به گزارش اسپوتنیک، دکتر کاظم غریبآبادی عضو هیات مذاکره کننده ایران، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی در سازمانهای بینالمللی در وین در گفت و گویی با پایگاه KHAMENEI.IR در این خصوص شرح داد.
غریب آبادی گفت: آمریکا و طرفهای غربی برای پیشبرد تفاهم و نهاییکردن آن و همچنین رفع برخی تحریمها، اصرار کردند که بندی در بیانیهی وزرا در خصوص گفتوگوهای بیشتر در آینده برای سه موضوع درج شود: اوّل، اقدامات بیشتر در مورد تقویت مؤثر روابط اقتصادی و تجارت بینالملل ایران شامل تغییر در سیاست تحریمی آمریکا. دوم، تضمین منافع عدم اشاعهای برجام در درازمدت و سوم، گامهایی برای حمایت و تقویت امنیت منطقهای در میان کشورهای منطقهی خلیج فارس شامل کاهش تنش و اقدامات اعتمادساز از طریق گفتوگو در منطقه. جدای اینکه موضوع دوم محلی از اعراب ندارد؛ چون زمانبندیها در برجام مشخص است و این موضوع میتواند بهمنزلهی مبنایی برای طرح تعهدات و زمانبندیهای جدید شود. موضوع سوم نیز کاملاً با اهداف و دستورکار گفتوگوها در تعارض آشکار بود، ازاینرو، هیئت ایرانی بلافاصله این درخواست را رد کرد.
در واقع، آمریکا و غربیها بهدنبال اهداف خاص خود بودند. این موضوع نشان داد که آنها همچنان به تفاهم هستهای بهعنوان پلی برای ورود به سایر موضوعات غیرمرتبط مانند مسائل منطقهای و موشکی نگاه میکنند. این سری، حتی فراتر رفتند و اصرار کردند که خواستهشان بهنوعی در متن گنجانده شود. هدفشان این است که از این طریق بلافاصله بعد از هر تفاهمی، سراغ این موضوعات بیایند و آن را جزئی لاینفک از تفاهم هستهای تلقی کنند و زمینه را برای مداخلات خود در این حوزهها فراهم کنند و هر کجا هم که به اهداف خود نرسیدند، ایران را مقصر معرفیکرده و زمینه را برای اعمال فشار به بهانههای دیگر بر ایران فراهم کنند.
وی همچنین خاطر نشان کرد: آمریکاییها ادعا میکنند که آمادهاند به تعهدات خود تحت تفاهم هستهای برگردند و تحریمهای مغایر با آن را بردارند، امّا رفتار آنان در مذاکرات این را ثابت نمیکند. مصادیق مختلفی در اینباره قابل بررسی هست:
۱. کل تفاهم را به پذیرش بندی در خصوص انجام گفتوگوهای آتی در مورد مسائل منطقهای گره زدند که کاملاً با موضوع مذاکرات غیرمرتبط و مضر است. رفع برخی تحریمها و همچنین خروج نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست گروههای تروریستی را مستقیماً به پذیرش این بند منوط کردند.
۲. حاضر به لغو دستور اجرایی تحریم تسلیحات متعارف نشدند که کاملاً با قطعنامهی ۲۲۳۱ شورای امنیت و برجام در تناقض آشکار است و بهنوعی مغایر ادعای آمریکا به برگشت تعهدات برجامی است.
۳. حاضر به برداشتن تحریمها علیه بیش از ۵۰۰ نفر از اشخاص حقیقی و حقوقی -که توسط دولت ترامپ به بهانهی غیرهستهای تحت تحریم قرار گرفتند- و همچنین لغو قانون تحریمی کاتسا نشدند، درحالی که تمامی اقدامات ترامپ از جمله توسل به بهانههای غیرهستهای برای اعمال تحریم با هدف تخریب کامل تفاهم هستهای صورت گرفته بود. از سوی دیگر، این نشاندهندهی عزم جدی دولت جدید آمریکا در استفاده از کارتهای ایجادشده در دولت قبلی و همچنین پیگیری سیاست فشار حداکثری علیه ایران است.
۴. حاضر به ارائهی تضمین در مورد عدم تکرار رفتارهای مشابه دولت قبل در قبال تفاهم هستهای نشدند؛ حتی حاضر نشدند دورهی زمانی معقولی را هم برای تداوم کار شرکتهایی که با ایران وارد تجارت و کار اقتصادی میشوند، در نظر بگیرند که تا در صورت بروز هر مشکلی برای تفاهم احتمالی کار خود را بدون دغدغه از تحریمهای فراسرزمینی آمریکایی به پایان برسانند.
۵. حاضر به بحث دربارهی خسارات وارده به ایران در اثر خروج یکجانبه و غیرقانونی از تفاهم هستهای نشدند.
۶. دربارهی فعالیتها و تعهدات هستهای ایران زیادهخواهیهایی را مطرح کردند که حتی فراتر از متن برجام است. البته همگی از سوی ایران رد شد، ولی این حاکی از کارشکنی و روحیهی عناد آنان دارد. در این قضیه، طرفهای غربی نیز از موضع مشابهی برخوردار بودند.
۷. در مورد راستیآزمایی با وجود اینکه در مدل اوّلیهی برجام ایران ابتدا برای چندین ماه تعهدات هستهای خود را انجام داد که مورد راستیآزمایی آژانس نیز قرار گرفت و سپس سایر طرفها با اجرای تعهدات رفع تحریمی خود پرداختند، امّا در سری جدید گفتوگوها آمریکاییها حاضر نشدند این واقعیت مهم را بپذیرند که تمامی مشکلات موجود ناشی از رفتارهای خصمانه و مخرب آنهاست و ابتدا آنها باید تمامی تعهدات خود را انجام بدهند و تنها پس از راستیآزمایی در زمانی معقول، ایران به اجرای تعهدات خود خواهد پرداخت. مدل آمریکا برای انجام تعهدات اصولی و راستیآزمایی در دو روز صرفاً یک مدل تشریفاتی و خالی از فایدهی عملی است.