https://spnfa.ir/20231024/جنگ-غزه-و-ارکان-ژئواستراتژی-جدید-آمریکا-در-خاورمیانه-18324031.html
جنگ غزه و ارکان ژئواستراتژی جدید آمریکا در خاورمیانه
جنگ غزه و ارکان ژئواستراتژی جدید آمریکا در خاورمیانه
اسپوتنیک ایران
برخي از تحليلگران به طور مشخص وقايع جنگ اكتبر 1973 را نقطه عطف در تغییر وضعیت اسرائیل در سیاست واشنگتن می دانند و معتقدند ملاحظات ژئوپلیتیک آمریکا در خاورمیانه... 24.10.2023, اسپوتنیک ایران
2023-10-24T21:47+0330
2023-10-24T21:47+0330
2023-10-24T21:47+0330
نگاه ویژه اسپوتنیک
سیاسی
آمریکا
تنش بین اسرائیل و فلسطین
اسرائیل
فلسطین
جهان
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/39/85/398543_0:0:2845:1600_1920x0_80_0_0_d9bdec299dcc24df83dbe2c1e21ee9b2.jpg
تنها چند ساعت پس از عملیات "طوفان الاقصی"، همه دستگاه های سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده آمریکا برای کمک به اسرائیل بسیج شدند. در دو هفته گذشته شمار تماس ها و سفرهای دیپلماتیک و حتی عملیاتی مقامات آمریکایی به تل آویو به شکل تصاعدی افزایشیافته است. به نظر می رسد اتاق فکری در کاخ سفید برای مشاوره سیاسی—اطلاعاتی، نظامی و امنیتی برای تل آویو فعال شده و ارتباط مستقیمی بین این اتاق فکر و کابینه اسرائیل برقرار است. به دلیل این حجم مداخله مستقیم و نزدیک آمریکا در جنگ می توان گفت جنگ در فلسطین اشغالی از چهره اسرائیل–مقاومتفلسطین به چهره آمریکایی-اسرائیلی علیه مقاومت محور مقاومت تغییر کرده است.برای اغلب تحلیلگران الگوی کمک آمریکا به اسرائیل تقریبا آشنا است. اما این حجم از حمایت آمریکا در مقایسه با سایر جنگ های اسرائیل در دو دهه گذشته بسیار بیشتر و احساسی بوده و برای بسیاری از ناظران سوال برانگیز شده است. در حالی که ایالات متحده در جنگ اوکراین درگیر است، چه اهداف و انگیزه هایی موجب این حجم از حمایت شتابزده واشنگتن از تل آویو شده است؟ آیا واشنگتن درصدد کنترل تنش در خاورمیانه و یا برعکس به دنبال گسترش جنگ در منطقه است؟ آیا جنگ غزه برای ایالات متحده فرصت جدیدی برای طرح ریزی استراتژی جدید در خاورمیانه فراهم کرده است؟ چه تغییری در ژئواستراتژی ایالات متحده رخ داده است؟اهداف و انگیزه های واشنگتناز زمانی که هری ترومن رئیس جمهور اسبق ایالات متحده آمریکا به عنوان اولین رهبر جهانی موجودیت رژیم اسرائیل را به رسمیت شناخت تاکنون حفظ امنیت این رژیم بخشی از تعهدات ایالات متحده آمریکا است. تنها يازده دقيقه پس از انتشار اعلاميه تشكيل اسرائيل در 14 مي 1948، واشنگتن این رژیم را به رسميت شناخت. اما تا جنگ های 6 روزه 1967 مناسبات آمریکا و اسرائیل در سایه روابط اسرائیل و بریتانیا قرار داشت. جنگ اسرائیل و اعرابی که متحدان اتحادجماهیر شوروی بودند، موجب شد اسرائیل بیش از پیش به عنوان بخشی از بلوک غرب شناخته شود.برخي از تحليلگران به طور مشخص وقايع جنگ اكتبر 1973 را نقطه عطف در تغییر وضعیت اسرائیل در سیاست واشنگتن می دانند و معتقدند ملاحظات ژئوپلیتیک آمریکا در خاورمیانه منجر به حمایت ریچاردنيكسون از اسرائيل در جنگ 1973 شد. پس از آن، از سال 1983 با تشکیل گروه نظامی-سیاسی مشترک (the Joint Political-Military Group (JPMG)) و پیمان ایالات متحده و اسرائیل برای تلاش مستمر برای هماهنگی نظامی و امنیتی، جایگاه رژیم اسرائیل به شریک راهبردی آمریکا در خاورمیانه ارتقا یافت.در طول دهه های گذشته لابی طرفدار اسرائیل در آمریکا در تقویت و استمرار روابط خدشه ناپذیر آمریکا و اسرائیل نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای داشته است. اما حمایت از اسرائیل به یک باور در جامعه آمریکایی نیز تبدیل شده است. بر اساس نظرسنجی های اخیر تقریبا دو سوم آمریکایی ها معتقدند که ایالات متحده بایدعلناً و بطور مستقیم از اسرائیل در جنگ بین اسرائیل و گروه های فلسطینی حمایت کند. هر چند در این موضع شکاف های نسلی و نژادی گسترده ای وجود دارد، اما می توان گفت حجم حمایت داخلی آمریکایی ها از اسرائیل نیز در انگیزه های واشنگتن برای دخالت مستقیم در جنگ غزه بی تاثیر نبوده است. به ویژه اینکه ایالات متحده در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد و بایدن نیز بار دیگرنامزد انتخابات شده و تمایل دارد دور دوم ریاست جمهوری خود را تضمین کند. به همین دلیل چشم به حمایت لابی اسرائیلی دوخته است.از سوی دیگر به واسطه نفوذ لابی اسرائیلی در هر دو جناح سیاسی آمریکا، رهبران احزاب سیاسی ایالات متحده خواهان کمک به تضمین برتری نظامی کیفی اسرائیل در خاورمیانه هستند. در واقع آمریکایی ها حتی خواستار توازن نظامی بین اسرائیل با سایر قدرت های منطقه ای نیستند، بلکه به دنبال هژمونی اسرائیل در خاورمیانه هستند.دربستر منطقه ای و بین المللی دلیل اصلی این جهت گیری سیاست آمریکا را می توان به تغییر و تحولات در منطقه و سیاست موازنه جویانه عربستان بین ایالات متحده آمریکا و چین نیز نسبت داد. ضمن اینکه واشنگتن به دلیل کنترل سرعت روند تحول نظم جهانی ناگزیر شده است سطح تعارض با چین در شرق آسیا را کاهش دهد. در واقع خاورمیانه به زمینی برای رقابت ژئواسترتژیک ایالات متحده آمریکا و چین تبدیل شده است. در این رقابت نیز اسرائیل شریک مطمئن واشنگتن محسوب می شود و لذا رکن اصلی سیاست خاورمیانه ای آمریکا را تشکیل می دهد.نقش اسرائیل در ژئواستراتژی آمریکاچه در دوره جنگ سرد و چه پس از آن، اسرائیل نقش کلیدی در برقراری نظم آمریکا محور در منطقه خاورمیانه ایفا می کرد. پس از انقلاب اسلامی در ایران و تغییر سیاست تهران در قبال واشنگتن، در دهه های گذشته سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده مبتنی بر چند رکن بود: 1-حمایت از امنیت اسرائیل و تقویت برتری کیفی آن در منطقه، 2-بسط حضور نظامی ایالات متحده در منطقه، 3-اتحاد منطقه ای با برخی کشورهای عربی منطقه به ویژه عربستان سعودی که به عنوان رهبر جهان عرب شناخته می شود.اما در سال های اخیر با افزایش مناسبات عربستان با چین به عنوان رقیب اصلی ایالات متحده در نظام بینالملل، رکن سوم سیاست منطقه ای ایالات متحده متزلزل شده است. آمریکا در ماه های گذشته تلاش کرد با عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان و اعطای امتیازاتی به ریاض همچنان رکن سوم را حفظ کند. اما نه تنها طوفان الاقصی، بلکه مطالبات سیاسی و امنیتی ریاض، واشنگتن را با موانع و چالش های زیادی مواجه کرد.به همین دلیل می توان گفت ابعاد گسترده تحرکات نظامی ایالات متحده پس از طوفان الاقصی نشان میدهد که واشنگتن نه تنها اسرائیل را از مهمترین ارکان سیاست منطقه ای ایالات متحده در خاورمیانه بلکه رکن تعیین کننده می داند. اما عملیات طوفان الاقصی موجودیت این رکن را با مخاطره زیادی مواجه کرد.دکترین امنیتی اسرائیل بر پایه سه رویکرد تقویت بازدارندگی دفاعی، راهبردهای تهاجمی و اتحادهای فرامنطقه ای استوار است. سبک اجرا و غافلگیری طوفان الاقصی باعث خدشه دار شدن بازدارندگی دفاعی اسرائیل شد. به همین دلیل نقش مؤلفه های کلیدی دیگر در راهبرد امنیتی اسرائیل،یعنی تقویت رابطه امنیتی ویژه با آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. استحکام چتر حمایتی آمریکا از اسرائیلبا هدف احیای دوباره بازدارندگی دفاعی و راهبرد تهاجمی اسرائیلارزیابی می شود.در واقع واشنگتن در تلاش است تا از طریق تقویت دفاعی-تهاجمی اسرائیل، ضمن حفظ موجودیت شریک راهبردی خود در خاورمیانه و تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه، مانع از شکل گیریترتیبات منطقه ای جدید به ضرر جناح منطقه ای آمریکا شود.راهبرد جنگ یا کنترل تنش؟وضعیت در خاورمیانه سیال است و هر حرکت در منطقه مانند حرکت بر روی شن های روان است. این ادراک تهدید موجب خویشتنداری بیشتر بازیگران منطقه ای شده است. در همین فاصله اما ایالات متحده با توجیه تلاش برای کمک به حفظ وضع موجود، ناوها و جنگندههای بیشتری راهی منطقه کرده است. به دستور پنتاگون قرار است تعداد بیشتری از جنگنده های آمریکایی به پایگاه های این کشور در خاورمیانه اعزام شوند.محموله کمک های نظامی و تسلیحاتی بیشتر ایالات متحده نیز وارد فلسطین اشغالی شده یا در راه است.بر اساس گزارش ها، دولت آمریکا لایحه ای شامل کمک مالی به تل آویو و کییف را به کنگره تحویل داده است. این افزون بر افزایش فروش تسلیحات به اسرائیل است. از اکتبر سال 2023، ایالات متحده 599 پرونده فروش نظامی خارجی به اسرائیل به ارزش 23.8 میلیارد دلار در دستور کار قرار داده است.به نظر می رسد از سویی افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه به واشنگتن امکان میدهد تا بتواند گزینههای متعددی را برای دخالت نظامی احتمالی در هر نوع جنگ مطلوب کاخ سفید داشته باشد. از سوی دیگر همه اظهارات مقامات واشنگتن نشان می دهد آمریکا برای استفاده از کمکهای نظامی بیشتر برای هر نوع جنگی چک سفید امضا به اسرائیل اعطا کرده است. به همین دلیل برخی از امکان وجود برنامه برای درگیری نظامی آمریکا در منطقه گمانه زنی می کنند.با این حال از مجموع شواهد می توان استنباط کرد هدف دولت بایدن بیش از آنکه آغاز جنگ جدید در منطقه باشد کمک به افزایش برتری نظامی اسرائیل و بسط حضور نظامی آمریکا در منطقه در پی طوفان الاقصی است. آمریکا پیش از حمله حماس به اسرائیل نیز به بهانه هایی مانند مقابله با ایران در خلیج فارس حضور نظامی در منطقه را افزایش داده بود.آسیبپذیری اسرائیل در هر نوع جنگ احتمالی منطقهای نیز از دلایل عدم تمایل واشنگتن به گسترش درگیری در منطقه است. فلسطین اشغالی تحت تسلط اسرائیل دارای وسعت سرزمینی گسترده اینیست، توان ورود به جنگیفرسایشی را ندارد و در هنگام جنگ نمی تواند در برابر حملات ضربتی برای مدت زیادی مقاومت کند. به نظر میرسد که اولویت دیگر آمریکا از افزایش نظامیگری در منطقه، منصرف کردن محور مقاومت و دیگر بازیگران احتمالی از تداوم حملات به منافع اسرائیل است.با تمام تفاسیریاد شده، این نکته نیز حائز توجه است که روندها نشان می دهند محدودیت های ایالات متحده در خاورمیانه بیشتر شده است و از این لحاظ درک و پیش بینی سیاست خاورمیانه ای واشنگتن در آینده پیشرو نیز دشوار شده است.
https://spnfa.ir/20231024/آمریکا-در-صورت-حمله-به-شهروندانش-به-ایران-پاسخ-خواهد-داد-18323205.html
https://spnfa.ir/20231024/رسانه-ها-از-افزایش-احتمالی-حملات-به-پایگاه-های-آمریکا-در-خاورمیانه-خبر-دادند-18321234.html
اسرائیل
فلسطین
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2023
عباس اصلانی
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e7/02/12/14669862_122:0:958:836_100x100_80_0_0_54ea0874f1c9b9dc33a8d7f17297f0b9.jpg
عباس اصلانی
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e7/02/12/14669862_122:0:958:836_100x100_80_0_0_54ea0874f1c9b9dc33a8d7f17297f0b9.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/39/85/398543_41:0:2772:2048_1920x0_80_0_0_985bf3812a8740545ecab23bd06fb2ef.jpgاسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
عباس اصلانی
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e7/02/12/14669862_122:0:958:836_100x100_80_0_0_54ea0874f1c9b9dc33a8d7f17297f0b9.jpg
سیاسی, آمریکا, تنش بین اسرائیل و فلسطین, اسرائیل, فلسطین, جهان
سیاسی, آمریکا, تنش بین اسرائیل و فلسطین, اسرائیل, فلسطین, جهان
جنگ غزه و ارکان ژئواستراتژی جدید آمریکا در خاورمیانه
عباس اصلانی
کارشناس مسائل سیاسی خارجی ایران و دارای دکتری در رشته مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران
برخي از تحليلگران به طور مشخص وقايع جنگ اكتبر 1973 را نقطه عطف در تغییر وضعیت اسرائیل در سیاست واشنگتن می دانند و معتقدند ملاحظات ژئوپلیتیک آمریکا در خاورمیانه منجر به حمایت ریچاردنيكسون از اسرائيل در جنگ 1973 شد.
تنها چند ساعت پس از عملیات "طوفان الاقصی"، همه دستگاه های سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده آمریکا برای کمک به اسرائیل بسیج شدند. در دو هفته گذشته شمار تماس ها و سفرهای دیپلماتیک و حتی عملیاتی مقامات آمریکایی به تل آویو به شکل تصاعدی افزایشیافته است. به نظر می رسد اتاق فکری در کاخ سفید برای مشاوره سیاسی—اطلاعاتی، نظامی و امنیتی برای تل آویو فعال شده و ارتباط مستقیمی بین این اتاق فکر و کابینه اسرائیل برقرار است. به دلیل این حجم مداخله مستقیم و نزدیک آمریکا در جنگ می توان گفت جنگ در فلسطین اشغالی از چهره اسرائیل–مقاومتفلسطین به چهره آمریکایی-اسرائیلی علیه مقاومت محور مقاومت تغییر کرده است.
برای اغلب تحلیلگران الگوی کمک آمریکا به اسرائیل تقریبا آشنا است. اما این حجم از حمایت آمریکا در مقایسه با سایر جنگ های اسرائیل در دو دهه گذشته بسیار بیشتر و احساسی بوده و برای بسیاری از ناظران سوال برانگیز شده است. در حالی که ایالات متحده در جنگ اوکراین درگیر است، چه اهداف و انگیزه هایی موجب این حجم از حمایت شتابزده واشنگتن از تل آویو شده است؟ آیا واشنگتن درصدد کنترل تنش در خاورمیانه و یا برعکس به دنبال گسترش جنگ در منطقه است؟ آیا جنگ غزه برای ایالات متحده فرصت جدیدی برای طرح ریزی استراتژی جدید در خاورمیانه فراهم کرده است؟ چه تغییری در ژئواستراتژی ایالات متحده رخ داده است؟
اهداف و انگیزه های واشنگتن
از زمانی که هری ترومن رئیس جمهور اسبق ایالات متحده آمریکا به عنوان اولین رهبر جهانی موجودیت رژیم اسرائیل را به رسمیت شناخت تاکنون حفظ امنیت این رژیم بخشی از تعهدات ایالات متحده آمریکا است. تنها يازده دقيقه پس از انتشار اعلاميه تشكيل اسرائيل در 14 مي 1948، واشنگتن این رژیم را به رسميت شناخت. اما تا جنگ های 6 روزه 1967 مناسبات آمریکا و اسرائیل در سایه روابط اسرائیل و بریتانیا قرار داشت. جنگ اسرائیل و اعرابی که متحدان اتحادجماهیر شوروی بودند، موجب شد اسرائیل بیش از پیش به عنوان بخشی از بلوک غرب شناخته شود.
برخي از تحليلگران به طور مشخص وقايع جنگ اكتبر 1973 را نقطه عطف در تغییر وضعیت اسرائیل در سیاست واشنگتن می دانند و معتقدند ملاحظات ژئوپلیتیک آمریکا در خاورمیانه منجر به حمایت ریچاردنيكسون از اسرائيل در جنگ 1973 شد. پس از آن، از سال 1983 با تشکیل گروه نظامی-سیاسی مشترک (the Joint Political-Military Group (JPMG)) و پیمان ایالات متحده و اسرائیل برای تلاش مستمر برای هماهنگی نظامی و امنیتی، جایگاه رژیم اسرائیل به شریک راهبردی آمریکا در خاورمیانه ارتقا یافت.
در طول دهه های گذشته لابی طرفدار اسرائیل در آمریکا در تقویت و استمرار روابط خدشه ناپذیر آمریکا و اسرائیل نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای داشته است. اما حمایت از اسرائیل به یک باور در جامعه آمریکایی نیز تبدیل شده است. بر اساس نظرسنجی های اخیر تقریبا دو سوم آمریکایی ها معتقدند که ایالات متحده بایدعلناً و بطور مستقیم از اسرائیل در جنگ بین اسرائیل و گروه های فلسطینی حمایت کند. هر چند در این موضع شکاف های نسلی و نژادی گسترده ای وجود دارد، اما می توان گفت حجم حمایت داخلی آمریکایی ها از اسرائیل نیز در انگیزه های واشنگتن برای دخالت مستقیم در جنگ غزه بی تاثیر نبوده است. به ویژه اینکه ایالات متحده در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد و بایدن نیز بار دیگرنامزد انتخابات شده و تمایل دارد دور دوم ریاست جمهوری خود را تضمین کند. به همین دلیل چشم به حمایت لابی اسرائیلی دوخته است.
از سوی دیگر به واسطه نفوذ لابی اسرائیلی در هر دو جناح سیاسی آمریکا، رهبران احزاب سیاسی ایالات متحده خواهان کمک به تضمین برتری نظامی کیفی اسرائیل در خاورمیانه هستند. در واقع آمریکایی ها حتی خواستار توازن نظامی بین اسرائیل با سایر قدرت های منطقه ای نیستند، بلکه به دنبال هژمونی اسرائیل در خاورمیانه هستند.
دربستر منطقه ای و بین المللی دلیل اصلی این جهت گیری سیاست آمریکا را می توان به تغییر و تحولات در منطقه و سیاست موازنه جویانه عربستان بین ایالات متحده آمریکا و چین نیز نسبت داد. ضمن اینکه واشنگتن به دلیل کنترل سرعت روند تحول نظم جهانی ناگزیر شده است سطح تعارض با چین در شرق آسیا را کاهش دهد. در واقع خاورمیانه به زمینی برای رقابت ژئواسترتژیک ایالات متحده آمریکا و چین تبدیل شده است. در این رقابت نیز اسرائیل شریک مطمئن واشنگتن محسوب می شود و لذا رکن اصلی سیاست خاورمیانه ای آمریکا را تشکیل می دهد.
نقش اسرائیل در ژئواستراتژی آمریکا
چه در دوره جنگ سرد و چه پس از آن، اسرائیل نقش کلیدی در برقراری نظم آمریکا محور در منطقه خاورمیانه ایفا می کرد. پس از انقلاب اسلامی در ایران و تغییر سیاست تهران در قبال واشنگتن، در دهه های گذشته سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده مبتنی بر چند رکن بود: 1-حمایت از امنیت اسرائیل و تقویت برتری کیفی آن در منطقه، 2-بسط حضور نظامی ایالات متحده در منطقه، 3-اتحاد منطقه ای با برخی کشورهای عربی منطقه به ویژه عربستان سعودی که به عنوان رهبر جهان عرب شناخته می شود.
اما در سال های اخیر با افزایش مناسبات عربستان با چین به عنوان رقیب اصلی ایالات متحده در نظام بینالملل، رکن سوم سیاست منطقه ای ایالات متحده متزلزل شده است. آمریکا در ماه های گذشته تلاش کرد با عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان و اعطای امتیازاتی به ریاض همچنان رکن سوم را حفظ کند. اما نه تنها طوفان الاقصی، بلکه مطالبات سیاسی و امنیتی ریاض، واشنگتن را با موانع و چالش های زیادی مواجه کرد.
به همین دلیل می توان گفت ابعاد گسترده تحرکات نظامی ایالات متحده پس از طوفان الاقصی نشان میدهد که واشنگتن نه تنها اسرائیل را از مهمترین ارکان سیاست منطقه ای ایالات متحده در خاورمیانه بلکه رکن تعیین کننده می داند. اما عملیات طوفان الاقصی موجودیت این رکن را با مخاطره زیادی مواجه کرد.
دکترین امنیتی اسرائیل بر پایه سه رویکرد تقویت بازدارندگی دفاعی، راهبردهای تهاجمی و اتحادهای فرامنطقه ای استوار است. سبک اجرا و غافلگیری طوفان الاقصی باعث خدشه دار شدن بازدارندگی دفاعی اسرائیل شد. به همین دلیل نقش مؤلفه های کلیدی دیگر در راهبرد امنیتی اسرائیل،یعنی تقویت رابطه امنیتی ویژه با آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. استحکام چتر حمایتی آمریکا از اسرائیلبا هدف احیای دوباره بازدارندگی دفاعی و راهبرد تهاجمی اسرائیلارزیابی می شود.
در واقع واشنگتن در تلاش است تا از طریق تقویت دفاعی-تهاجمی اسرائیل، ضمن حفظ موجودیت شریک راهبردی خود در خاورمیانه و تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه، مانع از شکل گیریترتیبات منطقه ای جدید به ضرر جناح منطقه ای آمریکا شود.
وضعیت در خاورمیانه سیال است و هر حرکت در منطقه مانند حرکت بر روی شن های روان است. این ادراک تهدید موجب خویشتنداری بیشتر بازیگران منطقه ای شده است. در همین فاصله اما ایالات متحده با توجیه تلاش برای کمک به حفظ وضع موجود، ناوها و جنگندههای بیشتری راهی منطقه کرده است. به دستور پنتاگون قرار است تعداد بیشتری از جنگنده های آمریکایی به پایگاه های این کشور در خاورمیانه اعزام شوند.محموله کمک های نظامی و تسلیحاتی بیشتر ایالات متحده نیز وارد فلسطین اشغالی شده یا در راه است.
بر اساس گزارش ها، دولت آمریکا لایحه ای شامل کمک مالی به تل آویو و کییف را به کنگره تحویل داده است. این افزون بر افزایش فروش تسلیحات به اسرائیل است. از اکتبر سال 2023، ایالات متحده 599 پرونده فروش نظامی خارجی به اسرائیل به ارزش 23.8 میلیارد دلار در دستور کار قرار داده است.
به نظر می رسد از سویی افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه به واشنگتن امکان میدهد تا بتواند گزینههای متعددی را برای دخالت نظامی احتمالی در هر نوع جنگ مطلوب کاخ سفید داشته باشد. از سوی دیگر همه اظهارات مقامات واشنگتن نشان می دهد آمریکا برای استفاده از کمکهای نظامی بیشتر برای هر نوع جنگی چک سفید امضا به اسرائیل اعطا کرده است. به همین دلیل برخی از امکان وجود برنامه برای درگیری نظامی آمریکا در منطقه گمانه زنی می کنند.
با این حال از مجموع شواهد می توان استنباط کرد هدف دولت بایدن بیش از آنکه آغاز جنگ جدید در منطقه باشد کمک به افزایش برتری نظامی اسرائیل و بسط حضور نظامی آمریکا در منطقه در پی طوفان الاقصی است. آمریکا پیش از حمله حماس به اسرائیل نیز به بهانه هایی مانند مقابله با ایران در خلیج فارس حضور نظامی در منطقه را افزایش داده بود.
آسیبپذیری اسرائیل در هر نوع جنگ احتمالی منطقهای نیز از دلایل عدم تمایل واشنگتن به گسترش درگیری در منطقه است. فلسطین اشغالی تحت تسلط اسرائیل دارای وسعت سرزمینی گسترده اینیست، توان ورود به جنگیفرسایشی را ندارد و در هنگام جنگ نمی تواند در برابر حملات ضربتی برای مدت زیادی مقاومت کند. به نظر میرسد که اولویت دیگر آمریکا از افزایش نظامیگری در منطقه، منصرف کردن محور مقاومت و دیگر بازیگران احتمالی از تداوم حملات به منافع اسرائیل است.
با تمام تفاسیریاد شده، این نکته نیز حائز توجه است که روندها نشان می دهند محدودیت های ایالات متحده در خاورمیانه بیشتر شده است و از این لحاظ درک و پیش بینی سیاست خاورمیانه ای واشنگتن در آینده پیشرو نیز دشوار شده است.