https://spnfa.ir/20211209/دلیل-اصرار-بر-خواسته-های-بالای-ایران-در-مذاکرات-وین-چیست-9506287.html
دلیل اصرار بر خواسته های بالای ایران در مذاکرات وین چیست؟
دلیل اصرار بر خواسته های بالای ایران در مذاکرات وین چیست؟
اسپوتنیک ایران
امروز گفتگو های وین مجددا شروع شده و پیش از شروع آن برخی از کشورهای اروپایی شکایت داشتند که چرا ایران به آنچه در شش دوره قبل مذاکرات پیشنهاد شد اکتفا نمی کند و... 09.12.2021, اسپوتنیک ایران
2021-12-09T16:45+0330
2021-12-09T16:45+0330
2021-12-09T16:45+0330
گزارش و تحلیل
سیاسی
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e5/0c/03/9444228_0:94:1000:657_1920x0_80_0_0_2604e4ed43586b1380f82afcb797f92c.jpg
البته باید گفت اگر زرنگ می بودند باید به هر ترتیبی شده بود همان وقت با ایران یک توافق امضا می کردند، ولی ظاهرا بیش از حد تصور می کردند زرنگ بودند و در نهایت کار دست خودشان داده اند.آنها تصور می کردند آن امتیازاتی که دولت قبل ایران پذیرفته بود کم است و شاید اگر بیشتر ایران را در فشار قرار دهند بتوانند امتیازهای بیشتری بگیرند.جالب تر اینکه حتی یک نفر از آنها نتوانسته از نظر حقوقی به خواسته های ایران که در پیش نویس های مطرح شده تقاضا شده اعتراض کند، چون همه به خوبی می دانند همه این تقاضا ها بر اساس حق و حقوق قانونی ایران طبق موازین بین المللی و طبق برجام می باشد.البته در یک مورد خواندم که برخی سیاستمداران ارشد اروپایی خواسته بود ایران و آمریکا فورا به برجام برگردند که ظاهرا اشتباه سهوی و یا به دلیل نداشتن سواد حقوقی شان بوده، چون ایران در برجام است و نیاز نیست که به برجام برگردد این ایالات متحده است که خارج برجام است و نیاز دارد به برجام برگردد.جالب اینکه همه دیگر متفق القول هستند که بزرگترین اشتباه آمریکایی ها در این بود که از برجام خارج شدند.گویند "سیاست بازی".سیاست هم مانند ورزش های دیگر قاعده و قانون دارد و نمی توان این قواعد را نادیده گرفت.اینگونه نیست که شما یک خطای بزرگ در بازی انجام دهید وبعد حاضر نباشید طرف مقابل پنالتی اش را بزند و یا زیر یک خم شما را نگیرد.ایران نرمش قهرمانانه نشان داده تا زیر یک خم حریف را بگیرد و در نهایت فیتیله پیچ و خاک اش کند.آمریکایی ها یک خطای بزرگ کرده اند و طبق همه موازین سیاسی باید تاوان آن را بدهند.چرا ایرانی ها فقط باید تاوان بدهند؟خروج آمریکا از برجام موجب آن شده که ایران چیزی حدود 200 ملیارد دلار در زمینه فروش نفت ضرر کند.معادل همین مبلغ هم به دلیل عدم امکان تجارت با دیگر کشورها و هزینه های دور زدن تحریم ها و...بماند که خروج آمریکا از برجام موجب آن شده تا برخی ایرانی ها ضرر هایی کنند که جبران نا پذیر است، مثل نبود داروهای درمان مریض های صعب العلاج.اگر یکسال پیش دولت وقت ایران به دلیل شرایط آن روز برخی شرایط را قبول کرده بود دلیل نمی شود که تا ابد ایران این شرایط را قبول داشته باشد.نیاز نیست که یک کارشناس حرفه ای باشید تا متوجه شوید شرایط منطقه و جهان امروزه با یکسال پیش بسیار متفاوت است.هم و غم اصلی ایالات متحده دیگر بحث خاورمیانه نیست بلکه بحث مقابله با گسترش قدرت اقتصادی چین از یک سود و توقف طرح هایش برای گسترش نفوذ ناتو به شرق از سوی دیگر است.آمریکایی ها تصور می کردند که میتوانند آرام آرام شرق اروپا را قورت دهند و بی سر و صدا ناتو را به مرزهای روسیه برسانند و موشک هایشان را در مرزهای روسیه مستقر کنند تا مسکو در تهدید آنها باشد و همیشه رقیب نظامی اصلی آنها در جهان دلواپس حمله احتمالی به پایتخت اش باشد.حالا با مقابله سر سخت روسیه مواجه شده اند و شهروندان کشورهای اروپایی متحد آمریکا مجبور هستند هر روزی که از خواب بیدار می شوند اخبار را مطالعه کنند تا مطمئن شوند جنگی در اروپا شروع نشده.اشتباه بزرگ مقامات اوکراینی هم در این است که خود را بازیچه غربی ها قرار داده اند، آن هم در شرایطی که به خوبی می دانند اگر روسیه اراده کند می تواند آنها را نقره داغ کند.پس از گفتگوهای اخیر روسای جمهوری روسیه و آمریکا و سخنان آقای بایدن احتمالا اوکراینی ها باید متوجه شده باشند که آمریکا و بالطبع ناتو حاضر نیستند برای آنها وارد جنگ با روسیه شود و در نهایت شاید با تحریم های اقتصادی با روسیه مقابله کنند که البته تحریم هایی که آمریکایی ها از آن حرف می زنند بیشتر به ضرر اروپا است و در واقع با اعمال آنها این اورپایی ها هستند که بیشتر تنبیه خواهند شد.به این دلایل می توان گفت امروزه اروپایی ها خود با چالش ها و مشکلات عدیده ای مواجه هستند که برای آنها خطر موجودیتی دارد و ترجیح می دهند که هر جور شده از شر همه دردسرهای دیگر که درگیر آن هستند خلاص شوند.از سوی دیگر بزرگترین خطری که آمریکا را امروزه تهدید می کند جریان رشد اقتصادی سریع چین می باشد.طبق پیش بینی های آنها اگر این رشد اقتصادی ادامه داشته باشد اقتصاد چین تا سال 2030 آمریکا را پشت سر می گذارد.مضاف بر اینها اگر رکود اقتصادی موجود در آمریکا ادامه یابد احتمال اینکه اقتصاد آمریکا سریعتر به رتبه دوم تنزل یابد بیشتر خواهد بود.به همین دلیل آنها ترجیح می دهند هر چه در توان دارند برای مقابله با چین استفاده کنند حتی اگر نیاز شد وارد جنگ نظامی با چین شوند.یعنی امروزه دو جبهه بسیار داغ در انتظار آمریکا است یکی شرق آسیا و دیگری شرق اروپا که هر دو در مرحله جوش می باشد و تنها چیزی که آمریکا کم دارد این است که خاورمیانه هم به این اوضاع ملحق گردد.می توان گفت امروزه آمریکایی ها به هر بهانه ای شده تلاش دارند حد اقل خاورمیانه را آرام نگه دارند تا ببینند در جبهه های دیگر می خواهندچه کار کنند.این به این معنا نیست که آنها جبهه های خاورمیانه را کامل کنار خواهند گذاشت، اما فعلا برای چند سال آینده ترجیح می دهند درگیر مسایل خاورمیانه نشوند.اینکه می بینیم اسرائیلی ها بسیار نگران هستند و از در و دیوار کشورهای غربی بالا می روند تا توافقی با ایران امضا نشود، خود نشانه از آن دارد که آنها مطمئن شده اند غربی ها در صدد هستند به هر قیمتی شده با ایرانیها توافق کنند و حتی اگر بنا باشد که این توافق به ضرر اسرائیل باشد.بر عکس بسیاری اظهار نظر های سیاسی و ظاهر سازی برای آمریکا و اروپایی ها اسرائیل آنقدر ارزش ندارد که بخواهند منافع بزرگتر خود را برایش به خطر بیاندازند.اسرائیل تا جایی برای آنها اهمیت دارد که منافع آنها را تامین کند.اینکه اسرائیلی ها هیاهو راه انداخته اند که با توافق یا بدون توافق به تاسیسات هسته ای ایران حمله خواهند کرد هم یک هیاهوی توخالی بیش نیست.همه به خوبی می دانند اگر اسرائیلی ها می توانستند به تاسیسات هسته ای ایران حمله کنند و آنها را نابود کنند لحظه ای درنگ نمی کردند و بدون اجازه این کار را انجام می دانند.آنها که هیچ عمو سام بزرگتر آنها نیز اگر می توانست چنین کاری را تا به حال انجام داده بود و نیاز نداشت التماس کند پای میز گفتگو با ایران بنشیند.ایران که کتف بسته ننشسته تا آنها هر کاری می خواهند انجام دهند، به هر حال آنها به خوبی می دانند ایران هم تله هایی برای آنها آماده کرده تا در صورت جسارت آنها در آن تله ها بیافتند و ایران آنوقت تلافی در بیاورد.دقیقا همانگونه که امروزه ایران در بحث مذاکرات هسته ای آنها را در تله انداخته و دارد تلافی در میاورد.با توجه به شرایط موجود بین المللی امروزه بهترین فرصت برای ایران است تا اصرار کند همه تحریم ها از بالاسر ملت ایران رفع شود.شاید دیگر چنین فرصتی برای ایران ایجاد نشود که همه معادلات بین المللی به نفع آنها باشد.ایرانی ها به خوبی می دانند که اگر امروزه به کمتر از رفع کامل تحریمها بسنده کنند هیچ بعید نیست چند ماه دیگر که آمریکایی ها از دردسرهای دیگر خود خلاص شده اند دوباره سراغ ایران بیایند و همان سیاست های قبلی را تکرار کنند.البته حتی اگر تحریم ها را رفع بکنند هم ممکن است دست به چنین کارهایی بزنند چون آمریکایی ها ثابت کرده اند که نه حرفشان اعتبار دارد و نه امضایشان، حتی امضای رئیس جمهوری شان.امروزه ایران از مرحله گذر تحریم ها عبور کرده و کم کم دولت ایران می تواند به سمت عادی سازی شرایط تحریم برود، نه اینکه بگوییم اوضاع اقتصادی خوب است ولی می توانیم بگوییم اوضاع اقتصادی از اینکه هست بد تر نمی شود.این را از روی تحلیل شخصی نمی گویم بلکه از روی نتیجه جلساتی که با بسیاری از اساتید اقتصاد داشته ام می گویم.آمریکایی ها هم همه تحریم هایی که میتوانستند بر علیه ایران وضع کرده اند.دیگر عملا تحریمی نمانده که آنها وضع نکرده باشند.ایران هم توانست در مقابل همه این تحریم ها مقاومت کند.امروزه ایران به سمت برقراری روابط استراتژیک سیاسی و اقتصادی و نظامی با چین و روسیه می رود، امری که کاملا به ضرر آمریکا و غرب می باشد.از زمان جنگ جهانی دوم آمریکایی ها و غربی ها هر چه در توان داشتند انجام دادند تا جلوی نزدیکی ایران با بلوک شرق را بگیرند.امروزه سیاست های غلط غربی ها بر علیه ایران موجب آن شده که ایران را به سمت شرق هل دهند.بسیاری از دیپلمات های اروپایی باور دارند که منافع غرب اقتضا می کند هر جور شده ایران را به سمت تعامل اقتصادی با غرب برگردانند و برای این امر باید تحریمها برداشته شود.آنها به خوبی می دانند ساختار تجاری ایرانی ها مبنی بر تعامل اقتصادی با غرب است و در صورتی که تحریم ها را بردارند بسیاری از بنگاه های اقتصادی ایران خود به خود به سمت تعامل با غرب روی میاورند.این اتفاق می تواند شرایطی را ایجاد کند که ایران کاملا در دامان شرق نیافتد و حد اقل نوعی معادله تعاملی تجاری بین شرق و غرب وجود داشته باشد، تعامل تجاری ای که می تواند بعدها باز این امکان را به آنها بدهد که روی ایران تاثیر بگذارند.این دیدگاه دیپلماتیک غربی درباره تحریم های ایران روز به روز قویتر می شود و در کنار آن هم باید توجه داشت کشورهای عربی که تا چند صباح پیش ساز دشمنی با ایران و ایجاد ائتلاف و جبهه و اتحاد و ... برای جنگ و مقابله با ایران را کوک کرده بودند امروزه به نتیجه رسیده اند که تنها راهکار صحیح برایشان همانا پذیرفتن همسایگی با ایران و تعامل سیاسی با آن است.آمریکایی ها هم امروزه بر سر یک دوراهی قرار دارند یا به سمت جنگ با ایران باید بروند و یا اینکه به سمت حل وفصل دیپلماتیک جریان.بیشتر بر آوردها تاکید می کند که آمریکایی ها نه تمایل به جنگ دارند و نه شرایط آن را وگرنه به شکل مفتضحانه ای که از افغانستان خارج شدند از این کشور خارج نمی شدند، به همین دلیل به نظر می آید آنها هم به دنبال آن هستند تا به یک توافق با ایران برسند.طبق مطالعات همه کارشناسان اقتصادی به هیچ وجه به نفع ایران نیست رفع محدود تحریم ها و یا کوتاه مدت آنها و یا تعلیق آنها را بپذیرد، چون در حال حاضر ایرانی ها با همه سختی هایی که تحریم ها بر آنها تحمیل کرده است با این شرایط خود را وفق داده اند.در صورتی که تحریم ها به صورت کوتاه مدت رفع شود آنوقت دوباره برای مدتی شاید اوضاع اقتصادی بهتر شود ولی قطعا آمریکایی ها همه اشتباه های خود در تحمیل تحریم های قبلی را بررسی خواهند کرد و دوباره می توانند با شگردهای جدید تر ایرانی ها را تحریم کنند و آنوقت اگر همین تحریمها برگردد فشار روانی تحریم ها بر ملت ایران دوچندان می شود.به همین دلیل و به دلایل فوق الذکر درباره شرایط منطقه ای و جهانی تیم مذاکره کننده ایرانی به دنبال رسیدن به اهداف حداکثری و رفع حداکثری تحریم ها است و می داند هر چه در این دور مذاکرات بتواند بستاند برده و هرجا کوتاه بیاید باخته.طبیعتا طرفهای مقابل هم دنبال آن هستند تا هر چه می توانند از ضررهای خود بکاهند و کمتر به ایران امتیاز بدهند.
https://spnfa.ir/20211209/-امیرعبداللهیان-ایران-تا-هر-زمان-که-لازم-باشد-در-وین-خواهد-ماند-9503641.html
https://spnfa.ir/20211208/نماینده-روسیه-اختلافات-در-وین-قابل-حل-است-9495963.html
https://spnfa.ir/20211206/در-مذاکرات-وین-چیزی-بهنام-طرح-گامبهگام-یا-توافق-موقت-مطرح-نیست-9475375.html
https://spnfa.ir/20211203/واکنش-باقریکنی-به-غیرقابل-قبول-خواندن-پیشنهادهای-ایران-در-مذاکرات-وین-9452024.html
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
2021
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
سیاسی
دلیل اصرار بر خواسته های بالای ایران در مذاکرات وین چیست؟
امروز گفتگو های وین مجددا شروع شده و پیش از شروع آن برخی از کشورهای اروپایی شکایت داشتند که چرا ایران به آنچه در شش دوره قبل مذاکرات پیشنهاد شد اکتفا نمی کند و خواسته های بالاتری دارد؟
البته باید گفت اگر زرنگ می بودند باید به هر ترتیبی شده بود همان وقت با ایران یک توافق امضا می کردند، ولی ظاهرا بیش از حد تصور می کردند زرنگ بودند و در نهایت کار دست خودشان داده اند.
آنها تصور می کردند آن امتیازاتی که دولت قبل ایران پذیرفته بود کم است و شاید اگر بیشتر ایران را در فشار قرار دهند بتوانند امتیازهای بیشتری بگیرند.
جالب تر اینکه حتی یک نفر از آنها نتوانسته از نظر حقوقی به خواسته های ایران که در پیش نویس های مطرح شده تقاضا شده اعتراض کند، چون همه به خوبی می دانند همه این تقاضا ها بر اساس حق و حقوق قانونی ایران طبق موازین بین المللی و طبق برجام می باشد.
البته در یک مورد خواندم که برخی سیاستمداران ارشد اروپایی خواسته بود ایران و آمریکا فورا به برجام برگردند که ظاهرا اشتباه سهوی و یا به دلیل نداشتن سواد حقوقی شان بوده، چون ایران در برجام است و نیاز نیست که به برجام برگردد این ایالات متحده است که خارج برجام است و نیاز دارد به برجام برگردد.
جالب اینکه همه دیگر متفق القول هستند که بزرگترین اشتباه آمریکایی ها در این بود که از برجام خارج شدند.
سیاست هم مانند ورزش های دیگر قاعده و قانون دارد و نمی توان این قواعد را نادیده گرفت.
اینگونه نیست که شما یک خطای بزرگ در بازی انجام دهید وبعد حاضر نباشید طرف مقابل پنالتی اش را بزند و یا زیر یک خم شما را نگیرد.
ایران نرمش قهرمانانه نشان داده تا زیر یک خم حریف را بگیرد و در نهایت فیتیله پیچ و خاک اش کند.
آمریکایی ها یک خطای بزرگ کرده اند و طبق همه موازین سیاسی باید تاوان آن را بدهند.
چرا ایرانی ها فقط باید تاوان بدهند؟
خروج آمریکا از برجام موجب آن شده که ایران چیزی حدود 200 ملیارد دلار در زمینه فروش نفت ضرر کند.
معادل همین مبلغ هم به دلیل عدم امکان تجارت با دیگر کشورها و هزینه های دور زدن تحریم ها و...
بماند که خروج آمریکا از برجام موجب آن شده تا برخی ایرانی ها ضرر هایی کنند که جبران نا پذیر است، مثل نبود داروهای درمان مریض های صعب العلاج.
اگر یکسال پیش دولت وقت ایران به دلیل شرایط آن روز برخی شرایط را قبول کرده بود دلیل نمی شود که تا ابد ایران این شرایط را قبول داشته باشد.
نیاز نیست که یک کارشناس حرفه ای باشید تا متوجه شوید شرایط منطقه و جهان امروزه با یکسال پیش بسیار متفاوت است.
هم و غم اصلی ایالات متحده دیگر بحث خاورمیانه نیست بلکه بحث مقابله با گسترش قدرت اقتصادی چین از یک سود و توقف طرح هایش برای گسترش نفوذ ناتو به شرق از سوی دیگر است.
آمریکایی ها تصور می کردند که میتوانند آرام آرام شرق اروپا را قورت دهند و بی سر و صدا ناتو را به مرزهای روسیه برسانند و موشک هایشان را در مرزهای روسیه مستقر کنند تا مسکو در تهدید آنها باشد و همیشه رقیب نظامی اصلی آنها در جهان دلواپس حمله احتمالی به پایتخت اش باشد.
حالا با مقابله سر سخت روسیه مواجه شده اند و شهروندان کشورهای اروپایی متحد آمریکا مجبور هستند هر روزی که از خواب بیدار می شوند اخبار را مطالعه کنند تا مطمئن شوند جنگی در اروپا شروع نشده.
اشتباه بزرگ مقامات اوکراینی هم در این است که خود را بازیچه غربی ها قرار داده اند، آن هم در شرایطی که به خوبی می دانند اگر روسیه اراده کند می تواند آنها را نقره داغ کند.
پس از گفتگوهای اخیر روسای جمهوری روسیه و آمریکا و سخنان آقای بایدن احتمالا اوکراینی ها باید متوجه شده باشند که آمریکا و بالطبع ناتو حاضر نیستند برای آنها وارد جنگ با روسیه شود و در نهایت شاید با تحریم های اقتصادی با روسیه مقابله کنند که البته تحریم هایی که آمریکایی ها از آن حرف می زنند بیشتر به ضرر اروپا است و در واقع با اعمال آنها این اورپایی ها هستند که بیشتر تنبیه خواهند شد.
به این دلایل می توان گفت امروزه اروپایی ها خود با چالش ها و مشکلات عدیده ای مواجه هستند که برای آنها خطر موجودیتی دارد و ترجیح می دهند که هر جور شده از شر همه دردسرهای دیگر که درگیر آن هستند خلاص شوند.
از سوی دیگر بزرگترین خطری که آمریکا را امروزه تهدید می کند جریان رشد اقتصادی سریع چین می باشد.
طبق پیش بینی های آنها اگر این رشد اقتصادی ادامه داشته باشد اقتصاد چین تا سال 2030 آمریکا را پشت سر می گذارد.
مضاف بر اینها اگر رکود اقتصادی موجود در آمریکا ادامه یابد احتمال اینکه اقتصاد آمریکا سریعتر به رتبه دوم تنزل یابد بیشتر خواهد بود.
به همین دلیل آنها ترجیح می دهند هر چه در توان دارند برای مقابله با چین استفاده کنند حتی اگر نیاز شد وارد جنگ نظامی با چین شوند.
یعنی امروزه دو جبهه بسیار داغ در انتظار آمریکا است یکی شرق آسیا و دیگری شرق اروپا که هر دو در مرحله جوش می باشد و تنها چیزی که آمریکا کم دارد این است که خاورمیانه هم به این اوضاع ملحق گردد.
می توان گفت امروزه آمریکایی ها به هر بهانه ای شده تلاش دارند حد اقل خاورمیانه را آرام نگه دارند تا ببینند در جبهه های دیگر می خواهندچه کار کنند.
این به این معنا نیست که آنها جبهه های خاورمیانه را کامل کنار خواهند گذاشت، اما فعلا برای چند سال آینده ترجیح می دهند درگیر مسایل خاورمیانه نشوند.
اینکه می بینیم اسرائیلی ها بسیار نگران هستند و از در و دیوار کشورهای غربی بالا می روند تا توافقی با ایران امضا نشود، خود نشانه از آن دارد که آنها مطمئن شده اند غربی ها در صدد هستند به هر قیمتی شده با ایرانیها توافق کنند و حتی اگر بنا باشد که این توافق به ضرر اسرائیل باشد.
بر عکس بسیاری اظهار نظر های سیاسی و ظاهر سازی برای آمریکا و اروپایی ها اسرائیل آنقدر ارزش ندارد که بخواهند منافع بزرگتر خود را برایش به خطر بیاندازند.
اسرائیل تا جایی برای آنها اهمیت دارد که منافع آنها را تامین کند.
اینکه اسرائیلی ها هیاهو راه انداخته اند که با توافق یا بدون توافق به تاسیسات هسته ای ایران حمله خواهند کرد هم یک هیاهوی توخالی بیش نیست.
همه به خوبی می دانند اگر اسرائیلی ها می توانستند به تاسیسات هسته ای ایران حمله کنند و آنها را نابود کنند لحظه ای درنگ نمی کردند و بدون اجازه این کار را انجام می دانند.
آنها که هیچ عمو سام بزرگتر آنها نیز اگر می توانست چنین کاری را تا به حال انجام داده بود و نیاز نداشت التماس کند پای میز گفتگو با ایران بنشیند.
ایران که کتف بسته ننشسته تا آنها هر کاری می خواهند انجام دهند، به هر حال آنها به خوبی می دانند ایران هم تله هایی برای آنها آماده کرده تا در صورت جسارت آنها در آن تله ها بیافتند و ایران آنوقت تلافی در بیاورد.
دقیقا همانگونه که امروزه ایران در بحث مذاکرات هسته ای آنها را در تله انداخته و دارد تلافی در میاورد.
با توجه به شرایط موجود بین المللی امروزه بهترین فرصت برای ایران است تا اصرار کند همه تحریم ها از بالاسر ملت ایران رفع شود.
شاید دیگر چنین فرصتی برای ایران ایجاد نشود که همه معادلات بین المللی به نفع آنها باشد.
ایرانی ها به خوبی می دانند که اگر امروزه به کمتر از رفع کامل تحریمها بسنده کنند هیچ بعید نیست چند ماه دیگر که آمریکایی ها از دردسرهای دیگر خود خلاص شده اند دوباره سراغ ایران بیایند و همان سیاست های قبلی را تکرار کنند.
البته حتی اگر تحریم ها را رفع بکنند هم ممکن است دست به چنین کارهایی بزنند چون آمریکایی ها ثابت کرده اند که نه حرفشان اعتبار دارد و نه امضایشان، حتی امضای رئیس جمهوری شان.
امروزه ایران از مرحله گذر تحریم ها عبور کرده و کم کم دولت ایران می تواند به سمت عادی سازی شرایط تحریم برود، نه اینکه بگوییم اوضاع اقتصادی خوب است ولی می توانیم بگوییم اوضاع اقتصادی از اینکه هست بد تر نمی شود.
این را از روی تحلیل شخصی نمی گویم بلکه از روی نتیجه جلساتی که با بسیاری از اساتید اقتصاد داشته ام می گویم.
آمریکایی ها هم همه تحریم هایی که میتوانستند بر علیه ایران وضع کرده اند.
دیگر عملا تحریمی نمانده که آنها وضع نکرده باشند.
ایران هم توانست در مقابل همه این تحریم ها مقاومت کند.
امروزه ایران به سمت برقراری روابط استراتژیک سیاسی و اقتصادی و نظامی با چین و روسیه می رود، امری که کاملا به ضرر آمریکا و غرب می باشد.
از زمان جنگ جهانی دوم آمریکایی ها و غربی ها هر چه در توان داشتند انجام دادند تا جلوی نزدیکی ایران با بلوک شرق را بگیرند.
امروزه سیاست های غلط غربی ها بر علیه ایران موجب آن شده که ایران را به سمت شرق هل دهند.
بسیاری از دیپلمات های اروپایی باور دارند که منافع غرب اقتضا می کند هر جور شده ایران را به سمت تعامل اقتصادی با غرب برگردانند و برای این امر باید تحریمها برداشته شود.
آنها به خوبی می دانند ساختار تجاری ایرانی ها مبنی بر تعامل اقتصادی با غرب است و در صورتی که تحریم ها را بردارند بسیاری از بنگاه های اقتصادی ایران خود به خود به سمت تعامل با غرب روی میاورند.
این اتفاق می تواند شرایطی را ایجاد کند که ایران کاملا در دامان شرق نیافتد و حد اقل نوعی معادله تعاملی تجاری بین شرق و غرب وجود داشته باشد، تعامل تجاری ای که می تواند بعدها باز این امکان را به آنها بدهد که روی ایران تاثیر بگذارند.
این دیدگاه دیپلماتیک غربی درباره تحریم های ایران روز به روز قویتر می شود و در کنار آن هم باید توجه داشت کشورهای عربی که تا چند صباح پیش ساز دشمنی با ایران و ایجاد ائتلاف و جبهه و اتحاد و ... برای جنگ و مقابله با ایران را کوک کرده بودند امروزه به نتیجه رسیده اند که تنها راهکار صحیح برایشان همانا پذیرفتن همسایگی با ایران و تعامل سیاسی با آن است.
آمریکایی ها هم امروزه بر سر یک دوراهی قرار دارند یا به سمت جنگ با ایران باید بروند و یا اینکه به سمت حل وفصل دیپلماتیک جریان.
بیشتر بر آوردها تاکید می کند که آمریکایی ها نه تمایل به جنگ دارند و نه شرایط آن را وگرنه به شکل مفتضحانه ای که از افغانستان خارج شدند از این کشور خارج نمی شدند، به همین دلیل به نظر می آید آنها هم به دنبال آن هستند تا به یک توافق با ایران برسند.
طبق مطالعات همه کارشناسان اقتصادی به هیچ وجه به نفع ایران نیست رفع محدود تحریم ها و یا کوتاه مدت آنها و یا تعلیق آنها را بپذیرد، چون در حال حاضر ایرانی ها با همه سختی هایی که تحریم ها بر آنها تحمیل کرده است با این شرایط خود را وفق داده اند.
در صورتی که تحریم ها به صورت کوتاه مدت رفع شود آنوقت دوباره برای مدتی شاید اوضاع اقتصادی بهتر شود ولی قطعا آمریکایی ها همه اشتباه های خود در تحمیل تحریم های قبلی را بررسی خواهند کرد و دوباره می توانند با شگردهای جدید تر ایرانی ها را تحریم کنند و آنوقت اگر همین تحریمها برگردد فشار روانی تحریم ها بر ملت ایران دوچندان می شود.
به همین دلیل و به دلایل فوق الذکر درباره شرایط منطقه ای و جهانی تیم مذاکره کننده ایرانی به دنبال رسیدن به اهداف حداکثری و رفع حداکثری تحریم ها است و می داند هر چه در این دور مذاکرات بتواند بستاند برده و هرجا کوتاه بیاید باخته.
طبیعتا طرفهای مقابل هم دنبال آن هستند تا هر چه می توانند از ضررهای خود بکاهند و کمتر به ایران امتیاز بدهند.
