گزارش و تحلیل

چرا فریب خوردگان روز بروز زیادتر می شوند

© AFP 2023 / Michal Cizekچرا فریب خوردگان روز بروز زیادتر می شوند
چرا فریب خوردگان روز بروز زیادتر می شوند - اسپوتنیک ایران  , 1920, 02.03.2022
اشتراک
در برخی کشورها تخصص هایی وجود دارد که کلا شاید در برخی کشورهای دیگر اصلا حتی نامی از آن شنیده نمی شود.
در برخی مراکز علمی و پژوهشی و مطالعاتی جهان هم روی اموری تحقیق می شود که شاید در برخی کشورهای دیگر غیر منطقی و یا نا باورانه به حساب بیاید.
یعنی به عنوان مثال بگویم.
اگر برخی زمانی درباره پرواز کردن صحبت می کردند بسیاری حرف های آنها را به سخره می گرفتند وتصور می کردند که اینها احمق هستند، مگر می شود انسان پرواز کند؟
و طبیعی بود عموم حکام و دولت ها و حتی سرمایه دارها و... حاضر نباشند حتی درباره پروژه ای که مرتبط با پرواز باشد وقت تلف کنند و گوش بدهند.
اما در مقابل می بینیم که برخی هم به آن سمت می روند و روی آن سرمایه گذاری می کنند و در نهایت هم بهره برداری می کنند.
بسیار معروف است زمانی که بحث تولید کامپیوتر مطرح شده بود هیچ کس تصور نمی کرد روزی برسد که در هر خانه چند کامپیوتر وجود داشته باشد.
حدود هفتاد سال پیش در یکی از سخنرانی های خود رئیس هیات مدیره شرکت آی بی ام ، که آن زمان بزرگترین شرکت تولید ماشین های اداری در جهان بود، اظهار داشته بود که شاید روزی برسد این شرکت بتواند پنج تا ده کامپیوتر در جهان به فروش برساند.
زمانی که اینترنت راه اندازی شد نیز به همین ترتیب بود.
بسیاری متوجه نبودند که ممکن است روزی برسد اینترنت به یک ضرورت حیاتی برای کل انسان ها در جهان تبدیل گردد.
حدود پانزده سال پیش بود که بنده در یک کنفرانس سازمان ملل و سازمان صلیب سرخ جهانی مرتبط با معایب و محاسن تشکیل گروه های اجتماعی در دهلی هند شرکت کردم و جزو معدود افرادی بودم که درباره مخاطر گروه های اجتماعی در تحریف واقعیت ها و ایجاد جنبش های سیاسی و تاثیر روی جوامع بشری سخنرانی داشتم.
گوگل دیسکاور و گوگل نیوز نمایش مطالب از تمام منابع راسیا سیگودنیا را محدود کردند - اسپوتنیک ایران  , 1920, 02.03.2022
گوگل دیسکاور و گوگل نیوز نمایش مطالب از تمام منابع راسیا سیگودنیا را محدود کردند
وبه یاد دارم در همان زمان بسیاری در همین از مقاله بنده در آن کنفرانس انتقاد داشتند و مدعی بودند که خیلی اهمیت رسانه های اجتماعی را بزرگ کرده ام.
در برخی کشورها از جمله کشور خودمان متاسفانه افراد دست اندرکار وقتی که نمی توانند ابعاد موضوع را درک کنند فکر می کنند با بگیر و ببند می توانند کشور را به جزیره ای جدا از جهان تبدیل کنند وجلوی خطر را بگیرند.
تصوری که یک قرن است پیشه کار بسیاری از دست اندرکاران هست و ثابت کرده که راه کار نیست.
زمان رضا شاه جلوی رادیو را گرفتند ولی مردم حریص تر شدند و به سمت رادیو رفتند و بعد همین جریان درباره تلویزیون و ویدئو و ماهواره واینترنت و ... به وجود آمد.
امروزه برخی در ایران سنگ رضا شاه را به سینه می زنند در حالی که زمانی که رضا شاه در این مملکت بود و انگلیسی ها یک آجودان با پنج سرباز فرستادند تا شاه مملکت را بازداشت کنند و از این کشور تبعید کنند آنقدر تاثیر رسانه آنها که آن زمان بی بی سی بود روی عوام مردم زیاد بود که هیچ کس حاضر نشد حتی سوال کند چرا این بلا را سر شاه مملکت می آورید و از او دفاع کند و حتی خوشحال هم بودند که شاه را می برند و بسیاری از مردم در جاده ها با قابلمه صف کشیده بودند وتصور می کردند انگلیسی ها قرار است به آنها گوشت و برنج بدهند، آخرش هم معلوم شد که انگلیس ها آمده اند گوشت تن مردم ایران و برنج شان را بدزدند و ببرند ولی این بخش عملکرد انگلیسی ها نادیده گرفته شد، چون رسانه در اختیار آنها بود.
هر کتاب تاریخی ای که در مورد آن زمان نوشته را بردارید و بخوانید تا ببینید چگونه غرب با تاثیر روی افکار عمومی مردم را فریب داد.
وقتی رضا شاه رادیو را منع کرد و یا بعد ها تلوزیون و یا ویدئو و یا ماهواره و یا ... را منع کردند، تنها اتفاقی که رخ داد این بود که به جای اینکه زمینه استفاده مردم از منابع قابل اعتماد فراهم شود مردم به سمت استفاده زیر زمینی از این منابع رفتند و بالطبع تحت تاثیر آن قرار گرفتند.
همه تحقیقات مراکز مطالعاتی غربی اجماع بر این است که فریب دادن عامه مردم توسط اخبار و مطالب بزک دوزک کرده بسیار راحت تر از این است که واقعیت را به آنها القا کنید.
دلیل اش هم این می باشد که اولا عموم مردم دوست دارند چیزی را بشنوند که دوست دارند و اگر مطلبی باشد که با سلیقه آنها همخوانی ندارد دوست ندارند بشنوند ویا ببینند.
دوم اینکه اگر مردم علاقه داشتند وقت صرف کنند و کار تحقیقاتی انجام دهند که همه دکتر دانشگاه می شدند، طبق تحقیقاتی که مراکز مطالعاتی بزرگ جامعه شناسی غربی انجام داده اند بیش از 90% انسان ها به زور به مدرسه و دانشگاه می روند و دلیل اش هم این است که طبیعت آنها این است که دوست ندارند یاد بگیرند و دوست ندارند که بیش از اندازه فکر کنند.
بیش از 90 درصد انسان ها عموما دوست دارند کار یدی و تحرک انجام دهند، و اگر شما بین اینکه بروند در طبیعت بگردند و تفریح کنند و یا بشینند مطالعه کنند و کار تحقیقاتی انجام دهند برای آنها گزینه قرار دهید قطعا آنها ترجیح می دهند بروند طبیعت گردی و تفریح و کلا هم عموم انسان ها راحت طلب هستند و چون کار های مطالعاتی و تحقیقاتی نیاز به صرف وقت و انرژی دارد خیلی مورد علاقه آنها نیست.
بر عکس آنچه امروزه در بسیاری از کشورها رواج دارد و آن این است که در مباحث رسانه ای خود معمولا تصور می کنند که صداقت نقش اول را بازی می کند و در نهایت انسان ها به آن می رسند و وقت و هزینه صرف انجام مطالعات و تحقیقات درباره جوامع هدف نمی کنند، اما کشورهای غربی مخصوصا ایالات متحده هزینه های بسیار سنگینی روی کارهای مطالعاتی درباره تک تک جوامع هدف خود می کنند و با پیدا کردن روزنه های نفوذ به آن جوامع تلاش می کنند از طریق رسانه های جمعی و یا رسانه های اجتماعی به هر وسیله ای شده به هدف خود برسند.
کسی هم نمی تواند انکار کند که امروزه تمام رسانه های اجتماعی در تصرف ایالات متحده و آنهایی که در فلک آن می چرخند است.
برای آنها بسیار راحت است که بیاید در رسانه های جمعی دروغی درباره ایران یا روسیه یا چین و یا... مطرح کنند و آن را جا بیاندازند و بعد طرف های مقابل هر چه قدر زحمت بکشند نمی توانند آن جامعه هدف را متقاعد کنند که این خبر ها دروغ بوده وبه هیچ وجه صحت ندارد.
چون طبق نظریه های مراکز مطالعاتی غربی عموم مردم ساده لوح هستند و فریب دادن آنها راحت است و در اکثر موارد آنها اصلا دوست ندارند با حقیقت مواجه شوند و یا فکر کنند که آیا خبر یا مطلبی را که می شنوند ممکن است صحیح باشد یا منطقی نیست.
به عنوان مثال گویم، مثلا در همین جریان های اخیر اوکراین می آیند و تصاویری که مربوط به حضور چند سال پیش آقای زلنسکی در میان نیروهای ارتش اوکراین با لباس نظامی است را به عنوان اینکه وی در حال حاضر در کییف در حال مبارزه است را منتشر می کنند و سناریوی قهرمان سازی را پیش می برند تا سیاست رسانه ای خود را پیش ببرند.
در مقابل هم مثلا فردی به نام اشرف غنی که مزدور خودشان بود را نیز قرار می دهند تا این را جا بیاندازند که مثلا اوکراینی ها شجاع هستند اما افغانی ها ترسو.
البته خود بنده جزو شدید ترین منتقدین آقای اشرف غنی بودم ولی واقعیت امر این است که در افغانستان اشرف غنی عامل آمریکا بود و وقتی که آمریکایی ها تصمیم گرفتند که وی باید دیگر کابل را ترک کند و کشور را تحویل طالبان بدهد اطاعت کرد و فرمان را اجرا کرد، چون ارتشی که می بایست در مقابل طالبان مقاومت می کرد تحت فرمان آمریکایی ها بود و نه اشرف غنی.
بدیهی است که اگر ارتش تحت فرمان آمریکایی ها بنا داشت که در مقابل طالبان ایستادگی کند اشرف غنی هم در کابل می ماند.
این را معمولا عامه مردم که فریب خوردگان هستند متوجه نمی شوند، چون نمی دانند که پشت پرده سیاست چه قدر کثیف است و اصولا تحویل و تحول در افغانستان با تبانی آمریکایی ها و طالبان در دوحه انجام شد.
دلیل اصلی هم این بود که چون مردم افغانستان بی نهایت شجاع بودند و زیر بار زور آمریکایی ها نمی رفتند پس از بیست سال آمریکایی ها مجبور شدند که عطای بقا در افغانستان را به لقایش ببخشند و از آنجا فرار کنند ولی می خواستند کاری کنند که هر جور شده افغانستان را به هم بریزند تا به خطری برای همسایگان تبدیل شود.
آقای زلنسکی هم که همه می دانند الآن در هتل پنج ستاره تحت حفاظت شدید آمریکایی ها خوش می گذراند واصلا درگیر جنگ نیست واگر در کی یف بود قطعا تماس گرفتن با او مشکل بود چون احتمال رصد کردن حضور وی میسر می شد و اینگونه نیست که وی بتواند راحت در خیابان ها قدم بزند و از خود فیلم بگیرد و در رسانه های اجتماعی منتشر کند.
آنهایی که با امور فیلم برداری آشنایی دارند به خوبی می دانند که با تکنیک های فیلم برداری می توان از فردی در جایی تصویر برداری کرد و وی را درجای دیگری نشان داد و آمریکایی ها بهترین و پیشرفته ترین ابزار در این راستا را دارند.
جالب تر اینکه مثلا می آیند تصویر سه سال پیش یک سرباز و یا حتی آقای زلنسکی با همسرش را به عنوان تصویر امروز ارائه می دهند و مردم باور می کنند.
یا اینکه مثلا می آیند و تصویر ملکه زیبایی اوکراین را می آورند و در رسانه های اجتماعی پخش می کنند که وی برای مبارزه سلاح به دست گرفته، در حالی که این تصاویر وی مربوط به چند سال پیش بوده زمانی که وی به عنوان مدل این لباس ها و ژست ها با اسلحه را گرفته.
جالبتر اینکه برخی آنقدر جو زده می شوند ذیل آن تصاویر در گروه های اجتماعی هم برخی پیشقدم می شوند بروند همراه ارتش روسیه بر علیه اوکراینی ها بجنگند تا شاید بتوانند این خانم را اسیر خود کنند.
یا مثلا می آیند و تصاویری را مرتبط با زمان انقلاب اوکراین و ایستادن مردم در مقابل تانک ها به عنوان مقاومت مردم اوکراین در مقابل تانک های روسی نشان می دهند.
این در حالی است که حتی اگر این تصاویر صحت داشته باشد در واقع ثابت می کند که نیروهای روسی به هیچ وجه تمایل ندارند با غیر نظامی ها برخورد داشته باشند، بر عکس نیروهای آمریکایی که هزاران هزار تصویر و فیلم وجود دارد که در چنین شرایطی مردم بی دفاع را به گلوله بسته اند.
یا ...
کلا باید توجه داشت که امروزه آمریکایی ها ابزار جنگ رسانه ای را به عنوان قویترین سلاح خود انتخاب کرده اند و سرمایه گذاری بسیار زیادی روی آن انجام داده اند، سرمایه گذاری هایی که شاید بسیاری به قول معروف مخشان سوت بکشد اگر این ارقام را بشنوند و با ارقامی که مثلا در کشور خودمان ایران روی این مساله هزینه می شود مقایسه کنند.
به نظر می رسد ماجرای جنگ رسانه ای که غرب این روزها بر علیه روسیه راه انداخته می تواند هم زنگ خطر و هم درسی برای ما در ایران باشد که متوجه باشیم با چه چیزی مواجه هستیم و هرچه سریعتر دست به کار شویم تا با آن مقابله کنیم.
در پایان باز هم تاکید می کنم "به هیچ وجه" بگیر و ببند در این راستا جواب نمی دهد، بلکه باید روی مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی سرمایه گذاری کنیم و رسانه های ما به سمت ارائه مطالب مورد علاقه مخاطبان بروند و تصور نکنند که اگر در جزیره خود سیر و سیاحت کنند در امان خواهند بود، دنیا دیگر جزیره ای نیست و دشمن بسیار راحت می تواند در جزیره های ما نفوذ کند وروی افکار جمعی تاثیر بگذارد.
نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала