خطر ایرانی نماها و مسلمان نماها گریبانگیر مملکت شده
© Photo / Public domain
اشتراک
دو روز پیش فیلمی در رسانه ها دست به دست شد که در آن برخی با ظاهری عربی وارد بیمارستان شهر جنین در کرانه باختری رود اردن شدند تا سه نفر که ادعا داشتند از نیروهای حماس هستند را روی تخت بیمارستان به قتل برسانند.
بماند که طبق قوانین بین المللی چنین کاری یک جنایت و جرم جنگی به حساب می آید و حتی اگر اینها مطمئن بودند که این افراد جزو حماس هستند باید در نهایت اینها را بازداشت می کردند و اگر جرمی مرتکب شده بودند محاکمه می شدند و این کار عملا یک اعدام میدانی بدون محاکمه به شمار می آید.
اصل نکته در این است که اگر به فیلم ها نگاه کنید می بینید این افراد ظاهری بسیار عربی داشتند و حتی یکی دو تای آنها لباس زنانه به تن داشتند.
اگر شما اینها را در خیابان می دیدید امکان نداشت باور کنید که اینها عامل اسرائیل هستند.
این افراد جزو یگان ویژه ای مجامع اطلاعاتی اسرائیل هستند که به عبری به نام یگان "مستعرفیم" و به عربی "مستعربین" معروف است، می باشند.
اینها دوره های ویژه ای را می بینند تا با سنت ها و آداب و رسوم فلسطینی ها (عرب ها) و مسلمانان آشنا شوند و سالها در میان فلسطینی ها زندگی می کنند و هر کدام بنا به ماموریت شان اقداماتی را انجام می دهند.
اینها به خوبی بلد هستند چگونه ظاهر سازی کنند که فلسطینی و عرب اصیل هستند وحتی ظاهر سازی کنند که مسلمانان بسیار معتقد و متعصب هستند.
این مورد که توسط دوربین های مدار بسته ضبط شد یکی از این موارد بود.
اینها ممکن است حتی در بسیاری عملیات در کنار فلسطینی ها بر علیه اسرائیلی ها شرکت کنند تا جرم هایی را مرتکب شوند و بعد این جرم ها را ثبت کنند تا فلسطینی ها محکوم شوند.
یا اینکه اقداماتی را انجام دهند مثلا بروند به عنوان فلسطینی استخدام اونروا شوند و بعد ادعا کنند که عضو حماس هستند تا اونروا محکوم شود.
یا...
ماموریت ها و فعالیت هایی که در نهایت در راستای اهداف اسرائیل است اما شاید هیچ کس باور نکند که خود اسرائیلی ها هستند که این کارها را انجام داده اند.
حدود چهل سال پیش بود که من اولین بار با یکی از اینها برخورد داشتم.
در آن زمان بچه بودم، مناطق مسلمان نشین لبنان در کنترل فلسطینی ها بود، تازه انقلاب شده بود و موج انقلاب به لبنان هم رسیده بود جنگ ایران و عراق بود و طبیعتا من به شدت طرفدار ایران بودم و فلسطینی های طرفدار سازمان آزادیبخش فلسطین طرفدار عراق بودند و در بیروت هر روز به اشکال مختلف با اینها درگیر بودم.
یک بار درگیری ما به کتک کاری کشید و اینها مرا بردند بالای یک برج بلند در بیروت که پایگاه آنها بود به نام برج المر و تهدید می کردند که اگر دست از طرفداری از ایران و امام خمینی (ره) بر ندارم از بالای برج مرا پرت می کنند من هم که مقاومت می کردم.
به یکباره فرمانده اینها آمد، فردی بسیار معروف بود، اسمش را بسیار شنیده بودم اما تا آن وقت او را ندیده بودم، سوال کرد چه شده که آنها تعریف کردند و عصبانی شد که جنگجوهایش به جای اینکه بروند دنبال کارهای مبارزاتی سر به سر یک بچه می گذارند، مرا که با طناب آویزان کرده بودند آورد پایین و چند سیلی زد و گفت اگر یک بار دیگر با مبارزین ما کل کل کنی خودم از بالای برج پرت ات می کنم.
ماجرا گذشت، چند ماه بعد اسرائیل به لبنان حمله کرد و بیروت را تصرف کرد.
در حین درگیری ها هم یگان های وابسته به همین فرمانده فلسطینی ها درگیری های بسیار شدیدی با اسرائیلی ها داشتند و تعداد زیادی از اینها کشته شدند.
در آن زمان اسرائیل قبل از حمله هایش به شهر تراکت هایی را در سطح شهر پخش می کرد تا به مردم اخطار دهد که یک جا را خالی کند که می خواهد بمباران کند و همین فرمانده فلسطینی ها دستور داده بود هر کس که به این تراکت ها دست بزند بازداشت کنند و کتک بزنند وادعا می کرد که این تراکت ها سمی است و...
وقتی اسرائیلی ها شهر را گرفتند با بچه ها در کوچه (آن زمان بچه ها تو کوچه بازی می کردند نه پشت کامپیوتر) در حال بازی بودیم دیدیم که یک جیپ اسرائیلی آمد و پشت سرش یک کامیون پر سرباز.
به یکباره دیدم همان فرمانده فلسطینی ها از جیپ پیاده شد و اینبار لباس یک سرهنگ اسرائیلی تنش بود و سربازان را برد ته کوچه جایی که یک زمین خالی و خرابه بود به یک جا اشاره کرد که آنجا دریچه است و وقتی سربازها آن دریچه را باز کردند یک تونل زیر زمین بود که در آن سی چهل جنگجوی فلسطینی پنهان شده بودند.
ما همه هاج و واج مانده بودیم، خودمان که بچه آن محل بودیم و هر روز آنجا بازی می کردیم نمی دانستیم که آن زیر یک تونل بزرگ و پناهگاه است.
همه شان را دستگیر کردند و بردند.
فرمانده ارشد فلسطینی ها که همه به وفاداری اش به آرمان های مبارزاتی و فلسطین قسم می خوردند، عملا از همین مستعربین وعامل اسرائیل بود و بعد معلوم شد ماموریت اش این بود که رزمندگان فلسطینی را تشویق کند به بهانه حمایت از مبارزه بر علیه اسرائیل کارهایی انجام دهند که در نهایت موجب نفرت و انزجار مردم لبنان از فلسطینی ها شود و زمینه حمله اسرائیل به لبنان فراهم شود و جوری شود که مردم لبنان حاضر نباشند حضور فلسطینی ها را دیگر تحمل کنند ووقتی اسرائیل به لبنان حمله کرد بسیاری مردم لبنان برای تبرک اشغال خاکشان توسط اسرائیلی ها سر سربازان اسرائیلی برنج می ریختند (سنتی که در آنجا به عنوان خوش آمد گویی مرسوم است).
البته من یکی از اینها را دیدم قطعا اینها چندین عنصر نفوذی مشابه میان فلسطینی ها داشتند و البته که هنوز هم دارند.
سعی کردم خلاصه کنم ولی مقداری طولانی شد اما دیدم برای اینکه به موضوع اصلی بپردازم مجبور بودم این ماجرا را تعریف کنم.
برخی ممکن است تصور کنند که ماجرا فقط مربوط به این روزها است اما اگر تاریخ را ورق بزنید می بینید یکی از کارهایی که یهودی ها از صدر اسلام انجام می دادند همین بحث نفوذ و نفاق بود.
اصلا عبارت منافق از همان زمان به همین دلیل به وجود آمد.
در آن زمان وقتی که مسلمانان منطقه حجاز در غرب عربستان فعلی و یمن را تصرف کردند تعداد زیادی تاجران یهودی بسیار ثروتمند در این مناطق زندگی می کردند و اینها را مختار کردند که یا باید مسلمان شوند یا اینکه خراج (مالیات سنگین) به حکومت اسلامی بپردازند.
بسیاری از اینها ترجیح دادند به ظاهر مسلمان شوند و باورهای خود را درون خود نگه دارند برخی هم با هدف اینکه دین نوظهور را زمین بزنند وارد این دین شدند تا از درون به اسلام ضربه بزنند.
بسیاری از اینها آنقدر در ظاهر سازی استاد بودند که حتی مردم می رفتند پشت سر اینها نماز می خواندند و در حکومت های اسلامی نفوذ بسیار بالایی پیدا کردند.
اینها برای اینکه بتوانند به باورهای یهودی خود عمل کنند با خود بسیاری از باورهای یهودیان را به اسلام آوردند و بسیاری مسلمانان را متقاعد کردند که اینها باورهای اسلامی است.
احتمالا بسیاری با عبارت "اسرائیلیات" آشنا می باشید، این روزها تحقیقات زیادی انجام می شود که ببینند چه باورهایی از طرف یهودی ها وارد اسلام شده که هیچ ربطی به اسلام ندارد وتلاش شود اینها را از اسلام تفکیک کنند اما آنقدر برخی از این باورها و خرافات در میان مردم جا افتاده که اگر بخواهند مطرح کنند که اصلا این باورها و خرافات ربطی به اسلام ندارد تکفیر می شوند.
نمی خواهم اطاله کلام کنم چون این ماجرا خود به خود نیاز به ده ها مقاله دارد اما لب مطلب این است که همانگونه که تشکل های امنیتی اسرائیل یگان های "مستعربین" ایجاد کرده اند قطعا یگان های دیگر "ایرانی نماها" و "مسلمان نماها" دارند که ماموریت شان ضربه زدن به ایران و انقلاب واسلام می باشد.
قطعا اینها افرادی را دارند که ماموریت شان این می باشد که در میان مردم ایران تفرقه ایجاد کنند، کاری کنند مردم از انقلاب دور شوند و از نظام و حکومت و اسلام نفرت پیدا کنند تا زمینه ورودشان به ایران هموار شود.
راهکارهای زیادی برای جذب نیرو برای این یگان ها دارند برخی دانسته و برخی نادانسته در دام اینها می افتند.
برخی به ظاهر بسیار وطن پرست می باشند و برخی دیگر بسیار انقلابی و مسلمان واگر کسی به شما بگوید که ممکن است که فردی از این افراد عامل اسرائیل باشد امکان ندارد باور کنید.
خیلی ساده است، یک مثال می زنم، فردی به نام خاوری مدیر عامل بانک ملی می شود و همیشه کفیه دور گردن دارد و نمازاش را اول وقت می خواند، حتی اگر مهم ترین جلسه را داشته باشد، و در همه مراسم ضد اسرائیلی و آمریکایی در صف اول راهپیمایی ها حضور پیدا می کند و کلی ادعای انقلابی بودن و مسلمان بودن و وطن پرست بودن و... دارد.
به یکباره با سه ملیارد دلار سر از کانادا در میاورد و تصاویر اش با شلوارک و صلیب به گردن منتشر می شود.
آیا فکر می کنید این فرد فقط یک اختلاسگر ساده بوده.
شما اگر توانستید یک صد دلاری از ایران به کانادا رسما حواله کنید و به حساب خود آنجا واریز کنید جایزه دارید، اصلا به عنوان ایرانی برایتان حساب باز نمی کنند چه رسد به اینکه این همه پول را بخواهید ارسال کنید.
فکر می کنید اگر این فرد وابسته به مجامع امنیتی نبود وماموریت نداشت می توانست این مقدار پول را از ایران خارج کند و به کانادا ببرد تا به اقتصاد ایران وبه باورهای مردم به نظام ضربه بزند؟
مطمئن باشین بسیاری امثال خاوری امروزه در مملکت هستند که ماموریت شان ضربه زدن به انقلاب و اسلام و مملکت است.
ادعای همه شان درباره مسلمان بودن و انقلابی بودن و وطن پرست بودن و... هم از برج خلیفه دبی هم بالاتر می رود.
تصور نکنید که اینها در ظاهر می آیند و می گویند که ضد نظام و یا ضد اسلام و ضد ایران هستند.
بر عکس اینها همیشه تلاش می کنند در ظاهر سازی درباره انقلابی بودن و مسلمان بودن و وطن پرست بودن از همه پیشی بگیرند و جوری رفتار کنند که اصلا باورتان نشود که اینها عامل دشمن هستند.
بسیار معروف است که انگلیسی ها برای اینکه بتوانند در میان مسلمانان نفوذ کنند تعدادی نیروهای خود را به حوزه علمیه و تعداد دیگری را به الازهر مصر فرستادند و اینها چند دهه تحصیل می کردند و زاهدانه زندگی می کردند تا مردم را به خود جلب کنند وماموریت های خود را محقق کنند، برخی حتی به مراتب بسیار بالای دینی هم رسیدند.
شاید نام لورانس عرب برای همه آشنا باشد، فردی که خود را اصالتا عربی معرفی کرده بود و آنقدر در میان عرب ها نفوذ پیدا کرده بود که در نهایت پشت پرده هدایتگر شورش های عرب ها بر علیه عثمانی شد و بعد از سالها معلوم شد که جاسوس انگلیس بوده.
یکی از مهم ترین کارهایی که این افراد می کنند این است که درون ساختارهای حکومتی نفوذ کنند و به مناصب عالی برسند وحتی درون سیستم حکومتی مهره چینی کنند تا سیستم را از درون به هم بریزند.
نیاز نیست که اینها کاری که به ظاهر ضد نظام است انجام دهند، کافی است که اینها کاری کنند که حکومت فلج شود، قوانین و مقرراتی را ایجاد کنند که مردم را به جان حکومت و حکومت را به جان مردم بیاندازد، در ساختار مدیریتی کاری کنند که کاری از پیش نرود و همه کارها و پروژه های دولت با شکست مواجه شود، افراد لایق را کنار بگذارند و اجازه دهند افراد نا لایق به جایگاه ها و پست های مهم و حساس برسند و...
مهم برای اینها این است که مردم را نسبت به حکومت ناراضی و عصبانی کنند.
یک مثال کوچک می زنم، هیچ اتفاق اقتصادی خاصی پیش نیامده که قیمت ارز در مملکت بخواهد به این شکل فاجعه بار با نوسان مواجه شود، اما می بینیم در ظرف حدود یک ماه پول ملی چیزی حدود یک پنجم ارزش خود را از دست داده.
آیا فکر نمی کنید دست خاوری ها در کار است؟
خاوری هایی که در بالاترین سطوح تصمیم گیری مالی و اقتصادی مملکت توانسته اند نفوذ کنند وکاری کنند کل درآمد وثروت مملکت توسط رانت خواران و اختلاس گران و سودجویان و... به تاراج برود تا شرایط اقتصادی به این شکل شود.
بعد سوال می کنند که چرا ایران می تواند پهباد و موشک و... بسازد ولی ماشین سازی اش با مشکل مواجه است؟
خوب باید بگردید و ببینید این نفوذی ها که ماموریت دارند مملکت را فلج کنند کجا بیشتر هستند.
آمریکایی ها شوروی سابق را با استفاده از همین عوامل از هم پاشیدند.
امروزه به نظر می رسد بزرگترین خطری که ما ایرانی ها را تهدید می کند همین هایی هستند که به ظاهر انقلابی و یا مسلمان دو آتیشه و یا وطن پرست هستند ولی در واقع عامل دشمن می باشند ودارند آب به آسیاب دشمن می ریزند.
