شاه ایران که اصلا نمی دانست این ماده سیاه چیست و تصور می کرد که ماده ای کثیف و نجس است حتی در خلوت خود با مشاورانش انگلیسی ها را مسخره می کرد که چه قدر ابله هستند که حاضر هستند برای چنین چیزی بیست هزار لیره انگلیسی جیرینگی به ایران پول بدهند در حالی ما حتی حاضر بودیم که چیزی به آنها بدهیم اینها را بردارند ببرند.
البته قبل از او هم ناصرالدین شاه قراردادی ننگین تر به نام قرارداد رویتر را با انگلیسی ها امضا کرده بود که به آنها مجوز استخراج کلیه منابع زیرزمینی ایران را می داد.
این قرارداد که در نوع خود کم نظیر بود تمام سرزمین ایران را در بر گرفت و انحصار ایجاد راه آهن، تراموا و استخراج منابع طبیعی به جزء منابع طلا و نقره را به مدت 70 سال به فردی به نام رویتر واگذار می کرد.
همه هم می دانند که زمان مرحوم مصدق نفت ایران ملی شد و همین ماجرا شروعی شد در باب درگیری های ایران و انگلیس و بالطبع جانشین انگلیس در عرصه جهانی یعنی آمریکا.
می توان گفت در حالی که برخی نفت را نعمتی خدادادی برای ایران می دانند برخی دیگر باور دارند که نفت یک بلا بیش نیست.
به دلیل اینکه دولت های ایران می توانستند از بابت فروش نفت درآمد های کذایی به دست بیاورند، بعد از اکتشاف نفت دولت ها دیگر خود را موظف به پاسخگویی به مردم نمی دانستند و برایشان مهم نبود کسب و کار مردم چه می شود.
تجربه نشان داده، در شرایطی که دولتها وابسته به درآمد های مالیاتی از کسب و کار باشند و درآمد دیگری در اختیار نداشته باشند، دولت ها خود را موظف به پاسخگویی به مردم و تلاش برای رونق بخشیدن به کسب و کار آنها می دانند.
به همین دلیل است که امروزه یکی از اصلی ترین مشکلات ایران بروکراسی اداری و پیچیدگی های مختلف برای راه اندازی کسب و کار می باشد چرا که کارمندان و مدیران چه کسب و کار مردم بچرخد چه نچرخد خیالشان راحت است که در آخر ماه حقوق و مزایای خود را دریافت خواهند کرد.
از سوی دیگر به دلیل اینکه پول باد آورده بی حساب کتاب وارد خزانه می شود امکان سوء استفاده و رانت خواری و اختلاس و ... روز به روز افزایش می یابد.
با اینکه آمریکایی ها تحریم های کذایی روی فروش نفت ایران گذاشتند و فروش نفت برای ایران سخت شده اما هنوز دولت های ایران تلاش می کنند هر جور شده نفت را بفروشند و درآمد خود را از فروش نفت تامین کنند، چون گردانندگان دولت راه دیگری برای تامین درآمد های دولت بلد نیستند.
شاید بتوان گفت بهترین امتیاز تحریم های نفتی آمریکا بر علیه ایران این بود و هست که دولت های ایران وادار شوند دست از اعتماد به درآمد های نفتی بکشند و به سمت و سوی افزایش تولید داخلی و بالطبع استفاده از درآمد های حاصله از بابت مالیات و عوارض بروند.
ایران جزو معدود کشورهای جهان است که شما در هر فصل سال هرگونه آب و هوایی بخواهید میتوانید در آن پیدا کنید و خداوند متعال امکاناتی را به ایران داده که نه فقط می تواند محصولات استراتژیک مورد نیاز خود را در داخل کشور تولید کند بلکه حتی می تواند منابع غذایی کل کشورهای خاورمیانه را تامین کند.
البته با مدیریت صحیح و هدفمند.
بسیاری از کشورهای قدرتمند اقتصادی امروز برای شروع کار خود روی تولید داخلی تمرکز کردند و خود را درگیر مسایل اقتصاد بین المللی نکردند.
وقتی شما در داخل قوی باشید آنوقت حرفی برای زدن در عرصه بین المللی خواهید داشت.
از آمریکا بگیرید تا کشورهایی مانند آلمان و ژاپن و چین و کره و ... همه ابتدا روی تولید داخلی خود کار کردند.
وقتی تولید داخلی آنها به حدی رسید که نیاز داخلی را تامین می کرد و مازاد داشت وارد عرصه بین المللی شدند و با دیگر قدرت های اقتصادی به رقابت پرداختند.
امروزه هم به نظر می آید همه هم و غم دولت جدید ایران باید روی تقویت تولید داخلی متمرکز شود چون اگر چرخ اقتصاد ایران بچرخد آنوقت تحریم های آمریکا که هیچ حتی تحریمهای شورای امنیت هم نمی تواند تاثیری روی مردم ایران داشته باشد.
مطمئن باشید وقتی که کشور از نظر اقتصادی درجایگاه بالایی قرار داشته باشد از نظر سیاسی هم قدرت چانه زنی اش بالا می رود و بسیاری از مشکلات سیاسی در سطح بین المللی هم خود به خود حل و فصل می گردند.