گزارش و تحلیل

آیا آنچه در شرق وغرب ایران اتفاق افتاد، تصادفی است؟

© Fotolia / Curioso Photographyمیدان آزادی در تهران
میدان آزادی در تهران    - اسپوتنیک ایران  , 1920, 01.10.2022
اشتراک
هفته گذشته تعدادی از عناصر تروریست تلاش کردند برخی مناطق کردستان را در اختیار بگیرند همین که نیروهای مسلح ایران موفق شدند که با آنها برخورد کنند و نقشه شان را ناکام بگذارند به یکباره توطئه دیگری از سیستان و بلوچستان سر باز کرد.
بحث ناراحتی از جریان فوت خانم مهسا امینی و همچنین شاید برخی فشارهای اقتصادی و اجتماعی که موجبات نارضایتی و اعتراض مردم شده جای خود دارد اما اینکه برخی به دنبال سوء استفاده از این جریان برای محقق کردن نقشه های تجزیه طلبانه و یا اینکه به دنبال نابودی کل ایران باشند بحث دیگری است.
به قول معروف اول باید ایران سر جای خودش باشد تا سر آن دعوا کنیم.
این را برای آن نادان هایی می گویم که تصور می کنند اگر نظام جمهوری اسلامی در ایران سرنگون شود آمریکایی ها قرار است آنها را در ایران سرکار بگذارند وبدون هیچ درایت سیاسی از توطئه ها بر علیه ایران حمایت می کنند و نمی توانند خواسته های مردم و توطئه های دشمنان را تشخیص دهند.
جای تعجب دارد که می بینیم برخی به اصطلاح سیاست مدار مدعی از تحرکات جدایی طلبان که حتی قبل از انقلاب هم ایران با آنها در شرق و غرب کشور درگیر بود حمایت می کنند.
جریان تلاش برای تجزیه ایران جریان جدیدی نیست و قرن ها است دشمنان ایران تلاش داشتند با تحریک جریان های قومی این کشور را تجزیه کنند.
در واقع دلیل اصلی که ایرانی ها مذهب تشیع را در دوران صفویه پذیرفتند (جدا از اینکه صفویه یک گروه نظامی- سیاسی شیعه بودند) این بود که تنها راه وحدت ملی ایرانی ها وحدت بر اساس یک مذهب بود و در واقع از همین طریق بود که شاه اسماعیل صفوی پس از 900 سال از فروپاشی دودمان ساسانی موفق شد یک دولت متمرکز در ایران تاسیس کند.
در کل دوران 900 سال پس از فروپاشی دودمان ساسانی دشمنان ایران تلاش کردند تا با ایجاد تفرقه میان اقوام مختلف ایرانی کاری کنند ایرانی ها نتوانند دوباره قدرت بگیرند و عموما آنزمان اعراب و عثمانی ها از یکسو و هندی ها از سوی دیگر اقوام مختلف را برای شورش بر علیه حکومت مرکزی حمایت می کردند و به این دلیل هیچ حکومت مرکزی ای در ایران نمی توانست قدرت بگیرد و ایرانی ها سیاه ترین دوران تاریخی خود به سر می بردند و کشور ایران که روزی روزگاری ابرقدرت جهان بود به سرزمین های تجزیه شده حاشیه ای تبدیل شده بود که هر قبیله و طایفه بخشی از آن را در دست داشتند و در حال جنگ و ستیز با هم بودند.
در دهه هفتاد میلادی وقتی که آمریکایی ها در حال تدوین نقشه تسلط خود بر خاورمیانه و شمال آفریقا بودند (البته طرح خاورمیانه و شمال آفریقا بخشی از طرحی بزرگتر برای سلطه آمریکا بر کل جهان به شمال می آید) نقشه تجزیه ایران به چهارده کشور کوچکتر تدوین شد، کشورهایی که بر اساس آنچه برنارد لویس در آن طرح نوشته تا ابد الدهر با هم درگیر خواهند بود.
فراموش نکنید، در آن زمان شاه ایران متحد استراتژیک آمریکا به حساب می آمد و هیچ کس باور نمی کرد که آمریکا چنین طرحی را برای کشوری که متحد اش به حساب می آید تدوین کرده، طرح در سال 1972 میلادی در وزارت امور خارجه آمریکا ثبت شد والبته از سال 1964 میلادی روی آن کار شده بود.
این در حالی است که انقلاب اسلامی در ایران سال 1979 اتفاق افتاد.
شاید تنها اتفاقی که برای آنها قابل پیش بینی نبود این بود که چنین انقلابی در ایران اتفاق افتد.
انقلابی که نه فقط نقشه های تجزیه گرایانه آمریکا برای منطقه را به هم زد بلکه موجبات ظهور یک ابرقدرت منطقه ای شد.
اینکه انقلاب اسلامی موفق شد بدون جابجایی مرزهای سیاسی از مرزهای چین گرفته تا دریای مدیترانه نفوذ پیدا کند عملا پس از جریان به قدرت رسیدن صفویه و ایجاد یک دولت مرکزی واحد در ایران می توانست مرحله دوم بازگشت ابرقدرتی به نام ایران در جهان را ایجاد کند.
به همین دلیل هم می باشد که همه هم وغم آمریکا و متحدین اش طی چهار دهه اخیر مقابله با ایران بوده و هست.
اگر به اتفاقات چند سال اخیر با دقت نگاه کنیم می بینیم که اتاق فکرهای دشمنان ایران پس از شکست هایی که آنها در طرح های خود مثل ایجاد داعش و یا القاعده برای نابودی شیعیان خوردند و پس از اینکه در سوریه و عراق و... در مقابل ایران ناکام ماندند، به فکر افتاده اند که به ایران از درون ضربه بزنند.
نماینده مجلس ایران: خسارت به اموال عمومی از جیب آسیب زنندگان جبران می‌شود‌  - اسپوتنیک ایران  , 1920, 22.09.2022
نماینده مجلس ایران: خسارت به اموال عمومی از جیب آسیب زنندگان جبران می‌شود‌
شاید برخی تصور کنند که شعاری مانند "نه غزه نه لبنان.." در حوادث 88 خودسر مطرح شده اما واقعیت امر این است که از آن زمان اینها به فکر بودند ارتباط جامعه ایران با دیگر جوامع منطقه که به صورت تاریخی ثقل قدرت ایران به حساب می آید را قطع کنند.
نمی خواهم مقاله را خیلی طولانی کنم و خیلی با تفصیل جریان هایی که طی همین دو دهه اخیر رخ داده را باز کنم ولی اگر به اتفاقات یکسال اخیر نگاهی گذرا داشته باشید می بینیم که این اتاق فکر ها گشته اند تا پاشنه آشیل نظام جمهوری اسلامی ایران را پیدا کنند و از آن طریق به نظام ضربه بزنند.
در حالی که تمرکز بسیاری روی بحث مشکلات اقتصادی بود وحتی در ایران هم فکر می کردند که آنها می خواهند از طریق مسایل اقتصادی به ایران ظربه بزنند، این اتاق های فکر متوجه شدند که پاشنه آشیل مسایل اجتماعی است ومخصوصا جریان حجاب.
نمی توان انکار کرد بخشی از جامعه ایران با حجاب اجباری مخالف است.
نه اینکه بخواهیم بگوییم با مسایل دینی و یا اصول مذهبی مخالف هستند، بلکه شاید بیشتر با مساله اجبار مخالف هستند.
کلا شاید بهتر است بگوییم طبیعت انسان این است که با هرچه اجبار است مخالف است.
تاریخ ایران نشان داده کلا چه حجاب اجباری باشد چه حجاب اجباری نباشد بخش بزرگی از مردم ایران بر اساس یک سری باورهای اعتقادی و فرهنگی پایبند یک سری پوشش ظاهری هستند و حتی قبل از انقلاب هم که حجاب اجباری نبود بخش زیادی از زنان در ایران (در حالی که احتمالا هم اکثریت بودند اما نمی گویم اکثریت چون آمار ندارم) چادر به سر می کردند و نه حتی روسری، ولی خوب چادری که مثلا سر می کردند چادر مصطلحا گل گلی بود و نه چادر مشکی که امروزه نماد اصولی حجاب به شمار می آید.
در واقع بحث رعایت قوانین و مقررات اسلامی بحثی اجتماعی است که شاید پس از گذشت چهار دهه ازانقلاب اسلامی در ایران توقع این بود که این فرهنگ توسط مراجع فرهنگی و آموزشی در جامعه جا افتاده باشد و امروزه دیگر نیاز به بحث درباره آن نباشد، اما متاسفانه کوتاهی این مراجع فرهنگی و آموزشی در کار خود منجر به آنچه شده که امروز مشاهده می کنیم.
یعنی عملا نیروی انتظامی امروزه تاوان کم کاری مراجع فرهنگی و آموزشی را می پردازد.
البته نمی توان گفت که بحث پوشش طبق آنچه قانون روی آن تاکید دارد هم کامل اجرا می شد و واقعیت امر هم این است که همین امروزه در ایران آنچه در قانون حجاب روی آن تاکید شده اجرا نمی شود، در واقع در این راستا نوعی تعامل نا نوشته میان حاکمیت و عموم مردم وجود دارد.
ولی خوب مشاهده می کنیم که دشمنان چون متوجه شدند از این روزنه می توانند ورود کنند برخی عوامل را به کار گرفتند تا بخشی از جامعه را که حجاب را قبول ندارد و بخشی دیگر که اصرار بر حجاب دارد را با هم درگیر کنند و در واقع در این وسط نیروی انتظامی تلاش داشت که کار را به تعادل بکشاند چون به خوبی می دانند که نه خواسته این طرف صد در صد قابل اجرا است و نه خواسته آن طرف.
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی ایران  - اسپوتنیک ایران  , 1920, 29.09.2022
رئیس مجلس ایران: اعتراض و نقد آزادانه حق مردم است و مسئولان موظف به پاسخگویی هستند
خوب ظاهرا پول و رسانه دشمن کار خود را کرده.
در همین تفریق بودجه سال اخیر آمریکا وزارت امور خارجه آمریکا مبلغ 675 هزار دلار حقوق فقط برای یکی از این خانم ها که ماموریت ایجاد تفرقه در ایران را دارد ثبت کرده، دیگر هزینه هایی که مجامع اطلاعاتی آمریکا از کانال های مختلف هزینه می کنند جای خود دارد یا پولهایی که از طریق سازمان های امنیتی و اطلاعاتی دیگر کشورها به دست وی می رسد جای خود.
بد نیست برای اینکه مخاطب متوجه جریان شود اشاره کنم که حقوق رئیس جمهوری آمریکا 400 هزار دلار در سال است، یعنی این خانم حتی بیش از رئیس جمهوری آمریکا حقوق دریافت می کند.
خوب آیا فکر می کنید آمریکایی ها واقعا به خاطر چشم و ابروی ایرانی ها و یا قیافه این خانم به وی چنین مبالغی را پرداخت می کنند؟
البته باید اشاره کرد که فقط این خانم نیست که چنین پولهایی را برای خدمت خود به دشمنان ملت ایران دریافت می کند.
عربستان سعودی هم علنا صدها ملیون دلار فقط برای یکی دو رسانه فارسی زبان هزینه می کند که دریافتی مالی دست اندرکاران این رسانه ها سری است چون خوب مجامع اطلاعاتی و امنیتی لیست حقوق پرداختی به عوامل شان را منتشر نمی کنند.
طبق گزارش روزنامه معاریف اسرائیل مدیریت این رسانه ها و اتاق فکر و عواملی که از آمریکا و عربستان سعودی حقوق می گیرند وهماهنگی ومدیریت اعتراض ها در ایران هم توسط خانمی آمریکایی اسرائیلی به نام الهام یعقوبیان انجام می شود که مامور رسمی موساد اسرائیل و همکار سیا آمریکا است.
یعنی عملا آن خانم 675 هزار دلاری فقط مهره سوخته است، اصل کاری فرد دیگری است.
حال در کنار اینها لشکری که سالها است با حمایت مالی عربستان سعودی و مدیریت اسرائیل توسط سازمان هایی مانند مجاهدین خلق در آلبانی و جاهای دیگر تشکیل شده اند تا رسانه های اجتماعی ایران را در دست بگیرند را نیز قرار دهید.
حالا به همه اینها حمایت مالی و لژستیکی و... اینها از گروه های تجزیه طلب و تروریست های تشنه به خون ملت ایران را نیز اضافه کنید تا متوجه شوید جریان از چه قرار است.
طی یکسال اخیر اینها به شدت روی بحث حجاب و... مانور دادند و مدام در حال تحریک جامعه در این زمینه بودند و جای تاسف دارد که برخی بدون اینکه دست دشمن را بخوانند در دام افتادند و بهانه فراهم شد تا فضای داخلی به این شکل که مشاهده می کنیم به التهاب کشیده شود و دشمن بتواند از این فضای ملتهب سوء استفاده کند.
آنچه بدیهی است این می باشد که اعتراض کنندگان مردمی در ایران غیر مسلح می باشند و اعتراضات آنها مسالمت آمیز است، اینکه به یکباره برخی در میان این معترضان اسلحه در اختیار داشته باشند و تیر اندازی میان آنها و نیروهای امنیتی رخ دهد نشان از آن دارد که ستون پنجمی در کار است.
عملا وقتی مشاهده می کنیم به یکباره در مناطق مرزی ایران از کردستان گرفته تا سیستان و بلوچستان برخی نیروهای مسلح ظاهر می شوند و شروع می کنند به نیروی انتظامی و حتی مردم شلیک کردن جریان ما را به یاد اتفاقاتی که در اعتراض های سوریه و لیبی و... افتاد می اندازد و به نوعی تایید می کند که همان هایی که آنجا دست اندرکار بودند اینجا هم پشت پرده هستند.
در آنجا هم همینطور بود.
اینها ابتدا شرایط اعتراض های مردمی را فراهم کردند و بعد معلوم شد ستون پنجمی هایشان منتظر فرصت مناسب هستند تا کار را به جنگ داخلی بکشانند.
دو ماه قبل از شروع جنگ در سوریه بنده در سرمقاله روزنامه ایران دیلی پیش بینی کرده بودم که توطئه ای که امروزه در سوریه در جریان است در کار است و در آن زمان بسیاری از دوستان انتقاد داشتند وباور داشتند که اصلا چنین چیزی ممکن نیست.
الآن هم به نظر می رسد چنین نقشه ای را برای ایران کشیده اند و اگر زودتر به فکر تدارک مقابله با این توطئه نباشیم قطعا شرایطی بهتر از سوریه و یا لیبی نخواهیم داشت.
ماجرا بسیار فراتر از بحث حجاب و یا آزادی های اجتماعی و یا مطالبات اقتصادی و یا حتی تغییر نظام در ایران است، هدف نابودی کل ایران و تجزیه آن می باشد.
نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала