گزارش و تحلیل

ضربه های مهلک بی تدبیری سیاستمداران آمریکایی به این کشور

© Sputnik / Maksim Blinov /  مراجعه به بانک تصاویر پیش بینی شکست آمریکا در جنگ فرضی با چین و روسیه
پیش بینی شکست آمریکا در جنگ فرضی با چین و روسیه  - اسپوتنیک ایران  , 1920, 06.02.2023
اشتراک
بسیاری باور دارند تاریخ همیشه تکرار می شود، واقعیت امر هم این است، یعنی هیچ وقت در تاریخ ابر قدرتی وجود نداشته که بتواند تا ابد بماند.
مسکو، اسپوتنیک/ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ایالات متحده آمریکا به یک فرصت طلایی دست یافت که می توانست با استفاده از آن ساختار جهانی را به سمت ساختاری تک قطبی و با هدف اعتلای انسانیت و بشریت ببرد اما به جای آن به دنبال فرصت سوزی رفت و لابی های قدرت در این کشور به دنبال تصرف منافع بیشتر در جهان و به ضرر دیگران رفتند.
همین مساله موجب آن شد که بسیاری کشورهای جهان به فکر بیافتند که تک قطبی به هیچ وجه به نفع جهانیان نیست و باید به هر ترتیبی شده به سمت دور شدن از سلطه آمریکا بروند.
برخی نیز به فکر مقابله با گسترش نفوذ آمریکا به حساب آنها رفتند.
امروزه شرایطی در جهان پیش آمده که نه فقط رئیس جمهوری آمریکا قدرت ندارد به کشوری که بقایش گروی حمایت ایالات متحده است حرفی بزند بلکه کار اینها از حرف شنوی گذشته و حتی به بی محلی به رئیس جمهوری آمریکا که عالیترین مقام رسمی این کشور می باشد رسیده.
منظور همان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و سفر رئیس جمهوری آمریکا به عربستان سعودی است.
اگر رفتارهای عربها مخصوصا سعودی ها در سفر رئیس جمهوری آمریکا به عربستان را با سفر رئیس جمهوری چین به عربستان مقایسه کنید می بینید که عربها تعمدا خواستند به آمریکایی ها بفهمانند که دیگر حاضر نیستند زیر سلطه آنها باشند.
البته خودداری آنها از پذیرفتن خواسته بایدن مبنی بر افزایش تولید سوخت (که البته برخی باور دارند عرب ها با حمایت لابی های انرژی در آمریکا از پذیرش این تقاضای بایدن خودداری کردند) نشان می دهد که سلطه آمریکا بر این کشورها در حال افول است.
درباره اسرائیل هم که نتانیاهو دوباره به قدرت رسیده، این همان نتانیاهویی است که چند سال قبل با دهن کجی به رئیس جمهوری وقت آمریکا (اوباما) به آمریکا سفر کرد و رفت در کنگره سخنرانی کرد.
سفر اخیر آقای حسین امیر عبد اللهیان به کشورهای آمریکای لاتین نشان می دهد علیرغم همه تلاش های آمریکا برای مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی در آنچه آمریکایی ها حیاط خلوت خود می دانند با شکست مواجه شده.
در افغانستان هم دیدیم که با چه افتضاحی از آنجا خارج شدند.
اما در عراق که هنوز تحت نفوذ آمریکا می باشد مشاهده می کنیم آقای لاوروف وزیر امور خارجه روسیه دشمن شماره یک آمریکا سفر می کند و عراقی ها علنا اعلام می کنند که علیرغم تحریم های آمریکا بر علیه روسیه همکاری خود با روسیه را ادامه خواهند داد.
خودداری کشورهای عربی و بسیاری کشورهای بزرگ دیگر مانند چین وهند از این سو و مصر و الجزایر و... از سمت آفریقا و کشورهای آمریکای لاتین مانند برزیل و مکسیک و ونزولا و کوبا و ... از تبعیت از تحریم های غرب بر علیه روسیه به خودی خود نشان می دهد که کنترل کم کم در حال خارج شدن از دست آمریکا است.
امروزه بسیاری از کشورها در صدد هستند به هر ترتیبی شده دلار های خود را بفروشند و یا به ترتیبی به داخل کشورهای خود منتقل کنند و عموم کشورها تلاش دارند دیگر در کشورهای غربی سرمایه گذاری نداشته باشند تا مبادا در آینده با شرایطی مشابه با تحریم هایی که این کشورها بر علیه روسیه و ایران و ونزولا و... وضع کردند مواجه شوند.
حتی سرمایه گذاران هم دیگر حاضر به سرمایه گذاری در کشورهای غربی نمی باشند و در صدد منتقل کردن سرمایه های خود به کشورهای دیگر که امن تر می باشد و قابل اطمینان تر است می باشند.
در همین راستا مشاهده می کنیم عموم ثروتمندان جهان در حال منتقل کردن اموال و ممتلکات خود به کشورهایی مانند کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و شرق آسیا و آمریکای لاتین هستند تا اگر روزی کشورشان با آمریکا مشکلی پیدا کرد به یکباره غربی ها مثل شغال سر اموال آنها نریزند و آنها را مصادره نکنند.
دیگر بحث ایجاد یک نظام پولی جهانی از مطالعه و بحث میان کشورها گذشته و به یک اصل که بسیاری از کشورها به آن باور دارند تبدیل شده و همه به سمت استفاده از ارز های محلی برای تعامل با یکدیگر روی آورده اند.
شاید بتوان گفت بزرگترین اتفاقی که آمریکایی ها تلاش کردند صدایش را در نیاورند این بود که کشورهای صادر کننده نفت مانند عربستان سعودی و امارات و... به سمت تعامل با مشتری های بزرگ مانند چین وهند و... با ارزهای محلی روی آوردند.
احتمالا اکثر خوانندگان می دانند اما برخی شاید ندانند که سال 1973 وقتی که نیکسون پشتوانه طلا را از دلار برداشت و زیر تعهدات بین المللی آمریکا زد یکی از کارهایی که کسینجر انجام داده بود این بود که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ودیگر کشورهای عرب صادر کننده نفت را وادار کرده بود تا در ازای تامین امنیت تعهد کنند که فقط برای فروش نفت خود دلار قبول کنند تا دلار به عنوان ارز مرجع کشورهای جهان باقی بماند و از آن پس هر وقت هر کشوری تلاش داشت که از جریان پترودلار خارج شود حکومت آن کشور را سرنگون کردند.
نمونه های بسیار واضح اش حکومت معمر القذافی در لیبی که به دنبال ایجاد ارز واحد آفریقایی و جایگزینی آن با دلار بود و یا حکومت صدام حسین که به دنبال جایگزینی فروش نفت با ارزی غیر از دلار بود.
شاید بتوان گفت در این راستا ایران بود که به دلیل تحریم های بی حساب کتاب آمریکا بر علیه این کشور ماجرای استفاده از ارزهای محلی و مبادله کالا با کالا را در میان کشورها جا انداخت و تابوی ترس از آمریکا در زمینه خودداری از استفاده از دلار را شکست.
حالا امروزه بسیاری از کشورها به این سمت رفته اند و با توجه به اینکه تعداد این کشورها زیاد شده دیگر آمریکا نمی تواند در مقابل آنها بایستند.
کما اینکه مشاهده می کنیم کشورهای اروپایی متحد آمریکا امروزه مجبور هستند برای خرید نفت از روسیه از روبل استفاده کنند، امری که آمریکایی ها نهایت تلاش خود را برای ممانعت از آن انجام دادند.
روس ها ثابت کردند که با تدبیر سیاسی و یک مدیریت مالی واقتصادی صحیح می توان در مقابل تحریم های آمریکا ایستاد نه فقط ارزشان سقوط نکند، بلکه حتی قویتر هم شود.
تابو شکنی ایران وهمچنین عمکرد موفق روسیه در شکست تحریم های اقتصادی موجب آن شد که ترس دیگر کشورها از تعامل با ارزهای محلی بریزد.
جالب اینکه شاید اگر آمریکایی ها بدون حساب و کتاب ایران و روسیه را تحریم نکرده بودند تا به امروز ایران و روسیه و دیگر کشورها از دلار به عنوان ارز مرجع برای تبادلات تجاری خود استفاده می کردند.
با توجه به این شرایط می توان گفت بی تدبیری سیاست مداران آمریکایی در استفاده از ابزار های اقتصادی و تحریمی بر علیه دیگر کشورها امروزه شرایطی ایجاد کرده که آمریکایی ها خودشان بزرگترین متضرر باشند و با افول قدرت دلار می توان تصور کرد که اقتدار آمریکا هم افول پیدا می کند و مثل دیگر ابرقدرت ها در تاریخ آمریکایی ها هم کم کم دیگر جای خود را به ابر قدرت های نوظهور دیگر بدهند.
نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала