"دوست داشتم قبل از دیدن این همه جهنم بمیرم"؛ داستان وحشتناک زنی از مراکش+ویدئو

© AP Photo / Mosa'ab Elshamy"دوست دارم قبل از دیدن این همه جهنم بمیرم"؛ داستان وحشتناک زنی از مراکش
دوست دارم قبل از دیدن این همه جهنم بمیرم؛ داستان وحشتناک زنی از مراکش - اسپوتنیک ایران  , 1920, 13.09.2023
اشتراک
منطقه مراکش-صافی مرکز زمین لرزه در مراکش است.
تقریباً تمام ساختمان های این منطقه ویران شد، بسیاری از ساکنان آنها جانشان را از دست دادند. امدادگران همچنان در حال جستجوی کشته ها و مفقودان زیر آوار هستند.
زنی می گوید: "دوست داشتم قبل از دیدن این جهنم بمیرم." و از شوک یک دقیقه سکوت کرد.
نام او هند معت الله است، کمی بیشتر از 30 سال سن دارد و تمام عمرش را در طلاس یعقوب زندگی کرده است. زن نفسی تازه می کند و ادامه داد:
تازه شام مان ​​را تمام کرده بودیم، عصر خوبی بود، داشتیم می خندیدیم، بچه ها در همان حوالی مشغول بازی بودند. و ناگهان همه چیز در اطراف ما شروع به حرکت کرد. چند لحظه بعد متوجه شدیم که زلزله شروع شده و تصمیم گرفتیم فرار کنیم. اما موفق نشدیم،خانه در عرض چند ثانیه فرو ریخت. من به در خوردم. دیوار روی مادر و خواهرم افتاد. بچه 3 ساله ام زیر سقف خانه ناپدید شد.
هند به طور معجزه آسایی توانست به تنهایی از زیر آوار خارج شود: او خوش شانس بود که در روی او افتاد، نه دیوار یا آوار.
او می گوید: بعد از حدود نیم ساعت، قدرتم را جمع کردم و شروع کردم به آواربرداری تا جایی که می توانستم. مادر، فرزند، خواهر و برادرم را صدا زدم. کسی جواب نداد، سپس خواهرم را زنده یافتم، او هنوز نفس می کشید. اما نیمه پایین بدنش زیرآوار بود. سعی کردم او را به هوش بیاورم: او به هوش آمد و شروع کرد به فریاد زدن تا او را نجات دهم. پاهایش شکسته بود و خودش نمی توانست بیرون بیاید. یک ساعت و نیم طول کشید تا خواهرم را بیرون بیاورم. اما بقیه جانشان را از دست دادند.
در خانواده هند در این غروب غم انگیز 7 نفر جان باختند.
نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала