آبی نیز از موضوعات مهم در منطقه ما است و ضرورت دارد دو کشور در این رابطه همکاریهای مستمری داشته باشند".
وی دریای خزر را عرصه ای برای همکاریهای سازنده بین کشورهای ساحلی خواند و ارتباطات دو کشور در این دریا را در راستای منافع متقابل طرفها خواند و تداوم مذکرات در مورد مسائل حقوقی، امنیتی و اقتصادی دریای خزر را ضروری دانست و آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای میزبانی سومین همایش اقتصادی کشورهای ساحلی خزر در سطح نخست وزیران مطرح کرد.
برای سالیان سال هم دریای خزر دریای صلح و دوستی میان کشورهای دور آن بوده اما متاسفانه اخیرا به نظر می رسد برخی کشورها از اینکه این دریا فضای صلح و دوستی و همکاری میان این کشورها است ناراحت می باشند.
در این راستا شاید بد نباشد مقداری دقیق تر صحبت کنیم.
برخی کشورهای عضو ناتو و اسرائیل امروزه تلاش دارند به بهانه های مختلف در این دریای بسته میان کشورهای دور خزر حضور پیدا کنند و امنیت دیگر کشورهای پیرامونی را به هم بزنند.
نیاز به تحلیل سیاسی نیست تا متوجه شد تنها دلیلی ای که اسرائیل تلاش دارد در این دریا حضور داشته باشد این است که امنیت ایران را به هم بریزد و از طریق جاسوسی و انجام کارهای تروریستی امنیت ایران را به خطر بیاندازد.
بدیهی است اگر کشوری در این منطقه به اسرائیل اجازه دهد با سوء استفاده از موقعیت این کشور به دریای خزر برسد و امنیت ایران را به خطر بیاندازد آنوقت ایران مجبور خواهد بود که نسبت به تهدید امنیت خود واکنش نشان دهد و دریای خزر که تا به حال دریای صلح ودوستی بوده به دریای دشمنی و خصومت و حتی جنگ هم می تواند تبدیل شود.
از سوی دیگر ترکیه هم تلاش دارد با استفاده از شعارهای واهی پان ترکیسم در این دریا حضور پیدا کند و آرزوی دیرینه چندین قرنی عثمانی ها برای رسیدن به سواحل دریای خزر را محقق کند.
امروزه می بینیم جاهایی که صرف می کند ترکیه نقش اسلامگرایانه به خود می گیرد و جاهایی که صرف نمی کند نقش پان ترکیسم و تلاش دارد روی هر دو طناب بازی کند.
این در حالی است که علیرغم اینکه حماس گروه اخوان المسلمین ای است و ترکیه برای نفوذ در کشورهای اسلامی خود را پرچم دار رهبری اخوان المسلمین معرفی می کند، اما در حالی که اسرائیل دارد غزه را با خاک یکسان می کند هنوز ترکیه روابط سیاسی و اقتصادی و حتی تسلیحاتی خود با اسرائیل را حفظ کرده، امری که نشان می دهد شعار دایه داری اخوان المسلمینی بهانه ای برای نفوذ است و بس.
همین ماجرا را می توان به دیگر کشورهای دارای اقوام ترک تعمیم داد.
به صورت تاریخی عثمانی ها همیشه با آذری ها و ترک های شرق در جنگ و ستیز بودند و ده ها جنگ با ترک های شرق داشتند تا بتوانند به دریای خزر برسند.
امروزه با سوء استفاده از مسایل قومیتی تلاش دارند آنچه را که طی قرن ها با جنگ نتوانستند به دست آورند به دست بیاورند.
اینکه طبق تحقیقات اولیه مشخص شده تروریست های عامل اعمال تروریستی در مسکو از ترکیه به روسیه سفر کرده اند و چند سال پیش تعداد زیادی تروریست که به دنبال سرنگونی دولت قزاقستان بودند نیز از ترکیه به آنجا سفر کرده بودند به خودی خود نشان می دهد که پشت پرده ماجرای بهره بری از شعارهای پان ترکیسم اهداف دیگری در خود دارد.
نباید فراموش کرد که ترکیه عضو ناتو است و عملا حضور ترکیه بر سواحل دریای خزر به معنای حضور ناتو در آنجا می باشد.
عملا طی چند دهه اخیر ترکیه با استفاده از شعارهای اسلامگرایانه و پان ترکیسم فقط به دنبال محقق نمودن اهداف ناتو در منطقه می باشد.
این به معنای آن است که امنیت دیگر کشورهای دور دریای خزر می تواند مانند ماجرایی که در قزاقستان پیش آمد و یا جریان عملیات تروریستی اخیری که در مسکو انجام شد به خطر بیافتد.
به همه اینها بحث تلاش ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی برای حضور در این منطقه به بهانه کمک به برخی کشورها برای استخراج نفت و گاز و اصرار آنها مبنی بر اینکه برای تامین امنیت شرکت هایشان نیاز هست نیروهای نظامی شان نیز حضور داشته باشند به خودی خود به نوعی تهدید برای دیگر کشورها مخصوصا ایران و روسیه و به صورت غیر مستقیم چین به حساب می آید.
فراموش نکنید یکی از اصلی ترین دلایل راه اندازی عملیات ویژه روسیه در اوکراین جلوگیری از گسترش ناتو به شرق بود، قبل تر هم برای جلوگیری از گسترش ناتو به شرق روسیه مجبور شده بود نسبت به تلاش های ناتو برای حضور در گرجستان نیز واکنش نشان دهد.
به این دلیل می توان تصور کرد اگر کشوری از کشورهای منطقه به فکر اجازه دادن به ایالات متحده و یا دیگر اعضای ناتو برای حضور در دریای خزر تحت چتر آن کشور باشد این به معنای آن است که این کشور واکنش دیگران در منطقه، مخصوصا ایران و روسیه را به جان خریده.
فراموش نکنید که اصلی ترین دلیل سردی روابط روسیه با ارمنستان به این دلیل بود که دولت ارمنستان تلاش داشت و دارد به غرب نزدیک شود و از روسیه دور شود.
تاوان همین ماجرا را نیز مردم قره باغ پرداخت کردند.
همین که باکو متوجه شد ارمنستان سیاست های نزدیکی به غرب را پیش گرفته به قره باغ حمله کرد و ارمنی ها یک ضربه سنگین نظامی را متحمل شدند.
بدیهی است در صورتی که دولت ارمنستان سیاست نزدیکی به غرب را در پیش نگرفته بود و با روسیه همراه بود به احتمال زیاد حتی عملیات قره باغ صورت نمی گرفت.
اشتباه باکو در این است که تصور می کند دلیل موفقیت در حمله به قره باغ حمایت اسرائیل و ترکیه از آن بوده درحالی که دلیل اصلی سیاست های دولت ارمنستان برای نزدیکی به غرب که منجر به خودداری روسیه و ایران از کمک به ارمنستان شد بوده، و در این راستا باکو نباید تصور کند که به ترکیه و اسرائیل بدهکار است تا بخواهد به آنها امتیازاتی در دریای خزر بدهد.
البته قطعا دیگر کشورهای دریای خزر هم متوجه می باشند که کشورهای عضو ناتو و اسرائیل به هیچ وجه به دنبال خیر و صلاح این کشورها نیستند و هیچ کدام از اینها نفعی از حضور کشورهای عضو ناتو و اسرائیل نخواهند برد و شاید نگاهی گذرا به شرایط کشورهایی که ناتو و اسرائیل در آنها حضور دارند کافی است تا متوجه شد چی به چی است.
به هر حال آنچه مسلم است این می باشد که علیرغم همه اختلاف سلیقه ها که می تواند میان برادران دریای خزر وجود داشته باشد اما برادران نمی بایست غریبه را میان خود راه دهند چرا که این غریبه می تواند فتنه های بی پایانی را میان اینها راه بیاندازد.