قیام قاره آفریقا علیه استعمار غرب و نوکرانِ غربگرا
© AP Photo / Sam Mednickقیام قاره آفریقا علیه استعمار غرب و نوکرانِ غربگرا
© AP Photo / Sam Mednick
اشتراک
این روزها قاره آفریقا شاهد مهم ترین تحولات در طول چند قرن اخیر است و به عبارتی می توان این رخدادها را در طول تاریخ این سرزمینِ مظلوم و خسته از استعمار و استثمارِ غرب و عناصر خودباخته غربی کم نظیر دانست.
راهپیمایی دهها هزار تَن از مردم آفریقای جنوبی در روز سه شنبه 10/مرداد/1402 به دعوت جولیوس سلا ماِلما، رهبر حزب مبارزان آزادی آفریقا، در حالی که شرکت کنندگان در این تجمع عظیم و پرشور با در دست داشتن تصاویر آقای پوتین و پرچم فدراسیون روسیه همگی یکصدا فریاد می زدنند :
ما همگی پوتین هستیم، ما همگی پوتین هستیم ، ما هرگز اجازه نخواهیم داد امپریالیسم جنایتکار غربی در آفریقا علیه روسیه و پوتین اقدامی کند.
در کنار راهپیمایی مشابه دهها هزار تَنی، دوشنبه، مردم نیجر در حمایت از روسیه و اعتراض به جنایات فرانسه و سایر استعمار گران غربی، بیانگر رخدادهای بسیار مهم و تحول آفرینی در سراسر قاره آفریقا در آستانه ورود به نظم جدید جهانی و اوج برائت ملت های آفریقایی از استثمارگران غربی و گشوده شدن باب جدید در فرهنگ، هویت و تاریخ ملت های رنج کشیده آفریقا با مشارکت و همیاری برادرانه و تاریخی روسیه است.
در حالی که در ماه میلادی جاری آفریقای جنوبی میزبان رهبران بریکس برای نشست دوره ای پیش روی خود است و در روزهای گذشته با وجود تمام کارشکنی های غرب و آمریکا ، سیریل رامافوسا رئیس جمهور آفریقای جنوبی نیز در سفر به سن پترزبورگ ، ضمن ملاقات با آقای پوتین در دومین مجمع اقتصادی، بشردوستانه روسیه_ آفریقا شرکت نموده بود، این تجمع دهها هزار تَنی مردم آفریقای جنوبی پیامی صریح، شفاف، عملیاتی و قاطع به مقامات این قاره در خصوص هشدار در خصوص هر نوع همراهی و همگرایی با غرب و اعلام حمایت قاطع از آنها در صورت اتخاذ سیاست مشارکتی، راهبردی و همکاری با روسیه است.
به عبارتی به صراحت می توانیم تحولات امروز آفریقا را مسیری سریع در قیام ملت های آفریقایی در برابر قرنها ضلم و استعمار غرب و عناصر غربی، تحلیل نموده و فصل نوینی را در تحولات آفریقا ارزیابی نماییم، فصلی که با تمام دوران گذشته تفاوتی ماهوی و عملیاتی دارد و البته بعد از سقوط دولت غربگرای نیجر بیانگر کاهش شدید حوزه نفوذ غرب در آفریقا نیز است.
ملت های آفریقایی که از غربی ها خصوصا فرانسوی ها، آمریکایی ها، انگلیسی ها، اسپانیایی ها، پرتغالی ها چیزی جز تازیانه، بردگی، غارت ، تحقیر، جنایت، کشتار و ظلم ندیده اند، روسها را بهترین و قابل اعتماد ترین متحد و دوست خود در برابر این جبهه استعماری دانسته و تلاش می کنند پیمانی ناگسستنی با روسیه برقرار نمایند.
در حالی که فرانسوی ها هنوز با افتخار جمجمه مبارزان الجزایری کشته شده در قیام استقلال از استعمار فرانسه را در موزه های خود نگه داری می کنند و تمدن فرانسوی را بر روی جمجمه بیش از( 18000 هژده هزار) کشته الجزایری بنا نهادند و البته هیچ گاه از جنایات خود علیه الجزایری ها ابراز ندامت ظاهری نکردند چه برسد به عذرخواهی و جبران خسارات مادی و معنوی !
به عبارتی جای جای قاره آفریقا نقش و آثار تازیانه غربی ها را در اذهان ملت آفریقا تداعی می نماید ودر همین راستا نسل جدید و روشنفکران و همه اقشار آفریقایی امروز غربی ها را متجاوزان، آدم ربایان و جنایتکارانی می دانند که از قرن پانزدهم با ورود به این قاره تا امروز در حال رقم زدن انواع جنایات متعدد ضد بشری هستند.
هنوز بشریت با یادآوری جنایات خودبرتر بینان نژادی امریکایی معروف به گروه شیطانی ( کو کلاکس کلان ها)، که برده های سیاه پوست آفریقایی در آمریکا را زنده زنده در آتش می سوزاندند و می رقصیدند و هنوز نیز شدیدا در آمریکا فعال هستند تراژدی های وحشتناکی را روایت می نمایند که حتی شنیدن آن نیز دردناک است.
در حالی که یونسکو، 23 آگوست را به عنوان روز جهانی لغو برده داری، به تصویب سازمان ملل متحد رساند، اما هیچ گاه هیچ رهبر اروپایی و آمریکایی اعلام ننمود که با چه حقی انسان های آفریقایی را به جرم رنگ پوستشان به اسارت گرفتند و چرا تا کنون هیچ اقدامی در مجازات عملی با این جنایت تاریخی و بر خورد با نمادهای باقی مانده آن و همچنین عذرخواهی رسمی و جبران خطاهای گذشته ننموده اند بلکه برده داری سنتی را به برده داری نوین تبدیل کرده و در دوره جدید با روشهایی به روز شده اقدام به استثمار ملت های آفریقایی می پردازند.
در حالی که طبق تمامی اسناد رسمی مشخص گردیده رشد اقتصادی فراآتلانتیک و همچنین بریتانیا و آمریکا در قرون هفده و هژده به واسطه بهر ه کشی از سرمایه های انسانی و میراث ملتها ی آفریقایی بوده که به موازات آن بر گسترش فقر در آفریقا و ثروت در اروپا و آمریکا منجر شده، لکن تا کنون هیچ رویکرد ملموسی در جبران این جنایات ضد بشری توسط غربی ها برای ملت های افریقایی رخ نداده بلکه غربی ها با ادامه حضور در کشورهای آفریقایی ضمن ادامه غارت منابع مردم این سرزمین بر ادامه روند فقیر سازی و نا امن سازی و بی ثباتی این کشور ها با هدف امکان ادامه سلطه بر این قاره اهتمام ورزیده اند.
در کنار تمام این جنایات شاید یکی از دردناک ترین جنایات غرب علیه ملت های آفریقایی مخفی کردن زباله های هسته ای فرانسه در الجزایر و انجام آزمایشات میکروبی و بیولوژیک آمریکا علیه مردم آفریقای مرکزی و همچنین گسترش شبکه های سازمان یافته تروریستی به منظور مدیریت بر منابع الماس و سایر مواد ارزشمند زیر زمینی و ارسال آنها به بریتانیا و آمریکا است.
شمارش میزان جنایت غربی ها در آفریقا نیاز به نوشتار هزاران صفحه دارد و باز این میزان قساوت و وحشی گری غرب در حق ملت های آفریقایی قابل نگارش نیست لکن در جدید ترین حرکت ضد بشری اروپا - آمریکا می توانیم گروگانگیری غذای ملت آفریقا در پروژه غلات و تحریم کود های شیمیایی روسیه را نام ببریم.
اقدام ضد بشری و جنایت سازمان یافته ای که توسط آمریکا تحت پوشش و همکاری رژیم نئونازی کی یف صورت گرفت تا ضمن اخلال در روند تامین غذای ملت های آفریقایی کلان پروژه سیاسی جدیدی نیز مدیریت گردد و اگر اقدامات هوشمندانه و بشر دوستانه دولت روسیه و آقای پوتین در تامین غلات و کودهای شیمیایی قاره آفریقا در طی بیش از یک سال گذشته رخ نداده بود ما امروز شاهد یک قحطی و گرسنگی و مرگ و میر بسیار بزرگ جدیدی در قاره آفریقا بودیم.
امروز ملت های آفریقایی با وجود تمامی تبلیغات سنگین رسانه ها و بنگاههای دروغ پراکنی غربی شاهد هستند که روسیه طی چند دهه حضور خود در قاره آفریقا ، با برنامه جامع توانمند سازی فکری، زیر ساختی و عملیاتی ضمن حمایت از اقدامات استقلال طلبانه مبارزان آفریقایی برای رهایی از قید بردگی و استثمار شبکه مافیایی غربی، تلاش و اقدامات متنوع و زیر ساختی در کمک به رشد، سلامت و توسعه آفریقا صورت داده و ملت های آفریقایی به هیچ وجه تمایل ندارند دولتهایشان همسو با سیاست های ضد روسی غرب دست به اقداماتی بر خلاف منافع روسیه بزنند واکنون این جمله از گلوی مردم آفریقا به کرات شنیده می شود که :
«پیروزی روسیه مساوی است با پیروزی ملت های آفریقایی»...
به عبارتی امروز هیچ رهبر جهانی و هیچ کشوری به اندازه آقای پوتین و روسیه در آفریقا محبوب نیست و این بیانگر ورود روسیه به قلب های ملت ستمدیده آفریقایی است.
در همین راستا تاسف برانگیز است که چرا برخی عوامل و عناصر غربگرا در ایران هنوز چشم امید به غرب و سرابهای غربی دارند در حالی که حتی در دورترین نقاط آفریقا اعلام انزجار از غرب امری رو به رشد و نماد بارز روحیه خودآگاهی و خردورزی محسوب می گردد و امروز هر انسان آزاد اندیشی در جهان می داند که هیچگاه غرب درصدد حمایت، رشد و پیشرفت سایر کشورها و تمدنها نیست و انتظار دریافت کمک از جبهه غربی سرابی پوشالی است ، آنچه در لیبی، سوریه، افغانستان و... رخ داد چهره واقعی و بدون روتوش غرب است و اوج جهالت ، در دل بستن به غرب و این شبکه ضد بشری است.