https://spnfa.ir/20221106/زنی-با-موهای-بلوند-در-مراسم--آبان-عکس-13191214.html
زنی با موهای بلوند در مراسم ۱۳ آبان +عکس
زنی با موهای بلوند در مراسم ۱۳ آبان +عکس
اسپوتنیک ایران
نقد خبرنگاری از حضور بانوی بدون حجاب در مراسم ۱۳ آبان بیش از تصویر این اتفاق مورد توجه کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفته است. 06.11.2022, اسپوتنیک ایران
2022-11-06T03:18+0330
2022-11-06T03:18+0330
2022-11-06T03:18+0330
خارج از خبرها
ایران
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/09/11/12532443_0:67:1280:787_1920x0_80_0_0_2e60253bf0997b5173d8cde7804ea819.jpg
به گزارش اسپوتنیک، جعفر محمدی، روزنامه نگار و سردبیر عصر ایران درباره حضور یک زن بیحجاب که حواشی بسیاری پیرامون آن با وجود کندی سرعت اینترنت در ایران وجود دارد، بوجود آمده است، متنی بلندبالا نوشت و این متن مورد توجه برخی ازخبرگزاریهای ایران قرار گرفت و آن را در کانالها و سایتهای خبری خود منتشر کردند.جعفر محمدی نوشت: "حضور یک زن بی حجاب (بله، بی حجاب و نه بدحجاب و کم حجاب و شل حجاب) در راهپیمایی روز ۱۳ آبان تهران، بازتاب گستردهای در میان رسانههای اصولگرا داشته است. بسیاری از این رسانهها با انتشار تصاویری از این خانم، نوشتهاند که دیگر بانوان حاضر در مراسم که همگی محجبه بودهاند، رفتار دوستانهای با او داشته و حتی بعضیهایشان او را بوسیدهاند. تعدادی نیز با او درباره حجاب صحبت کرده و کوشیدهاند وی را متقاعد به داشتن حجاب کنند. اصولگرایان نوشتند: پرچم ما گفت و گوست و انقلاب ما، انقلاب اقناع است.این که آیا آن بانوی بیحجاب، شخصاً و بدون هماهنگی و به طور بیسابقهای بدون حجاب به مراسم ۱۳ آبان رفته (که اصل را بر این میگذاریم) یا این که او را آوردهاند تا بعداً این گونه استفاده تبلیغی کنند، بر ما معلوم نیست و اهمیتی هم ندارد. مهم، همین جمله آخر و تحلیلهای مترقی اصولگرایان است که تا دیروز دنبال این بودند از بدحجابها عکس بگیرند و با کارت ملیشان تطبیق دهند و برگ جریمه به آدرسشان بفرستند و مهسا امینی و دیگرانی مانند او را به زور سوار گشت ارشاد میکردند و امروز در یک مراسم رسمی، از حضور یک زن کاملاً بیحجاب با موهای بلوند استقبال میکنند و از برافراشته بودن پرچم گفت و گو و اقناع سخن میگویند؛ این، اتفاق مهمی است.سالها پیش بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی گفته بود: "کوشش کنید که با بیان و قلم، مسلسلها را کنار بگذارید و میدان را به قلمها و به علمها و به دانشها واگذار کنید." و رهبران دیگر انقلاب مانند شهید بهشتی و شهید مطهری بارها و بارها از لزوم گفت و گو و اقناع به جای زور و ارعاب و تهدید و تحمیل گفتهاند.با این حال به ویژه در یکی دو دهه اخیر و با قدرت گرفتن جریانهای تندرو، هر چه جلوتر آمدیم گفت و گوی ملی کمرنگتر شد و جای خود را به گفت و شنود داد که در آن یک طرف باید بگوید و مردم باید بشنوند. این گونه بود که بسیاری از صاحب منصبان - که از میان تندروها منصوب شده بودند - رفته رفته گوشهای خود را بیشتر و بیشتر بستند و زبانشان را لحظهای از ادبیات آمرانه، فارغ نگذاشتند.آنها نه صدای مردم را شنیدند، نه به هشدارهای رسانهها توجه کردند و نه حتی وقعی به توصیههای کارشناسان خودی کردند: آنها بهتر از همه میاندیشیدند و صلاح مردم را حتی درباره این که چگونه لباس بپوشند، بهتر از خود مردم میدانستند و قس علیهذا درباب سیاست خارجی و توزیع قدرت و شکل دادن به دولت و مجلس و اقتصاد و اجتماعیات و ...!نتیجه نیز همان گونه که پیشبینی میشد و بارها هشدار داده بودیم، همین وضعیتی شد که این روزها بر کشور حاکم است. ای کاش همین عقلانیت و منطق و مدارایی که درباره آن زن بیحجاب شاهدش بودیم و رسانههای اصولگرا بدان افتخار میکنند و افتخار درستی است، در تمام این سالها حاکم بود، نه فقط در زمینه حجاب که در همه عرصهها. آن وقت، نه ماجرای غمبار مهسا امینی به بخشی از تاریخ معاصر ایران تبدیل میشد و نه این همه انسان بیگناه جان خود را از دست داده بود. در چنان عقلانیتی، هم بهترین روابط را با جهان داشتیم و هم اقتصادی قوی، مردمی مرفه و جامعهای قدرتمند.در مراسم ۱۳ آبان، شاهد مهر و مدارای اکثریت باحجاب با اقلیت مطلقی بودیم که تنها یک نفر بود، و چه زیبا بود این صحنه و باید به آن خانمهای باحجاب درود فرستاد که این گونه خردمندانه با هموطن بیحجاب خود همراه و همصحبت شده بودند. وقتی با چنین اقلیت مطلقی مدارا میشود و چنان صحنه زیبایی به وجود میآید، حساب کنید اگر با خواستههای اکثریت چنین تعاملی شود، ایران ما، چه بهشت روح افزایی خواهد شد!چه میشد اگر همین پارسال که بیش از نیمی از مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری مشارکت نکردند و تازه، از بین مشارکت کنندگان نیز ۱۳ درصد رای باطله به صندوق انداختند و ۸ درصد نیز به تنها کاندیدای مخالف جریان برنده رای دادند، مسئولان ما مینشستند و این اعتراض بیصدا ولی بسیار گویا را بررسی میکردند که این ۷۰ درصد چه میخواهند و چگونه باید آنها را به عنوان اکثریتی که احساس میکنند نمایندهای در حاکمیت ندارند، همراهی کرد؟آیا منتظر بودند که بخشی از همین صداهای خاموش به اعتراضات خشمگین خیابانی تبدیل شود تا بعد از کلی درگیری و خسارتهای مادی و معنوی و کشته و مجروح شدن بسیاری از ایرانیان، تازه یادشان بیفتد که انقلاب ما انقلاب اقناع است و باید پرچم گفت و گو برافراشت؟!به هر روی، هر چند دیرهنگام و بعد از تحمیل هزینههای فراوان، باید از رویکرد گفت و گو و اقناع استقبال کرد. در سرزمین بی گفت و گوی ایران که تک صدایی عامل بخش اعظم تباهیهای موجود است، گفتمانِ گفت و گو، بهترین و خردمندانهترین راه است؛ البته به شرط این که گفت و گو برای گفت و گو نباشد، علنی و با تضمین امنیت همه طرفهای گفت و گو باشد، همگانی و در منظر عموم باشد، کسی حق حذف هیچ صاحب سخنی را نداشته باشد و مردم درباره نتایج گفت و گوها رای دهند و همه طرفهای گفت و گو تعهد دهند که نتایج گفت و گوها را در اداره امور کشور به رسمیت شناخته اجرایی خواهند کرد و چنین هم بکنند.تردید نداشته باشید که در چنان وجهی، ملت ایران برترین پشتیبان نظامشان خواهند بود و هزاران ایران اینترنشنال و بی بی سی و امثال آنها نخواهند توانست ذرهای در همدلی بین حکومت و ملت، خلل ایجاد کنند ولی اگر گفت و گو و مدارا، فقط درباره زنی بیحجاب در یک مراسم و جلوی دوربینها باشد و سپس به چند تحلیل و تجلیل و زیرنویس عکس و توئیت و پست بسنده شود، همچنان شاهد وقوع تنش در جامعه بی گفت و گوی ایران خواهیم بود.آقایان و خانم های مسئول که کاری از دستتان بر میآید!به طور عملی و واقعی، پرچم گفت و گو و اقناع را همواره و در همه عرصهها بالا ببرید و بالا نگه دارید؛ این مفیدترین کار است. نجات ایران در گرو "مهر و مدارا" و "گفت و گو و اقناع" است.ای که دستت می رسد کاری بکنپیش از آن کز تو نیاید هیچ کار(سعدی)"
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2022
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/09/11/12532443_72:0:1209:853_1920x0_80_0_0_18cfbdd656abea2066f95a2c519a8f96.jpgاسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
خارج از خبرها, ایران
زنی با موهای بلوند در مراسم ۱۳ آبان +عکس
نقد خبرنگاری از حضور بانوی بدون حجاب در مراسم ۱۳ آبان بیش از تصویر این اتفاق مورد توجه کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفته است.
به گزارش اسپوتنیک، جعفر محمدی، روزنامه نگار و سردبیر عصر ایران درباره حضور یک
زن بیحجاب که حواشی بسیاری پیرامون آن با وجود کندی سرعت اینترنت در ایران وجود دارد، بوجود آمده است، متنی بلندبالا نوشت و این متن مورد توجه برخی ازخبرگزاریهای ایران قرار گرفت و آن را در کانالها و سایتهای خبری خود منتشر کردند.
جعفر محمدی نوشت: "حضور یک زن بی حجاب (بله، بی حجاب و نه بدحجاب و کم حجاب و شل حجاب) در راهپیمایی روز ۱۳ آبان تهران، بازتاب گستردهای در میان رسانههای اصولگرا داشته است. بسیاری از این رسانهها با انتشار تصاویری از این خانم، نوشتهاند که دیگر بانوان حاضر در مراسم که همگی محجبه بودهاند، رفتار دوستانهای با او داشته و حتی بعضیهایشان او را بوسیدهاند. تعدادی نیز با او درباره حجاب صحبت کرده و کوشیدهاند وی را متقاعد به داشتن حجاب کنند. اصولگرایان نوشتند: پرچم ما گفت و گوست و انقلاب ما، انقلاب اقناع است.
این که آیا آن بانوی بیحجاب، شخصاً و بدون هماهنگی و به طور بیسابقهای بدون حجاب به مراسم ۱۳ آبان رفته (که اصل را بر این میگذاریم) یا این که او را آوردهاند تا بعداً این گونه استفاده تبلیغی کنند، بر ما معلوم نیست و اهمیتی هم ندارد. مهم، همین جمله آخر و تحلیلهای مترقی اصولگرایان است که تا دیروز دنبال این بودند از بدحجابها عکس بگیرند و با
کارت ملیشان تطبیق دهند و برگ جریمه به آدرسشان بفرستند و مهسا امینی و دیگرانی مانند او را به زور سوار گشت ارشاد میکردند و امروز در یک مراسم رسمی، از حضور یک زن کاملاً بیحجاب با موهای بلوند استقبال میکنند و از برافراشته بودن پرچم گفت و گو و اقناع سخن میگویند؛ این، اتفاق مهمی است.
سالها پیش بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی گفته بود: "کوشش کنید که با بیان و قلم، مسلسلها را کنار بگذارید و میدان را به قلمها و به علمها و به دانشها واگذار کنید." و رهبران دیگر انقلاب مانند شهید بهشتی و شهید مطهری بارها و بارها از لزوم گفت و گو و اقناع به جای زور و ارعاب و تهدید و تحمیل گفتهاند.
با این حال به ویژه در یکی دو دهه اخیر و با قدرت گرفتن جریانهای تندرو، هر چه جلوتر آمدیم گفت و گوی ملی کمرنگتر شد و جای خود را به گفت و شنود داد که در آن یک طرف باید بگوید و مردم باید بشنوند. این گونه بود که بسیاری از صاحب منصبان - که از میان تندروها منصوب شده بودند - رفته رفته گوشهای خود را بیشتر و بیشتر بستند و زبانشان را لحظهای از ادبیات آمرانه، فارغ نگذاشتند.
آنها نه صدای مردم را شنیدند، نه به هشدارهای رسانهها توجه کردند و نه حتی وقعی به توصیههای کارشناسان خودی کردند: آنها بهتر از همه میاندیشیدند و صلاح مردم را حتی درباره این که چگونه لباس بپوشند، بهتر از خود مردم میدانستند و قس علیهذا درباب سیاست خارجی و توزیع قدرت و شکل دادن به دولت و مجلس و اقتصاد و اجتماعیات و ...!
نتیجه نیز همان گونه که پیشبینی میشد و بارها هشدار داده بودیم، همین وضعیتی شد که این روزها بر کشور حاکم است. ای کاش همین عقلانیت و منطق و مدارایی که درباره آن زن بیحجاب شاهدش بودیم و رسانههای اصولگرا بدان افتخار میکنند و افتخار درستی است، در تمام این سالها حاکم بود، نه فقط در زمینه حجاب که در همه عرصهها. آن وقت، نه ماجرای غمبار
مهسا امینی به بخشی از تاریخ معاصر ایران تبدیل میشد و نه این همه انسان بیگناه جان خود را از دست داده بود. در چنان عقلانیتی، هم بهترین روابط را با جهان داشتیم و هم اقتصادی قوی، مردمی مرفه و جامعهای قدرتمند.
در مراسم ۱۳ آبان، شاهد مهر و مدارای اکثریت باحجاب با اقلیت مطلقی بودیم که تنها یک نفر بود، و چه زیبا بود این صحنه و باید به آن خانمهای باحجاب درود فرستاد که این گونه خردمندانه با هموطن بیحجاب خود همراه و همصحبت شده بودند. وقتی با چنین اقلیت مطلقی مدارا میشود و چنان صحنه زیبایی به وجود میآید، حساب کنید اگر با خواستههای اکثریت چنین تعاملی شود، ایران ما، چه بهشت روح افزایی خواهد شد!
چه میشد اگر همین پارسال که بیش از نیمی از مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری مشارکت نکردند و تازه، از بین مشارکت کنندگان نیز ۱۳ درصد رای باطله به صندوق انداختند و ۸ درصد نیز به تنها کاندیدای مخالف جریان برنده رای دادند، مسئولان ما مینشستند و این اعتراض بیصدا ولی بسیار گویا را بررسی میکردند که این ۷۰ درصد چه میخواهند و چگونه باید آنها را به عنوان اکثریتی که احساس میکنند نمایندهای در حاکمیت ندارند، همراهی کرد؟
آیا منتظر بودند که بخشی از همین صداهای خاموش به
اعتراضات خشمگین خیابانی تبدیل شود تا بعد از کلی درگیری و خسارتهای مادی و معنوی و کشته و مجروح شدن بسیاری از ایرانیان، تازه یادشان بیفتد که انقلاب ما انقلاب اقناع است و باید پرچم گفت و گو برافراشت؟!
به هر روی، هر چند دیرهنگام و بعد از تحمیل هزینههای فراوان، باید از رویکرد گفت و گو و اقناع استقبال کرد. در سرزمین بی گفت و گوی ایران که تک صدایی عامل بخش اعظم تباهیهای موجود است، گفتمانِ گفت و گو، بهترین و خردمندانهترین راه است؛ البته به شرط این که گفت و گو برای گفت و گو نباشد، علنی و با تضمین امنیت همه طرفهای گفت و گو باشد، همگانی و در منظر عموم باشد، کسی حق حذف هیچ صاحب سخنی را نداشته باشد و مردم درباره نتایج گفت و گوها رای دهند و همه طرفهای گفت و گو تعهد دهند که نتایج گفت و گوها را در اداره امور کشور به رسمیت شناخته اجرایی خواهند کرد و چنین هم بکنند.
تردید نداشته باشید که در چنان وجهی،
ملت ایران برترین پشتیبان نظامشان خواهند بود و هزاران ایران اینترنشنال و بی بی سی و امثال آنها نخواهند توانست ذرهای در همدلی بین حکومت و ملت، خلل ایجاد کنند ولی اگر گفت و گو و مدارا، فقط درباره زنی بیحجاب در یک مراسم و جلوی دوربینها باشد و سپس به چند تحلیل و تجلیل و زیرنویس عکس و توئیت و پست بسنده شود، همچنان شاهد وقوع تنش در جامعه بی گفت و گوی ایران خواهیم بود.
آقایان و خانم های مسئول که کاری از دستتان بر میآید!
به طور عملی و واقعی، پرچم گفت و گو و اقناع را همواره و در همه عرصهها بالا ببرید و بالا نگه دارید؛ این مفیدترین کار است. نجات ایران در گرو "مهر و مدارا" و "گفت و گو و اقناع" است.
ای که دستت می رسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار