چرا ایران نیاز به جنگ با طالبان نمی بیند؟
© Photo
اشتراک
زمانی که آمریکا از افغانستان خارج شد و بر اساس توافق های محرمانه که در قطر و با هماهنگی سازمان های اطلاعاتی انگلیس و ارتش پاکستان انجام شد این کشور را دو دستی تحویل طالبان داد کاملا مشخص بود که هدف آمریکا این است که منطقه پیرامونی را بی ثبات کند.
اشرف غنی مطیع حلقه به گوش آمریکا در افغانستان به حساب می آمد و از انجام هیچ ماموریتی که دستور اش توسط آمریکا صادر می شد دریغ نمی کرد اما آمریکایی ها برنامه های دیگری برای افغانستان داشتند و دارند که توسط فردی مانند اشرف غنی قابل پیاده کردن نمی باشد و نیاز به یار قدیمی خود یعنی طالبان و بقیه گروه های تروریستی ای که در افغانستان کاشته بودند داشت و دارد.
اگر به تاریخچه ایجاد طالبان برگردید می بینید این گروه توسط طلبه هایی که در پاکستان توسط سازمان اطلاعات ارتش پاکستان و با هماهنگی سازمان های اطلاعات آمریکا و عربستان سعودی و امارات ایجاد شده بود تا به زعم خودشان در آن زمان اینها به مبارزه با شوروی سابق بپردازند.
البته وقتی درباره سازمان های اطلاعاتی آمریکا صحبت می کنیم نباید اسرائیل را نادیده بگیریم.
البته گروه های دیگری که در آن زمان به عنوان گروه های جهادی معرفی شدند و بعد تروریستی معرفی شدند مانند القاعده هم توسط همین ها ایجاد شده بود.
هدف اصلی در واقع فقط مبارزه با شوروی سابق نبود بلکه مبارزه با حکومت اسلامی ای که در ایران ایجاد شده بود هم بود.
آنها به خوبی می دانستند اگر حکومت جدید التاسیس اسلامی در ایران موفق شود موفق عمل کند این ماجرا می تواند الگویی برای بقیه کشورهای اسلامی جهت ایجاد حکومت های اسلامی مشابه گردد و به این دلیل بهترین راه این بود که اسلام را توسط خود مسلمانان تخریب کنند.
گسترش ظواهر و رفتارهای مسلمانان در جاهلیت و اعتقادات مذهبی که در برخی موارد به عنوان اسرائیلیات از آن نام برده می شود و تقویت تندروهایی که کورکورانه رفتارهای متحجرانه ومتعصبانه انجام می دهد بهترین روش برای تخریب وجهه مسلمانان در سطح جهان و حتی در میان خود مسلمانان به حساب می آید.
فقط که کلمه تعصب اشاره کنم که عبارتی عربی است و برای بستن چشمها با پاچه ای تیره به گونه ای که فرد چیزی را نبیند استفاده می گردد و معمولا افراد متعصب بهترین ابزار برای سوء استفاده می باشند چون به راحتی با شعارها و عبارت های تحریک آمیز می توان اینها را به انجام کارهای نسنجیده و بدون فکر کردن وا داشت.
عملا فضا به سمتی رفته که امروزه بسیاری در جهان اگر خبر کشته شدن صدها مسلمان را بشنوند حتی پلک هم نزنند اما در صورتی که خبری از کشته شدن یک حیوان بشنوند احساساتشان جریحه دار شود و سر و صدا به پا کنند.
البته در این باره نمی توان نقش اسرائیل وجا انداختن همان دیدگاه صهیونیست بر علیه مسلمانان را نادیده گرفت.
به هر صورت ماموریت اصلی ای که برای طالبان در افغانستان در نظر گرفته شده و آمریکایی ها به همین دلیل اینها را دوباره در این کشور بر سر قدرت برگرداندند این می باشد که فضای منطقه فیما بین ایران و چین و آسیای میانه و مخصوصا امتداد آن به روسیه را بی ثبات نگاه دارند.
اشتباه بزرگ چینی ها هم در این می باشد که چون رابطه خود با پاکستان را رابطه ای استراتژیک تعبیر می کنند و همه تخم مرغ هایشان در رابطه با طالبان را در سبد پاکستانی ها قرار داده اند تصور می کنند که از گزند تهدید های تروریستی طالبان در امان می باشند.
زمانی هم ایرانی ها تصور می کردند که می توانند روی رابطه خود با پاکستان در زمینه رابطه با طالبان حساب باز کنند که نتیجه اش شهادت دیپلمات ها و خبرنگار ایرنا در مزار شریف شد.
من در آن زمان در شیفت شب خبرگزاری کار می کردم و با شهید صارمی صحبت کردم و تاکید کرد که وزارت خارجه با پاکستانی ها هماهنگ کرده و تضمین دریافت کرده اند طالبان با کنسولگری ایران در مزار شریف کاری ندارد و آنها در آنجا امن هستند ولی فردا صبح اش خبر شهادت آنها منتشر شد.
به هر حال امروزه می بینیم که رسانه های وابسته به دشمنان جمهوری اسلامی ایران در حال فضاسازی روانی برای راه انداختن جنگ میان ایران و طالبان می باشند.
ماجرای حق آبه ایران ماجرایی دیرینه است که با اشتباه شاه سابق ایران در امضای قرارداد در این زمینه وپذیرش سهم کوچکی از رود هیرمند کلید خورد و می توان گفت اشتباه بزرگتر را رضا شاه مرتکب شد که حاضر شد به دستور انگلیسی ها حاکمیت افغانستان بر مناطقی از هرات که امروزه در آن سد سازی شده تمکین کند.
دقیقا مانند جریان خوش خدمتی به اتاتورک وواگذاری قره سو به ترکیه و دردسرهایی که امروزه برای ایران ایجاد کرده.
اشتباه نکنید، اینکه آمریکایی ها سالانه بیش از یک ملیارد دلار کمک های انسان دوستانه نقدا تحویل طالبان می دهند را نباید در چهارچوب کمک های انسان دوستانه قرار داد.
آمریکایی ها ملیادرها دلار اسلحه متنوع به بهانه سرعت عقب نشینی و جا ماندن آنها عمدا در افغانستان باقی گذاشتند تا به دست طالبان بیافتد و یک ملیارد دلار هم حقوق هایی است که آمریکایی ها به عناصر خود می پردازند.
کمک کجاست، آیا مردم افغانستان رنگ کمک های آمریکا را در عمر خود دیده اند؟
مضاف بر اینها آمریکایی ها شدیدا در زمینه تسهیل قاچاق مواد مخدر طالبان فعال می باشند و مافیاهای مواد مخدری که در افغانستان فعال هستند همه ذیل چتر طالبان ولی با مدیریت آمریکایی ها فعالیت می کنند و طبق آمار سازمان ملل بعد از حضور آمریکایی ها در افغانستان تولید مواد مخدر در افغانستان به بیش از 200 برابر قبل از اشغال این کشور توسط آمریکایی ها رسیده، تنوع تولید به کنار، امری که نشان می دهد آمریکایی ها شدیدا در این زمینه فعال بودند و هستند.
در این راستا می توان تصور کرد که فضاسازی رسانه های وابسته به دشمنان جمهوری اسلامی برای تحریک طرفین به درگیر شدن بیشتر برای این است که ایران را وارد یک باتلاق به نام افغانستان کنند.
این در حالی است که ایرانی ها ده را راهکار دیگر برای مقابله با این جریان دارند که شاید آخرین آن ورود به جنگ باشد.
ساده ترین آن این می باشد که به بهانه ای این سد ها را هدف قرار دهند.
ایران توانمندی های بسیار زیادی دارد از جمله موشک های بسیار قدرتمند و نقطه زن که به راحتی می تواند همه این سد ها را نابود کند.
یا حتی ایران می تواند به برخی از عناصر طالبان پولی بدهد و خودشان بروند سدها را منفجر کنند.
آنهایی که با فضای داخلی افغانستان آشنایی دارند به خوبی می دانند که به راحتی آنجا می توان آدم هایی را پیدا کرد که برای پول حاضر هستند هر کاری بخواهید برایتان انجام دهند.
راهکار بهتر و عاقلانه تر شاید این باشد که ایران از ابزار فشار و دیپلماسی بهره ببرد.
امروزه همان تانک ها و ماشین هایی که طالبان به سمت مرز ایران فرستاده بود با سوخت ایرانی کار می کردند، کافی است ایران مثلا ارسال سوخت به افغانستان را متوقف کند و یا اینکه مرزها را برای عبور افغان ها ببندد و اصرار کند تا زمانی که حق آبه ایران تمام و کمال به ایران اعطا نشده ایران هم مرزها را بسته نگه خواهد داشت.
شاید طالبان چند ماهی بتوانند دوام بیاورند اما با توجه به اینکه از هیچ طرف دیگر امکان دریافت سوخت با قیمت مناسب را ندارند قطعا با مشکلات عدیده مواجه خواهند شد.
فراموش نکنید که هنوز طالبان از حمایت مردمی در افغانستان برخوردار نمی باشند وهنوز فرماندهی آنها جرئت ندارد در کابل مستقر شود و در قندهار مستقر است و اگر با مشکلات کمبود کالا و سوخت مواجه شوند قطعا مخالفت عمومی با آنها چند برابر می شود و اینها علاقه ای به این ماجرا نخواهند داشت.
البته بماند که برخی به بهانه دور زدن تحریم ها از طریق افغانستان هنوز اصرار بر صادرات سوخت به این کشور دارند.
ایران همچنین می تواند شروع کند از جریان های مخالف طالبان ویا جریان های درون طالبان که طرفدار رابطه با ایران هستند حمایت کردن و با تامین مالی و تسلیحاتی آنها کاری کند که تقویت شوند و جریان های مخالف ایران در این کشور به حاشیه بروند و تضعیف شوند.
همه می دانند ایران تجربه بسیار زیاد و موفقی در این زمینه دارد که می تواند این تجربه را در افغانستان نیز پیاده کند.
حتی برخی پا فراتر گذاشته و پیشنهاد بازگرداندن بیش از 5 ملیون مهاجر افغانی به افغانستان را مطرح می کنند، امری که بنده شخصا طرفدار آن نمی باشم، اما اینها باور دارند آب مصرفی همین افغان های مقیم ایران بیش از حق آبه ایران از هیرمند است و اگر اینها به افغانستان برگردند هم فشار بر طالبان بسیار بیشتر خواهد شد هم اینکه موج مخالفان طالبان در افغانستان تقویت می گردد.
یکی دیگر از راهکار هایی که ایران می تواند داشته باشد این است که به برخی کشورهایی که پشتیبان طالبان هستند فشار بیاورد.
بر کسی پوشیده نیست که امروزه طالبان مورد حمایت قطر و ترکیه و پاکستان هستند و خوب ایران می تواند از طرق دیپلماتیک با اینها وارد مذاکره شود تا اینها بر طالبان فشار بیاورند.
البته در پایان هم باید این نکته را یاد آور شد که گروه های طالبان که مخالف ایران هستند عموما افرادی مواجب بگیر آمریکا واسرائیل هستند و افرادی نیستند که با حرف زدن و گفتگو با آنها بتوان نتیجه گرفت و تنها چیزی که آنها می فهمند چماغی است که بالاسرشان می باشد چون از بچه گی با شلاق و چماغ بر سر بزرگ شده اند، به این دلیل در صورتی که مثلا اتفاقی مانند اتفاقات اخیر مثل حمله به نیروهای مرزی ایران رخ داد دوباره اتفاق افتد باید حتما کاری کرد که همه حمله کنندگان تا نفر آخر به گونه ای تار و مار شوند که حتی بقایای آنها قابل تشخیص نباشد تا عبرتی شوند برای هر کس که جسارت می کند که چشم اش به سمت مرز ایران می افتد، چه طالبان باشند چه دیگر همسایگان، وگر نه اینها مدام همین جسارت ها را تکرار خواهند کرد، این موضوع یک بحث است موضوع تعامل با طالبان بحثی دیگر.
برخورد قاطع و شدید با این افراد نه فقط موجب این می شود حساب کار دست طالبان بیاید بلکه دیگر همسایگان که امروزه در حال مزدوری برای اسرائیل و آمریکا هستند نیز حساب کار دست شان می آید.
به هر حال می بینیم که ایران راه های زیادی برای مقابله با طالبان دارد که نیاز ندارد وارد جنگ با آنها شود ودر دامی که آمریکایی ها و اسرائیلی ها پهن کرده اند گیر کند.
